نصراللّه آقاجانى1
چكيده
دوران معاصر شاهد حيات مجدد اسلام در عرصههاى مختلف سياسى و اجتماعى و تحت عنوان «جريان بيدارى اسلامى» در سده اخير مىباشد. در دنياى اهل سنت، مصر نخستين جبهه بيدارى اسلامى را توسط پيشگامانى همچون سيد جمال، عبده، رشيد رضا و اخوانالمسلمين پديد آورده است. دين و سياست در انديشه آنان به ويژه در نگاه سيد جمال و اخوانىها درهم تنيده بوده و تفكيك آن دو از يكديگر ناممكن مىنمايد. در انديشه پيشگامان بيدارى اسلامى، تمدن مادى غرب در كنار چهره استعمارى آن، دو روى يك سكه ارزيابى شده و در عين تجويز اخذ فناورى، از پيامدهاى مادى اين تمدن هشدار دادهاند. در اين ميان، عبده نسبت به استاد خود سيدجمال و اخوانىها قدرى متفاوت به نظر مىرسد. جريان بيدارى اسلامى در عين ريشه داشتن در عمق تاريخ و برخوردارى از اصالت، به آفاتى هم مبتلا بوده است كه ضرورت حزم و هوشيارى را طلب مىكند.
كليدواژهها: مصر، بيدارى اسلامى، اسلام، تجدد، غرب، سيد جمالالدين اسدآبادى، شيخ محمد عبده، رشيد رضا،سيد قطب.