@article { author = {, Abbas}, title = {طلاق قضایى در فقه و حقوق ایران}, journal = {معرفت 148، فروردین 1389}, volume = {19}, number = {1}, pages = {125-}, year = {2010}, publisher = {Imam Khomeini Educational and Research Institute}, issn = {1023-6015}, eissn = {2980-8383}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {طلاق قضایى در فقه و حقوق ایران}, abstract_fa ={طلاق، حقى است که شرعا و قانونا استیفاى آن در اختیار مردان است. روایات فراوانى در این رابطه وجود دارد و قانون مدنى ایران نیز در ماده 1133 به این امر تأکید کرده است.      با وجود این، در شرع اسلام و قانون مدنى ایران مواردى وجود دارد که صریحا اجازه مى‏دهد قاضى به درخواست زوجه، حکم به طلاق بدهد.      با توجه به وضعیت جامعه کنونى ما، بخصوص در عرصه روابط خانوادگى، این بحث مطرح مى‏شود که اگر مرد از تکالیف زناشویى سر باز زند، آیا زن مى‏تواند از دادگاه تقاضاى طلاق نماید؟ و اینکه آیا موارد رجوع زن به دادگاه منحصر در موارد مصرح در قانون است یا هرگاه تمرّد مرد از وظایف زناشویى مصداق نشوز زوج بود قاضى مى‏تواند به درخواست زن، وى را على‏رغم اراده شوهر طلاق دهد.      این مقاله مى‏کوشد با استفاده از آیات و روایات و قوانین موجود، به پرسش‏هاى بالا پاسخ دهد. در همین زمینه با اثبات طلاق قضایى، بیان شده است که این طلاق از نوع بائن است و افزون بر موارد مصرح قانونى، دربرگیرنده مصادیق دیگر نیز مى‏باشد.}, keywords_fa = {طلاق. طلاق حاکم. طلاق قضایى. عسر و حرج. غایب مفقودالاثر. نشوز. امساک ,}, url = {https://marifat.nashriyat.ir/node/843}, eprint = {} }