معرفت سال بيستم ـ شماره 165 ـ شهريور 1390، 53ـ72
محمود رايگان*
چكيده
عرف، پديدهاى نيست كه با پيدايش اسلام كشف شده باشد، بلكه همان روش و سلوك مستمر ميان مردم است كه فقه و حقوق اسلام، در برخى موارد مُهر تأييد بر آن زده و بعضى را هم مردود دانسته است. با وجود اين، از اسناد اصلى و كاربردى براى كشف مفاهيم و معانى، تلقّى مىشود.
عرف از ابزارهايى است كه مجتهد براى استنباط حكم شرعى استفاده مىكند. نيز از پديدههاى بحثبرانگيز و متغير فقه و حقوق شيعه و اهل سنت است كه باعث تحول و دگرگونى در برخى موضوعات احكام و قوانين جامعه مىشود. از اينرو، فقيه براى به دست آوردن حكم يك پديده عرفى، بايد مسائل و شرايط مستحدث اجتماع را مورد دقت قرار دهد تا پويايى فقه شيعه محفوظ بماند.
اين مقاله با روش كتابخانهاى و مراجعه به كتب فقهى و حقوقى توانسته است مباحث مهم عرف را تجزيه و تحليل كند و ضرورتهاى آن را بازگو نمايد. در نهايت نيز يافته است كه در بعضى موارد عرف با سيره و عادت اشتباه گرفته مىشود، اجتماع و عرف در هنگام افتاء كمتر مورد توجه قرار مىگيرد. برخى مصاديق عرفى بايد توسط مراجع بيان شوند تا مكلف سرگردان نماند. عرف ابزار و از ادلّه استنباط است نه منبع استنباط.
كليدواژهها: عرف، عادت، سيره عقلا، فقه، تغيير زمان، جامعه.