انگيزه
و روشهاي ايجاد آن در مديريت با رويكرد ديني
علياكبر بخشي1
چكيده
در مديريت رفتار سازماني و منابع انساني، ايجاد انگيزه به دليل نقش بيبديل خود، در برابر ساير عوامل و وظايف، جايگاه ويژهاي دارد. از اينرو، صاحبنظران از گذشته تاكنون با رويكردهاي متفاوت و در سيري تكاملي به شناسايي عوامل شكلدهنده رفتار، به ويژه انگيزههاي دروني و نيز فرايند انگيزش افراد و چگونگي ايجاد انگيزه پرداختهاند، اما به دليل ضعف در نگرش انسانشناسانه خود و عدم توجه جامع به انگيزههاي انسان و تفاوت نيازهاي افراد گوناگون و تغيير در برخي نيازها با گذشت زمان، هر يك به جنبههاي خاصي از موضوع پرداختهاند. در نگرش اسلامي، خلأ اساسي در نظريههاي ارائه شده، عدم توجه لازم به انگيزههاي معنوي و بينهايت انسان در فرايند تكاملي فردي و اجتماعياش، به ويژه برترين و شورانگيزترين انگيزه او، يعني «كمال مطلقجويي»، شمرده ميشود. از اينرو، بجاست با تبيين نقش برتر دين ـ نسبت به فلسفه و علم ـ در ايجاد انگيزه و بررسي عوامل و عناصر دخيل در آن، در چارچوب ادبيات اسلامي، چگونگي شكلدهي رفتار مثبت در سايه ايفاي نقش بيبديل انگيزه خداجويي به تصوير كشيده شود. بر اين نكته نيز تأكيد ميگردد كه اين انگيزه و نظريه مبتني بر آن به عنوان شاخص اعتبارسنجي نظريات ديگر شمرده شده و ساماندهي نظريهها و روشهاي ايجاد انگيزه و حلّ اساسي مسائل مربوط به آن و رشد و توسعه انساني و سازماني در گرو نظريهپردازي بر محوريت آن است.
كليدواژهها: مديريت، رفتار، انگيزش، انگيزه، كمال مطلقجويي، رفتار مثبت.