معرفت، سال دهم، شماره هشتم، پیاپی 47، آبان 1380، صفحات -

    سرمقاله

    نوع مقاله: 
    سخن سردبیر
    Article data in English (انگلیسی)
    متن کامل مقاله: 


    سرمقاله


    حکومت علوى علنى!

    سال گذشته، سال امام على(علیه السلام) نام نهاده شد و سال جارى، سال رفتار علوى نام گرفته است. بى شک مرادمان از رفتار علوى، رفتارى علنى است که رنگ و صبغه علوى داشته باشد. البته وصفِ علوى تنها از آن رفتارهاى ظاهرى و علنى نیست، بلکه باطن و درون ما نیز بایسته است که باطنى علوى باشد و رنگ و صبغه علوى داشته باشد. امّا واژه «رفتار» بیش تر ظهور در رفتارهاى ظاهرى و کردارهاى اجتماعى در ظرفِ جامعه و در معاشرت و تعامل با دیگران دارد. مقتضاى التزام به حکومت علوى از جانب مردم و دولتِ دینى این است که آنچه متناسب با حاکمیت دین و ارزش هاى الهى و اسلامى است در جامعه و در ظرفِ رفتارهاى اجتماعى بروز و ظهور داشته باشد و آنچه نامتناسب با حاکمیت دین و ارزش هاى اسلامى است، معدوم و یا لااقل ممنوع الظهور گردد. حکومت دینى که همان حکومت ارزش هاست، هرگز نباید به ضدارزش ها، مجوز ظهور و بروز بدهد چرا که تجویز ضد ارزش، به معناى نقضِ حاکمیت ارزش است. تجویز باطل به معناى تحمل آن در مقام اثبات است و کسى که ثبوتاً قائل به حاکمیت ارزش هاى دینى است چگونه در مقام اثبات مى تواند ضد ارزش ها را تجویز و تحمل کند؟! حکومت علوى، حکومتى صرفاً ثبوتى نیست، بلکه حکومتى است که هم در مقام ثبوت و هم در مقام اثبات، براساس ارزش ها و اصولِ حقمدارانه علوى، مشى مى کند. آیا على(علیه السلام) در زمان حاکمیت و خلافت خویش، تنها دغدغه عدالت و فضیلتِ در مقام ثبوت را داشت و در مقام اثبات، تابع آراء این و آن بود و دغدغه وجاهتِ ظاهرى حکومتش را داشت؟! شگفتا که امروز کسانى به نام على(علیه السلام) و سیره علوى، قلم بر کاغذ مى دوانند و از او چهره اى متسامح و متساهل بر سر عدل و حقیقت مى سازند و کسى را که در میان أبناء بشر «شهید شدید العدالة» نام گرفته، اهل مجامله و بند و بستِ سیاسى جلوه مى دهند! آنان که دائماً دغدغه وجاهت ظاهرى حکومت اسلامى را دارند، باید یک بار دیگر نامه على(علیه السلام) به عثمان بن حنیف را با دقت بخوانند! آنان که ارتکاب جرم و خلاف و بزهکارى را موجب وهنِ جامعه اسلامى و حکومت دینى نمى دانند امّا اجراى علنى حدود شرعى و تعزیرات و تنبیهات دینى براى جلوگیرى از وقوع جرم را وهنِ اسلام و حکومت اسلامى مى دانند، یک بار دیگر نامه بلند آن حضرت به مالک اشتر را مطالعه کنند! چرا اینک برخى از سران و رجال ما در برابر تمدن پوشالىِ غرب، منفعل و خودباخته شده اند؟ مگر دروغین بودن مدعیاتِ تمدن مغرب زمین را در حوادث این روزها1 بالعیان نمى بینند؟ بدون شک امروز جهان، تشنه مصداق قاطعیت و عدالتِ علوى است و صد البته مفهومِ علویت و عدالت، دردى دوا نخواهد کرد. بیایید با تمام توان و توشه علمى و عملى، گامى در راستاى تحقق حکومتِ علوى علنى برداریم، «ولا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین».2

    والسلام
    سردبیر


  • پى‌نوشت‌ها
  • 1ـ همچون تراژدى غمبار افغانستان و حوادث اسفبار فلسطین.

    2ـ آل عمران: 139

    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده).(1380) سرمقاله. فصلنامه معرفت، 10(8)، -

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده)."سرمقاله". فصلنامه معرفت، 10، 8، 1380، -

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده).(1380) 'سرمقاله'، فصلنامه معرفت، 10(8), pp. -

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده). سرمقاله. معرفت، 10, 1380؛ 10(8): -