عبداللّه محمدى*
چكيده
گفتمان سنتگرايى كه دكتر نصر يكى از مروجان آن است، به مقوله معنويت به ويژه معنويت دينى اهتمام دارد. اين امر پرسش از ميزان ارتباط معنويت سنّتگرايان با عرفان و معنويت شيعى را در ذهن پديد مىآورد كه پاسخ به آن، مسئله اصلى اين مقاله است. در اين تحقيق، ابتدا با مراجعه به آثار دكتر نصر، مؤلفههاى معنويت و عرفان در منظر وى استخراج شده و سپس با بررسى ويژگىهاى عرفان و معنويت، نسبت ميان اين دو سنجيده شده است.
در اين مقاله، كه رويكردى تحليلى ـ اسنادى دارد، نشان داده خواهد شد كه دكتر نصر از طرفداران ترويج معنويت با رويكرد صوفيانه است. نصر با تأكيد بر معنويت صوفيانه، تصوف را قلب و مغز اسلام مىخواند. عرفان بدون شريعت در اين ديدگاه امكان تحقق نداشته و خاستگاه تصوف را بايد در تفكر شيعى جستوجو نمود. نصر تصوف را راه حل تمام مشكلات بشر معاصر دانسته و بر بيهوده بودن عرفانهاى بشرى انگشت تأكيد مىنهد. نصر با پيشفرضهاى سنتگرايانه به سراغ عرفان اسلامى رفته و با گزينش جهتمند سعى در يكسان دانستن تصوف و عرفان اسلامى دارد.
كليدواژهها: عرفان، معنويت، سنتگرايى، سيدحسين نصر.