معرفت، سال یازدهم، شماره پنجم، پیاپی 56، مرداد 1381، صفحات 70-

    بررسى میزان بى اعتمادى مردم به مسؤولان در ستون «تلفن خوانندگان» روزنامه هاى «کیهان» و «نوروز»

    نوع مقاله: 
    ترویجی
    نویسندگان:
    Article data in English (انگلیسی)
    متن کامل مقاله: 

     

     

     

    بررسى میزان بى اعتمادى مردم به مسؤولان
    در ستون «تلفن خوانندگان» روزنامه هاى «کیهان» و «نوروز»

    غلامرضا پرهیزگار

    مقدّمه

    نقش و اهمیت حکومت در جوامع گوناگون بر کسى پوشیده نیست. در جوامع جدید، حکومت در عرصه هاى گوناگون زندگى مردم وارد مى شود و نقش هاى متفاوتى بر عهده مى گیرد. با توجه به رابطه تنگاتنگى که میان حکومت و مردم به وجود آمده است، وجود اعتماد میان این دو بخش از جامعه، به ویژه اعتماد مردم به حکومت از امور بسیار مهمى است که باید مورد توجه قرار گیرد، به طورى که بین میزان اعتماد مردم و مسأله مقبولیت حکومت، بخصوص در جوامعى که دموکراسى بر آن ها حاکم است، رابطه مستقیم و آشکارى وجود دارد. اگر مردم یک جامعه به مسؤولان خود اعتماد لازم نداشته باشند، اقبال لازم را نسبت به قوانین تصویبى و عمل کردهاى گوناگون مسؤولان از خود نشان نمى دهند و چون براى رفع نیازهاى خود به مسؤولان جامعه وابسته اند، سعى مى کنند راه هاى جدیدى غیر از طرق قانونى و مراجعه به مسؤولان براى تأمین نیازهاى خود بیابند و به تدریج، از حکومت فاصله بگیرند. در صورت تداوم بى اعتمادى، این تفکر در جامعه پدید مى آید که اساساً مسؤولان حاکم و حتى اصل حکومت توانایى و شایستگى لازم را براى حکم رانى ندارد و این امرى است که هیچ حکومتى آن را خوشایند نمى داند.

    در جامعه پیش از انقلاب اسلامى، اساس حکومت بر اعتماد مردم و مسؤولان و روابط متقابل بین آن ها نبود و از جمله عوامل مهمى که در پیروزى انقلاب اسلامى نقش داشت، این بود که مردم احساس کردند انقلابیان گروهى از نخبگان جامعه اند که از درون خود آن ها برخاسته اند و سخن دل آنان را مى گویند. از این رو، به آنان اعتماد کردند و به همراهى با آنان پرداختند و در مبارزه شرکت جستند و زمینه پیروزى آن را فراهم کردند. پس از پیروزى نیز، به ویژه در دوران جنگ تحمیلى، مردم اعتماد خود را به انحاى گوناگون به اثبات رساندند و خود را در خدمت اهداف انقلاب و در رکاب مسؤولان قرار دادند. اعتماد مردم نسبت به مسؤولان، سرمایه بزرگ انقلاب اسلامى است و این امر ضرورت و اهمیت تحقیق در این زمینه را آشکار مى سازد.

    در تحقیقى که پیش رو دارید، به همین موضوع پرداخته شده است تا با وضعیت امروز جامعه ما پس از 23 سال، که از پیروزى انقلاب اسلامى مى گذرد، آشنایى بیش ترى پیدا کنیم. البته، این تحقیق در سطحى محدود صورت گرفته و در پى بررسى میزان بى اعتمادى مردم به مسؤولان به عنوان یک آسیب اجتماعى است.

    روش تحقیق

    همان گونه که از موضوع انتخابى برمى آید، روش این تحقیق، تحلیل محتوا و واحد تحلیل تلفن هاى خوانندگان است.

    براى به کارگیرى شیوه تحلیل محتوا، بهترین مرجع، روزنامه ها و مطبوعات مى باشد; زیرا با توجه به امکان بایگانى روزنامه ها و مطبوعات، دست رسى به آن ها آسان تر از سایر منابع مثل رادیو و تلویزیون است.

    اما این که «تحلیل محتوا» چیست، آرتور آسابرگر در تعریف به نقل از جرج وزیتو مى گوید: «شاید بتوان بررسى محتوا را روشى تعریف کرد که پژوهش گر با استفاده از آن درصدد است مقدار اطلاعات مکتوب، شفاهى یا منتشرشده را با تحلیلى نظام یافته، عینى و کمّى معیّن کند.»1

    وى همچنین مى افزاید: «از جمله امتیازات روش تحلیل محتوا آن است که پژوهش گر مستقیماً با پرسش شونده روبه رو نمى شود تا امکان تحت تأثیر واقع شدن پرسش شونده و دادن پاسخ هایى غیرواقع مطرح شود. دیگر این که، چون از کمّیات و مدارکى ثابت ومضبوط (نوشتار، فیلم...) استفاده مى شود امکان تحقیق دوباره و بررسى صحّت و سقم نتیجه تحقیق وجود دارد.»2

    دکتر ساروخانى درباره مراحل کار در روش تحلیل محتوا موارد زیر را ذکر مى کند:

    1. تحدید و مشخص کردن دقیق موضوع;
    2. تعیین جامعه آمارى;
    3. مطالعه و مشاهده مکرّر اسناد;
    4. نهایى سازى فرضیه ها و تبدیل آن به موضوعات;
    5. از طریق کلمات و دیگر علایم درصدد اثبات یا ردّ فرضیه برآمدن;
    6. تهیه پرسش نامه معکوس; یعنى گردآورى مجموع نشانه ها و معرّف ها در یک پرسش نامه و سپس آزمون مقدماتى و آن گاه به کارگیرى آن.3

    این تحقیق عمدتاً بُعد توصیفى دارد و به بررسى تماس هاى تلفنى خوانندگان دو روزنامه کیهان و نوروز در مقطع یک هفته اى پس از ردّ صلاحیت برخى داوطلبان نمایندگى مجلس شوراى اسلامى در حوزه انتخابیه استان گلستان از سوى شوراى نگهبان مى پردازد و تلفن هاى مطرح شده در روزنامه هاى کیهان از دوشنبه موّرخ 21/8/80 تا یک شنبه مورخ 27/8/80 و در روزنامه نوروز از دوشنبه مورخ 21/8/80 تا دوشنبه مورخ 28/8/80 مورد بررسى قرار مى دهد.4

    دلیل انتخاب این مقطع زمانى نیز آن است که زمینه بروز نظرات مردم در مورد مسؤولان از جناح هاى مختلف بیش تر فراهم بود.

    نگاهى به ستون «تلفن خوانندگان»

    بسیارى از روزنامه ها و مجلّات ستونى را به تلفن هاى خوانندگان آن مطبوعه اختصاص مى دهند. این ستون در واقع، بازتابى است از روزنامه و مطالب مندرج در آن که خوانندگان روزنامه آن را انعکاس داده اند. از این ستون مى توان به عنوان یک منبع مناسب شناخت نظرات مردم براى مسؤولان و روزنامه نگاران یاد کرد. تونستال مى گوید: «آنچه روزنامه نگاران درباره نیازها و خواسته هاى خوانندگان خود مى دانند نه براساس نظرسنجى ها، بلکه براساس نامه ها و تلفن هاى خوانندگان است.»5

    البته این سؤال و ابهام همیشه وجود دارد که آیا تلفن ها از ناحیه مردم و خوانندگان است یا آن که روزنامه برخى از نظرات خود را، که نمى خواهد رسماً اعلام دارد، به اسم نظر خوانندگان بیان مى کنند؟ اما به این نکته باید توجه داشت که وقتى یک روزنامه توفیق لازم را در جلب خواننده کسب کند، به طور طبیعى این امکان را مى یابد که باز فرست مندرجات خود را در قالب تلفن ها یا نامه هایى از مردم دریافت کند.

    به فرض، روزنامه اى در کشور ما روزنامه به طور متوسط 300000 نفر خواننده دارد، مى توان پذیرفت که روزانه به طور متوسط 10 تلفن داشته باشد و چون خواننده روزنامه متأثر از روزنامه است، از این رو، نظرات دل خواه روزنامه را نیز در تلفن هاى خود منعکس خواهد نمود و دیگر روزنامه نیازى به جعل تلفن یا نامه ندارد. گرچه این بیان همه مشکل را حل نمى کند و سؤالاتى را در این زمینه بى پاسخ مى گذارد. اما به فرض هم که در اعتبار تلفن ها شک داشته باشیم یا آن که بگوییم روزنامه تلفن ها را گزینشى چاپ مى کند، باز این امر مسلّم است که این ستون تأثیرات القایى خود را بر خوانندگان دارد و براساس مندرجات آن، ذهنیت خوانندگان شکل مى گیرد و این مسأله ساده اى نیست که بتوان به راحتى از کنار آن گذشت.

    در خصوص موضوع تحقیق نیز، که بى اعتمادى نسبت به مسؤولان است، اگر کاملاً نپذیریم که تلفن ها منعکس کننده نظرات خوانندگان هستند، که بخشى از مردم مى باشند، اما این را باید پذیرفت که اگر به فرض، درصد بى اعتمادى در میان تلفن هاى یک روزنامه زیاد باشد، همین امر به طور ناخواسته بر ذهن خواننده روزنامه القا خواهد شد.

    اعتماد

    فرهنگ دهخدا «اعتماد» را به معناى «تکیه نمودن بر کسى، تکیه و پشت گرمى و استظهار، به پشت تکیه نمودن بر چیزى»6 مى آورد و نیز فرهنگ معین اعتماد را به «تکیه کردن، واگذاشتن کار به کسى، سپردن چیزى به کسى، اطمینان، وثوق»7 معنا مى کند.8

    شاخص هاى اعتماد و بى اعتمادى

    با توجه به این که اطلاعات ما در زمینه اعتماد و بى اعتمادى به دو تعریف مذکور برمى گردد، براى شاخص سازى سعى شده است دو مرحله پشت سرگذاشته شوند:

    اول این که، به صورت انتزاعى و ذهنى و با مشورت، برخى شاخص ها را براى بى اعتمادى و اعتماد تعریف کنیم و دوم آن که، به کمک فضاى ذهنى حاصل آمده از مرحله اول، به سراغ پیام هاى تلفنى رفته، با مطالعه و دقت در خود پیام ها، سعى در شناخت شاخص ها داشته ایم.

    در بررسى پیام ها، این نکته روشن مى شود که شاخص هاى اولیه و انتزاعى را هرچند شاخص هاى صحیحى هم به حساب آوریم، امااین شاخص ها در پیام ها کم تر قابل مشاهده اند، براى مثال، در زمینه اقتصادى، یکى از شاخص هاى اعتماد، اعتماد مالى با مصداق هایى همچون سپرده گذارى در بانک ها و خرید اوراق مشارکت در نظر گرفته شده است که حتى یک تلفن هم در این زمینه مشاهده نمى شود.

    پیش از بیان شاخص هاى مورد استفاده قرار گرفته در تحقیق، به جاست به این نکته اشاره شود که اعتماد در عرصه هاى گوناگون مى تواند شاخص هاى متفاوتى نیز پیدا کند; مثلاً، اعتماد میان دو دوست یا دو تاجر احتمالاً شاخص هایى متفاوت از شاخص هایى خواهند داشت که در بحث اعتماد مردم به مسؤولان مطرح مى شود. در موضوع تحقیق، که مسؤولان مدنظرند، چون به هر مسؤول، مسؤولیتى واگذار مى شود، از وى انتظار دارند تا اولاً، توانایى لازم براى اجراى آن مسؤولیت را داشته باشد و ثانیاً، از توانایى هاى خود در جهت انجام مسؤولیت استفاده کند، وگرنه صلاحیت لازم براى انجام کار را نخواهند داشت و به شخصى که صلاحیت لازم براى ایفاى یک نقش را نداشته باشد، نمى توان تکیه کرد، کارى به او سپرده و به او پشت گرم شد و به عبارت دیگر، نمى توان به او «اعتماد» نمود.

    شاخص هاى اعتماد: ارائه پیشنهاد; تقاضاى رسیدگى; تأیید عمل کرد; تأیید نظرات; احترام گذارى واعتمادعاطفى;ابرازقدردانىوسایر موارد

    شاخص هاى بى اعتمادى: نداشتن صلاحیت لازم براى مسؤولیت محوّله (از لحاظ فکرى و اعتقادى; از لحاظ کارى و توانایى هاى موردنیاز; از لحاظ اخلاقى که خود مصادیقى مانند توجه به منافع فردى و گروهى به جاى منافع ملى; فریب دادن و بازى گرفتن مردم; نفاق در گفتار و رفتار; تضییع نفوذ شهروندان دارد.); استهزا گرفتن وعده ها یا عمل کردها; پشیمانى از رأى سابق; تهدید (ضمنى مسؤولان); تیره و تار دیدن وضع کشور; بى توجهى به رأى مردم، قوانین و مشکلات مردم.

    تعریف مسؤول: در این تحقیق، منظور از «مسؤول» هرکسى است که در دایره حکومت وظیفه و مسؤولیتى برعهد دارد که از بالاترین مقامات کشور تا سطوح پایین را شامل مى شود، صرف نظر از این که این افراد وابستگى جناحى داشته باشند یا خیر، و یا اگر وابستگى جناحى دارند این وابستگى به کدام جناح است. به بیان دیگر، در این تحقیق، به کلیت نظام توجه شده و به همه مسؤولان از یک منظر توجه شده است و در واقع، به این ارزش حاکم و نسبتاً رایج در جامعه، که افراد مسؤول را جناح بندى مى کند آن گاه به قضاوت درباره آن ها مى نشیند، بى توجهى شده و براى کلیه موارد بى اعتمادى، امتیاز منفى و براى کلیه موارد اعتماد امتیاز مثبت در نظر گرفته شده است.

    فرضیه تحقیق

    در ضمن مطالعه پیام ها و بررسى اعتماد یا بى اعتمادى مستفاد از آن ها، به نظر مى آید که موارد بى اعتمادى در تلفن هاى جناحى بیش تر باشند. از این رو، تحقیق با همین فرضیه که تلفن هاى جناحى موارد بى اعتمادى بیش ترى را نسبت به تلفن هاى غیرجناحى در خود جاى داده اند، دنبال مى شود.

    تعریف «تلفن جناحى»: آن دسته از تلفن هایى هستند که تماس گیرنده در پیام خود، دو جناح عمده کشور را رودرروى هم قرار مى دهد و در مورد این دو جناح سخنى ابراز دارد یا آن که مستقیماً در مورد مسایل مورد توجه و مناقشه دو جناح عمده کشور مطلبى بیان کند، هرچند نامى از آن ها به میان نیاورد.

    نمونه تلفن ها

    براى آشنایى با فضاى بحث و شیوه کار، مواردى از تلفن ها را مورد بررسى قرار مى دهیم:

    1. دو پیام دالّ بر اعتماد

    الف. «اداره برق منطقه قدس با نصب چراغ هاى برق بلوار لاله، مشکل ناامنى اهالى را حل کردند که بدینوسیله، از مسؤولان این اداره تشکر و قدردانى مى شود.»9

    در این پیام، شاخص تشکر از اقدام انجام شده و رضایت از عمل کرد وجود دارد.

    ب. «من به عنوان مادر سه جوان از آقاى خاتمى تقاضا مى کنم که از جوانان بخواهند تا آرامش خود را حفظ کنند.»10

    در این پیام، شاخص تقاضاى رسیدگى وجود دارد. علاوه بر آن، این مادر با توجه به شناختى که از فرزندان خود دارد، امیدوار است فرزندان وى به دعوت رئیس جمهور پاسخ مثبت دهند; یعنى به طور ضمنى بیان مى دارد که در نظر او، فرزندانش به دلیل علاقه و اعتمادى که به رئیس جمهور دارند، دعوت او را خواهند پذیرفت.

    2. دو پیام دالّ بر بى اعتمادى

    الف. «با وجود غوغا سالارى، که بعضى ها بر سر اجراى قانون و قانون مندى به راه انداخته اند، هر وقت بحث اقدام جدّى در اجراى قانون مطرح شده، این ها به اشکال مختلف و با اعمال فشار و جوسازى و شانتاژ، سعى در عدم اجراى قانون نموده اند. از موارد روشن و مصادیق بارز این مسأله، برخورد با صاحبان ثروت هاى بادآورده و اختلاس کنندگان و رشوه خوارهاست که عامل اصلى در نابرابرى اقتصادى و غارت منابع ملى کشور هستند و همین طور در مورد بررسى صلاحیت کاندیداهاى نمایندگى مجلس است که این ها همواره تلاش کرده اند تا قانون در مورد کاندیداهاى معلوم الحال و داراى سوابق سوء اجرا نشود.»11

    اصرار زیاد بر اجراى قانون در بیان، اما در عمل، تلاش در جهت جلوگیرى از اجراى آن، از جمله مصادیقش دفاع از ردّ صلاحیت شدگان از سوى مرجع قانونى «شوراى نگهبان» است. در این پیام، شاخص دورویى و نفاق و نیز عدم عمل به قوانین و قانون شکنى وجود دارد. اما این که بى اعتمادى به کدام یک از مسؤولان باشد آن را به مسؤولان اصلاح طلب مى توان نسبت داد. ولى قدر متیقّن از این گروه مسؤولان، نمایندگان اکثریت مجلس هستند که در زمینه ردّ صلاحیت ها اقدامات زیادى انجام دادند; از جمله ارائه طرح سه فوریتى به مجلس. اما در خصوص رشوه خوارى و... ابهام وجود دارد و نمى توان گفت: به صراحت منظور این تماس گیرنده کدام یک از مسؤولان است که از رشوه خواران دفاع مى کنند. از این رو، در این پیام، فقط از بخش مربوط به ردّ صلاحیت ها استفاده مى کنیم.

    ب. «به عنوان یک شهروند تهرانى، مى خواهم یک مسأله را بازگو کنم: چرا دستگاه هاى ماهواره جمع آورى مى شود؟ مگر ما حکومتمان مردمى نیست؟ مگر ما فرزندان همان هایى نیستیم که 98% از آنان رأى به جمهورى اسلامى دادند؟ پس وقتى با خواست مردم مخالفت مى شود، آیا این امر صحیح است؟ آیا چیزى را که مردم مى خواهند نباید به آن ها داد؟ آیا مردم چیز بدى را مى خواهند؟ آیا حکم شرع است که استفاده از ماهواره حرام است؟ آیا این بازى با مردم نیست؟ چون وقتى که به رأیشان احتیاج داریم، همه چیز عادى است و ممنوعیتى وجود ندارد، ولى زمانى که به رأى مردم نیازى نیست با مردم این گونه برخورد مى شود.»12

    در این پیام، به بى توجهى مسؤولان به خواست مردم اشاره شده و با سؤالات مکرّر، درصدد بیان غلط و خالى از پشتوانه منطقى بودن عمل کرد جمع آورى کنندگان ماهواره است. سؤال کننده فریب دادن مردم را نیز به جمع آورى کنندگان نسبت داده; آن جا که مسأله تفاوت عمل در زمان انتخابات و پس از آن را مطرح مى سازد.

    بنابراین، باید این تلفن را به دلیل وجود چند شاخص بى اعتمادى در موارد بى اعتمادى جاى داد. اما در خصوص مسؤولانى که مخاطب این پیام هستند، چون مسأله «نیاز به رأى» مطرح شده، نباید مقصود این تماس گیرنده را محدود به نیروى انتظامى کرد، بلکه باید این بى اعتمادى را به کلیت مسؤولان جناج منتقد دولت نسبت داد.

    3. دو پیام مبهم از لحاظ دلالت بر اعتماد یا بى اعتمادى

    الف. «یکى از معاونان وزارت کشور گفته است: ایران به 10 استان تقسیم مى شود. از سوى دیگر، مى گویند: خراسان به دو یاچند استان تقسیم مى شود. معنى این حرف ها چیست؟»13

    تماس گیرنده در این تماس تلفنى، در صدد بیان یک تناقض است اما به نظر نمى رسد از این عبارت بتوان اعتماد و یا عدم اعتماد را فهمید; زیرا هرجا به وجود تناقض پى ببریم، الزاماً به بى اعتمادى نمى انجامد، هرچند امکان آن وجود دارد، بخصوص که در این جا یک طرف تناقض را جمله اى از معاون وزیر کشور قرار مى دهد و طرف دیگر تناقض را به افرادى مجهول نسبت مى دهد و با تعبیر «مى گویند» بیان مى دارد. چه بسا این افراد در نظر تماس گیرنده، اصلاً مسؤول نباشند، چه رسد به این که افرادى مسؤول در وزارت کشور یا سایر مراکز مرتبط باتصمیم گیرى در این خصوص باشند.

    علاوه بر این، در پایان هم مى گوید: «معناى این حرف ها چیست؟» به این عبارت، به دو دید مى توان نگاه کرد: اول آن که، بگوییم: این سؤال در واقع، سؤال استفهامى و براى دریافت جواب نیست، بلکه مى خواهد بگوید: «این حرف ها معناى روشنى ندارند; چرا یک مسؤول بدون اندیشه سخن مى گوید؟» با این دید، مى توان آن را نشانى براى بى اعتمادى گرفت. دوم آن که، بگوییم اگر نوعى امید به دریافت پاسخ نداشت، این سخن و این سؤال را بیان نمى داشت. بنابراین، مى توان آن را نشانى براى اعتماد گرفت. ولى در مجموع به نظر مى رسد بهتر است آن را در موارد مبهم قرار دهیم و در نتیجه، آن را از موارد استفاده شده در تحقیق خارج سازیم.

    ب. «از آقاى خاتمى انتظار نمى رفت که در جلسه شوراى عالى انقلاب فرهنگى به ریاست ایشان، چنین مصوّبه غیرکارشناسانه اى در مورد اینترنت به تصویب برسد. این تنها موردى بود که به دست حکومت نیفتاده بود و به خاطر، همین نکته از پیشرفت خیلى خوب و پویا برخوردار بود. واضح است که در صورت اجراى مصوّبه، ضربه اصلى به مردم و فعّالان این بخش، که بیش تر جوانان هستند، خواهد خورد. حتماً باید اینترنت نیز بعد از تخریب شدن در حکومت، خصوصى شود؟ اگر آقاى خاتمى واقعاً با این مصوّبه موافق هستند، من بسیار زیاد متأسف خواهم شد.»14

    در این پیام، نسبت به آقاى خاتمى نگاهى تردیدآمیز وجود دارد و تماس گیرنده نوعى تقصیر را متوجه ایشان مى کند و در صورتى که جمله آخر را، که «اگر آقاى خاتمى واقعاً با این مصوّبه موافق هستند، من بسیار زیاد متأسف خواهم شد»، با یقین و نه با تعبیر «اگر» بیان کرده بود، ناراحتى شدیدى از عمل کرد ایشان درباره این مصوبه ابراز داشته بود. این در حالى است که تماس گیرنده احتمال موافقت آقاى خاتمى با این مصوّبه را مى دهد. با نظر به این مطالب، مى توان گفت: نشانه هایى دال بر بى اعتمادى وجود دارند، ولى با عنایت به سابقه محبوبیتى که ایشان نزد خوانندگان روزنامه نوروز و طرف داران آزادى کامل اینترنت دارد و نیز برخى تعابیر احترام آمیز مثل «انتظار نمى رفت»، همچنین تعبیر «موافق هستند»، با توجه به صیغه جمع به کار گرفته شده ـ که استفاده از صیغه جمع در مفرد براى احترام گذارى است ـ و از سوى دیگر، بدبینى که نسبت به حکومت ابراز شده و آقاى خاتمى را جدا و خارج از حکومت و به نوعى مخالف با آن فرض کرده، از این رو، على القاعده مى توان گفت: وقتى به حکومت بدبین است، احتمالاً خوش بینى و دل بستگى به نیروهاى خارج از حکومت دارد و این موارد را مى توان نشانه هایى از اعتماد گرفت. به هر تقدیر، به نظر مى رسد بهتر است این تلفن را از موارد مبهم در زمینه اعتماد یا بى اعتمادى نسبت به آقاى خاتمى قرار دهیم; چرا که نشانه هایى براى اعتماد و نشانه هایى براى بى اعتمادى در آن وجود دارد.

    4. دو پیام جناحى

    الف. «در حالى که برخى از نمایندگان مجلس به اجراى قانون جمع آورى آنتن هاى ماهواره اى ایراد مى گیرند و آن را اقدامى نادرست در جلوگیرى از ترویج مفاسد و بى بندبارى با حساب مى آورند، اما امریکا با وجود انحصارى که بر شبکه هاى خبرى و ماهواره اى دارد، در جریان جنگ و تهاجم علیه ملت مظلوم افغانستان، دست به یک سانسور شدید خبرى از طریق همین شبکه هاى خبرى و ماهواره اى زد. البته ما از اقدام نیروى انتظامى در اجراى قانون جمع آورى آنتن هاى ماهواره اى حمایت مى کنیم; چون لازمه حفظ امنیت و آرامش جامعه و جلوگیرى از ترویج فساد و شدت عمل در برخورد با عوامل قانون گریز و مروّج بى بند و بارى است.»15

    در این پیام، به یکى از مسائل مورد توجه و مناقشه دو جناح عمده کشور ـ یعنى مسأله «ممنوعیت یا آزادى ماهواره» ـ پرداخته شده و سعى در ردّ نظر برخى نمایندگان در دفاع از آزادى ماهواره دارد. از سوى دیگر، عمل کرد نیروى انتظامى را مورد تأیید قرار مى دهد; یعنى نمایندگانى از دو جناح را نیز در مقابل هم قرار مى دهد، بنابراین تلفن مزبور جناحى است.

    ب. «همان طور که مى دانید، تمام قوانینى که نمایندگان به ملت قول داده بودند، توسط شوراى نگهبان رد شده است و من فکر نمى کنم این روال ادامه یابد، پیشنهادم به نمایندگان اصلاح طلب این است که چند قانونى که بسیار مورد توجه افکار عمومى است، مثل نظارت استصوابى، اختیارات رسیدگى به تخلّفات از قانون اساسى و جرایم سیاسى را مجدّداً بررسى و تصویب کنند و به رفراندم بگذارند و اگر این کار را نکنند، هیچ قانونى که مطابق قول داده شده به ملت باشد تصویب نمى شود و در نتیجه، مردم هم در انتخابات آینده شرکت نمى کنند.»16

    در این پیام نیز همچون پیام قبل، به مسائل مورد مناقشه دو جناح، مثل جرایم سیاسى و نظارت استصوابى پرداخته شده و نیز نمایندگانى از دو جناح (شوراى نگهبان و نمایندگان اکثریت مجلس) را در مقابل یکدیگر قرار داده است. از این رو، این تلفن را نیز باید جناحى قلم داد کرد.

    5. دو پیام غیر جناحى

    از میان چند پیامى که ذکر شده دو پیام غیرجناحى را مجدداً ذکر مى کنیم:

    الف. «اداره برق منطقه قدس با نصب چراغ هاى برق بلوار لاله، مشکل ناامنى اهالى را حل کردند که بدینوسیله، از مسؤولان این اداره تشکر و قدردانى مى شود.».17

    چنان که روشن است، هیچ کدام از دو شاخص مطرح شده براى جناحى بودن در این پیام وجود ندارد.

    ب. «من به عنوان مادر سه جوان، از آقاى خاتمى تقاضا مى کنم که از جوانان بخواهند تا آرامش خود را حفظ کنند.»18

    در این پیام، یک مادر از موضع مادرى و براى ابراز خواسته عاطفى ـ مادرى خود تماس گرفته; هرچند خطاب او به یک سیاست مدار است، اما درخواست مادرانه دارد. علاوه بر این، ملاک هاى جناحى بودن دراین پیام وجود ندارند و حداکثر، مى توان آن را یک تلفن سیاسى قلم داد کرد، نه یک تلفن جناحى.

    پرسش: باتوجه به این که به نظر مى آید هر کدام از دو روزنامه نسبت به جناح خود اعتماد و نسبت به جناح مخاطب بى اعتمادى را تبلیغ مى کنند، چرا تفاوت فاحشى بین درصدهاى اعتماد و بى اعتمادى در دو روزنامه وجود دارد؟

    پاسخ: فایده تحقیق آن است که برخى برداشت هاى اولیه اما ناصواب را مى تواند تصحیح کند، ولى علت این تفاوت را مى توان به این عامل نسبت داد که موارد دال بر بى اعتمادى در روزنامه نوروز، که همراه با اعتماد نسبت به جناح اصلاح طلبى نمى باشد، فراوان یافت مى شود، در حالى که در کیهان در بیش تر موارد اگر به فرض، نسبت به نمایندگان اصلاح طلب مجلس ابراز بى اعتمادى شده، در کنار آن نسبت به شوراى نگهبان ابراز اعتماد گشته. همین موجب بالا رفتن آمار موارد اعتماد گشته است.

    نکته دیگر آن که در روزنامه نوروز نوعى ناامیدى نسبت به اصلاحات نیز مشاهده مى شود و از این رو، در برخى تلفن ها، نسبت به جناح اصلاح طلب نیز ابراز بى اعتمادى شده است.

    علاوه بر این، حتى یک مورد هم نسبت به جناح منتقد دولت ابراز اعتماد نگردیده است. اما در روزنامه کیهان، هرچند در برخى موارد، نسبت به جناح منتقد دولت ابراز بى اعتمادى شده، اما در تلفن ها، ابراز اعتماد به جناح منتقد دولت نیز وجود دارد و این موجب مى شود که موارد بى اعتمادى در مقایسه با موارد اعتماد افزایش نیابد. همچنین در مواردى، ابراز اعتماد نسبت به جناح اصلاح طلب نیز یافت مى شود، هرچند در خصوص مواضع آن ها در زمینه مسائل مورد علاقه جناح منتقد دولت باشد و این به بالا رفتن درصد اعتماد کمک مى کند.

    نتیجه گیرى و پیشنهاد

    چنان که سابقاً گذشت، در این تحقیق به بررسى تمام تلفن هاى مندرج در دو روزنامه در یک مقطع حدود یک هفته اى پرداخته شده است. بنابراین، امکان تعمیم به مقاطع دیگر زمانى وجود ندارد; چرا که تضمینى بر عدم تغییر روال روزنامه در زمان هاى دیگر وجود ندارد.

    اما با توجه به این که پیام هاى مردمى در ستون «تلفن هاى خوانندگان» در واقع انعکاسى است که از دیگر مطالب روزنامه، که خوانندگان به مطالعه آن ها پرداخته اند، این نکته مى تواند براى هر دو روزنامه مهم باشد که شاید نتایج به دست آمده در این تحقیق در یک مقطع طولانى از زمان نیز صادق باشند. از این رو، با انجام یک تحقیق گسترده تر، مى توان پى به وجود یا عدم وجود چنین نتایجى در دوره طولانى مدت از انتشار روزنامه برد.

    در روزنامه نوروز، ارتباطى میان تلفن هاى جناحى و مسأله بى اعتمادى نسبت به مسؤولان به اثبات نرسید. اما موارد بى اعتمادى چشم گیرى در کل پیام ها وجود داشتند، به طورى که 70% از مجموعه پیام ها دال بر بى اعتمادى بودند و این براى مسؤولان محترم روزنامه، که اصل نظام برایشان اهمیت دارد، قابل تأمّل و توجه است که اگر این مقدار بى اعتمادى در میان خوانندگان وجود دارد یا آن که روزنامه مذکور به ترویج آن ها مى پردازد، براى رفع این مشکل، به چاره اندیشى بنشینند.

    اما در خصوص روزنامه کیهان، بى اعتمادى موجود در مجموع پیام ها قریب 35% است. البته از میزان بى اعتمادى در نوروز کم تر است، اما 35% نیز صرف نظر از مقایسه با هر روزنامه دیگرى مقدار زیادى است که مسؤولان محترم روزنامه کیهان نیز همانند روزنامه نوروز بجاست به این میزان بالا از بى اعتمادى توجه داشته باشند و درباره آن چاره اندیشى کنند.

    چیزى که درباره روزنامه کیهان باید افزود، آن است که بین تلفن هاى جناحى و میزان بى اعتمادى رابطه وجود دارد و با افزایش تلفن هاى جناحى، بى اعتمادى نیز بیش تر خود را نشان مى دهند; هرچند پیوستگى بین این دو ضعیف و 24/ مى باشد. ولى با توجه به حجم بالاى مسائل جناحى که در این روزنامه مطرح مى شود، پیشنهاد مى گردد که این روزنامه براى افزایش اعتماد خوانندگان خود به نظام، از میزان مباحث جناحى خود بکاهد یا شیوه پرداختن به مسائل جناحى را به گونه اى که به افزایش اعتماد بینجامد، تغییر دهد. البته همان گونه که قبلاً آمد، تعمیم نتیجه به دست آمده منوط به انجام تحقیقى گسترده تر مى باشد.


    • پى نوشت ها

      1آرتور آسابرگر، روش هاى پژوهش رسانه ها، ترجمه محمد حفاظى، ص 41ـ42

      2همان، خلاصه، ص 46ـ48

      3باقر ساروخانى، روش تحقیق در علوم اجتماعى، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى، 1372، خلاصه، ص 288 ـ 289

      4این ستون در روزنامه نوروز تحت عنوان «دید و بازدید» در صفحه سوم و در روزنامه کیهان تحت عنوان «کیهان و خوانندگان» در صفحه دوم چاپ مى شود. با توجه به این که تعداد پیام هاى مندرج در روزنامه نوروز کم تر از تعداد آن در کیهان است تا تاریخ 28/8/80 مورد بررسى قرار گرفتند، هرچند تعداد پیام ها در دو روزنامه مساوى نشدند که البته لزومى هم ندارد و به روند تحقیق لطمه اى وارد نمى سازد; زیرا قضاوت ها براساس درصدهاى به دست آمده صورت مى گیرند.

      5نعیم بدیعى، بررسى نامه ها و تلفن هاى خوانندگان روزنامه هاى تهران در سال هاى 1368 و 1376، فصلنامه رسانه، زمستان 1378، ص 45

      6على اکبر دهخدا، فرهنگ دهخدا، ج 7، واژه «اعتماد»

      7محمد معین، فرهنگ معین، ج 1، واژه «اعتماد»

      8در خصوص بحث «اعتماد» آنهم اعتماد به مسؤولان و یافتن نظریه یا نظریه هایى در این باب، به کتاب هاى متعددى در زمینه روان شناسى و جامعه شناسى سیاسى مراجعه شد اما تقریباً هیچ مطلب قابل استفاده اى یافت نشد، هرچند در مبحث اعتماد به نفس یا کشش و جاذبه مطالبى وجود دارند، اما بى ارتباط با موضوع تحقیق به نظر آورند.

      9روزنامه کیهان، 22/8/80، صفحه دوم، ستون «کیهان و خوانندگان»، تلفن شماره 17

      10روزنامه نوروز، 21/8/80، صفحه سوم، ستون «دید و بازدید»، تلفن شماره 9

      11روزنامه کیهان، 27/8/80، صفحه دوم، ستون «کیهان و خوانندگان،»، تلفن شماره 4

      12روزنامه نوروز، 27/8/80، صفحه سوم، ستون «دید و بازدید»، تلفن شماره 8

      13روزنامه کیهان، 24/8/80، صفحه دوم، ستون «کیهان و خوانندگان»، تلفن شماره 3

      14روزنامه نوروز، 26/8/80، صفحه سوم، ستون «دید و بازدید»، تلفن شماره 2

      15روزنامه کیهان، 27/8/80، صفحه دوم، ستون «کیهان و خوانندگان»، تلفن شماره 10

      16روزنامه نوروز، 28/8/80، صفحه سوم، ستون «دید و بازدید»، تلفن شماره 3

      17روزنامه کیهان، 22/8/80، صفحه دوم، ستون «کیهان و خوانندگان»، تلفن شماره 17

      18روزنامه نوروز، 21/8/80، صفحه سوم، ستون «دید و بازدید»، تلفن شماره 9

    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    پرهیزکار، غلامرضا.(1381) بررسى میزان بى اعتمادى مردم به مسؤولان در ستون «تلفن خوانندگان» روزنامه هاى «کیهان» و «نوروز». ماهنامه معرفت، 11(5)، 70-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    غلامرضا پرهیزکار."بررسى میزان بى اعتمادى مردم به مسؤولان در ستون «تلفن خوانندگان» روزنامه هاى «کیهان» و «نوروز»". ماهنامه معرفت، 11، 5، 1381، 70-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    پرهیزکار، غلامرضا.(1381) 'بررسى میزان بى اعتمادى مردم به مسؤولان در ستون «تلفن خوانندگان» روزنامه هاى «کیهان» و «نوروز»'، ماهنامه معرفت، 11(5), pp. 70-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    پرهیزکار، غلامرضا. بررسى میزان بى اعتمادى مردم به مسؤولان در ستون «تلفن خوانندگان» روزنامه هاى «کیهان» و «نوروز». معرفت، 11, 1381؛ 11(5): 70-