ولايت فقيه

strict warning: Declaration of views_handler_filter_node_status::operator_form() should be compatible with views_handler_filter::operator_form(&$form, &$form_state) in D:\WebSites\nashriyat.ir\modules\views\modules\node\views_handler_filter_node_status.inc on line 14.

انديشة سياسي آيت‌الله سيدميرعبدالفتاح حسيني مراغه‌اي

قيمت مقاله الكترونيكي: 
3000تومان

سال بيست و هشتم ـ  شماره هشتم، پياپي 263 (ويژة علوم سياسي)

رشيد ركابيان/ استاديار دانشگاه آيت‌الله بروجردي بروجرد     Ra.recabian@gmaiL.com 
دريافت: 9/2/98                    پذيرش: 15/5/98
چکيده
بحث حکومت، منشأ و مشروعیت آن یکی از مباحث در اندیشة سیاسی اسلام است، و در اندیشة سیاسی اسلام از دو نوع حکومت الهی و طاغوتی بحث می‌شود که حکومت الهی در اندیشة اسلام، حکومتی است که توسط پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله وسلم تشکیل شده و پس از پیامبر به جانشینانش که امامان معصومعلیهم السلام هستند، می‌رسد و منشأ و مشروعیت این نوع حکومت خداوند است. اما در زمانی که امام معصوم علیه السلام در میان مردم نیست آیا حکومت و اجرای احکام اسلام تعطیل می‌شود، بحث دیگری در اندیشة سیاسی اسلام است که در این زمینه علمای شیعه نظر اجماعی بر غصبی بودن حکومت‌ها در زمان غیبت دارند، مگر حکومتی که توسط فقیه اداره شود. در این زمینه علمای زیادی بخصوص از دوره صفویه تاکنون نظریه‌پردازی کردند و به کسانی که معتقد به حکومت در اندیشة سیاسی اسلام نبودند، جواب دادند. ازجمله این علما، آیت‌الله مرحوم میرعبدالفتاح حسینی مراغه‌ای عالم ابتدای دوره قاجار می‌باشد که در این زمینه نظریه‌پردازی کرد، و معتقد بود که اسلام دین سیاست است و بین سیاست و شریعت رابطة الهی وجود دارد و احکام اسلام تعطیل‌بردار نیست و حکومت جزء ضروریات دین است که ابتدا توسط پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله وسلم تشکیل شد، و پس از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم مختص به امامان معصومعلیهم السلام است؛ و در دوره غیبت امام معصوم علیه السلام، این فقیه است که باید حکومت تشکیل دهد و مشروعیت حکومت او الهی است. این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی و با گردآوری اطلاعات کتابخانه‌ای و اسنادی این موضوع را دنبال کرده است.
کلیدواژه‌ها: آیت‌الله میرعبدالفتاح حسینی مراغه‌ای، سلطان عادل، حکومت فقیه جامع‌الشرایط، العناوین، ولایت فقیه.
 


The Political Thought of Ayatollah Seyed MirAbdolfattah Husseini Maraghei

Rashid Rekabian / Assistant Professor, Ayatollah Boroujerdi University, Boroujerd     Ra.recabian@gmaiL.com 
Received: 2019/04/24 - Accepted: 2019/08/06
Abstract
The discussion about government and its origin and legitimacy is one of the topics raised in the political thought of Islam, which divides government into two types: divine and Taghut government. According to the political thought of Islam, a divine government is a government which is established by the Prophet (peace be upon him) and after the Prophet by his successors, the infallible Imams, and the source and legitimacy of this kind of government is God. But, another question is raised in the political thought of Islam, and that is: when the infallible Imam is not present among people, will the formation of government and enforcement of Islamic laws stop? There is a consensus of opinion among Shiite scholars that no government at the time of occultation is considered legitimate except which is ruled by a religious jurist. Since the Safavid period, in particular, many scholars have theorized and responded to the supposition that there is no discussion about government in the political thought of Islam. Among the scholars who advanced a theory in this regard is the late Ayatollah Seyed MirAbdolfattah Husseini Maraghei, one of the early scholars of the Qajar era. He believes that Islam is a religion of politics, there is a divine relationship between politics and Sharia, religious precepts cannot be dispensed with and government is one of the requisites of religion. He also mentions that government was first established by the Prophet and after the Prophet the responsibility was entrusted to the infallible Imams and that during the occultation of the infallible Imam, it is the religious jurist who has the right to form government and such a government has divine legitimacy. Using a descriptive-analytical method and gathering library and documentary data, this research develops the discussion about this subject. 
Key words: Ayatollah Seyed MirAbdolfattah Husseini Maraghei, just sultan, the government headed by a fully-qualified religious jurist, al-Anawin, Vilāyat-e Faqih.
 


سال انتشار: 
28
شماره مجله: 
263
شماره صفحه: 
65

بررسي ادلة ضرورت تشكيل حكومت اسلامي در عصر غيبت

قيمت مقاله الكترونيكي: 
3000تومان

سال بيست و هشتم ـ  شماره هشتم، پياپي 263 (ويژة علوم سياسي)

حامد شاد/ دكتري معارف اسلامي (مبانی نظری اسلام) دانشگاه معارف اسلامي    h.shad@h-shad.ir
دريافت: 11/12/97                    پذيرش: 13/4/98
چکيده
اهمیت ادارة جامعة اسلامی در عصر غیبت و ضرورت تشکیل حکومت اسلامی در این دوران، مسئله‌ای بسیار مهم است که از آغاز غیبت تاکنون همواره مورد مطالعه و بررسی بوده است. در این نوشتار این مسئله با هدف اثبات ضرورت تشکیل چنین حکومتی، با ارائة ادلة قرآنی و روایی، با شیوة توصیفی ـ ‌تحلیلی بررسی شده، و این نتیجه به دست آمده که آیات و روایات بسیاری بر ضرورت تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت دلالت روشن و بی‌خدشه دارند. دربارة روایات معارض نیز تبیین شده كه برخی از این روایات از نظر سندی ضعیف و بی‌اعتبار هستند. در بین روایات معتبر، برخی از آنها با تبیین شاخص‌های قیام مثبت و منفی، قیام‌های مثبت را تجویز و بلکه تحسین می‌کنند. برخی دیگر که با اطلاقشان بر نفی هرگونه قیامی قبل از قیام قائم علیه السلام دلالت دارند، در اثر تعارض با ادله و روایات دیگر، از اطلاق می‌افتند و دلالتشان بر نفی قیام‌های غیر الهی که از نام دین و اهداف دینی استفادة ابزاری می‌کنند، محدود می‌شود.
كليدواژه‌ها: ولایت فقیه، حکومت اسلامی، عصر غیبت.
 


The Reasons for the Necessity of Forming on Islamic State
in the Age of Occultation

Hamed Shaad / Ph.D. Islamic Studies (Theoretical Foundations of Islam) Islamic Maaref University            h.shad@h-shad.ir

Received: 2019/03/02 - Accepted: 2019/07/04

Abstract

The importance of the administration of Islamic society in the age of occultation and the necessity of forming an Islamic state during this period is an important issue that has been a subject of speculation and inquiry since the beginning of the occultation. Using a descriptive-analytic method, this article seeks to prove the necessity of forming such a state by presenting Quranic and textual proofs. It concludes that many Quranic verses and narrations clearly demonstrate the necessity of the formation of an Islamic state in the age of occultation. Referring to the contradictory narrations, this paper shows that some of these narrations are weak and not based on authentic document. Some authentic narrations advocate positive uprisings and approved of them, explaining the indices of positive uprisings and negative uprisings. Other narrations which argue against staging any uprisings prior to The Savior uprising, cannot support their claim because it contradicts the other proofs and narrations, and the arguments they offer against staging non-divine uprisings based on discriminate use of religion and religious purposes, seem limited.

Key words: Velâyat-e Faqih, Islamic state, age of occultation, “Hojjatieh Society”.


سال انتشار: 
28
شماره مجله: 
263
شماره صفحه: 
43

ولايت فقيه در ادوار هشت‌گانة انديشة فقها

قيمت مقاله الكترونيكي: 
3000تومان

سال بيست و هفتم ـ شماره نهم، پياپي 252 (ويژة علوم سياسي)

مهدي قرباني / دکتري علوم سياسي مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني ره    mqorbani60@yahoo.com
محمود راست پسر / دانش‌آموخته سطح سه حوزة علميه قم    Rasti2012m@gmail.com
دريافت: 23/02/97                    پذيرش: 11/08/97
چكيده
استوانه‌هاي فقاهت شيعه در مسئلة اصل «ولايت فقيه» هم‌‌نظر هستند و جانشيني فقيه جامع‌الشرائط را در زمان غيبت امام عصر علیه السلام به رسميت شناخته‌اند. آنچه در همة دوره‌هاي فقهي، محور اتفاق‌نظر فقهاست، شئون مربوط به افتا، قضاوت و ولايت در امور حسبيه است، و در شئون مرتبط با ولايت عامه و نظم سياسي، تفاوت نظر قابل انكار نيست. بعضي فقها، همة اختيارات حكومتي معصوم علیه السلام را براي فقيه اثبات مي‌كنند، و برخي ديگر اختيارات فقيه را مقيد به امور حسبيه ـ از قبيل سرپرستي ايتام و... ـ مي‌دانند. به نظر مي‌رسد اين اختلافات فقهي دربارة اختيارات ولايت فقيه به‌سبب عدم ابتلاي فقيهان به مسائل حكومتي بوده است؛‌‌‌‌ زيرا در دوره‌هاي گذشته، محدودة ولايت فقيه به گستردگي امروز نبوده و اين نظريه، دوره به دوره بر حسب شرايط اجتماعي و سياسي تطور پيدا كرده و از اجمال به تفصيل و از شئون مربوط به افتا و قضاوت و امور حسبيه عبور كرده، و به شئون مرتبط به نظم سياسي رسيده است. اين مقاله با رويكرد تحليلي و با هدف بازشناسي آراء فقيهان معروف در هشت دورة فقهي، به اثبات نظرية «ولايت فقيه» مي‌پردازد. پذيرش نظرية «ولايت مطلقة فقيه» از رهگذر تطورات فقهي از نتايج مهم اين بحث است.

 

سال انتشار: 
27
شماره مجله: 
252
شماره صفحه: 
27

مستشرقان و جريان‌شناسي روحانيت در پيروزي انقلاب اسلامي

قيمت مقاله الكترونيكي: 
3000تومان

سال بيست و ششم ـ شماره 240 (ويژة علوم سياسي)

سال انتشار: 
26
شماره مجله: 
240
شماره صفحه: 
57

بررسى اقتضاى مبانى نظريه ولايت فقيه در باب اختيارات ولىّ فقيه

معرفت  سال بيست و دوم ـ شماره 184 ـ فروردين 1392، 29ـ43

مهدى قربانى*

چكيده

در طول تاريخ، ايده هاى مختلفى براى اداره جوامع انسانى مطرح شده است. يكى از اين ايده ها، نظريه ولايت فقيه مى باشد كه به دلايلى، شبهاتى درباره آن مطرح گرديده است. يكى از مهم ترين اين شبهات، مسئله «اختيارات ولىّ فقيه و فقدان محدوده مشخص براى آن» مى باشد. به دليل جايگاه ممتاز مبانى هر نظريه در تحليل پيامدهاى آن، اين نوشتار با استفاده از روش توصيفى ـ تحليلى به بررسى اقتضاى مبانى نظريه ولايت فقيه در باب اختيارات ولىّ فقيه پرداخته است. بدين منظور، اقتضايى كه مبانى هستى شناختى، انسان شناختى، معرفت شاختى و غايت شناختى نظريه ولايت فقيه درباره اختيارات ولىّ فقيه دارد، مورد كنكاش قرار گرفته و محدوديت ها و چارچوب هاى حاصل از اين ناحيه ارائه گرديده است. قوانين الهى، مصلحت جامعه اسلامى، عدالت و نظارت مردمى از جمله اين محدوديت ها و چارچوب ها مى باشد.

كليدواژه ها: مبانى، ولايت فقيه، هستى شناسى، انسان شناسى، معرفت شناسى، غايت شناسى.

سال انتشار: 
22
شماره مجله: 
184
شماره صفحه: 
29

نقش ولايت فقيه در صيانت از فرهنگ اسلامى ـ ايرانى در جنبش تنباكو

رضا رمضان‏ نرگسى*

چكيده

در اين مقاله، نهضت تنباكو از زاويه فرهنگى نگريسته شده و نقش ولايت فقيه در آن بررسى شده است. هدف از اين تحقيق اولاً، بررسى مقدار تأثير عوامل فرهنگى در بروز هيجان و شورش يكپارچه مردمى و ثانيا، نقش ولايت فقيه (حكم حكومتى مرجعيت شيعه) در صيانت از نابودى فرهنگ ايرانى ـ اسلامى مى‏باشد.

     در اين تحقيق از اسناد، مدارك و شواهد تاريخى و به روش كتابخانه‏اى، اطلاعات موردنظر جمع‏آورى گرديده و سپس با استفاده از قوانين و اصول حاكم بر جوامع به استنتاج و قضاوت پرداخته شده است.

     مهم‏ترين يافته اين پژوهش اين است كه هجمه گسترده‏اى توسط انگليس در قالب كمپانى رژى بر عليه فرهنگ اين كشور آغاز شد؛ در مقابله اين هجمه فرهنگى، تمامى نخبگان دينى قيام كردند. اما نتيجه مطلوب حاصل نشد، تا اينكه با استمداد از ولىّ‏فقيه و مرجع تقليد شيعيان جهان و اطاعت يكپارچه از او توانستند بر اين هجمه فرهنگى غلبه كنند.

كليدواژه‏ها: جنبش تنباكو، گروه مرجع، فرهنگ غرب، فرهنگ ايرانى ـ اسلامى، ولايت فقيه.

سال انتشار: 
19
شماره مجله: 
157
شماره صفحه: 
27

رياست سنّت در فلسفه سياسى فارابى و ارتباط آن با ولايت فقيه

رياست سنّت در فلسفه سياسى فارابى و ارتباط آن با ولايت فقيه

محمدحسين حسينى1

پس از آنكه امام خمينى نظريه ولايت فقيه را مبناى يك نظام سياسى قرار داد، اين نظريه با حمله‏ها و داورى‏هاى گوناگون مواجه بوده؛ به ويژه آنكه برخى از مغرضان طرح ولايت فقيه را مربوط به دو قرن قبل و طراح آن را ملّا احمد نراقى دانسته‏اند. بنابراين، بررسى پيشينه آن از نگاه فارابى، فيلسوف نامدار اسلامى در قرن سوم هجرى، در حيطه پاسدارى از اين نظريه قرار دارد؛ هم به لحاظ تبيين پيشينه آن در دوران غيبت صغرى و هم به لحاظ دليل عقلى و منطقى آن.

     اين مقاله با رويكرد تحليلى و نظرى و با هدف تبيين نظر فارابى در مورد ولايت فقيه، تدوين شده است. بنابراين، فارابى نظريه ولايت فقيه را با زبان عقل و به شيوه شايسته‏سالارى تبيين كرده است تا پذيرش عمومى و جهانى داشته باشد.

كليدواژه‏ها: ولايت فقيه، مشروعيت، نصب و انتخاب، فلسفه سياسى، نوابت، مدينه فاضله.

سال انتشار: 
19
شماره مجله: 
150
شماره صفحه: 
39

فرهنگ تشيّع

فرهنگ تشيّع

و نقش آن در تجدّد بومي ايران

رضا رمضان نرگسي1

چكيده

علما توانستند با بسط فرهنگ تشيّع، نوعي بيداري خاص در مردم ايران به وجود آورند و براي بسط اين فرهنگ، از عنصر «سياست» و «حكومت» به خوبي استفاده كردند. آنان ابتدا با نفوذ در دربار شاهان مغول و سپس همكاري با دستگاه سلاطين صفوي، توانستند فرهنگ تشيّع را در بين عامه مردم ايران بسط دهند. اما در عين حال، اولاً، هرگز به اين سلاطين مشروعيت ندادند، ثانيا، هيچ‏گاه در دستگاه سلاطين ذوب نشدند، بلكه همواره فاصله معنوي خود را با آنها حفظ مي‏كردند و اين بر جذّابيت آنها مي‏افزود. نتيجه آن شد كه با بسط فرهنگ تشيّع، فرهنگ‏هاي محلّي و قومي در تحت فرهنگ اصلي، كه همان فرهنگ مذهبي تشيّع است، داراي يك هويّت مشخص ملّي گشتند و نتيجه اين تكامل در مردم ايران بسط نظري و عملي نظريه «ولايت فقيه» بود كه در مشروطه شكل نازل و اجمالي آن اتفاق افتاد و شكل كامل و تفصيلي آن در انقلاب اسلامي رخ نمود.

كليدواژه‏ها: فرهنگ، علما، تجدّد، مشروطه، تشيّع، امام زمان (عج)، صفويه، قاجار، ولايت فقيه.

سال انتشار: 
17
شماره مجله: 
127
شماره صفحه: 
47

دين و دولت در منظر نظريات مطرح

دين و دولت

سيد محمّدعلي احساني
(دانش آموخته حوزه علميه و كارشناس ارشد فقه سياسي)

چكيده

سكولاريسم ديدگاهي است كه مخالف حضور دين در عرصههاي سياسي ـ اجتماعي است. برداشتهاي متفاوتي از اين ديدگاه وجود دارد كه در يك تقسيمبندي كلي ميتوان آن را به «سكولاريسم افراطي» و «سكولاريسم معتدل» تقسيم كرد. سكولاريسم افراطي، اصالت و حقانيت دين را نفي كرده، آن را يك امر غيرالهي و حتي خرافي ميداند; در حالي كه بخش معتدل آن با پذيرش گوهر دين، قلمرو آن را صرفاً در چارچوب امور فردي تعريف ميكند.

دين به عنوان آيين زندگي تنها طريق مطمئن براي نيل به كمال و سعادت بشر است. دين اسلام براي تأمين نيازهاي اساسي بشر احكام و معارفي ارائه داده است كه نيازمند سلطه در مسائل سياسي ـ اجتماعي است. علاوه بر كتاب و سنّت، تاريخ سياسي اسلام نيز پيوند وثيق بين دين و دولت را نشان ميدهد.

كليدواژ‌ه‌ها: دين، دولت، سكولاريسم، ولايت فقيه.

سال انتشار: 
16
شماره مجله: 
115
شماره صفحه: 
13
محتوای تغذیه