فيض

strict warning: Declaration of views_handler_filter_node_status::operator_form() should be compatible with views_handler_filter::operator_form(&$form, &$form_state) in D:\WebSites\nashriyat.ir\modules\views\modules\node\views_handler_filter_node_status.inc on line 14.

ترابط لطف و فيض با تكليف از ديدگاه اماميه و كاتوليك

سال بيست و چهارم ـ شماره 211 (ويژه دين شناسى)

حسن دين پناه / دانشجوى دكترى اديان مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى قدس سره. hasandinpanah@gmail.com                       

دريافت: 6/9/93               پذيرش: 27/2/94

چكيده

رابطه لطف و فيض با تكليف، از مباحث قابل تأمل در دو مذهب اماميه و مسيحيت كاتوليك است. هرچند دو اصل «لطف» در اماميه، و «فيض» در مسيحيت كاتوليك، در جهت دستيابى انسان ها به سعادت و رستگارى مطرح شده اند، اما در ارتباط با تكليف، نتايج يكسانى نداشته و راه متفاوتى را طى كردند. مقاله حاضر به روش تطبيقى و با رويكرد اسنادى، درصدد است نشان دهد در كلام اماميه، عمل به تكليف و شريعت، تحقق بخش موضوع قاعده لطف است، اما در الهيات كاتوليك، محوريت با اصلِ فيض است، و عمل به شريعت، بسيار كم رنگ است. در واقع، اصل ثابت موردنظر در قاعده لطف، مسئله تكليف است و تحقق لطف الهى براى هدايت و راهنمايى به تكليف است، اما ركن ثابتِ موردنظر در آموزه فيض، خود فيض مسيح است كه ظهور آن، الغاى تكليف و شريعت انبيا را به همراه داشت. اعمال، احكام اخلاقى و آيين هاى صادرشده از سوى مسيح و كليساى كاتوليك در واقع براى كسب فيض الهى مقرر شده اند.

 

كليدواژه ها: لطف، فيض، تكليف، شريعت، كليسا، آيين هاى مقدس.


سال انتشار: 
24
شماره مجله: 
211
شماره صفحه: 
77

توحيد از منظر افلوطين و عارفان مسلمان

توحيد از منظر افلوطين و عارفان مسلمان

با تأكيد بر آراء صدرالدين قونوي

مهدي كهنوجي1

چكيده

وحدت يا كثرت هستي همواره مورد توجه انديشمندان بوده است كه براي تبيين آن تلاش‏هاي فراواني انجام داده‏اند. افلوطين از نظريه وحدت هستي جانبداري كرده است و از ميان متفكران اسلامي مي‏توان به عرفاي مسلمان به ويژه صدرالدين قونوي اشاره كرد كه تبيين روشني از وحدت ارئه داده‏اند.

هدف از اين نوشتار، يافتن شواهدي مبني بر هماهنگي اين دو نظام وحدت‏انگار، يعني نظام فلسفي افلوطيني و عرفاني، مي‏باشد. افلوطين همانند عارفان مسلمان معتقد است: «او» فوق هر تعيني است و به دليل عدم تناهي و تمايز احاطي كه دارد، در همه اشيا و در عين حال، وراي آنهاست. هستي در عين وحدت كثير است و كثرات سايه و يا تجلّي حق هستند. توحيد عرفاني و افلوطيني را نبايد با پنتئيسم يكي شمرد. اين مقال با رويكرد نظري و اسنادي به تحليل موضوع مزبور در آثار عارفان مسلمان مي‏پردازد.

كليدواژه ‏ها: افلوطين، مراتب هستي، وحدت شخصيه، فيض، تجلّي، پنتئيسم.

سال انتشار: 
17
شماره مجله: 
133
شماره صفحه: 
39
محتوای تغذیه