علوم قرآني

strict warning: Declaration of views_handler_filter_node_status::operator_form() should be compatible with views_handler_filter::operator_form(&$form, &$form_state) in D:\WebSites\nashriyat.ir\modules\views\modules\node\views_handler_filter_node_status.inc on line 14.

معرفت شماره 302 - بهمن 1401

قيمت نسخه فيزيكي: 
0تومان
قيمت نسخه pdf: 
3500تومان
سال انتشار: 
1401
شماره مجله: 
302

معرفت شماره 197

سال بيست و سوم ـ شماره 197 (ويژه علوم قرآنى)

 

ترجمه فارسى دو نمونه از معربات فارسى قرآن كريم «ابريق» و «استبرق»

معرفت سال بيست و دوم ـ شماره 187 ـ تير 1392، 109ـ122

 

الهه شاه پسند1
محمدعلى رضايى كرمانى2

چكيده

در قرآن واژگانى وجود دارند كه از اصالت عربى برخوردار نيستند؛ اين واژه ها، معرّب يا دخيل ناميده مى شوند. درباره تعداد معرّبات فارسى در قرآن، اختلاف نظر وجود دارد، اما اصل وجود آنها مورد اتفاق است. درباره ترجمه معربات فارسى، زبان اصلى اين كلمات و زبان مقصد در ترجمه، يكسان است. در نتيجه، اين سؤال مطرح مى شود كه آيا مى توان اين واژگان را بى نياز از ترجمه شمرد؟ و يا مى توان شكل پيش از تعريب كلمه را بدون در نظر گرفتن دگرگونى هاى معنايى لغت، به كار گرفت؟ اين نوشتار با محور قرار دادن دو واژه معرّب از فارسى «ابريق» و «استبرق»، پاسخ اين سؤالات را جست وجو مى نمايد.

روش پژوهش، كتابخانه اى و مبتنى بر توصيف و تحليل بوده و بعد از معناشناسى و نقد ترجمه هاى ارائه شده از اين دو واژه، به اين نتيجه رسيده است كه نمى توان شكل معرّب كلمه و نيز شكل پيش از تعريب آن را ـ بدون در نظر گرفتن معانى جديدى كه نزد مخاطب امروزين يافته است ـ در ترجمه به كار گرفت. در نتيجه، معادل «آبريز» براى لفظ «ابريق»، و «ديباى ضخيم» يا «ديباى درشت بافت» براى «استبرق» برگزيده مى شوند.

كليدواژه ها: ترجمه قرآن، معربات فارسى، ابريق، استبرق.

سال انتشار: 
22
شماره مجله: 
187
شماره صفحه: 
109

نقد ديدگاه علّامه شوشترى در جعلى بودن برخى روايات تفسير منسوب به امام حسن عسكرى عليه‏‌السلام

معرفت سال بيست و دوم ـ شماره 187 ـ تير 1392، 75ـ90

مجيد شمس كلاهى1

چكيده

عمل تفسير با استناد به «منابع تفسير» انجام مى پذيرد. مراد از منابع تفسير، امورى است كه شناخت هاى لازم درباره معنا و مراد آيات را در اختيار مفسّر قرار مى دهد. يكى از مهم ترين منابع تفسيرى، روايات منقول از اهل بيت عليهم السلام، و يكى از منابع در اين باب، تفسير منسوب به امام حسن عسكرى عليه السلام مى باشد. اين مقاله به بررسى و نقد آراى علّامه شوشترى درباره نمونه هايى از روايات منقول در تفسير مذكور مى پردازد و نشان مى دهد ادلّه مورد استناد ايشان براى اثبات مجعول بودن اين روايات ـ از قبيل انفراد نقل روايت در منبع شيعى تفسير منسوب به امام حسن عسكرى عليه السلام و عدم نقل آن در منابع عامه، ظهور بدوى روايت، مفاد صدر روايت بدون توجه به آنچه در ذيل آن آمده و استبعاد محتواى روايت ـ گرچه ظن به صدور اين روايات را كاهش مى دهد، اما نمى تواند مجعول بودن آنها را به اثبات رساند و دستمايه اين مدعا قرار گيرد كه تفسير منسوب به امام حسن عسكرى عليه السلام سر تا سر مجعول است.

كليدواژه ها: منابع تفسير، روايات تفسيرى، تفسير منسوب به امام عسكرى عليه السلام، علّامه شوشترى.

سال انتشار: 
22
شماره مجله: 
187
شماره صفحه: 
75

ماهيت و قلمرو علم‏‌الكتاب

معرفت سال بيست و دوم ـ شماره 187 ـ تير 1392، 47ـ56

 

سيدعلى هاشمى1

چكيده

اين مقاله به بررسى ماهيت و قلمرو دانشى مى پردازد كه در قرآن كريم (در دو آيه 40 سوره نمل و 43 سوره رعد) بدان اشاره و از آن با عنوان «علم الكتاب» ياد شده است. شناخت منزلت انسان، آشنايى با استعدادها و توانايى هاى او و آشنايى با ماهيت و قلمرو علوم بندگان برگزيده خداوند، از مهم ترين اهداف اين تحقيق است. اين تحقيق با روش تحليلى ـ توصيفى به تفسير آيات مرتبط با اين موضوع مى پردازد. بررسى اين نوشتار به اين نتايج منتهى شده است: علم الكتاب، يعنى آگاهى از «كتاب مبين» كه «لوح محفوظ» نيز ناميده شده، منبع الهى تمام علوم جهان است. معارف قرآن كريم و كتاب هاى آسمانى ديگر در اين منبع جامع ريشه دارند. اين دانش به پيامبران اختصاص ندارد، بلكه ديگر بندگان برگزيده خداوند نيز مى توانند به مراتبى از آن يا تمام آن دست يابند. مراتب بالاى علم الكتاب، موهبتى، حضورى و خطاناپذير است. قلمرو اين دانش، تمام حقايق هستى را شامل مى شود و بنابر روايات، اهل بيت عليهم السلام از آن بهره مندند.

كليدواژه ها: علم ويژه، الكتاب، لوح محفوظ، كتاب مبين، علوم ائمه عليهم السلام.

سال انتشار: 
22
شماره مجله: 
187
شماره صفحه: 
47

معرفت شماره 187 ـ تير 1392

قيمت نسخه فيزيكي: 
0تومان
قيمت نسخه pdf: 
0تومان

سال بيست و دوم ـ شماره 187 ـ تير 1392

ويژه‏‌نامه علوم قرآنى

شماره مجله: 
187

مصحف اميرالمؤمنين على عليه السلام و ترتيب آن

معرفت سال بيست و يكم ـ شماره 180 ـ آذر 1391، 69ـ83

فاطمه ژيان*

چكيده

مصحف حضرت على (ع) از آن نظر كه نخستين مصحف جامع، نخستين تفسير مدوّن قرآن و نخستين كتاب در مباحث علوم قرآنى است، اهميت ويژه اى دارد. بحث درباره محتواى مصحف مزبور در ذيل مسئله تحريف يا عدم تحريف قرآن، و ترتيب آيات و سور آن در ذيل مباحث توقيفى يا اجتهادى بودن ترتيب آيات و سور مطرح مى شود.

مسئله اساسى در مقاله حاضر، طرح نظريات گوناگون درباره ترتيب مصحف اميرمؤمنان (ع) و بررسى دلالت ادلّه مطرح شده از سوى قايلان مغايرت ترتيب اين مصحف با ترتيب قرآن در دسترس ماست. هدف اصلى از طرح اين مسئله روشن ساختن اين مطلب است كه اگر ترتيب آن مصحف شريف به درستى و به طور قطع روشن نباشد، هرگز در توقيفى يا اجتهادى بودن ترتيب آيات و سور، نمى توان بر آن تكيه نمود.

مقاله پيش رو روشن خواهد كرد كه دلايل مورد استناد از سوى قايلان نزولى بودن ترتيب آن مصحف تام نبوده و دلالت مهم ترين مدرك آنان (روايات و گزارش هاى تاريخى) خالى از صراحت است. روش به كار گرفته شده در اين مقاله، مسئله پژوهى و اسنادى ـ تحليلى است.

 

كليدواژه ها: مصحف، قرآن، على(ع)، ترتيب، نزول، آيات، سور.

سال انتشار: 
21
شماره مجله: 
180
شماره صفحه: 
69

نخستين جمع آورى قرآن

معرفت سال بيست و يكم ـ شماره 180 ـ آذر 1391، 31ـ56

حسن رضايى هفتادُر*

چكيده

جان برتن، قرآن پژوه انگليسى معتقد است: قرآنى كه امروزه در دست ماست، توسط حضرت محمد صلي الله عليه و اله گردآورى شده است. مسئله نسخ تلاوت و بقاى حكم، مهم ترين علت حذف نقش پيامبر صلي الله عليه و اله در جمع آورى قرآن است. موضوع نسخ تلاوت و بقاى حكم، واقعيت خارجى ندارد. به رغم نكات مثبتى كه در نظريه برتن وجود دارد، نقدهاى اساسى نيز بر برخى از اركان آن وارد است. اطلاعاتى كه برتن در پژوهش هاى خود ارائه داده، نشان مى دهد كه روايات جمع آورى قرآن در قرن سوم هجرى رو به گسترش و تكامل نهاده است. حال آنكه طبق پژوهش هاى دقيق، اين روايات در منابع دو قرن نخست نيز وارد شده است. با اين همه، وى سعى نكرده توضيح دهد كه آيا هيچ منبعى، ترسيم وى از تكامل اين روايات را از نظر تاريخى تأييد مى كند. يا خير. همين امر مهم ترين نقد وارد بر تحقيقات برتن درباره روايات تدوين قرآن است. اين نوشتار به روش تحليلى ـ توصيفى نگارش يافته است.

 

كليدواژه ها: جان برتن، تدوين قرآن، نسخ، اصوليان.

سال انتشار: 
21
شماره مجله: 
180
شماره صفحه: 
31

نقل به معنا در قرآن

معرفت سال بيست و يكم ـ شماره 180 ـ آذر 1391، 15ـ29

محمد نقيب زاده*

چكيده

«نقل به معنا» يعنى گزارشگر، مضمون و محتوا را به شنونده منتقل كند، بى آنكه اصرارى بر نقل عين سخن يا حادثه داشته باشد. قرآن كريم نيز، گاهى سخنانى را از افراد مشخصى با عبارات متفاوت و مربوط به يك جريان خاص نقل كرده يا يك حادثه را از زواياى متفاوت، گزارش كرده است. شواهد اثبات كننده وقوع اين موضوع در قرآن عبارت است از: غيرعرب بودن برخى افرادى كه در قرآن، سخن آنان نقل شده است؛ اعجاز قرآن و عدم امكان هماوردى؛ تفاوت هاى تعبيرى قرآن در نقل يك جريان يا گفتار؛ رعايت فواصل آيات؛ و نقل زبان حال در قرآن.

با توجه به آگاهى كامل گزارشگر، يعنى خداوند متعال، به ويژگى هاى زبانى، معناى سخن به صورت كامل، منتقل شده و به گونه اى در تعابير تصرف شده كه مقصود واقعى گوينده اصلى، با تعبيرى فصيح و بليغ تر بيان شده است. باور به وجود نقل به معنا نتايج متعددى در برخى از علوم اسلامى مانند فقه، تفسير و علوم قرآنى دارد؛ از قبيل: جواز نقل به معنا در گزارش ها، پاسخ به شبهه ناهماهنگى در نقل هاى قرآن، و دفاع از واقع نمايى زبان قرآن. روش اين پژوهش توصيفى ـ تحليلى است.

 

كليدواژه ها: زبان قرآن، واقع نمايى، نقل به معنا، اعجاز قرآن، زبان حال.

سال انتشار: 
21
شماره مجله: 
180
شماره صفحه: 
15

معرفت شماره 180 ـ آذر 1391

قيمت نسخه فيزيكي: 
0تومان
قيمت نسخه pdf: 
0تومان

سال بيست و يكم ـ شماره 180 ـ آذر 1391

ويژه نامه علوم قرآنى

شماره مجله: 
180
محتوای تغذیه