معرفت، سال پانزدهم، شماره سوم، پیاپی 102، خرداد 1385، صفحات 9-

    اهداف جهاد در اسلام1

    نوع مقاله: 
    ترویجی
    نویسندگان:
    حمزه علی وحیدی منش / *استادیار - گروه علوم سیاسی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) / Nashrieh@qabas.net
    Article data in English (انگلیسی)
    متن کامل مقاله: 

    اهداف جهاد در اسلام1

    تحقیق و نگارش: حمزه علی وحیدی منش

    اشاره

    با نگاه ظاهری به جهاد، آنچه در بدو امر به چشم می آید خشونت، جرح و کشتار است. ولی با توجه به کنه جهاد، این جلوه به سرعت رخ می کشد و صحنه بسیار زیبایی از عشق به خدا و انسان دوستی و مخالفت با پلیدی ها فرا روی مشاهده گر ظاهر می شود. توجه به اهداف جهاد از دیدگاه اسلام یکی از راه های پی بردن به ماهیت جهاد است. این مقاله با برشمردن برخی از اهداف مهم جهاد، به شناسایی اجمالی این فریضه الهی می پردازد.

    دفاع از حق بندگی خداوند

    یکی از اهداف مهم اسلام از تشریع جهاد، دفاع از حق بندگی خداوند است. با مقدمات ذیل این هدف را نشان خواهیم داد:

    1. خداوند بر بشریت حق بندگی و عبادت دارد.

    البته خداوند هیچ نیازی به عبادت بندگان ندارد. او بی نیاز مطلق است. در واقع، نتایج عبادت نیز به خود بشر بر می گردد. انسان با شناخت این حق و انجام وظیفه بندگی خویش به کمال می رسد; چرا که وصول به کمال برای انسان تنها در سایه بندگی خداوند میسر است. بنابراین، از این منظر جهاد دفاع از انسانیت انسان است.

    2. جهاد از اعمال عبادی است و باید با نیت تقرّب به خدا

    انجام شود. مهم ترین ویژگی جهاد، آن گونه که از قرآن و روایات استفاده می شود، «فی سبیل اللّه» بودن آن است. هر اقدام نظام که فاقد این ویژگی باشد و یا به روشی انجام شود که رضایت

    الهی در آن نباشد، جهاد فی سبیل اللّه نیست; نه کشته های آن شهید هستند و نه رزمندگان آن مجاهد فی سبیل اللّه. مجاهد باید به نیّت نصرت دین الهی و گسترش آن میان مردم و به نیّت امتثال امر الهی جهاد کند. همان گونه که ریا موجب بطلان نماز است و اثری برای آن باقی نمی گذارد، جهاد ریایی نیز در نزد خداوند هیچ فایده ای نخواهد داشت. جهادی که با نیت های غیر الهی انجام شود هرچند ممکن است موجبات پیشرفت اسلام را فراهم نماید ولی هیچ فایده ای برای ریاکار به همراه نخواهد داشت. امام موسی بن جعفر7 در این باره می فرماید: «ان اللّه عز و جل ینصر هذا الدین باقوام لاخلاق لهم.»2در زمان خلفای سه گانه و در عصر امویان، اسلام به دست همین خلفا و سلاطین به فتوحات بزرگی دست یافت و به دست آنها گسترش پیدا کرد ولی هیچ بهره الهی نصیب آنان نشد.

    3. در طول تاریخ مستکبران در مقابل کسانی که می خواستند خدا را عبادت کنند با ایجاد موانع فراروی مردم مانع ادای این حق مسلم الهی می شدند. سلاطین از سویی آنها را در جهل و بی خبری نگه می داشتند و از سوی دیگر، با ارائه راه های انحرافی و معبودهای ساختگی، تلاش می کردند از جهل و بی خبری مردم به نفع خود استفاده کنند.

    4. جهاد به عنوان یکی از مهم ترین عبادت های اسلامی، مستکبران و متجاوزان به حق بندگی خداوند را مورد هدف قرار می دهد، نه توده جاهل و مستضعف را. خداوند جهاد را واجب کرده تا اولا، مستکبران سرکوب شوند و انسان های در ضعف نگه داشته شده رهایی یابند; ثانیاً، کسانی که در جهالت و بی خبری گرفتار شده اند، از نور معرفت اللّه بهره مند شوند و با آشنایی به وظایف خویش و عمل به آن ها در جهت سعادت خویش گام بردارند.

    5. در اسلام جهاد برای کشورگشایی و توسعه قدرت شخصی تشریع نشده است. بنابراین، جهاد یک اقدام رهایی بخش است نه اقدامی ستیزه جویانه. به همین منظور، در صورتی که امکان وصول به اهداف جهاد از طریق غیر نظامی میسور باشد، نباید به جنگ متوسل شد. اصولا لزوم دعوت کفار به اسلام قبل از آغاز جنگ به همین دلیل واجب شده است.

    6. به دلیل ویژگی های یاد شده، اسلام به هر کسی اجازه نمی دهد فرمان دهی جهاد را به عهده بگیرد، بلکه کسی می تواند فرمان جهاد صادر کند که در درجه اول معصوم باشد. کسانی هم که در عصر غیبت جهاد را جایز دانسته اند این مهم را تنها بر عهده فقهای عادل و خود ساخته که منصوب از طرف معصومان هستند، می دانند و بر این نکته تأکید میورزند که زیر پرچم هرکس غیر از آنها رفتن به معنای قبول سلطه طواغیت است. برای مثال، سید عبدالاعلی سبزواری با اینکه جهاد را در عصر غیبت جایز می داند، می نویسد: کسی که جهاد را رهبری کند باید به قدری خود ساخته و مقام والای معنوی داشته باشد که مصالح نوعیه به وی الهام شود.3

    از مقدمات مزبور این نتیجه به دست می آید که جهاد فی سبیل اللّه نه تنها نبرد تجاوزکارانه نیست، بلکه اقدامی انسان دوستانه است و هدف از آن گسترش حاکمیت الهی و نفی حاکمیت طواغیت و مبارزه با ظلم و بی عدالتی است. در نهایت، جهاد یعنی جنگ عادلانه و مقدس برای تحقق ارزش های والای الهی.4

    علّامه طباطبائی می نویسد: غرض از جهاد اقامه دین و اعلای کلمه اللّه است بنابراین، جهاد عبادتی است که در آن قصد قربت شرط است. جهاد برای برتری جویی بر اموال و اعراض دیگران نیست، بلکه برای دفاع از حق انسانیت واجب شده و دفاع ذاتاً محدود است، در حالی که تجاوز خروج از حد است. به همین دلیل، دنباله آیه می فرماید: (لاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللّهَ لاَ یُحِبِّ الْمُعْتَدِینَ.)5

    تحقق حاکمیت الهی

    بندگی خداوند و تحقق زمینه های مناسب سیر به سوی کمال و سعادت برای تمام انسان ها جز از طریق تحقق حاکمیت الهی امکان پذیر نیست. یکی از اهدف تشریع جهاد، اعمال حاکمیت الهی و نابودی حکومت های طاغوتی است که بر اساس خواسته های نفسانی بر مردم حکومت می کنند. بر این اساس، خداوند در قرآن به مؤمنان دستور می دهد تا زمان ریشه کن شدن کفر و شرک و تحقق حاکمیت الهی جهاد کنند: (وَ قَاتِلُوهُمْ حَتَّی لاَ تَکُونَ فِتْنَةٌ وَ یَکُونَ الدِّینُ لِلّهِ.) (بقره: 193)

    بر اساس آیه شریفه (هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَی وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ) (توبه: 33) تا زمان غلبه دین (اظهار به معنای غلبه است) باید مسلمانان به جهاد ادامه دهند و غلبه دین به این است که کفار یکی از دو راه را انتخاب کنند: یا مسلمان شوند و یا اگر بر کفر خود باقی می مانند حاکمیت اسلام را بپذیرند.

    3. دعوت به بندگی خداوند و دفع موانع تبلیغ دین الهی

    (وَ قَاتِلُوهُمْ حَتَّی لاَ تَکُونَ فِتْنَةٌ وَیَکُونَ الدِّینُ لِلّهِ فَإِنِ انتَهَواْ فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَی الظَّالِمِینَ) (بقره: 193) خداوند علاوه بر آنکه رسولی در درون هر انسان برای هدایتش به سوی خیر و صلاح قرار داده، رسولانی نیز در بیرون برای این منظور مبعوث نموده است. اما بشریت هیچ گاه نتوانسته است از نعمت رسولان الهی به راحتی فیض ببرد. همیشه کسانی بوده اند که منافعشان با هدایت های آنها به خطر می افتاده است. آنها که غالباً صاحبان زر و زور بوده اند، در برابر رسولان الهی جبهه گیری نموده و با به کارگیری امکانات خود، با پیامبران به مقابله می پرداختند. تعداد زیادی از پیامبران توسط آنان آزار و اذیت شدند و چه بسیار پیامبرانی که جان خود را در راه هدایت مردم از دست دادند. بر اساس آیه شریفه ذکر شده، خداوند به مؤمنان نیز دستور داده است اگر همچنان کفار به شرارت خود ادامه دادند با آنها بجنگید، اما اگر دست از توطئه برداشتند شما هم دست نگه دارید.

    آیه ذیل نیز به این هدف جهاد دلالت دارد:

    (یَسْأَلُونَکَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَال فِیهِ قُلْ قِتَالٌ فِیهِ کَبِیرٌ وَصَدٌّ عَن سَبِیلِ اللّهِ وَکُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَکْبَرُ عِندَ اللّهِ وَالْفِتْنَةُ أَکْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَلاَ یَزَالُونَ یُقَاتِلُونَکُمْ حَتَّی یَرُدُّوکُمْ عَن دِینِکُمْ إِنِ اسْتَطَاعُواْ.) (بقره: 217)

    کمک به مستضعفان زیر سلطه کفار

    مستضعف در اصطلاح فقهی و قرآنی به معنای فقیر و فاقد زندگی مناسب اقتصادی نیست، بلکه کسی است که بدون داشتن هیچ گونه عنادی صرفاً به دلیل نشنیدن پیام حق کافر شده است; صرف نظر از اینکه از نظر اقتصادی دارا باشد یا نادار. طبق این مفهوم، بسیاری از مخترعان، صاحبان اندیشه و حتی بسیاری از سرمایه داران مستضعف محسوب می شوند.

    قرآن می فرماید: مستضعفان با زبان حال خود از خدا می خواهند تا آنها را از تحت قدرت زمامداران ظالم نجات دهد و حکومت الهی و دینی را یار و یاور آنان نماید:

    (وَ مَا لَکُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَـذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ وَلِیّاً وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ نَصِیراً.) (نساء: 75) قریه در اصطلاح قرآنی به معنای مرکز حاکمیت است. طبق این آیه شریفه، یکی از اهداف جهاد نجات مستضعفان از زیر یوغ ظالمان معرفی شده است.

    خداوند در قرآن وعده داده است که زمانی فرا خواهد رسید که در آن مستضعفان رهبری جهان را به دست خواهند گرفت: (وَ نُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ.) (قصص: 5) «نُرِیدُ» حکایت از قانون تکوینی خداوند دارد; یعنی اراده تکوینی خدا بر این تعلّق گرفته است که در نهایت رهبری جهان به دست کسانی بیفتد که پیام اسلام را نشنیده اند، اما به محض آگاهی از اسلام تسلیم می شوند. آنها در ایمان خود آن قدر صادق و پابرجا خواهند بود که صلاحیت بر عهده گرفتن رهبری جهان را پیدا می کنند. از این رو، بعید نیست در زمان ظهور حضرت حجت (عج) مسلمانان آمریکا، اروپا و آفریقا در رکاب حضرتش پرچم هدایت و رهبری جامعه بشری را به دست بگیرند. چنان که ممکن است بسیاری از مستضعفان فکری جزو عباد صالحی باشند که تحت زعامت آن حضرت حکومت جهان را به دست خواهند گرفت. (وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِالذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ.)(انبیاء:105)

    پیمان شکنی کفار

    آیاتی از قرآن کریم علت قتال با کفار را نه کفر آنها، بلکه خصلت پیمان شکنی آنان معرفی می کنند:

    (وَ إِن نَّکَثُواْ أَیْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُواْ فِی دِینِکُمْ فَقَاتِلُواْ أَئِمَّةَ الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَیْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَنتَهُونَ أَلاَ تُقَاتِلُونَ قَوْماً نَّکَثُواْ أَیْمَانَهُمْ وَهَمُّواْ بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ وَهُم بَدَؤُوکُمْ أَوَّلَ مَرَّة أَتَخْشَوْنَهُمْ فَاللّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَوْهُ إِن کُنتُم مُّؤُمِنِینَ قَاتِلُوهُمْ یُعَذِّبْهُمُ اللّهُ بِأَیْدِیکُمْ وَیُخْزِهِمْ وَیَنصُرْکُمْ عَلَیْهِمْ وَیَشْفِ صُدُورَ قَوْم مُّؤْمِنِینَ) (توبه: 12 و 13) و (وَ إِمَّا تَخَافَنَّ مِن قَوْم خِیَانَةً فَانبِذْ إِلَیْهِمْ عَلَی سَوَاء إِنَّ اللّهَ لاَ یُحِبُّ الخَائِنِینَ.) (انفال: 58)

    در این آیات، خداوند از پیامبر9 می خواهد با کافرانی که به عهد خود وفادار نیستند و خوف خیانت آنها وجود دارد بجنگد. البته در این صورت هم مسلمانان نباید غافلگیرانه اقدام به جنگ کنند، بلکه باید هرگونه اقدام بر علیه آنها با اعلام قبلی باشد; چرا که چنین اقدامی خود خیانت است و خداوند خیانتکاران را دوست نمی دارد. مفهوم آیه این است که اگر آنان به عهد خود وفادار ماندند و خوف خیانت آنها وجود نداشت، باید به عهد خود با آنان وفادار بمانید.6

    دفاع مشروع از بشریت

    ماده 51 منشور سازمان ملل دفاع مشروع را به معنای دفاع از آب و خاک و مرزهای کشور تعریف کرده است. بر اساس بند ششم از ماده دوم منشور سازمان ملل، عدم مداخله در امور داخلی کشورها یکی از اصول بسیار مهم روابط بین الملل به حساب می آید. اما در کنار آن، دفاع از حقوق بشر و مداخله بشردوستانه اصل پذیرفته شده میان عقلاست. تبدیل نشدن این اصل به یک قاعده حقوقی بین المللی، تنها به این دلیل است که ممکن است قدرت های بزرگ با استناد به آن بخواهند منافع خود را دنبال کنند و کشورهای ضعیف را به این بهانه مورد تجاوز قرار دهند. تجاوز آمریکا به سومالی و عراق با همین بهانه انجام شده است.

    بنابراین، صرف نظر از سوء استفاده های قدرت های سلطه گر، اصل مداخله بشردوستانه مورد تأیید عقلاست. به همین دلیل، چنین اقداماتی دخالت در امور دیگر کشورها نیست، بلکه به معنای حمایت از حقوق ضعفا و کسانی است که تحت سلطه و ظلم و ستم حکومت های جائر به سر می برند. هیچ عاقلی حمایت از مظلوم را تجاوز نمی داند.

    یکی از اهداف جهاد در اسلام دفاع از بشریت است که با همین اصل عقلایی همخوان است. در صورتی که جنگ تنها راه دفاع از ستم دیدگان باشد و هیچ راه مسالمت آمیزی پیش رو نباشد، باید به آن اقدام کرد.

    حقوق بشر دارای دو جلوه اساسی می باشد که عبارتند از:

    1. دفاع از پایگاه های توحید و بندگی خدا

    (وَ لَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْض لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَ اسْمُ اللَّهِ کَثِیراً وَلَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ.) (حج: 40) همه بنده خدا هستند و حق بندگی او را دارند. بنابراین، دفع موانع بندگی خداوند دفاع از اساسی ترین حق بشریت است.

    2. دفاع از جان ها و سرزمین ها و اموال مظلومان

    (أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَی نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِن دِیَارِهِمْ بِغَیْرِ حَقّ إِلَّا أَن یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ.) (حج: 39 و 40) آیه شریفه دفاع را برای خود مظلومان تجویز می کند، اما از عموم تعلیل، عموم حکم استفاده می شود. پس نجات مظلومان یکی از فلسفه های جهاد است.

    قدرتمند شدن اسلام در برابر دشمنان داخلی و خارجی

    باید دولت اسلامی در تمام عرصه ها از جمله در عرصه نظامی قدرت برتر باشد. جهاد یکی از راه های تقویت قدرت نطامی است.

    (فَقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللّهِ لاَ تُکَلَّفُ إِلاَّ نَفْسَکَ وَحَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ عَسَی اللّهُ أَن یَکُفَّ بَأْسَ الَّذِینَ کَفَرُواْ وَاللّهُ أَشَدُّ بَأْساً وَ أَشَدُّ تَنکِیلا.) (نساء: 84) در این آیه، خداوند شخص پیامبر را امر به جهاد می کند و از آن رو که ممکن است با گذشت زمان ایمان برخی از مسلمانان به ضعف گراید و اطاعت از دستورات خداوند بر ایشان مشکل گردد، از پیامبر9 می خواهد مؤمنان را نیز به جهاد فرا بخواند تا به واسطه آن ایمانشان تقویت شود. بنی اسرائیل به دلیل سستی ایمانشان به حضرت موسی7 گفتند:

    (إِنَّا لَن نَّدْخُلَهَا أَبَداً مَّا دَامُواْ فِیهَا فَاذْهَبْ أَنتَ وَرَبُّکَ فَقَاتِلا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ.) (مائده: 24) برخی از مسلمانان نیز در مواقعی نسبت به همراهی با پیامبر9 از خود بی میلی نشان می دادند: (کَمَا أَخْرَجَکَ رَبُّکَ مِن بَیْتِکَ بِالْحَقِّ وَإِنَّ فَرِیقاً مِّنَ الْمُؤْمِنِینَ لَکَارِهُونَ.) (انفال: 5)

    در غزوه بدر بیش از ده نفر از رزمندگان، از جمله خلیفه اول و دوم، در پاسخ این سؤال پیامبر که از میان غنیمت و جنگ کدام یک را می پسندید، گفتند: «العیر یا رسول الله!» ولی سعدبن عباده گفت: ما از کسانی نیستیم که به موسی7 گفتند: (فَاذْهَبْ أَنتَ وَرَبُّکَ فَقَاتِلا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ.) (مائده: 24)

    شاهد در آیه مورد استدلال (عَسَی اللّهُ أَن یَکُفَّ بَأْسَ الَّذِینَ کَفَرُواْ) است; یعنی امید است در سایه جهاد، خداوند که دارای قدرت حقیقی است، قدرت پوشالی کفار را در برابر مسلمانان کاهش دهد. از آیه استفاده می شود که هدف جهاد تضعیف قدرت کفار در مقایسه با قدرت مسلمانان است نه نابودی آنها; چرا که نفرموده «أَن یَکُفَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ.»

    در سوره انفال نیز خداوند به مسلمانان دستور می دهد تا جایی که می توانند قدرت خود را افزایش دهند، اما نه برای نابود کردن کفار، بلکه برای ترساندن دشمنان خدا و مسلمانان و ایجاد ترس در دل منافقان:

    (وَ أَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّة وَمِن رِّبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَعَدُوَّکُمْ وَآخَرِینَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ یَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَیء فِی سَبِیلِ اللّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَأَنتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ.) (انفال: 60)

    در پایان متذکر می شویم هیچ یک از اهداف یاد شده علت تامه برای وجوب جهاد نیستند، به همین خاطر آنها را تحت عنوان اهداف جهاد مطرح کردیم. از این رو، ممکن است این اهداف با همدیگر تداخل نیز داشته باشند.


    • پى نوشت ها

      1ـ این بحث در جلسات درسی گروه فقه سیاسی توسط حجة الاسلام والمسلمین آقای کعبی ارائه شده است.

      2ـ محمّدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، «باب من یجب علیه الجهاد و من لایجب»، ج 5، ص 19.

      3ـ ر.ک: عبدالاعلی الموسوی السبزواری، مهذب الاحکام فی بیان الحلال و الحرام، الطبعة الرابعة، قم، دفتر آیة اللّه العظمی السید سبزواری، 1416 ق، ج 15.

      4ـ برای مطالعه بیشتر ر.ک: مرتضی مطهری، جهاد و موارد مشروعیت آن در قرآن، قم، صدرا.

      5ـ سید محمّدحسین طباطبائی، المیزان، بیروت، مؤسسة الاعلمی، 1417 ق، ج 10، ص 63.

      6ـ سید محمّدحسین طباطبائی، المیزان، ج 10، ص 116.

    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    وحیدی منش، حمزه علی.(1385) اهداف جهاد در اسلام1. فصلنامه معرفت، 15(3)، 9-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    حمزه علی وحیدی منش."اهداف جهاد در اسلام1". فصلنامه معرفت، 15، 3، 1385، 9-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    وحیدی منش، حمزه علی.(1385) 'اهداف جهاد در اسلام1'، فصلنامه معرفت، 15(3), pp. 9-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    وحیدی منش، حمزه علی. اهداف جهاد در اسلام1. معرفت، 15, 1385؛ 15(3): 9-