@article { author = {, Masuod}, title = {بررسی مسیحیت در ادوار فکری هگل}, journal = {معرفت 260، مرداد 1398}, volume = {28}, number = {5}, pages = {43-}, year = {2019}, publisher = {Imam Khomeini Educational and Research Institute}, issn = {1023-6015}, eissn = {2980-8383}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {بررسی مسیحیت در ادوار فکری هگل}, abstract_fa ={مسیحیت از منظر هگل در سه دوره  قابل بررسی می باشد: برن، فرانکفورت و ینا. برن و فرانکفورت متعلق به دورة جوانی هگل یا نوشته های کلامی او محسوب می شوند، اما ینا به دوره کمال هگل تعلق دارد و او در آنجا فلسفة خویش را بنا می سازد.     هگل در برن مسیحیت را در تقابل با یونان باستان قرار می دهد و بیان می کند که برخلاف یونان که دین آزادی است، مسیحیت به واسطة ایجابیتی که در ذات آن می باشد، به مجموعه ای از قوانین الزام آور تبدیل شده، که نفی آزادی را به همراه می آورد. او در این دوره، مسیح را با سقراط مقایسه می کند و می گوید: برخلاف مسیح که به رستگاری فرد می اندیشد، سقراط عموم و رستگاری جامعه را مدنظر دارد، و به این دلیل سقراط را برتر از مسیح می داند، اما در فرانکفورت نگاه او تعدیل می شود و تلقی مثبتی از مسیحیت پیدا می کند. او آنجا تأکید دارد که مسیح عشق را جایگزین احکام تنجیزی یهودیت می کند و این رستگاری انسان را به همراه دارد و سرانجام در ینا که متعلق به کمال و پختگی اوست، هگل می گوید مسیحیت حقیقت مطلق است، همچنان که فلسفه حقیقت مطلق است. تفاوت این دو، تنها در نحوة بیان است. مسیحیت حقیقت را به شکل تمثیل و کنایه بیان می کند و فلسفه به شکل اندیشة ناب. البته او در انتها نتیجه می گیرد که نیاز به فراروی از مذهب و رفتن به سمت وسوی فلسفه حس می شود؛ چراکه مسیحیت اندیشة مجسم است نه ناب، و تنها فلسفه است که حقیقت را به شکل ناب عرضه می کند. مقاله حاضر به روش تحلیلی ـ توصیفی به بررسی این سه دوره می پردازد.}, keywords_fa = {خدا ,مسیحیت ,متناهی ,نامتناهی ,ایجابیت ,}, url = {https://marifat.nashriyat.ir/node/3519}, eprint = {https://marifat.nashriyat.ir/sites/marifat.nashriyat.ir/files/article-files/5_52.pdf} }