تحزّب
و مباني آن در فقه سياسي شيعه
قاسم علي صداقت
(دانشآموخته حوزه علميه و كارشناس ارشد حقوق عمومي)
چكيده
امكان استنباط مباني تحزّب از منابع ديني و مشروعيت آن سؤالي است كه همواره ذهن برخي از انديشمندان ديني را به خود مشغول داشته است. در پاسخ به سؤال مزبور، رهيافتهاي متعددي از سوي انديشوران فقه سياسي شيعه اتخاذ شده است. در يك رويكرد، با توجه به جديد بودن پديده حزب به مفهوم نوين و غربي آن، استخراج مباني فقهي آن غيرممكن اعلام شده است. بعضي ديگر از انديشمندان امكان استنباط مباني تحزّب را پذيرفتهاند كه در اين رويكرد نيز رهيافتهاي متعددي وجود دارد؛ از قبيل استناد به وجود واژه «حزب» در قرآن كريم و تأكيد بر آن، استناد به كارويژههاي مثبت احزاب سياسي و تلقّي آن به عنوان مصداق امر به معروف و نهي از منكر يا مقدّمه واجب، و مثبت ارزيابي كردن مقتضيات نظري حزب در درون فرهنگ ديني. به نظر ميرسد هيچكدام از رهيافتهاي مزبور خالي از اشكال نيست. اين نوشتار با توجه به فراهم بودن مقتضي براي احزاب در درون فرهنگ ديني و استناد به سيره امام علي عليهالسلام در برخورد با برخي از گروههاي صدر اسلام، كه برخي ويژگيهاي احزاب را داشتند، آزادي تحزّب از منظر فقه سياسي در چارچوب احكام اسلام را مثبت ارزيابي كرده است.
كليدواژهها: تحزّب، فقه سياسي شيعه، دموكراسي، منابع فقهي و اسلامي، آزادي.