محمد جعفرى

strict warning: Declaration of views_handler_filter_node_status::operator_form() should be compatible with views_handler_filter::operator_form(&$form, &$form_state) in D:\WebSites\nashriyat.ir\modules\views\modules\node\views_handler_filter_node_status.inc on line 14.

بررسى تطبيقى حقيقت مرگ در دين زرتشت و اسلامبا تأكيد بر اوستا و قرآن

قيمت مقاله الكترونيكي: 
1500تومان

سال بيست و پنجم ـ شماره 230 (ويژه دين شناسى)

سيدمحمد حاجتى شوركى / دانش پژوه كارشناسى ارشد دين شناسى مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى قدس سره        hajati65@chmail.ir

محمد جعفرى / دانشيار گروه كلام مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى قدس سره        mjafari125@yahoo.com

سال انتشار: 
25
شماره مجله: 
230
شماره صفحه: 
39

تحليلى كلامى از عدم تنافى افزايش جمعيت با چالش فقر

ماهنامه علمى ـ ترويجى در زمينه علوم انسانى مرداد 1395

سيدمرتضى موسوى / كارشناس ارشد كلام مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى قدس سره

Mortaza136017@yahoo.com

محمد جعفرى / استاديار مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى قدس سره     mjafari125@yahoo.com

دريافت: 12/3/94               پذيرش: 28/10/94

 

چكيده

عدم وجود بينشى صحيح و واقع بينانه از حقيقت فقر و نحوه رابطه آن با فرزندآورى، يكى از مهم ترين عواملى است كه مى تواند از انگيزه دو نهاد خانواده و حكومت در اقدام به فرزندآورى و افزايش جمعيت بكاهد و به تدريج جامعه را با بحران جمعيتى مواجه سازد. هدف از اين پژوهش اين است كه با تحليل رازقيت الهى، به تبيينى واقع بينانه تر از رابطه فقر و فرزندآورى و نگرشى اصلاح شده از سبك زندگى اقتصادى خانواده دست يافته و در نتيجه، شاهد ميل جامعه به افزايش جمعيت باشيم. اين تحقيق با روش توصيفى ـ تحليلى و رويكرد عقلى ـ كلامى و با تكيه بر مبانى اسلامى، نتيجه مى گيرد كه افزايش جمعيت نه تنها باعث فقر و تشديد آن نمى شود، بلكه اگر افراد يك جامعه توحيدى در مسير بندگى خدا باشند، جمعيت فراوان مى تواند نشانه رحمت الهى و ابزارى براى توليد ثروت و پيشرفت آنها تلقى شود. همچنين با تأمل در حقيقت فقر و كشف هريك از عوامل الهى و انسانى پيدايش آن و نحوه مواجهه صحيح با آن، دعوت به افزايش جمعيت حتى براى افراد فقير نيز قابل توصيه خواهد بود.

 

كليدواژه ها: افزايش جمعيت، فرزندآورى، رازقيت الهى، فقر.

 

سال انتشار: 
25
شماره مجله: 
224
شماره صفحه: 
75

رابطه ايمان و معرفت از ديدگاه علّامه طباطبائى با محوريت تفسير الميزان

سال بيست و سوم ـ شماره 207 (ويژه فلسفه)

امراللّه قلى زاده[1]

محمد جعفرى[2]

چكيده

مسئله ايمان دينى، يكى از مهم ترين مباحثى است كه در اديان به طور عموم و اديان ابراهيمى به طور خاص مورد توجه بوده است. تاريخ اسلامى گواه اين است كه مسئله ايمان يكى از كهن ترين موضوعات اعتقادى است كه فرق مختلف اسلامى بدان پرداخته اند. اين نوشتار، با روش توصيفى ـ تحليلى مى كوشد با نگاه قرآنى، مسئله رابطه ايمان و معرفت از ديدگاه علّامه طباطبائى را مورد بررسى قرار دهد. ابتدا معناى ايمان و معرفت و سپس متعلق ايمان و در نهايت رابطه بين ايمان و معرفت مورد بررسى واقع شده است. سه نوع رابطه بين ايمان و معرفت متصور شده و در نهايت رابطه اى را مقبول دانسته كه معرفت نقش زمينه و مقدمه را در حصول ايمان ايفا مى كند. در ضمن، رابطه معرفت حضورى با ايمان و امكان حصول ايمان با ظن نيز مورد مداقه واقع شده است.

 

كليدواژه ها: معرفت، علم، ايمان، الميزان، علّامه طباطبائى.



[1] دانش ‏پژوه كارشناسى ارشد كلام مؤسسه آموزشى پژوهشى امام خمينى قدس ‏سره. amrollah.gholizadeh@yahoo.com

[2] استاديار گروه كلام مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى قدس ‏سره. mjafari125@yahoo.com

دريافت: 4/6/93 پذيرش: 14/11/93


سال انتشار: 
23
شماره مجله: 
207
شماره صفحه: 
91
محتوای تغذیه