اخلاق وضعيت
بررسي و نقد
سيداكبر حسيني1
چكيده
اخلاق وضعيت، گرچه سابقهاي طولاني در فرهنگ و انديشه بشري دارد، اما با وجود اين، رويكردي نسبتا تازه به اخلاق در فرهنگ مسيحي است كه توسط اسقف جوزف فلچر در كتابي به همين نام ارائه گرديده است. اين رويكرد بر محوريت موقعيتي كه فرد در آن قرار گرفته تأكيد دارد و وجود اصول كلي و احكام عام اخلاقي را منكر ميگردد. به عبارت ديگر، در اين اخلاق، وضعيت و موقعيت است كه حكم اخلاقي را تعيين ميكند و نه احكام عام و از پيش تعريف شده. اين مقاله ميكوشد تا با استفاده از متون و مقالات موجود، ضمن بررسي گذشته و حال اين رويكرد، تصويري روشن از اين نگاه به اخلاق ارائه نمايد و در فرازي خاص، به تبيين نسبيگرا بودن و يا مطلقگرا بودن آن بپردازد و در پايان نيز نكاتي را در نقد اين رويكرد بيان نمايد.
به عقيده نگارنده مقاله، گرچه مقاله اخلاق وضعيت به خودي خود به نوعي نسبيگراست ولي تقريري كه جوزف فلچر از آن ميدهد، چندان با نسبيت اخلاق سازگار نيست.
كليدواژهها: اخلاق وضعيت، نسبي گرايي، پراگماتيسم، پوزيتيويسم، شخص