معرفت سال بيستم ـ شماره 168 ـ آذر 1390، 103ـ122
مهدى قربانى*
چكيده
مردمسالارى يكى از مهمترين بحثهاى فلسفه سياسى بوده و برداشتهاى متعددى از آن صورت گرفته است. بر اساس تحليل فهم تاريخى از واژه دموكراسى و تبيين عناصر اصلى آن، مىتوان چنين تعريفى از آن ارائه داد: حكومتى است كه در آن مشاركت مردم در مسائل سياسى، و آزادى و تساوى همه در برابر قانون و رضايت مردم نسبت به نظام سياسى حاكم به رسميت شناخته شده است. با بررسى آموزههاى اسلامى، به اين نتيجه مىرسيم كه تحقق عناصر موجود در مفهوم مردمسالارى مورد اهتمام اسلام نيز بوده است. همين نكته، زمينه مناسبى را براى ارائه الگويى جديد از مردمسالارى، پيش روى ما قرار مىدهد؛ زيرا در طول تاريخ دموكراسى ناب و خالص وجود نداشته است، بلكه تمام دموكراسىها در چارچوب باورهاى مختلفى محدوديتهايى را پذيرفتهاند. بر اين اساس، راهكارها و سازوكارهاى تحقق آن تعريف شده است.
بنابراين، مىتوان دموكراسى ناب را بر اساس آموزههاى اسلامى، كه مورد اعتقاد و باور مسلمانان است، تحديد كرده و سازوكارهاى تحقق آن را مشخص نمود. به اين ترتيب، الگوى جديدى از مردمسالارى را تحت عنوان مردمسالارى دينى ارائه داد. اين مقاله با رويكرد نظرى به اين موضوع مىپردازد.
روش اين تحقيق توصيفى ـ تحليلى مىباشد.
كليدواژهها: دموكراسى، مردمسالارى، مردمسالارى دينى، ليبرال دموكراسى.