معرفت سال بيست و يكم ـ شماره 177 ـ شهريور 1391، 79ـ90
حجت اللّه همتى*
چكيده
عرفا با رعايت اصل «زهد» و «مراقبه» و تداوم در اعمال مربوط به آن، حالتى را تجربه مى كنند كه در آن عشق و محبت الهى سراپاى وجودشان را فرا مى گيرد و هستى مجازى شان را محو مى كند و به حقيقت حق و سرّ مطلق رهنمون مى سازد. آنان گاه به برداشت ها و تفاسير مناسب ذوق و حال خويش از آيات قرآنى مى پردازند كه خود، آن را «استنباط» مى خوانند و بر همين اساس، تفاسيرى زيبا و متعالى از برخى آيات قرآنى و احاديث نبوى به دست مى دهند. چنين شيوه اى در تفسير آيات قرآن كريم مورد توجه بسيارى از عرفا بوده و به مرور زمان به صورت يك شيوه تفسيرى خاص در محافل عرفانى درآمده است.
مولوى نيز بسان مشايخ بزرگ عرفانى، در آثار خود به تفسير عرفانى آيات قرآن كريم و احاديث توجه كرده است. او در «مثنوى معنوى» و كتاب «فيه ما فيه» تفاسير عميقى كه مناسب ذوق و تجربه عرفانى و روحانى خود اوست، از آيات قرآن كريم به دست داده كه بى نظير و تازه مى نمايد. در اين جستار، به بررسى شيوه تفسيرى مولانا در كتاب ارزشمند «فيه ما فيه» پرداخته شده است، تا از اين رهگذر، ديدگاه هاى روحانى و عرفانى وى را درباره تفسير آيات قرآن كريم دريابيم و نيز تفسيرها و برداشت هاى عرفانى او را از برخى آيات قرآنى و احاديث نبوى بيان كنيم.
كليدواژه ها: تفسير، تأويل، استنباط، مولوى، فيه ما فيه، عرفان.