علامه طباطبائى

strict warning: Declaration of views_handler_filter_node_status::operator_form() should be compatible with views_handler_filter::operator_form(&$form, &$form_state) in D:\WebSites\nashriyat.ir\modules\views\modules\node\views_handler_filter_node_status.inc on line 14.

هدف غايى تربيت اخلاقى در قرآن از منظر تفسير «الميزان»

سال بيست و ششم ـ شماره 236 (ويژه علوم تربيتى)

يونس حسنى / كارشناس ارشد تفسير و علوم قرآنى مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى قدس سره   hasaniuones@gmail.com

سيداحمد فقيهى / استاديار مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى قدس سره   faghihi@qabas.net

سال انتشار: 
26
شماره مجله: 
236
شماره صفحه: 
13

انسان كامل از ديدگاه شهيد مطهرى و علامه طباطبائى

سال بيست و ششم ـ شماره 234 (ويژه كلام)

جواد اكبرى مطلق / استاديار دانشگاه پيام نور    ajavad.m@chmail.ir

مرضيه فنودى / كارشناس ارشد معارف اسلامى دانشگاه كاشان           m.fanoodi1389@yahoo.com

دريافت: 11/6/95               پذيرش: 6/2/96

 

چكيده

كمال طلبى را مى توان هدف نهايى انسان دانست، گرچه در تعيين مصداق، ممكن است خطاهايى صورت پذيرد. با توجه به اينكه ميل به كمال ذاتى انسان است، انديشمندان در طول تاريخ، ويژگى هايى براى انسان كامل ذكر كرده اند. اين تحقيق درصدد تبيين و تطبيق ديدگاه علامه طباطبائى و شهيد مطهرى در خصوص انسان كامل است. روش پژوهش توصيفى بوده و با توجه به بررسى تطبيقى نظرات، از تحليل محتوا استفاده شده است.

     يافته ها حكايت از اين دارد كه انسان كامل انسانى داراى ارزش هايى مانند: عبادت، خدمت به خلق و آزادى است كه همه در او به صورت هماهنگ رشد كرده و رشد هركدام از اين ارزش ها به حد اعلا رسيده است. در فرايند تحقيق، آنچه به دست آمده هماهنگى و هماوايى بين نظرات اين دو انديشمند در زمينه انسان كامل است، گرچه در تعيين مصداق «انسان كامل»، امكان شناخت و نوع نگاه به او، اختلاف نظر است.

 

كليدواژه ها: انسان كامل، علامه طباطبائى، مرتضى مطهرى، انسان شناسى، انسان، روح، كمال، حيات طيبه.


 

سال انتشار: 
26
شماره مجله: 
234
شماره صفحه: 
15

بررسى ديدگاه هاى علامه طباطبائى در خصوص جرم و پيش گيرى از آن

سال بيست و ششم ـ شماره 233 (ويژه حقوق)

حميد جعفرى فرد / كارشناس ارشد حقوق جزا و جرم شناسى دانشگاه قم   hjafarifard@yahoo.com

محمدعلى حاجى ده آبادى /  استاديار دانشگاه قم           Dr_hajidehabadi@yahoo.com

دريافت: 2/6/95               پذيرش: 11/12/95

 

چكيده

دانش جرم شناسى مانند ساير علوم انسانى بر نظريات غربى ها بنا نهاده شده است؛ ولى با توجه به تعاليم اسلام كه سعادت واقعى انسان را تضمين مى كند، لازم است از نگاه اسلامى و بر پايه ديدگاه عالمان مسلمان به معضل جرم نگريسته شود. در اين مقاله، ديدگاه هاى علامه طباطبائى در اين باره، مورد بررسى قرار گرفته است. هدف، شناخت انديشه هاى اين عالم بزرگ درباره جرم و عوامل آن و راه كارهاى پيش گيرى از بزهكارى مى باشد. نظريات ايشان عمدتا از تفسير «الميزان» استخراج شده و با اتكا به روش تحليلى ـ توصيفى، مورد بررسى قرار گرفته است. علامه، مخالفت با مواد قوانين عملى را كه مجازات در پى دارد گناه مى داند. در اين تعريف، گناه رابطه نزديكى با جرم دارد. ايشان سبب اصلى و ريشه همه گناهان را غفلت از مقام خدا و ايمان نداشتن به آخرت مى داند. علامه به عوامل ديگرى كه مهم ترين آنها فقر مفرط و ثروت بى حساب است، نيز اشاره مى نمايد. مهم ترين راه پيش گيرى از جرم از منظر علامه، اخلاق فاضله انسانى متكى بر اصل توحيد است.

 

كليدواژه ها: علامه طباطبائى، جرم، گناه، پيش گيرى از جرم، پيش گيرى اجتماعى


 

سال انتشار: 
26
شماره مجله: 
233
شماره صفحه: 
73

حقانيت اديان و مسئله نجات از ديدگاه علامه طباطبائى

قيمت مقاله الكترونيكي: 
1500تومان

سال بيست و پنجم ـ شماره 230 (ويژه دين شناسى)

سيداحمد طباطبائى ستوده / دانشجوى دكترى اديان و عرفان مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى قدس سره      sats@chmail.ir

دريافت: 22/7/94               پذيرش: 12/9/95

 

چكيده

سال انتشار: 
25
شماره مجله: 
230
شماره صفحه: 
13

شيوه هاى رفع تعارض علم و ديناز ديدگاه علامه طباطبائى

ماهنامه علمى ـ ترويجى در زمينه علوم انسانى مرداد 1395

جواد گلى / دانشجوى دكترى فلسفه دين مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى قدس سره               rzgoli639@gmail.com

دريافت: 29/6/94               پذيرش: 10/12/95

 

چكيده

علامه طباطبائى ديدگاه تعارض ميان علم و دين را مردود مى داند و معتقد است كه علم و دين با يكديگر سازگار مى باشند. او براى اثبات ديدگاه مزبور، با ارائه شيوه هايى به حل تعارض ظاهرى در مواردى پرداخته كه موهم ناسازگارى علم و دين مى باشند يا مدعيان تعارض علم و دين به آنها استشهاد كرده اند. هدف مقاله، ارائه شيوه هاى رفع تعارض از ديدگاه علامه طباطبائى است. بدين منظور، با مراجعه به آثار علامه طباطبائى به استقصا و دسته بندى شيوه هاى رفع تعارض علم و دين پرداخته ايم. شيوه هاى حل ناسازگارى علم و دين از نگاه علامه طباطبائى به دو دسته شيوه هاى رفع تعارض ناظر به علم و ناظر به دين تقسيم مى شود و شيوه هايى مانند فرضيه انگاشتن ديدگاه هاى علمى معارض و ارائه تفسير دينى از نظريه علمى در دسته اول، و طولى دانستن رابطه ميان علل مجرد و علل مادى و تمثيلى تلقى كردن تعبير متن دينى در دسته دوم قرار مى گيرد.

 

كليدواژه ها: علامه طباطبائى، علم، دين، تعارض علم و دين، شيوه هاى رفع تعارض علم و دين.

 

سال انتشار: 
25
شماره مجله: 
224
شماره صفحه: 
45

مراحل تربيت قرآنى از منظر علامه طباطبائى در تفسير الميزان

سال بيست و پنجم ـ شماره 223 (ويژه علوم تربيتى)

فاطمه بهره مند / كارشناس ارشد تاريخ و فلسفه آموزش و پرورش دانشگاه تهران                 fbahremand@ut.ac.ir

محمدرضا شرفى / دانشيار فلسفه تعليم و تربيت دانشگاه تهران                               msharafi@ut.ac.ir

نرگس سجاديه / استاديار فلسفه تعليم و تربيت دانشگاه تهران             n.sajadieh@gmail.com

دريافت: 29/3/94               پذيرش: 2/12/94

چكيده

ديدگاه علامه طباطبائى درباره معرفى جايگاه تربيتى قرآن و چگونگى تأثيرگذارى آن در سير تكاملى انسان، قابل تأمل است و براى تقويت هرگونه تربيت با محوريت قرآن لازم به نظر مى رسد. درحالى كه پژوهشى با تمركز بر نگاه تفسيرى اين قرآن شناس معاصر و با نگاه مرحله اى به تربيت قرآنى نپرداخته است. اين چارچوب مى تواند چشم انداز فعاليت هاى تربيتى قرآن محور را تا حدى روشن تر كند. در اين پژوهش، برخى از انديشه هاى تفسيرى علامه طباطبائى، با هدف صورتبندىِ مراحلِ تربيت قرآنى مدنظر قرار گرفته و در اين زمينه، از روش «تحليل زبان فنىِ ـ رسمى با تأكيد بر سياق» استفاده شده است. يافته اصلى اين پژوهش بسط چهار مرحله بيدارگرى (موعظه)، درمانگرى (شفا)، هدايتگرى (هدى)، و رحمت گرى (رحمت) براى تربيت قرآنى، قابل برداشت از ديدگاه علامه طباطبائى با محوريت آيه 57 سوره «يونس» است. علاوه بر اين، تأكيد بر شأن هدايتى قرآن و حالت ايجابى آن، نقش زمينه اى و حالت سلبى مراحل اول و دوم، و هدف گونه ديدنِ مرحله رحمت گرى، جايگاه هر مرحله را ترسيم مى كند. تحليل اين مراحل نشان مى دهد كه پالايش درونى مقدم بر پالايش اعمال بيرونى است. زندگى سعادتمندانه انسانى در پرتو اين مراحل، در ارتباط با قرآن محقق مى شود.

 

كليدواژه ها: تربيت قرآنى، علامه طباطبائى، تفسير الميزان، موعظه، شفا، رحمت، هدايت.

سال انتشار: 
25
شماره مجله: 
223
شماره صفحه: 
65

جايگاه گرايش هاى فطرى در تعليم و تربيت اسلامى از منظر علامه طباطبائى

سال بيست و پنجم ـ شماره 223 (ويژه علوم تربيتى)

على نقى فقيهى / دانشيار گروه علوم تربيتى دانشگاه قم                   an-faghihi@qom.ac.ir

حسن نجفى / دانشجوى دكترى مطالعات برنامه درسى دانشگاه علامه طباطبائى                   hnajafih@yahoo.com

دريافت: 25/6/94               پذيرش: 19/11/94

چكيده

كنكاش «فطرت» به عنوان يكى از بنيادى ترين مباحث فلسفه تربيت اسلامى، همواره مورد توجه علامه طباطبائى بوده است. هدف اين پژوهش اين است كه با پذيرفتن «فطرت» به عنوان تقرير دينى از سرشت مشترك انسان و نقش عمده آن در قلمرو اركان تعليم و تربيت اسلامى، تصويرى از گرايش هاى فطرى مؤثر در تعليم و تربيت را با بهره گيرى از آراء اين فيلسوف معاصر، ارائه نمايد. روش پژوهش توصيفى ـ تحليلى بوده و به منظور گردآورى داده هاى لازم براى نيل به اهداف پژوهش، منابع موجود و مرتبط با استفاده از فرم هاى فيش بردارى از منابع، جمع آورى و با شيوه هاى كيفى مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته است. از بررسى آراء علامه طباطبائى به دست آمد كه ايشان گرايش هاى فطرى را در چهار حيطه ادراكى، الهى، اختيار و توانمندى عمل تقسيم بندى نموده است. اين گرايش ها، توانمندى هايى هستند كه به شكل گيرى نظام تعليم و تربيت منطبق با آموزه هاى اسلامى كه تضمين كننده سعادت انسان و تسهيل كننده فرايند دستيابى به حيات طيبه است، كمك مى نمايند.

كليدواژه ها: فطرت، گرايش هاى فطرى، تعليم و تربيت اسلامى، علامه طباطبائى.

 

سال انتشار: 
25
شماره مجله: 
223
شماره صفحه: 
49

نقش پيش فهم هاى مفسر در نيل به مراد واقعى خداونداز منظر علامه طباطبائى

سال بيست و پنجم ـ شماره 222 (ويژه علوم قرآنى)

عليرضا حسن پور / استاديار فلسفه و كلام اسلامى دانشگاه ايلام           arhasanpoor@yahoo.com

سميه منفرد / دانشجوى دكترى فلسفه و كلام اسلامى دانشگاه ايلام          s.monfared23@yahoo.com

دريافت: 10/2/94               پذيرش: 24/11/94

چكيده

بر مبناى اصول هرمنوتيك فلسفى، «فهم» به عنوان يك وصف وجودى به نحو عام، و فهم مفسر از متن ـ از جمله متن دينى ـ به شكل خاص، در چارچوب انتظارات، پرسش ها و دانسته هاى قبلى وى صورت مى گيرد و نه فقط عميقا از آنها تأثير مى پذيرد، بلكه خارج از آنها اساسا امكان پذير نيست. علامه طباطبائى در تفسير الميزان، از مبانى و مقبولات متعددى در مقام تفسير قرآن سود جسته است كه مى توان آنها را در شمار پيش فهم هاى ايشان به شمار آورد. مسئله اين است كه آيا مى توان در چارچوب همين پيش فهم ها، به تفسيرى عينى و مطابق واقع از متن قرآن نايل آمد؟ اين نوشتار با روش توصيفى ـ تحليلى به بررسى نقش پيش فهم هاى علامه در تفسير ايشان از اين منظر پرداخته است. نتيجه اينكه ايشان دخالت نارواى پيش فهم ها در تفسير و تحميل آنها بر قرآن را برنمى تابد و پيش فهم هاى مقبول ايشان به مثابه اصول و قواعدى براى فهم عينى مراد خداوند است و مى توان ديدگاه تفسيرى ايشان را منطبق با هرمنوتيك عينى گرايانه و در تقابل با نسبى گرايى هرمنوتيك فلسفى دانست.

 

كليدواژه ها: پيش فهم، تفسير، هرمنوتيك فلسفى، هرمنوتيك عينى گرايانه، علامه طباطبائى، نسبى گرايى.

 

سال انتشار: 
25
شماره مجله: 
222
شماره صفحه: 
71
محتوای تغذیه