سيده عاليه آذرطوس1-
چكيده
ديدگاه اسلام درباره غايت و رسالت حكومت، از موضوعهاى مهمى است كه دغدغه بسيارى از متفكران مىباشد. اينكه آيا دين افزون بر رهيافتهاى فردى، به ابعاد اجتماعى يا سياسى نظر دارد يا خير، تلقّى واحدى وجود ندارد. عدهاى معتقدند آموزههاى دينى به وظايف و تكاليف فردى منحصر است و قداست آن ايجاب مىكند وارد عرصه سياست و اجتماع نشود؛ اما گروه ديگر كه عميقتر مىانديشند، بر اين باورند كه انحصار دين به امور فردى و ناديده انگاشتن آموزههاى اجتماعى و سياسى آن، به دليل نشناختن دين است؛ زيرا بسيارى از آموزههاى دينى مربوط به امور اجتماعى و سياسى است. با اين جامعنگرى تعاليم دينى، مىتوان موضوع را از دو جنبه مادى و معنوى بررسى كرد.
بنابراين، هدف اين نوشتار تبيين منطقى نظريه جامعيت دينى در برابر ديدگاهى است كه بر فردى بودن تعاليم اسلام تأكيد دارد و نتوانسته است دليل محكم براى آن ارائه دهد. لازم به ذكر است كه هدف و يافتههاى اصلى پژوهش، بر مبنانى عقلى و نقلى مبتنى است.
كليدواژهها: غايت و رسالت، حكومت، كتاب، سنت، اهداف معنوى، اهداف مادى.