مهندسى فرهنگ و نقش نخبگان در آن
محمّد فولادى*
چكيده
انسان موجودى اجتماعى است و داراى افكار، ارزشها، باورها و دستاوردهاى مادى و معنوى است كه مجموعه آن، فرهنگ نام دارند. اين موجود اجتماعى، داراى نظام فرهنگى است و تنها انسان است كه قادر به فرهنگسازى است. فرهنگسازى از طريق نظام جامعهپذيرى و سازوكار فراگيرى شيوه زيست اجتماعى صورت مىگيرد. نظام جامعهپذيرى نيز به انتقال، نهادينهشدن و ماندگارى باورها، ارزشها، هنجارها و آداب و رسوم اجتماعى يارى مىرساند. فقدان و يا ضعف مديريت در اين حوزه نيز مىتواند به نوعى به از همگسيختگى فرهنگى منجر شود. در اين صورت، نهادهاى متولى فرهنگ دچار نوعى روزمرهگى مىشوند. نتيجه طبيعى چنين وضعيتى، بحران هويت اجتماعى و تعارض در عرصه فرهنگى كشور است.
نهادهاى متولى فرهنگ، به ويژه نخبگان عرصه علوم اجتماعى در پى نهادينه كردن فرهنگ مىباشند. ارزشها و رفتارهاى متعارض ناشى از كانونهاى متعدد، و نيز تنوع نهادهاى متولى فرهنگ در جامعه و همچنين ناهمسويى و موازىكارى آنها، فقدان مديريت واحد و منسجم و... زمينهساز بحران هويت، ارائه الگوهاى نادرست و متعارض با آموزههاى ملّى، بومى و دينى خواهد بود. از اينرو، مديريت و مهندسى فرهنگ در جامعه ضرورت مىيابد.
اين نوشتار، با رويكردى نظرى و تحليلى به بررسى كارآمدى نهادهاى متولى فرهنگ، مديريت و مهندسى فرهنگ و نقش نخبگان در آن مىپردازد.
كليدواژهها : فرهنگ، جامعهپذيرى، فرهنگپذيرى، مهندسى فرهنگى، مهندسى فرهنگ، نخبگان، نظام فرهنگى.