سال بيست و سوم ـ شماره 206 (ويژه فلسفه)
مصطفى اسلامى[1]
چكيده
انسان با پيشرفت روزافزون علوم، با سؤالاتى درباره رابطه اين علوم با دين مواجه مى شود. ترابط ميان «علم و دين» از جمله مسائلى است كه مورد توجه انديشمندان قرار گرفته است. اين تحقيق بر آن است كه رابطه علم و دين را از نگاه علّامه طباطبائى بررسى نمايد و با تتبع در آثار ايشان، مباحثى را كه درباره اين موضوع مطرح كرده اند، استخراج، تنظيم و سپس توصيف و تحليل كند. ايشان معتقد است علم و دين روابط متقابلى با هم دارند؛ شكوفايى علم و دانش در تمدن هاى جهان، مرهون تدابير و تشويق هاى دين است و علم نيز در تحكيم باورهاى دينى سهم بسزايى بر عهده دارد. علّامه با انكار تعارض واقعى ميان علم و دين، براى رفع تعارضات ظاهرى پيش آمده، راه حل هايى را ارائه مى كند. ايشان عمده اين تعارضات را با تقدم گزاره هاى قطعى بر ظنى و يا از طريق تمايز قلمرو علم و دين، رفع مى نمايد و در بسيارى از موارد با تبيين و تفسير صحيح از آموزه هاى دينى، عدم تعارض واقعى ميان علم و دين را نشان مى دهد.
كليدواژه ها: علم، دين، فلسفه، علم دينى، علّامه طباطبائى، رابطه علم و دين، تعارض علم و دين.