تحليل و تبيين آراء تربيتى ملّااحمد نراقى
و مقايسه آن با ديدگاه جان ديويى
محمود جمالى1
چكيده
بررسى تعليم و تربيت جوامع بر مبناى ايدئولوژى و باورهاى تاريخى، ضمن تحليل و يا تطبيق آن با ساير ديدگاهها و مكاتب، تجربهاى مفيد در راستاى دستيابى به الگوى مناسب، بالنده و پيشرفته مبتنى بر باورهاى تربيتى يك جامعه است.
از اينرو، نوشتار حاضر با هدف تحليل و تبيين آراء تربيتى ملّااحمد نراقى (دانشمند ايرانى و اسلامى) و مقايسه آن با ديدگاههاى جان ديويى (شارح و مفسّر بزرگ پراگماتيسم) به تحقيق در اين زمينه پرداخته است.
براى نيل به اهداف تحقيق، از روش تطبيقى و تحليل اسناد به منظور جمعآورى، توصيف و مقايسه دادهها استفاده شده است.
پس از بررسى و مقايسه آراء اين دو انديشمند بر اساس مبانى، مكاتب و سير تاريخى، نتايج پژوهش بيانگر آن بود كه ديدگاه نراقى در مقايسه با ديويى تفاوتها و تشابهاتى دارد. مبناى اختلافنظر اين دو انديشمند، در نگاه ايشان به انسان به عنوان موضوع تربيت است. نراقى انسان را موجودى مركب از روح و جسم و ديويى آن را مادى محض مىداند.
يافتههاى تحقيق در زمينه مبانى، بالطبع اهداف، محتوا و روشهاى تربيتى ايشان را تحت تأثير خود قرار داده است، هرچند وجوه تشابهى در روشها و بيان سلسله اهداف وجود دارد كه در متن مقاله بدان پرداخته شده است.
كليدواژهها : تربيت، مبانى، اهداف، محتوا، روش.