حكمت متعاليه

strict warning: Declaration of views_handler_filter_node_status::operator_form() should be compatible with views_handler_filter::operator_form(&$form, &$form_state) in D:\WebSites\nashriyat.ir\modules\views\modules\node\views_handler_filter_node_status.inc on line 14.

احصاء و استخراج منابع آموزه‌هاي صدرالمتألهين از ميان آثار او

قيمت مقاله الكترونيكي: 
3000تومان

سال بيست و هشتم ـ  شماره چهارم، پياپي 259 (ويژة فلسفه)

حسن رهبر/ استادیار گروه فلسفه و حکمت اسلامی‌ دانشگاه سیستان و بلوچستان    h_rahbar@theo.usb.ac.ir
دريافت: 10/11/97                    پذيرش: 25/03/98
چکيده
پژوهش حاضر در پیِ یافتن منابع اصلی آموزه‌های صدرالمتألهین در میان آثار اوست. نگارنده با روش پژوهش کیفی و توصیفی مبتنی بر مطالعات کتابخانه‌ای تلاش کرده از لابه‌لای آثار صدرالمتألهین به ‌این سؤال پاسخ گوید که منابع اصلی وی که از آنها در مقام‌های سه‌گانة گردآوری، داوری و نظریه‌پردازی بهره برده، کدام است. اگرچه استفادة صدرالمتألهين از منابع مختلف قطعی است، اما در تعداد و انواع آن بین محققان اختلاف‌نظرهایی وجود دارد. با وجود اين، نگارنده بر این باور است که مبتنی بر بررسی آثار صدرالمتألهین، می‌توان از هشت منبع به عنوان منابع اصلی او نام برد، که عبارتند از: قرآن و حدیث، فلسفة یونان، فلسفة مشاء، فلسفة اشراق، مکتب اصفهان، عرفان ابن‌عربی، تفکر کلامی، و آموزه‌های فلسفی ـ كلامی اسماعیلیه. شناخت صحیح منابع آموزه‌های صدرالمتألهين به کیفیت و صحت ارزیابی محققان از افکار و نظرات صدرالمتألهین و حکمت متعالیه او می‌افزاید.
كليدواژه‌ها: منابع، صدرالمتألهين، حکمت متعالیه، احصاء.
 


 

سال انتشار: 
28
شماره مجله: 
259
شماره صفحه: 
37

نحوه وجود نفس در حكمت متعاليه

سال بيست و دوم ـ شماره 190 ـ مهر 1392، 37ـ54

احمد سعيدى

چكيده
برخلاف تصور رايج، همه فلاسفه الهى نفس انسانى را مجرد محض نمى‏دانند. ملّاصدرا، برخلاف حكيمان مشايى و اشراقى، بر آن است كه نفس وجودى ذومراتب دارد و در بعضى از مراتب خود مادى و در بعضى ديگر مجرد است؛ يعنى نفس موجودى است كه ماديت و تجرد را همراه و هم‏ساز كرده است. وجود موجودات مادى و هستى ‏هاى مجرد، دست‏كم در فلسفه اسلامى، چندان محل بحث و مناقشه نيست، اما امكان و تحقق موجودِ مادى ـ مجرد رهاورد حكمت متعاليه است و تنها با مبانى و اصول آن قابل تثبيت است.
     مقاله حاضر با روش توصيفى ـ تحليلى برخى اصول، مبانى و مقدماتى را كه فهم صحيح نحوه وجودِ مادى مجردِ نفس بر آنها مبتنى است به اجمال بررسى كرده است.

كليدواژه ‏ها: نفس، وجود، مادى، مجرد، حكمت متعاليه.


سال انتشار: 
22
شماره مجله: 
190
شماره صفحه: 
37

بررسى پاسخ حكمت متعاليه به شبهه «ارتباط علم پيشين الهى و اختيار انسان»

معرفت سال بيست و يكم ـ شماره 175 ـ تير 1391، 31ـ39

چكيده

آموزه هاى دينى از آغاز تاكنون با چالش ها و شبهات گوناگون مواجه بوده است. برخى از اين شبهات طبيعى و معلول جولان فكرى آدميان بوده و برخى معلول عناد مخالفان و غرض ورزان مى باشد. از جمله شبهات در عقايد دينى، مسئله «ارتباط علم پيشين الهى با اختيار انسان» است كه از ديرباز ذهن متفكران را به خود مشغول كرده است؛ يعنى يكى از پرسش هاى جدى اين است كه آيا علم آغازين خداوند به افعال آدمى موجب سلب اختيار او مى گردد؟

در اين مقاله از روش تحليلى ـ توصيفى به بررسى پاسخ شبهه از ديدگاه حكمت متعاليه پرداخته ايم كه معتقدند علم ازلى خداوند به افعال انسان با وصف اختيار تعلق مى گيرد؛ يعنى متعلق علم ازلى الهى افعال اختيارى انسان است و در آخر، نتيجه گرفته شده كه علم پيشين الهى هيچ منافاتى با اختيار انسان ندارد و سبب جبرى شدن افعال آدمى نمى گردد.

 

كليدواژه ها: خدا، انسان، علم پيشين الهى، اختيار، حكمت متعاليه.

سال انتشار: 
21
شماره مجله: 
175
شماره صفحه: 
31

نقد و بررسى معادشناسى سهروردى در پرتو حكمت متعاليه

معرفت سال بيستم ـ شماره 166 ـ مهر 1390، 65ـ80

منيره سيدمظهرى*

چكيده

سهروردى در تبيين خود از مسئله معاد، به اين باور مى‏رسد كه نفوس سعادتمندان و كمال‏يافتگان بعد از مرگ، منجذب در عالم انوار قدسى شده و از اشتغالات برزخى بركنار مى‏ماند. اما متوسطان از اهل سعادت بعد از مرگ با حفظ درجات در عالم صور معلقه يا اشباح مجرده مستقر مى‏شوند. وى متذكر مى‏شود كه بعث اجساد و اشباح ربانى و كليه وعده‏هاى پيامبران بدين‏گونه تحقق مى‏يابد، اما در مورد نفوس اهل شقاوت، اظهاراتى دارد كه مظنه تمايل به تناسخ است. ملّاصدرا ضمن انتقاد از رويكرد سهروردى به مسئله معاد، بخصوص در اينكه او صورت‏هاى غيرجسمانى را كه باعث نقوشى در خيال هستند، منشأ آثار ملائم و غيرملائم شمرده است، تبيين وى را متضمن مخالفت با ظواهر متون دينى دانسته و معتقد است: صرف اثبات استمرار بقاى روح به هيچ وجه اثبات معاد قرآنى ـ يعنى حشر انسان‏ها با همين شكل و صورتى كه در دنيا دارند ـ نيست. وى خود، با ابتناء بر مبانى حكمت متعاليه، ثابت مى‏كند كه آنچه در قيامت برانگيخته مى‏شود همين بدن خاص مشهود است. مهم نيست كه اين بدن اخروى چه خصوصياتى داشته باشد، بلكه مهم اين است كه «اين همان است» محفوظ باشد.

اين مقاله با روش توصيفى ـ تحليلى صورت گرفته است.

كليدواژه‏ها: سهروردى، حكمت متعاليه، معادشناسى، معاد جسمانى، معاد روحانى.

سال انتشار: 
20
شماره مجله: 
166
شماره صفحه: 
65

حكمت متعاليه و بحرانهاى انسان معاصر

حكمت متعاليه و بحران‏هاى انسان معاصر

حبيب كاركن‏بيرق1

چكيده

دنياى مدرنِ معاصر، دنيايى است بسيار پيچيده و مرموز. «انسان مدرن»، نتيجه تجارب چند قرن گذشته است كه به صورت انسان معاصر ظهور يافته است. انسان معاصر، دچار بحران‏ها و معضلات بسيارى است كه از جمله آنها مى‏توان به بحران هويت، مشكلات زيست‏محيطى، مسائل اخلاقى، نهيليسم و پوچى اشاره كرد. راه برون‏رفت از اين مشكلات چيست؟ به اعتقاد نگارنده اين مقاله، همه اين مشكلات و مسائل، حاصل بريدن انسان معاصر از آسمان و جدايى از مابعدالطبيعه، و چاره كار به دست حكمت متعاليه ـ به منزله يكى از برترين مكاتب مابعدالطبيعى ـ است. با بهره‏گيرى از اين مكتب، زندگى معنا مى‏گيرد؛ انسان از پوچى و بى‏معنا پنداشتن زندگى رهايى مى‏يابد و در پى آن، ساير معضلات نيز حل مى‏شود.

كليدواژه‏ها: انسان مدرن، فناورى، مدرنيسم، حكمت متعاليه، نفس، علّيت.

سال انتشار: 
19
شماره مجله: 
154
شماره صفحه: 
11

رويكرد فلسفي ملّاصدرا به تفسير قرآن

رويكرد فلسفي ملّاصدرا به تفسير قرآن

عليرضا دهقانپور1

چكيده

اثر تفسيري ملّاصدرا در ميان ديگر آثارش مزيّت ويژه‏اي در رهيافت قرآني او داشته و چگونگي راه‏يابي حكمت صدرايي به پيشگاه تفسير قرآن را بهتر نشان مي‏دهد. دقت در مواضع تلاقي تفسير و فلسفه، تأثير فلسفه در تفسير را پيش چشم ما قرار مي‏دهد.

اين نوشتار، گوشه‏هايي از فهم و تفسير ملّاصدرا از آيات الهي را، كه مبتني بر بحث علم در فلسفه و حكمت متعاليه بوده است، ارائه مي‏كند. مسائلي نظير عدم اكراه در دين، عدم امكان تسميه ذات احدي، لهو و لعب بودن دنيا، راز سه‏گانه بودن اصناف مردم (اصحاب مشئمت، ميمنت و سابقون)، چگونگي فريب خويشتن، مراد از نور مؤمن، فرق قرآن و فرقان و تمايز امت خاتم از ساير امت‏ها، همگي بر پايه بحث علم در حكمت متعاليه، پاسخي خاص دارد. در اين بحث، «وما رميت اذ رميت» معنا مي‏شود و وجوب رزق مقدر براي مخلوقات اثبات مي‏گردد.

كليدواژه‏ها: تفسير، تفسير ملّاصدرا، فلسفه، حكمت متعاليه، علم، علم الهي.

سال انتشار: 
17
شماره مجله: 
128
شماره صفحه: 
39
محتوای تغذیه