معرفت سال بيستم ـ شماره 166 ـ مهر 1390، 25ـ45
عبدالرضاباقى*
چكيده
اين مقاله به بررسى جايگاه تصوّر و تصديق در ادراك خدا از ديدگاه علّامه طباطبائى مىپردازد. با نگاهى به سير تطوّر ادلّه خداشناسى، به دست مىآيد اكثر اشكالات در زمينه بحث از خدا، از نرسيدن به مدعا و تصوّر ناصحيح مسئله نشأت مىگيرد و نقد براهين خداشناسى در غرب نيز متأثر از همين موضوع است. علّامه طباطبائى ضمن تصريح و تأكيد بر اين نكته، و ضمن اعتقاد به اينكه وجود خدا و وجوب ازلى او، بديهى اولى است و از برهان مستغنى است، سعى مىكند از همين نقطه با طرح صحيح مسئله، ادراك خدا را با فطرت به هم گره زده و از فطرى بودن علم حصولى و حضورى به خدا، سخن گويد.
در اين پژوهش، تلاش شده است بحث فطرت از زاويه وجودشناختى و معرفتشناختى و از منظر علّامه طباطبائى مورد تشريح قرار گيرد و به مدد توجه به فطرت از منظر معرفتشناختى، «حقانيت» و «معقوليت» باور به خدا مورد تحليل و تبيين واقع گردد. ريشهيابى ادراك ناصواب خدا و طرح بحث فطرت از زاويه وجودشناختى و معرفتشناختى و تفكيك معرفتشناسانه حقانيت و معقوليت باور به خدا، از جمله نكات مورد توجه و مهم اين نوشتار است.
كليدواژهها: خدا، تصوّر، تصديق، فطرت، حقانيت، معقوليت، معرفتشناختى.