سعادت

strict warning: Declaration of views_handler_filter_node_status::operator_form() should be compatible with views_handler_filter::operator_form(&$form, &$form_state) in D:\WebSites\nashriyat.ir\modules\views\modules\node\views_handler_filter_node_status.inc on line 14.

نقش سعادت در ارکان علوم انسانی از دیدگاه آيت‌الله مصباح

قيمت مقاله الكترونيكي: 
3000تومان
 سال سي‌ام، شماره هشتم، پياپي 287، آبان 1400، ص 17ـ25

نوع مقاله: ترويجي

* علی‌اصغر ندرخانی/ کارشناس ارشد فلسفه مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خميني(ره)    alinadarkhani@gmail.com
احمد سعیدي/ دانشيار گروه عرفان مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خميني(ره)    ahmadsaeidi67@yahoo.com
دريافت: 1400/3/11                    پذيرش: 1400/6/17

سال انتشار: 
1400
شماره مجله: 
287
شماره صفحه: 
17
صفحه پایان مقاله: 
25

نقش ايمان و كفر در سعادت و شقاوت انسان

سال بيست و چهارم ـ شماره 209 (ويژه علوم تربيتى)

آيت اللّه علّامه محمدتقى مصباح

چكيده

سعادت حقيقى انسان در گرو ايمان و عمل صالح است. اگر انسان ايمان داشته باشد، اعمالش پذيرفته مى شود، در غير اين صورت، از سعادت اخروى محروم خواهد بود.

     دلبستگى به زندگى دنيايى موجب مى شود كه انسان نعمت هاى خدا را محدود به نعمت هاى مادى ببيند. ازاين رو، وقتى به نعمتى مى رسد مى پندارد خدا به او عنايت كرده، اما وقتى از آن محروم مى شود، مى پندارد كه مورد بى مهرى خدا قرار گرفته است. اين در حالى است كه نعمت هاى معنوى ازجمله ايمان به ولايت و معرفت و محبت، نعمت هاى اصلى خداى متعال هستند و با نعمت هاى مادى قابل قياس نيستند. در روايات، حرمت مؤمن از حرمت كعبه، بلكه بسى بيشتر شمرده شده است. همچنين سركشى از مؤمن و عيادت آنان اجر و قرب فراوانى دارد.

 

كليدواژه ها: سعادت، مؤمن، ايمان، ولايت، كفر، شقاوت.

 

سال انتشار: 
24
شماره مجله: 
209
شماره صفحه: 
5

كاركرد بعد عبادى در سعادت دنيوى از ديدگاه علّامه طباطبائى

سال بيست و سوم ـ شماره 202- مهر 1393

مهديه‏سادات مستقيمى :  استاديار دانشگاه قم.

معظمه شجاع‏الدينى :  كارشناس ارشد فلسفه و كلام اسلامى دانشگاه قم.

زهره برقعى  : استاديار دانشگاه قم. z.borghei@yahoo.com

 ادريافت: 20/12/92               پذيرش: 19/5/93

چكيده

اين مقاله از چشم‏انداز فلسفه دين و الهيات كلامى با روش توصيفى ـ تحليلى وارد قلمرو مباحث كاركردهاى دين گرديده و به بررسى نظريه علّامه طباطبائى پيرامون تأثير بعد عبادى دين در سعادت دنيوى انسان پرداخته است. در ابتدا با تبيين كارپايه‏هاى مفهومى و ارائه تعاريف علّامه طباطبائى از معناى «دين»، «سعادت» و «عبادت»، ديدگاه علّامه در اين زمينه تبيين گرديده و به رد نظريات رقيب مبادرت شده است. يكى از اين نظريات رقيب، اصل تأثير دين در سعادت دنيوى را انكار مى ‏نمايد و ديگرى هرچند منكر تأثير دين در سعادت دنيوى نيست، ولى اين تأثير را مربوط به بعد عبادى نمى‏داند. آن‏گاه در اين مقاله وجوه مستقيم و غيرمستقيم كاركرد بعد عبادى دين در سعادت دنيا بيان شده است. تأثير عبادات در خوشبختى دنيايى از طريق تأثير در ارتقاى فردى و اجتماعى، دستيابى به حاجات دنيوى در اثر استجابت دعا، ايجاد بداء، تبديل نقمت‏هاى دنيوى به نعمت‏ها، ايجاد احساس رضايت‏مندى و بهره ‏مندى از لذات ويژه و تأثير مثبت دين در زندگى اجتماعى از زمره اين كاركردهاست.

 

كليدواژه ‏ها: دين، سعادت، عبادت، دنيوى، آرامش و لذت، كاركرد، بداء.

 

سال انتشار: 
23
شماره مجله: 
202
شماره صفحه: 
87

سعادت از منظر فلسفه‏ هاى مشاء، اشراق و حكمت متعاليه

سال بيست و سوم ـ شماره 201- شهريور 1393 (ويژه فلسفه اخلاق)

محمدسالم محسنى : دانشجوى دكترى فلسفه اسلامى جامعة المصطفى العالميه. ms.muhseni@yahoo.com

 دريافت: 22/8/92               پذيرش 1/4/93

چكيده

سعادت از دغدغه ‏هاى اساسى هر انسان بوده و از مباحث مهم دين، اخلاق، فلسفه اخلاق و انسان‏شناسى فلسفى به ‏شمار مى‏آيد و عالمان دينى و فيلسوفان اسلامى همواره به مطالعه و تحقيق در آن پرداخته‏اند. اين پژوهش، در پى بررسى چيستى سعادت از ديدگاه فلسفه‏هاى مشاء، اشراق و حكمت متعاليه است. از نگاه اين مكاتب، سعادت عبارت است از: درك كردن و رسيدن به لذت‏هايى كه براى انسان كمال محسوب مى ‏شود. اما ازآنجاكه قواى نفس انسان متعدد بوده و براى هر كدام، لذت‏هاى خاصى كمال است، سعادت نيز متكثر و داراى مراتب مختلف مى‏باشد، مانند سعادت حسى، سعادت خيالى و سعادت عقلى. برترين مراتب سعادت، همان لذت‏هاى عقلى است كه براى نفس ناطقه حاصل مى‏شود و سعادت حقيقى نيز همان است كه در بُعد نظرى با ادراك معقولات و اتصال به مجردات و در بُعد عملى با استيلاى بر بدن به دست مى‏آيد. در نهايت، مكاتب فلسفى مشاء، اشراق و حكمت متعاليه در چيستى سعادت، همسو و هم‏نظر هستند. اين پژوهش با روش تحليلى ـ توصيفى انجام شده است.

 

كليدواژه‏ ها: سعادت، سعادت حقيقى، لذت، الم، كمال، خير.

 

سال انتشار: 
23
شماره مجله: 
201
شماره صفحه: 
25

غايت اصلى حكومت دينى از ديدگاه امام خمينى (قدس‌سره)

معرفت سال بيست و دوم ـ شماره 184 ـ فروردين 1392، 63ـ80

سيده عاليه آذرطوسي*

چكيده

اينكه غايت اصلى حكومت چه چيزى است، نظريه هاى متعددى مطرح است، به گونه اى كه هر متفكر يا مكتبى براساس مبانى فكرى خويش، امر خاصى را مورد توجه قرار داده است. در اسلام، با توجه به ويژگى هايى كه اساس خلقت بشرى بر آنها استوار مى باشد، اين غايت، قرب الهى و كمال و سعادت افراد و جامعه تعريف شده است. حاكمان با محقق نمودن چنين ايده اى، زيربناى حكومت خويش را نيز مستحكم مى سازند. هدف از پژوهش، بررسى غايت اصلى حكومت دينى در انديشه امام خمينى قدس سره مى باشد. آنچه از آثار امام راحل مى توان برداشت نمود. اينكه ايشان غايت اصلى حكومت را سعادت قلمداد كرده، آن را حقيقت وجوديه اى مى داند كه از لذات و ادراك ملايم و مطابق با طبع انسان تحقق مى يابد. عواملى همچون روح توحيدى و ايمان و تقواى الهى، تهذيب نفوس و تطهير قلوب، اهتمام به نماز و راز و نياز و نيايش با معبود، بصيرت و شجاعت، اطاعت از قوانين و رعايت عدالت و حفظ استقلال و امنيت در نيل به سعادت دخيل مى باشند. ازاين رو، در اين پژوهش سه نكته مورد توجه است: مفهوم سعادت، تمايز آن با لذت و ترادفش با كمال، و غايت اصلى بودن سعادت براى افراد در نظام سياسى اسلام.

 

كليدواژه ها: غايت اصلى، سعادت، كمال، لذت، حكومت دينى، امام خمينى قدس سره.

سال انتشار: 
22
شماره مجله: 
184
شماره صفحه: 
63

بررسى تطبيقى تعريف و مؤلفه هاى دين در نگاه غرب و اسلام

معرفت سال بيست و يكم ـ شماره 183 ـ اسفند 1391، 85ـ102

محمود نمازى*

چكيده

نگرش هاى كاملاً متفاوت و گوناگون به دين وجود دارد. برخى بر اين عقيده اند كه دين يك حالت روحى و درونى است كه فقط به تجربه شخص درمى آيد. برخى ديگر، دين را صرفا يك سرى از عقايد دانسته اند. لازمه چنين ديدگاهى آن است كه احكام، مراسم و دستورات عملى جزو دين دانسته نشود. عده اى ديگر بر اين باورند كه دين صرفا مجموعه اى از رفتارها و اعمالى است كه افراد يا اشخاصى به نام دين انجام مى دهند و اين اعمال و رفتارها هيچ گونه ارتباطى با اعتقادات ندارد. برخى در مقابل، دين را يك مفهوم انتزاعى كه شامل بسيارى از چيزها از جمله قلمرو دين، رفتارهاى اقتصادى، حقوقى و سياسى هم مى شود مى دانند. بر اين اساس، دين نمى تواند صرفا يك تجربه شخصى باشد؛ زيرا تجربه شخصى كشش هيچ يك از اين مباحث را ندارد.

     به هرروى، نگرش هاى گوناگون به دين و مؤلفه هاى آن، ايجاب مى كند اين نكته بررسى شود كه آيا مى توان براى دين يك تعريف معين با مؤلفه هاى مشخصى در نظر گرفت؟ در اين رابطه، آيا استمداد از منابع غنى مكتب اسلام، يعنى قرآن و سنت، نه از جهت دليليت و حجّيت آنها، بلكه از آن روى كه ژرفاى معانى موجود در آنها از حكيمان بى بديل و بى نظير صادر آمده است، مى تواند راهنماى راستينى براى تعريف دين و مؤلفه هاى حقيقى آن باشد؟ اين مقاله ضمن طرح و نقد ديدگاه هاى غالبى غرب به دين و با نگاهى جامع به اطراف مسئله، درصدد است تعريف معينى از دين و مؤلفه هاى اصلى آن ارائه دهد.

 

كليدواژه ها: دين، غرب، اسلام، استكبارستيزى، سعادت.

سال انتشار: 
21
شماره مجله: 
183
شماره صفحه: 
85

جلوه نبوت، امامت، و ولايت فقيه در رؤساى مدينه فاضله فارابى

جلوه نبوت، امامت، و ولايت فقيه

در رؤساى مدينه فاضله فارابى

          محمّدحسين حسينى1

 

چكيده

مدينه فاضله به عنوان حكومت آرمانى، همواره مورد توجه بشر بوده است. فارابى نيز يك مدل از آن را طراحى و به جامعه بشرى عرضه داشته كه به نظر مى‌رسد رياست آن، از اصول سياسى مذهب شيعه جعفرى اخذ شده باشد. از اين‌رو، اصول مديريت در مدينه فاضله فارابى، نيازمند بررسى است. اين مقاله مى‌كوشد با دقت بر انديشه‌هاى سياسى فارابى، تا حد توان اين خلأ را برطرف نمايد.

مدينه فاضله فارابى اشاره به همان مدينه فاضله‌اى دارد كه در ظلّ كفايت و مديريت پيامبر اكرم(ص) پديد آمد. بنابراين، هدف اصلى فلسفه سياسى فارابى كسب سعادت از مجراى شريعت پيامبر است كه نردبان عروج انسان تا سعادت حقيقى مى‌باشد. پس از پيامبر(ص)، رؤساى مماثل (ائمه(عليهم‌السلام)) و سپس، رئيس سنّت (ولايت فقيه) جانشين مى‌گردد و رئيس مدينه فاضله خواهد بود.

كليدواژه‌ها: رئيس اول، رؤساى مماثل، رياست سنت، فلسفه سياسى، عقل فعال، واضع نواميس، سعادت.

سال انتشار: 
18
شماره مجله: 
145
شماره صفحه: 
53

آرمان عدالت و دولت دينى

آرمان عدالت و دولت دينى

(نظريه فارابى)

 

حيات‌اللّه يوسفى 1

چكيده

دغدغه اصلى نوشتار حاضر تلاش براى فهم تلقّى فارابى از عدالت و جايگاه آن در فلسفه سياسى اوست. در اين زمينه، پرسش اصلى بر محور معناى موردنظر فارابى از عدالت و نحوه تحقق آن در مدينه اسلامى خواهد بود. اين هدف با عطف توجه به مفاهيم اصلى و توصيف و تحليل مفاهيم فلسفى و سياسى در تفكر فارابى پى‌گيرى خواهد شد. آنچه در نهايت مى‌توان مدعى شد آن است كه از نگاه فارابى توازن، استحقاق و اعتدال معانى اصلى موردنظر فارابى از عدالت است. و تحقق عدالت در جامعه نيز تنها با اتخاذ روش و سياست اعتدالى و مدنظر قرار دادن استحقاق‌هاى حقيقى و واقعى افراد ميسر خواهد بود و اين مناسب‌ترين راه براى رسيدن به سعادت و انصاف، فضيلت است.

كليدواژه‌ها : دولت، مدينه فاضله، عدالت، اعتدال، سعادت، فضيلت.

سال انتشار: 
18
شماره مجله: 
142
شماره صفحه: 
93

سعادت در مكاتب سعادت گرا

سعادت در مكاتب سعادت گرا

(نقد و بررسي مكاتب اخلاقي سقراط، افلاطون و ارسطو)

محمّدحسين دهقاني محمودآبادي1

چكيده

مقاله حاضر ابتدا به تعدّد سخن در باب «سعادت» و علت اصلي گوناگوني ديدگاه‏ها در اين‏باره اشاره نموده است. سپس به ديدگاه‏هاي سه فيلسوف بزرگ يونان قديم، سقراط، افلاطون و ارسطو، از بنيانگذاران مكتب سعادتگراي اخلاقي، پرداخته است.

مواجهه سقراط با حركت سوفسطاييان مبني بر تخريب اخلاق جامعه، از علل اصلي اقبال وي به مباحث و رفتارهاي اخلاقي است. اصول فلسفي افلاطوني، كه سنگ‏بناي ديدگاه اخلاقي اوست، مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته و در اين زمينه، به نكاتي بديع اشاره شده است. گرچه ارسطو را به عنوان كسي مي‏شناسند كه اخلاق را مطلق مي‏داند، اما با پذيرفتن ديدگاه اخلاقي وي، بايد نسبيت در اخلاق را پذيرفت. جدول اعتدال طلايي ارسطويي و نيز مشروط دانستن فضيلت‏مندي بر شرط شانس مورد نقد و بررسي واقع شده است. نتيجه حاصل شده عدم كفايت توان و دانش متعارف بشر در تشخيص سعادت واقعي انسان است.

كليدواژه‏ها: سعادت، سعادت‏گرايي، سقراط، افلاطون، ارسطو.

سال انتشار: 
17
شماره مجله: 
128
شماره صفحه: 
139

انديشه ‏هاي اجتماعي فارابي

انديشه ‏هاي اجتماعي فارابي

قاسم جوكار1

چكيده

ابونصر فارابي در بسياري از علوم زمان خود متبحّر بود، به گونه‏اي كه در برخي از علوم، از جمله علوم دقيقه شايسته عنوان «بينانگذار» گرديد. البته جاي خرسندي است كه اين عناوين هرگز موجب نشد تبحّر وي در علوم ديگر ناديده گرفته شود. از اين‏رو، انديشه اجتماعي وي از جمله مواردي است كه در كنار فلسفه، همواره نام فارابي را به مجامع علمي كشانده و مورد تضارب آراء متفكران قرار گرفته است. با اين حال، به نظر مي‏رسد جاي طرح يك ساختار نظري از اين انديشه، به شيوه‏اي كه بتوان آن را با انديشه‏هاي ديگر متفكران اجتماعي مقايسه نمود خالي است. در اين مقاله، سعي بر آن است با مروري دقيق بر انديشه اجتماعي فارابي، تا حدّ توان اين خلأ برطرف گردد.

كليدواژه‏ها: ناسوت، لاهوت، سعادت، عقل فعّال، فطرت، مدني بالطبع، مدينه فاضله، قرارداد اجتماعي.

سال انتشار: 
17
شماره مجله: 
127
شماره صفحه: 
125
محتوای تغذیه