چيستي صدق در فلسفه اسلامي
خادمحسين احمدي1
چكيده
بحث از حقيقت صدق و چگونگي مطابقت قضايا با واقع، از قديم مورد توجه فيلسوفان بوده است، به گونهاي كه سابقه اين بحث را ميتوان تا دوران يونان باستان رهيابي كرد. حكماي اسلامي عموما «صدق» را به «قضيه ذهنيه (يقين، علم، و...) مطابق با واقع» تعريف نمودهاند. فلاسفه اسلامي از ابن سينا به بعد، اين تعريف از صدق قضايا را به صورت صريح در آثارشان مطرح نمودهاند. اما پيش از او، گرچه در كلمات آنها به صراحت مطرح نشده است، اما با توجه به فضاي حاكم بر آثارشان، ميتوان گفت: آنان «مطابقت» را يك امر مفروض ميگرفتند.
با وجود توجهي كه فلاسفه مسلمان به اين مطلب نمودهاند، به نظر ميرسد جاي يك تفسير جامع و روشن از ديدگاه فيلسوفان مسلمان در اينباره خالي است. از اينرو، در اين نوشتار، سعي شده است علاوه بر بررسي كلمات فيلسوفان سرشناس مسلمان در اينباره، تفسير روشني از نظريه «مطابقت» بر اساس ديدگاه فيلسوفان مسلمان ارائه گردد.
كليدواژه ها: مطابقت، فلسفه اسلامي، نظريه، نفسالامر، حق، صدق.