رياست سنّت در فلسفه سياسى فارابى و ارتباط آن با ولايت فقيه
محمدحسين حسينى1
پس از آنكه امام خمينى نظريه ولايت فقيه را مبناى يك نظام سياسى قرار داد، اين نظريه با حملهها و داورىهاى گوناگون مواجه بوده؛ به ويژه آنكه برخى از مغرضان طرح ولايت فقيه را مربوط به دو قرن قبل و طراح آن را ملّا احمد نراقى دانستهاند. بنابراين، بررسى پيشينه آن از نگاه فارابى، فيلسوف نامدار اسلامى در قرن سوم هجرى، در حيطه پاسدارى از اين نظريه قرار دارد؛ هم به لحاظ تبيين پيشينه آن در دوران غيبت صغرى و هم به لحاظ دليل عقلى و منطقى آن.
اين مقاله با رويكرد تحليلى و نظرى و با هدف تبيين نظر فارابى در مورد ولايت فقيه، تدوين شده است. بنابراين، فارابى نظريه ولايت فقيه را با زبان عقل و به شيوه شايستهسالارى تبيين كرده است تا پذيرش عمومى و جهانى داشته باشد.
كليدواژهها: ولايت فقيه، مشروعيت، نصب و انتخاب، فلسفه سياسى، نوابت، مدينه فاضله.