TY - JOUR ID - 492 TI - مفهوم بدن در اندیشه فلسفی مرلوپونتی و چالش های نظر در قرائت جامعه شناختی آن JO - مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) JA - 2 LA - fa SN - 1023-6015 AU - Ebrahim, AD - دانشیار - گروه جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبائی AU - Ali, AD - Y1 - 2008 PY - 2008 VL - 17 IS - 3 SP - 129EP - مرلوپونتی ,فوکو ,بوردیو ,جامعه‏ شناسی تجسّدی ,مطالعات فرهنگی ,DO - AB - پیش از نیمه دوم دهه 1980 اغلب جامعه‏شناسان در جامعه‏شناسی پزشکی و جامعه‏شناسی عمومی، ضمن غفلت از بُعد جسمانی و شهوانی بدن، علاقه‏مند به تأمّل درباره جنبه‏های غیرمادی آن بودند. ترنر بی‏توجهی به جامعه‏شناسی بدن را ناشی از سنّت فلسفی جدایی ذهن و عین از یکدیگر می‏داند که از دکارت به یادگار مانده است. منتقدان معتقدند که چنین دوگانه‏انگاری به بهای کم‏اهمیت دادن جسم و جهان مادی و رابطه نزدیک جسم و ذهن، بر ذهن، روح، ایده‏ها و نظایر آن بیش از حد تأثیر می‏گذارند. این دوانگاری با این باور همراه است که ذهن نوعی برتری و چیرگی نسبت به بدن دارد. جمله معروف دکارت مبنی بر «من می‏اندیشم پس هستم» مؤیّد همین ادعاست. یکی از دغدغه‏های فلسفه نوین غرب، شکستن همین دوانگاری بوده است. نظریات مرلوپونتی از جمله این تلاش‏ها در زمینه برقراری اتحاد ذهن و بدن و نفی دوگانگی دکارتی می‏باشد که در این مقال به آن پرداخته شده است. UR - https://marifat.nashriyat.ir/node/492 L1 - ER -