سال بيست و سوم ـ شماره 207 (ويژه فلسفه)
محمد مهدوى[1]
چكيده
مقوله علم دينى، بحثى مهم و پردامنه است و يكى از مباحث اصلى كه در بحث علم دينى بايد مورد توجه قرار گيرد، بررسى ادلّه و اشكالات معرفت شناختى مخالفان علم دينى است. بنابراين، با مراجعه به آثار مكتوب و با احصا و استقراى اوليه در اين زمينه، درمى يابيم كه مهم ترين استدلال هاى معرفت شناختى مخالفان علم دينى، عبارتند از: 1. عدم توجيه توليد علم دينى با تعريف معرفت به «باور صادق موجه»؛ 2. عدم امكان علم دينى در مراحل تحقيق علمى؛ 3. ملازم بودن نسبى گرايى علم با قول به علم دينى.
در نتيجه، با دقت و بررسى استدلال هاى آنها نشان داده مى شود كه ادلّه مطرح شده در زمينه انكار علم دينى كافى نبوده برخى از آنها مدعياتى بدون دليل و برخلاف واقعيت هاى تاريخ علم است. برخى ديگر معلول نوعى مغالطه است. سرانجام، لوازم ناپذيرفتنى علم دينى، ادعايى صرف، مربوط به مرحله اجرايى تحقق علم دينى و برخاسته از عدم آشنايى با معارف اسلامى و قلمرو آموزه هاى دين اسلام است.
كليدواژه ها: علم دينى، علم بومى، معرفت شناختى، نسبى گرايى.