معرفت سال بيستم ـ شماره 167 ـ آبان 1390، 153ـ171
محمدرضا انوارى*
چكيده
اين مقاله به روش اسنادى، ضمن تبيين آراء و نظريات دو تن از جامعهشناسان مؤثر در نظريه كنش متقابل نمادين (جورج هربرت ميد و هربرت بلومر)، ارتباط نظريه با حوزه ارتباطات را مشخص نمايد. همچنين با توجه به اصول حاكم بر نظريه، سعى مىكند با استخراج مبانى هستىشناختى، انسانشناختى و معرفتشناختى نظريه، به نقد و بررسى آن بپردازد. اجمالاً مىتوان گفت: نظريه كنش متقابل نمادين، نظريهاى است خرد كه هيچ تفسير كلانى براى جامعه ارائه نمىدهد؛ زيرا جامعه، دولت و نهادهاى اجتماعى در اين نظريه، مفاهيم انتزاعى و ذهنى هستند. در مقابل، تأكيد اصلى در اين نظريه بر افراد و كنشهاى آنها با يكديگر است. مىتوان جايگاه نظريه كنش متقابل نمادين را در ارتباطات ميان فردى دانست.
كليدواژهها: كنش متقابل نمادين، كنش متقابل، كنش اجتماعى، ميد، نماد.