انقلاب اسلامى

strict warning: Declaration of views_handler_filter_node_status::operator_form() should be compatible with views_handler_filter::operator_form(&$form, &$form_state) in D:\WebSites\nashriyat.ir\modules\views\modules\node\views_handler_filter_node_status.inc on line 14.

عدالت در ساحت فقه حكومتى

سال بيست و سوم ـ شماره 199 (ويژه جامعه‏ شناسى)

عباسعلى مشكانى سبزوارى :  كارشناس ارشد فلسفه دين دانشگاه باقرالعلوم عليه‏السلام.  meshkani.a@gmail.com
غلامعلى اسماعيلى كريزى :  عضو هيئت علمى دانشگاه آزاد اسلامى دامغان.
عبداللّه سركارى :  دانش‏ آموخته مؤسسه امام رضا عليه ‏السلام.
چكيده
اين مقاله درصدد است با استفاده از روش مطالعه كتابخانه‏اى و تحليلى، به تبيين مناسبات فقه و عدالت در پارادايم‏ هاى مختلف فقهى بپردازد. توجه به عدالت در دوره‏هاى مختلف فقهى، متفاوت است. در فقه سنتى عدالت غالبا به‏ مثابه صفت فرد مورد توجه است، اما در فقه حكومتى، عدالت به‏ مثابه معيار و ملاكى براى سنجش صحت و سقم كليه احكام مورد استفاده مى‏ باشد. فقه حكومتى با رويكرد عدالت، توليد و پس از اجرايى‏ شدن، زمينه بسط عدالت در جامعه را فراهم مى‏ آورد. انقلاب اسلامى نيز كه با محوريت فقه شيعى، ايجاد و استقرار يافته و هم‏اينك در مرحله توسعه به سر مى‏ برد، در هر كدام از اين مراحل سه‏گانه، با استفاده از نرم‏افزار اختصاصى آن، به ترتيب عدالت در مقياس اقلّى، متوسط و اكثرى را مورد اهتمام خود قرار داده است. در مرحله توسعه، انقلاب اسلامى براى بسط عدالت اكثرى، نيازمند فقه حكومتى مى‏ باشد.

كليدواژه ‏ها: فقه حكومتى، عدالت، انقلاب اسلامى، عدالت اقلّى، عدالت متوسط، عدالت اكثرى.
 

سال انتشار: 
23
شماره مجله: 
199
شماره صفحه: 
95

رؤيارويى ايرانيان با فمينيسم از فمينيسم ايرانى تا فمينيسم اسلامى

سال بيست و سوم ـ شماره 199 (ويژه جامعه‏ شناسى)

اسماعيل چراغى كوتيانى : دانشجوى دكترى جامعه‏شناسى فرهنگى مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى قدس‏سره.  kotiani@yahoo.com

دريافت: 18/2/92               پذيرش: 22/7/92
چكيده
ارمغان مهم رؤيارويى ايرانيان با تجدد، چالش بين سنت‏هاى دينى و تجدد بود. حوزه مسائل زنان و خانواده نيز در چنبره اين چالش گرفتار آمد. اين نوشتار مى‏كوشد با رويكردى جامعه‏شناختى ـ تاريخى و با روش اسنادى و كتابخانه‏اى به اين پرسش‏ها پاسخ دهد كه تفكر فمينيستى از چه زمانى وارد فضاى فكرى جامعه ايرانى شد و با تكيه بر چه بسترهايى به اشاعه خود پرداخت و در اين مسير چه مراحلى را پشت سرگذاشت؟ يافته‏ها حكايت از اين دارد كه حوادث پيش و پس از انقلاب مشروطه، زمينه آشنايى برخى زنان ايرانى را با جنبش زنان در غرب، فراهم آورد. در اين ميان، ساختارى شبه جنبش در ايران شكل گرفت كه بر زيست بهتر زنان و احقاق حقوق زنان تأكيد مى‏كرد. اما با ظهور دوره پهلوى‏ها، جنبش شكل دولتى به خود گرفته و به موجى آسوده بدل شد. با پيروزى انقلاب اسلامى، موج سومى از جنبش شكل گرفت كه همگرايى بيشترى با مبانى فمينيسم غربى داشت. اين موج را طيف‏هاى متفاوت و گاه متناقضى تشكيل مى‏دهند كه على‏رغم تفاوت‏هاى بسيار، در اين نكته مشتركند كه مسائل عصر مدرن را نبايد با دين توضيح داد. اين رويكردها از يك‏سو، از فقدان نگرش علمى رنج مى‏برند و از سوى ديگر، نوعى الگوبردارى صرف از مسائل زنان در غرب و بى‏توجه به ظرفيت‏هاى فرهنگى و ملى در حل مسائل زنان هستند. افزون بر اين، رويكردهاى آنان نوعا سياسى است كه مى‏توانند از سوى دشمنان مورد بهره‏بردارى قرار گرفته و خطرى بزرگ براى امنيت ملى باشند.

كليدواژه‏ ها: فمينيسم ايرانى، فمينيسم اسلامى، تجدد، مشروطيت، انقلاب اسلامى.
 

سال انتشار: 
23
شماره مجله: 
199
شماره صفحه: 
31

چيستى و جايگاه سبك زندگى در فرايند تكاملى انقلاب اسلامى از ديدگاه مقام معظم رهبرى

سال بيست و دوم ـ شماره 185 ـ ارديبهشت 1392، 65ـ83

عباسعلى مشكانى سبزوارى*
ياسر صولتى**
احمدعلى بياتى***

چكيده

سبك زندگى مجموعه اى به هم پيوسته از الگوهاى رفتارى در حوزه هاى مختلف حيات بشرى است. انقلاب اسلامى در ادامه فرايند تكاملى خويش، در مرحله ايجاد كشور اسلامى و سپس تمدن اسلامى، نيازمند توليد و ارائه سبك زندگى اسلامى است. بر اين اساس، ضرورى است كه به بررسى و تبيين مبانى و مبادى سبك زندگى مطلوب خويش همت گمارد.

     اين مقاله با روش تحليلى ـ توصيفى، پاسخگوى چيستى و ضرورت سبك زندگى و نيز نقش آن در فرايند تكاملى انقلاب اسلامى است. سپس تبيين مبانى روشى و معرفت شناختى توليد سبك زندگى اسلامى، با محوريت ديدگاه هاى مقام معظم رهبرى را فراهمت خويش قرار داده است.

 

كليدواژه ها: سبك زندگى، انقلاب اسلامى، فرايند تكاملى انقلاب اسلامى، كشور اسلامى، تمدن اسلامى، فقه حكومتى، ديدگاه هاى مقام معظم رهبرى.

سال انتشار: 
22
شماره مجله: 
185
شماره صفحه: 
65

نقد و بررسى نظريه «تحول انقلابى» جانسون

معرفت سال بيست و يكم ـ شماره 172 ـ فروردين 1391، 101ـ116

نقد و بررسى نظريه «تحول انقلابى» جانسون

على‏اكبر باقرى*

چكيده

يكى از نظريه‏هايى كه در مكتب كاركردى درباره انقلاب عرضه شده، نظريه چالمرز جانسون است. وى با اتكا به جامعه‏شناسى كاركردگرا، زمينه‏هاى بروز يك انقلاب را توضيح مى‏دهد. ولى خود انقلاب را با تحليلى روان‏شناسانه بازمى‏شناساند. از سوى ديگر، انقلاب اسلامى ايران، به عنوان يكى از شكوهمندترين و فراگيرترين انقلابات در دنيا، همواره مورد توجه صاحب‏نظران بوده است و تحليل‏ها، تبيين‏ها و توصيف‏هاى متعددى از آن به عمل آمده است. برخى درصددند تا با استفاده از نظريه جانسون و با مقايسه و تطبيق شرايط خاص حاكم بر ايران عصر پهلوى، چنين نتيجه بگيرند كه الگوى تحليل «تحول انقلابى» جانسون تا حد زيادى با انقلاب اسلامى مطابقت دارد. در حالى كه نظريه «تحول انقلابى» جانسون ضمن ناديده گرفتن نقش رهبرى در انقلاب، در سه زمينه معناشناسى، روش‏شناسى و نظريه‏سازى، داراى ضعف‏هاى اساسى مى‏باشد.

اين پژوهش، تا با نقد اين ديدگاه با استفاده از روش تحليلى ـ توصيفى و شيوه كتابخانه‏اى، با نقد نظريه «تحول انقلابى» جانسون، انقلاب اسلامى را به عنوان پديده‏اى ماوراى اين تحليل‏ها مورد بررسى قرار دهيم.

كليدواژه‏ها: تحول انقلابى، جانسون، انقلاب اسلامى، ارزش، تعادل، رهبرى.

سال انتشار: 
21
شماره مجله: 
172
شماره صفحه: 
101

بررسى و ارزيابى ميزان پايبندى سه رئيس‏ جمهور به ارزش ‏هاى انقلاب اسلامى مورد تأكيد امام خمينى قدس ‏سره

معرفت سال بيستم ـ شماره 169 ـ دى 1390، 109ـ126

على مرشدى‏ زاد*

زاهد غفارى ‏هشجين**

سيد عيسى مرتضوى***

چكيده

مقاله حاضر با هدف بررسى ميزان توجه به مؤلفه‏هاى ارزش‏هاى انقلاب اسلامى برآمده از انديشه امام خمينى قدس‏سره در سخنان سه رئيس‏جمهور (هاشمى، خاتمى و احمدى‏نژاد) انجام شده است. بدين منظور، با استفاده از روش نمونه‏گيرى تصادفى طبقه‏اى، تعداد 48 سند از مجموع سخنرانى‏ها، پيام‏ها و گفتارهايشان، با استفاده از روش تحليل محتوا و با توجه به مؤلفه‏هاى ارزش‏هاى انقلاب اسلامى برآمده از گفتمان امام خمينى قدس‏سره مورد بررسى و تجزيه و تحليل قرار گرفت. در اين تحقيق، مؤلفه‏هاى ارزش‏هاى انقلاب اسلامى شامل ارزش‏هاى سياسى، ارزش‏هاى سياست خارجى، ارزش‏هاى اجتماعى، ارزش‏هاى فرهنگى و ارزش‏هاى اقتصادى در نظر گرفته شد كه هر كدام از اين ارزش‏ها شامل زيرمؤلفه‏ها و ابعاد خاص خود بودند. يافته‏هاى تحقيق حاكى از عدم توجه يكسان به ارزش‏هاى انقلاب مى‏باشد، به گونه‏اى كه جهت‏گيرى‏هاى رؤساى دولت‏هاى بعد از سال 1368 در جمهورى اسلامى ايران، سير تحول را در رويكرد ارزشى آنها نشان مى‏دهد؛ رويكردى كه به نوعى در نفى و نقد همديگر شكل گرفته‏اند.

كليدواژه‏ها: ارزش‏ها، انقلاب اسلامى، امام خمينى قدس‏سره، رؤساى جمهور.

سال انتشار: 
20
شماره مجله: 
169
شماره صفحه: 
109

بازتاب رويكردهاى سياست خارجى اسلامى بر بيدارى ملت‏ هاى مسلمان

معرفت سال بيستم ـ شماره 167 ـ آبان 1390، 105ـ122

مختار شيخ ‏حسينى*

چكيده

تاريخ اجتماع بشر از ديدگاه قرآن كريم، همواره عرصه مبارزه حق و باطل بوده است و هر بار كه سلطه باطل براى مدتى برقرار شده، زمينه‏هاى دگرگونى نيز فراهم شده و در نهايت، به پيروزى جبهه حق منتهى شده است. انقلاب اسلامى ايران تحقق يكى از اين وعده‏هاى قرآنى بود. بيدارى ملت‏هاى مسلمان را كه امروز در كشورهاى اسلامى در حال وقوع دادن است، مى‏توان براساس آيات قران كريم و بازتاب‏هاى انقلاب اسلامى بررسى كرد.

مسئله پژوهش، بررسى چگونگى رابطه بين جهت‏گيرى‏هاى سياست خارجى دولت‏ها و بيدارى ملت‏هاى مسلمان در اين كشورهاست كه بر اساس روش توصيفى ـ تحليلى با استفاده از منابع اسنادى به اين موضوع پرداخته مى‏شود.

هدف پژوهش، توجه دادن به اهميت متغيرهاى اعتقادى در بيدارى اسلامى نسبت به ساير عوامل اجتماعى و خارجى است و نوآورى اين تحقيق بررسى سير سياست خارجى اسلامى از دولت پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در مدينه تا جمهورى اسلامى و در نهايت، تأثير آن بر بيدارى اسلامى اخير است.

كليدواژه‏ها: سياست خارجى، بيدارى اسلامى، انقلاب اسلامى، ساختار ـ كارگزار و دولت مدينه.

سال انتشار: 
20
شماره مجله: 
167
شماره صفحه: 
105

بررسى انتقادى نظريه‌هاى جامعه‌شناختى

بررسى انتقادى نظريه‌هاى جامعه‌شناختى

پيرامون انقلاب اسلامى

 

                        حسن يوسف‌زاده*

چكيده

اين مقاله با رويكرد تحليلى و نظرى برخى نظريه‌هاى اجتماعى مطرح پيرامون انقلاب اسلامى ايران را بررسى انتقادى مى‌كند و آنها را از دو منظر درون‌پارادايمى و برون‌پارادايمى به نقد مى‌كشد. روشن‌فكران به عنوان حلقه واسط معرفى نظريه‌هاى غربى و نيز نقش و جايگاه آنان در گزينش و ترجمه هدفمند ديدگاه‌هاى دانشمندان غربى، پيرامون تحولات مهم دنيا، به ويژه انقلاب اسلامى ايران، مورد تأكيد قرار گرفته و تلاش شده است اين نقدها در راستاى بررسى امكان بومى‌سازى علوم اجتماعى صورت پذيرد.

 

كليدواژه‌ها : انقلاب اسلامى، تشيّع، بيدارى اسلامى، روشنفكر.

سال انتشار: 
18
شماره مجله: 
146
شماره صفحه: 
105

تأمّلى بر بومى‌كردن جامعه‌شناسى در ايران

تأمّلى بر بومى‌كردن جامعه‌شناسى در ايران

                        محمّدمهدى فتوره‌چى*

                                                قاسم اويسى فردويى**

چكيده

بحث بومى‌كردن دانش علوم اجتماعى، نزد برنامه‌ريزان فرهنگى و جامعه‌شناسان كشور، دغدغه اصلى بوده است. بررسى سير تاريخى نشان مى‌دهد كه پيش از انقلاب، ايده‌هاى بومى‌كردن علوم اجتماعى و جامعه‌شناسى غالبآ خصلتى ناسيونالسيتى و يا ضدغربى داشته و در واكنش به آسيب‌هاى اجتماعى ناشى از صنعتى شدن جامعه با الگوهاى غربى و ناكارآمدى جامعه‌شناسى در مواجهه با مسائل روز صورت گرفت. در حالى كه پس از پيروزى انقلاب اسلامى، بومى‌كردن، با ابعاد سياسى و در راستاى تحقق اهداف و آرمان‌هاى انقلاب، با رويكرد اسلامى‌كردن دانشگاه‌ها و در نهايت تأسيس جامعه‌شناسى اسلامى مطرح شده است.

اين مقاله با رويكرد نظرى در پى بررسى بومى‌كردن جامعه‌شناسى در پيش و پس از انقلاب، و با مرورى بر ديدگاه‌هاى موافق و مخالف، زمينه تجربى اين مفهوم را مورد كنكاش و بررسى قرار داده و در تلاش است مهم‌ترين موانع تحقق بومى‌كردن جامعه‌شناسى در ايران را برشمرده و راه‌كارهايى را براى تحقق بخشيدن آن ارائه نمايد.

كليدواژه‌ها : بومى‌كردن، بومى‌سازى، بومى‌شدن، بومى‌گرايى، انقلاب اسلامى، انقلاب فرهنگى، اسلامى كردن.

سال انتشار: 
18
شماره مجله: 
146
شماره صفحه: 
77
محتوای تغذیه