معرفت سال بيستم ـ شماره 166 ـ مهر 1390، 135ـ153
مجتبى جليلى مقدم*
چكيده
كانت اولين متفكرى است كه از جايگاهى برتر به تعارضات عقل مىنگرد و قصد حل آنها را دارد. اين تعارضات مبدأ عزيمت كانت به سوى نقّادى عقل به شمار مىروند. كانت بر آن است كه با روشهاى جزمى پيشينيان نمىتوان بر اين تعارضات فايق آمد و از طرفى هم تلاش دارد تا عقل را از اين تعارضات نجات دهد. از اينرو، در پى راهحلى مىگردد كه سرانجام آن را در ايدهآليسم استعلايى مىيابد. اين نوشتار، بر آن است تا با روشى تحليلى، به چرايى شكلگيرى تعارضات عقل در نظر كانت و راهحل او براى حل تعارضات پى ببرد. نيز با امعاننظر در انديشه او ميزان موفقيت روش وى را مشخص نمايد. حاصل مقاله آنكه اين تعارضات معلول گذار عقل از محدوده مجاز خويش هستند و او براى رهايى از اين تعارضات، با تأسيس ايدهآليسم استعلايى، حكم به نادرستى هر دو طرف در تعارضات رياضى، و به درستى هر دو طرف در تعارضات ديناميكى مىدهد. در اين راه، كانت با چالشهاى درونى و بيرونى روبهروست و مىتوان انديشه او را زير تيغ انتقادات جدى قرار داد.
كليدواژهها: ايدههاى عقل، جهان، پديدار، ناپديدار، تعارضات رياضى، تعارضات ديناميكى، ايدهآليسم استعلايى.