انسان كامل

strict warning: Declaration of views_handler_filter_node_status::operator_form() should be compatible with views_handler_filter::operator_form(&$form, &$form_state) in D:\WebSites\nashriyat.ir\modules\views\modules\node\views_handler_filter_node_status.inc on line 14.

انسان كامل از ديدگاه شهيد مطهرى و علامه طباطبائى

سال بيست و ششم ـ شماره 234 (ويژه كلام)

جواد اكبرى مطلق / استاديار دانشگاه پيام نور    ajavad.m@chmail.ir

مرضيه فنودى / كارشناس ارشد معارف اسلامى دانشگاه كاشان           m.fanoodi1389@yahoo.com

دريافت: 11/6/95               پذيرش: 6/2/96

 

چكيده

كمال طلبى را مى توان هدف نهايى انسان دانست، گرچه در تعيين مصداق، ممكن است خطاهايى صورت پذيرد. با توجه به اينكه ميل به كمال ذاتى انسان است، انديشمندان در طول تاريخ، ويژگى هايى براى انسان كامل ذكر كرده اند. اين تحقيق درصدد تبيين و تطبيق ديدگاه علامه طباطبائى و شهيد مطهرى در خصوص انسان كامل است. روش پژوهش توصيفى بوده و با توجه به بررسى تطبيقى نظرات، از تحليل محتوا استفاده شده است.

     يافته ها حكايت از اين دارد كه انسان كامل انسانى داراى ارزش هايى مانند: عبادت، خدمت به خلق و آزادى است كه همه در او به صورت هماهنگ رشد كرده و رشد هركدام از اين ارزش ها به حد اعلا رسيده است. در فرايند تحقيق، آنچه به دست آمده هماهنگى و هماوايى بين نظرات اين دو انديشمند در زمينه انسان كامل است، گرچه در تعيين مصداق «انسان كامل»، امكان شناخت و نوع نگاه به او، اختلاف نظر است.

 

كليدواژه ها: انسان كامل، علامه طباطبائى، مرتضى مطهرى، انسان شناسى، انسان، روح، كمال، حيات طيبه.


 

سال انتشار: 
26
شماره مجله: 
234
شماره صفحه: 
15

ميانه آرى و نهوجود و فطرت از منظر ابن عربى[1]

ماهنامه علمى ـ ترويجى در زمينه علوم انسانى دى 1395

ويليام چيتيك / ترجمه و تعليق: عليرضا كرمانى / دانشيار گروه عرفان مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى قدس سره           kermania59@yahoo.com

دريافت: 29/5/95               پذيرش: 11/10/95

 

چكيده

اين مقاله سعى دارد مفهوم كليدى فطرت را با توجه به مبانى هستى شناختى، انسان شناختى و دين شناختى عرفان ابن عربى تحليل و بررسى كند. از اين منظر، تمامى حقايقْ تجليات وجود واحدِ بسيط اند و ازاين رو، وجود در همه مواطن حضور دارد، هرچند در همه آنها با تمامى صفات خود ظهور نداشته باشد. اما انسان، حقيقتى متفاوت از همه حقايق است. مبتنى بر انديشه دينى، انسان بر صورت خداوند خلق شده است؛ براين اساس، توان تجلى وجود را بتمامه دارد. و ازآنجاكه وجود عين علم و آگاهى است، توان تجربه وجود با تمام صفات را نيز دارد. اين وجود و آگاهى در تمامى آدميان به قوه و اندماج حضور دارد و به اين حضور و آگاهى اجمالى، فطرت اطلاق مى شود. هدف خلقت آدمى آن است كه اين امر اجمالى را در خود هرچه بيشتر به فعليت تبديل كند. از ديدگاه مؤلف، اين امر صرفا از طريق «عبوديت» يعنى تسليم محض بودن به اراده خداوند محقق مى شود كه تعبيرى است از فناى از غير حق و بقاى به حق و اين حق دقيقا همان وجود است كه خود را در عبد متجلى كرده است.

 

كليدواژه ها: فطرت، وحدت وجود، انسان، انسان كامل، خيال، فنا و بقا.

 

سال انتشار: 
25
شماره مجله: 
229
شماره صفحه: 
81

معرفت حضرت ولى عصر (عج) در پرتو معرفت نفس

ماهنامه علمى ـ ترويجى در زمينه علوم انسانى دى 1395

مصطفى عزيزى علويجه / استاديار جامعه المصطفى العالميه           m.azizi56@yahoo.com

دريافت: 19/6/94               پذيرش: 11/7/95

 

چكيده

يكى از مباحث بنيادين در عرفان عملى، موضوع «معرفت نفس» است. اهل معرفت مسئله «معرفت نفس» را پايه همه معارف دانسته، آن را نردبان معرفت پروردگار مى دانند. منظور از «معرفت» در بحث معرفت نفس، همان معرفت حضورى و شهودى به نفس است. از ديگر محورهاى پايه اى در عرفان اسلامى، مبحث «انسان كامل» است. انسان كامل در هر زمانى، دربردارنده همه معنويات، هدايت ها و معارف ناب الهى است. تنها مصداق زنده انسان كامل در عصر كنونى، حضرت مهدى (عج) است. مسئله اصلى اين پژوهش آن است كه آيا سالكى كه در وادى «معرفت نفس» گام برداشته است، مى تواند در مراحل عالى آن، انسان كامل و حجت زنده پروردگار را شاهد باشد؟

     هدف اين پژوهش تبيين رابطه ميان «معرفت شهودى نفس» و «مهدويت» است كه با روش «تحليل عقلانى» به اين نتيجه رسيده كه امكان معرفت شهودى به انسان كامل و جايگاه برجسته او براى برخى از اهل معرفت، و البته در حد قابليت قابل وجود دارد.

 

كليدواژه ها: ولى عصر (عج)، انسان كامل، معرفت نفس، اطلاق و تقييد، مهدويت.


سال انتشار: 
25
شماره مجله: 
229
شماره صفحه: 
59

زعامت سياسى انسان كامل از منظر ابن عربى و صدرالمتألهين

ماهنامه علمى ـ ترويجى در زمينه علوم انسانى دى 1395

مرتضى علويان / استاديار دانشگاه مازندران    m.alavian@umz.ac.ir

عباس بخشنده بالى / استاديار دانشگاه مازندران            a.bakhshandehbali@umz.ac.ir

دريافت: 11/6/95               پذيرش: 23/10/95

 

چكيده

موضوع انسان كامل كه در آثار انديشمندان مسلمان به صورت پراكنده مطرح بود، در مكتب عرفانى محيى الدين ابن عربى به صورت مستقل مدون شد و به مرور زمان، مورد توجه دانشمندان بعدى قرار گرفت. آنچه در آثار متعدد مورد بررسى قرار گرفته، بُعد هستى شناسانه موضوع است، ولى به طور مستقل به نقش اين جهانى (دنيوى) چنين انسانى پرداخته نشده است. بر خلاف ديدگاه برخى عرفا و متصوفه، انسان كامل ابن عربى كه بعدها مورد توجه صدرالمتألهين هم قرار گرفت، در سير صعودى به سوى حق تعالى راهى مى شود و سپس سير الى الخلق را در ادامه كمال خود سپرى مى كند. اين مقاله كه به روش توصيفى ـ تحليلى نگارش شده، با واكاوى آثار ابن عربى و صدرالمتألهين درباره انسان كامل، نشان خواهد داد كه چنين انسانى نسبت به اجتماع و سياست جامعه بشرى بى تفاوت نبوده و تلاش مى كند به عنوان خليفه الهى، انسان هاى ديگر را در مسير شايسته اجتماعى رهنمون سازد.

 

كليدواژه ها: ابن عربى، صدرالمتألهين، انسان كامل، خليفه الهى، زعامت خلق.


سال انتشار: 
25
شماره مجله: 
229
شماره صفحه: 
27

نظريه انسان كامل در عرفان اسلامى

سال بيست و دوم ـ شماره 193 ـ دى 1392، 15ـ30

 

محمد فنائى اشكورى2

چكيده

عرفان اسلامى در بعد معرفتى، نوعى هستى شناسى شهودى است كه از راه سلوك عرفانى حاصل مى شود. در اين ديدگاه، هستى حقيقى همان وجود مطلق يا خداى متعال است كه واحد، نامتناهى و كامل مطلق است. در ميان موجودات عالم، انسان از جايگاه ويژه اى برخوردار است. او از جسم طبيعى و روح الهى تركيب يافته است. آنچه در عالم هست، در انسان يافت مى شود؛ از اين جهت انسان را عالم صغير و كون جامع مى دانند. همه عالم براى اوست و او غايت خلقت است. انسان برخوردار از عقل و اختيار و تمايلات و شهوات حيوانى است. انسان با تبعيت از عقل و بندگى خدا مى تواند عالى ترين مدارج كمال را طى كند؛ چنان كه با پيروى از تمايلات حيوانى مى تواند به نازل ترين مراتب سقوط كند. انسان كامل مظهر اتم همه اسماء و صفات حق تعالى است. ولايت گاه با نبوت همراه است و گاه با وصايت و امامت. قرب به خدا و طى طريق كمال، در گرو شناخت ولى و پيروى از نور هدايت اوست.

كليدواژه ها: تجلّى، كون جامع، خلافت، انسان كامل، ولايت، نبوت، امامت.

سال انتشار: 
22
شماره مجله: 
193
شماره صفحه: 
15

بازنگرشى بر خلافت انسان در قرآن تحليل و نقد مقاله «خلافت انسان در قرآن»

معرفت سال بيست و يكم ـ شماره 180 ـ آذر 1391، 131ـ142

محمدهاشم زمانى*

چكيده

جانشينى خدا، از جمله موضوعات مهم و اساسى است كه بيشتر متفكران مطرح كرده اند و بر آن صحه گذاشته و آثارى را مترتب كرده اند. موضوع خلافت انسان در قرآن، علاوه بر بحث تفسيرى، جنبه كلامى نيز دارد. اين بحث، مبناى استدلالات و برداشت هاى اعتقادى و عرفانى بوده است.

آيه محورى در اين موضوع، آيه خلافت (بقره: 30) است كه معمولاً متفكران و مفسران، از آن خلافت و جانشينى خدا را براى انسان استفاده كرده اند. در اين نوشتار، نگارنده در نقد مقاله اى با عنوان «خلافت انسان در قرآن» ـ كه نويسنده مقاله با فرض و پذيرش اين اصل كه انسان جانشين خداست، درصدد تبيين مقام خلافت الهى بوده است ـ مرحله به مرحله مطالب آن را با استدلالات عقلى و قرآنى تحليل و نقد مى كند. حاصل مقاله اينكه سخنان نويسنده، به هيچ روى، توانايى اثبات خليفه اللّه بودن انسان را ندارد و طبعا امورى كه مترتب بر اين اصل قرار گرفته اند، از ثبات و اصالت برخوردار نيستند.

 

كليدواژه ها: خلافت، اسماى الهى، انسان كامل، امام (امامت).

سال انتشار: 
21
شماره مجله: 
180
شماره صفحه: 
131

كيهان‏ شناسى ذكر

اسماعيل على‏خانى*

چكيده

يكى از واژگان كليدى در عرفان، «ذكر» و به ياد خدا بودن در همه اوقات و همه اعمال است. ابن‏عربى مطابق اين معنا، ذكر را به «همراه مذكور بودن» تعريف مى‏كند. استفاده از واژه ذكر بيانگر رابطه دوسويه خدا و انسان است. به نظر ابن‏عربى، ذكر با نبوت پيوند دارد؛ زيرا اين وظيفه پيامبران است كه خدا را به ياد مردمان بياورند. به عبارت ديگر، آنان «مذكّر» خدا از جانب خدا هستند.

     لازمه به ياد خدا بودن اين است كه يگانگى و حقيقت مطلق و بى‏نهايتش را محور انديشه، گفتار و كردار قرار دهيم. اين، همان «پرستش» و «بندگى» حقيقى (واكنش شايسته به توحيد و نبوت و عصاره عملى ذكر از منظر قرآن و سنت) است كه برترين كمال انسان به شمار مى‏رود. به بيان ديگر، ذكر خدا مستلزم اعمال، حالات و معرفت است. اين معرفت معرفتى نظرى نيست، بلكه معرفتى ذوقى و شهود حقيقى حضور مطلق خداست.

كليدواژه‏ها: ذكر، بنده، عبادت، معرفت، اسماء، انسان كامل.

سال انتشار: 
20
شماره مجله: 
161
شماره صفحه: 
113

امامت از منظر متكلّمان شيعي و فلاسفه اسلامي

امامت

از منظر متكلّمان شيعي و فلاسفه اسلامي

نعيمه پورمحمدي ماهونكي
(دانشجوي دكتري فلسفه و كلام اسلامي)

چكيده

فلاسفه اسلامي، بر خلاف متكلّمان مسلمان كه پس از برخورد با مسئله «امامت» به مثابه يكي از اصول دين به استدلال و تحليل آن پرداخته‌اند، صرفا با پيشبرد دستگاه فلسفي خويش ضرورت وجود انساني را تصديق كرده‌اند كه به لحاظ ديني عنوان امام بر او اطلاق مي‌گردد. از اين‌رو، رويكرد فلسفه و حكمت به امامت مستقل از كلام اسلامي بوده، داراي نگاه قانونمندي و روشي متمايز از رويكرد كلامي است.

     قاعده «لطف»، كه دست‌مايه عظيم متكلّمان در تحليل محورهاي مختلف امامت است، در حكمت و فلسفه جاي خود را به قاعده «امكان اشرف» و «واسطه‌گري در فيض وجود به عالم» داده و وجهه كلامي مسئله امامت جايگاهي وجودشناختي و جهان‌شناختي پيدا مي‌كند. بديهي است كه نتيجه اين امر تحولي ارزشي و تأثيري در پي خواهد داشت.

كليدواژه‌ها: امامت، فلسفه اسلامي، كلام شيعه، قاعده لطف، قاعده امكان اشرف، ولايت تكويني و تشريعي، انسان كامل.

سال انتشار: 
16
شماره مجله: 
120
شماره صفحه: 
59
محتوای تغذیه