امامت
از منظر متكلّمان شيعي و فلاسفه اسلامي
نعيمه پورمحمدي ماهونكي
(دانشجوي دكتري فلسفه و كلام اسلامي)
چكيده
فلاسفه اسلامي، بر خلاف متكلّمان مسلمان كه پس از برخورد با مسئله «امامت» به مثابه يكي از اصول دين به استدلال و تحليل آن پرداختهاند، صرفا با پيشبرد دستگاه فلسفي خويش ضرورت وجود انساني را تصديق كردهاند كه به لحاظ ديني عنوان امام بر او اطلاق ميگردد. از اينرو، رويكرد فلسفه و حكمت به امامت مستقل از كلام اسلامي بوده، داراي نگاه قانونمندي و روشي متمايز از رويكرد كلامي است.
قاعده «لطف»، كه دستمايه عظيم متكلّمان در تحليل محورهاي مختلف امامت است، در حكمت و فلسفه جاي خود را به قاعده «امكان اشرف» و «واسطهگري در فيض وجود به عالم» داده و وجهه كلامي مسئله امامت جايگاهي وجودشناختي و جهانشناختي پيدا ميكند. بديهي است كه نتيجه اين امر تحولي ارزشي و تأثيري در پي خواهد داشت.
كليدواژهها: امامت، فلسفه اسلامي، كلام شيعه، قاعده لطف، قاعده امكان اشرف، ولايت تكويني و تشريعي، انسان كامل.