سال بيست و سوم ـ شماره 204 -آذر 1393
حسن صادقى[1]
چکیده
«تعارض ادلّه» از مباحث مهم دانش اصول فقه است كه چگونگى مواجهه با ادلّه گوناگون، به ويژه روش جمع ميان ادلّه متنافى بدوى را ذكر مى كند. اين مبحث در تفسير قرآن تأثير زيادى دارد و علّامه طباطبائى نيز از اين مبحث در تفسير قرآن بسيار استفاده كرده اند.
مقاله حاضر، موارد تأثيرگذارى مبحث «تعارض ادلّه» در تفسير قرآن را تبيين كرده، برخى از مصاديق عينى و كاربردى آن در آيات قرآن، به ويژه در غير آيات الاحكام همانند آيات اوصاف الهى، شفاعت، علم غيب، سنجش اعمال، توبه، بخشش گناهان، حبط اعمال و... را با تأكيد بر ديدگاه علّامه طباطبائى ذكر مى كند. با اين بحث، سازگارى آيات قرآن كريم با يكديگر و نيز سازگارى برخى از روايات با آيات روشن شده، تعدادى از شبهات ناسازگارى پاسخ داده مى شود.
در اين نوشتار روشن مى شود تعارض شروطى دارد كه برخى از آنها در تفسير نيز تأثيرگذار است. همچنين تعارض به دو قسم «غيرمستقر» و «مستقر» تقسيم مى شود و در ميان آيات، تنها تعارض غيرمستقر ممكن است. تعارض غيرمستقر مصاديق متعددى در تفسير دارد.
كليدواژه ها: تعارض، ادلّه، دليل، جمع عرفى، اصول فقه، تفسير، علّامه طباطبائى.