معرفت سال بيست و يكم ـ شماره 180 ـ آذر 1391، 131ـ142
محمدهاشم زمانى*
چكيده
جانشينى خدا، از جمله موضوعات مهم و اساسى است كه بيشتر متفكران مطرح كرده اند و بر آن صحه گذاشته و آثارى را مترتب كرده اند. موضوع خلافت انسان در قرآن، علاوه بر بحث تفسيرى، جنبه كلامى نيز دارد. اين بحث، مبناى استدلالات و برداشت هاى اعتقادى و عرفانى بوده است.
آيه محورى در اين موضوع، آيه خلافت (بقره: 30) است كه معمولاً متفكران و مفسران، از آن خلافت و جانشينى خدا را براى انسان استفاده كرده اند. در اين نوشتار، نگارنده در نقد مقاله اى با عنوان «خلافت انسان در قرآن» ـ كه نويسنده مقاله با فرض و پذيرش اين اصل كه انسان جانشين خداست، درصدد تبيين مقام خلافت الهى بوده است ـ مرحله به مرحله مطالب آن را با استدلالات عقلى و قرآنى تحليل و نقد مى كند. حاصل مقاله اينكه سخنان نويسنده، به هيچ روى، توانايى اثبات خليفه اللّه بودن انسان را ندارد و طبعا امورى كه مترتب بر اين اصل قرار گرفته اند، از ثبات و اصالت برخوردار نيستند.
كليدواژه ها: خلافت، اسماى الهى، انسان كامل، امام (امامت).