سال نوزدهم ـ شماره 154 ـ مهر 1389، 59ـ68
عليرضا ابراهيمى1
چكيده
مفهوم مسئوليت بينالمللى دولت ابتدا از سوى كميسيون حقوق بينالملل به صورت طرح پيشنويس وارد ادبيات حقوق بينالملل معاصر گرديد. انتساب مسئوليت به رژيم ناقض حقوق بشر، مشروط به داشتن شرايط اوليه تشكيل حكومت نيست. رژيم اشغالگر قدس، بيش از شش دهه است كه منطقه خاورميانه و قدس شريف را به آشوب و جنگ و خونريزى كشيده است.
مسئوليت بينالمللى رژيم اشغالگر قدس از مفاهيم حداقلى حقوق بينالملل معاصر بوده و ريشه در مبانى فلسفى حقوق بينالملل دارد و با مبانى دينى نيز سازگار است. ضبط اسناد و مدارك جنايات اسرائيل، ضبط عناصر مادى جرايم ارتكابيافته آنان به شمار مىروند و از نظر حقوقى حايز اهميت است. هدف از اين تحقيق، تبيين اهميت مسئوليت بينالمللى رژيم اشغالگر قدس است. برخى تصور مىكنند كه شرط تحقق مسئوليت بينالمللى اسرائيل، شناسايى اين رژيم به عنوان دولت مستقل است. در حالى كه در اين تحقيق اين شرط نفى شده و مسئوليت بينالمللى اسرائيل به علل متعدد تبيين گرديده است.
روش مطالعه تحليلى ـ آمارى است. از يافتههاى مهم پژوهش حاضر، احصا ادلّه متعدد براى مسئوليت اسرائيل از قبيل مفاهيم: جرائم بينالمللى، قواعد آمره بينالمللى، تحول مفهوم سنتى حمايت ديپلماتيك به حمايت بينالمللى حقوق بشر و شكلى بودن قاعده مراجعه به مقدماتى به محاكم داخلى در ادبيات حقوق بينالمللى معاصر است.
كليدواژهها: مسئوليت بينالمللى، دولت، رژيم اشغالگر قدس، انتفاضه، جرايم بينالمللى، دادگاه كيفرى بينالمللى.