بررسی آثار تربیتی فریضه زکات در اخلاق اقتصادی
Article data in English (انگلیسی)
مقدمه
اقتصاد همواره با آموزههاي اخلاقي همراه بوده است؛ اما به مرور با توجيه جدايي علم اقتصاد از ارزشهاي اخلاقي بين اين دو جدايي انداختند. با پيدايش شکست بازار در اقتصاد متعارف، گروهي به دخالت دولت روي آوردند و گروهي برگشت به ارزشهاي اخلاقي را بهترين روش جهت ترميم اين شکست دانستند. امروزه توجه به نسخههاي اقتصاد ليبرالي در مسائل اخلاقي و ناهمخواني و در مواردي تقابل ميان آموزههاي اقتصاد اسلامي با مفاهيم غربي سکولار با رنگ و بوي مسائل مادي، دنيوي و دوري از معنويات، خود سدي در مسير اخلاق اقتصاد اسلامي دانسته ميشود. ازجمله مشکلات موجود در زندگي امروزي، ضعف تربيت عمومي است که ريشه در گسستگي بين اقتصاد و تربيت دارد. راهحل اين مشکل توجه کردن به ابعاد تربيت فرايض اقتصادي است که آثار تربيتي زکات يکي از قرائن اين راهحل بهشمار ميرود.
وجود آموزههايي که برگرفته از آيات الهي و فطرت پاک انسانهاست و نيازهاي اخلاقي اقتصادي را بهتر شناسايي و معرفي ميکند، کمک شاياني به بهبود اوضاع اخلاقي و تربيتي ميکند. فريضه زکات بهعنوان يکي از مؤلفههاي ايجاد تزکيه و پاکي نفس مورد اهتمام قرآن کريم و روايات اهلبيت بوده و ضرورت بازخواني و بررسي مفهوم و آثار اخلاقي فريضه زکات را بيش از پيش به ظهور ميرساند. زکات به دو نوع زکات فطره و زکات اموال تقسيم شده و در جامعه اسلامي داراي آثار، خيرات و برکات بسيار اخلاقي و اقتصادي است.
بروز حوادث طبيعي در محيط پيرامون انسانها موجب ميشود برخي اشخاص، قدرت تأمين نيازهاي زندگي خود و افراد تحت تکفل خويش را نداشته باشند. ازجمله روشهايي که اسلام مانند ديگر اديان آسماني جهت حل اين مشکل مطرح ساخته، انفاق است (موسويان، 1380). تأمين زندگي نيازمندان يکي از فلسفههاي تشريع فريضه زکات بهعنوان يکي از مصاديق انفاق است؛ بهگونهايکه سختي و فشار زندگي را از آنان برطرف ميسازد (دفتر همکاري حوزه و دانشگاه، 1379، ص 354). امام رضا بيان ميدارد: «همانا علت زکات، تأمين قوت نيازمندان است» (حرعاملي، 1409ق، ج 6، ص 5، ح 7). انفاق و فريضه زکات در آموزههاي اقتصاد اسلامي نقشي مهم در حل مسائل پيرامون زندگي افراد جامعه دارد. يکي از اين مسائل، امور تربيتي است. تأثيرات فريضه زکات در امور تربيتي که با طهارت نفس همراه است، بسيار مورد توجه بوده و ضرورت اين تحقيق را بيش از پيش نشان ميدهد. در کتب مختلفي به آثار اقتصادي فريضه زکات پرداخته شده است. بررسي آثار تربيتي فريضه زکات در اخلاق اقتصادي نوآوري پژوهش حاضر بهشمار ميرود. سؤال اصلي اين تحقيق چيستي آثار تربيتي فريضه زکات در اخلاق اقتصادي است.
پژوهشهايي مرتبط با موضوع آثار تربيتي فريضه زکات در اخلاق اقتصادي مورد بررسي قرار گرفت که به آنها اشاره ميشود:
مقالۀ «نقش تربيتي زکات در سبک زندگي اسلامي» (بختياروند و همکاران، 1395)، به نقش تربيتي زکات در سبک زندگي اسلامي پرداخته و به تزکيۀ نفس و تعالي معنوي انسان اشاره دارد؛ اما بهصورت تخصصي به تأثيرات اخلاق اقتصادي آن پرداخته نشده است.
مقالۀ «بررسي ابعاد مختلف نقش زکات در جامعه و زندگي مسلمانان» (كمالي، 1393)، به همۀ ابعاد نقش زکات پرداخته؛ اما تخصصي به امور تربيتي زکات نپرداخته است.
مقالۀ «اثرات زکات در فقرزدايي از منظر اسلام و قرآن» (مرتضويمهر و آهنگرنژاد، 1399)، براي زکات در حذف فقر، توان مالي بسياري را قائل شده است. اين مقاله اثرات زکات را در کاهش فقر بهعنوان يکي از آثار اقتصادي مورد بررسي قرار داده و به آثار تربيتي اخلاق اقتصادي نپرداخته است.
مقالۀ «انفاق قرآني و ابزارهاي مالي مناسب آن در عصر حاضر» (موسويان، 1380)، به نقش انفاق در آموزههاي اسلامي پرداخته و شرايطي همچون انفاق از اموال طيب و پاکيزه، کسب رضايت الهي، انفاق کريمانه، آشکار و نهان بودن انفاق و پاسخ کريمانه را براي آن بيان داشته است.
مقالۀ «مباني نظري توزيع عادلانه» (شوقيالفنجري، 1381)، با بياني واضح سعي دارد از مسئوليت مردم و دولت اسلامي در ارتباط با موضوع فقر و تعادل اقتصادي سخن گويد. نويسنده در اين مقاله به دو سطح کفايت توسط دولت و سطح تکامل اجتماعي توسط مردم در تعاون و ارتباط با يکديگر در توزيع عادلانه اشاره دارد.
مقالة «جايگاه انفاق و خاستگاه اجتماعي ـ اقتصادي آن» (موسايي، 1387)، در تبيين جايگاه انفاق به سيستم تأمين اجتماعي متکي بر پرداختهاي داوطلبانه واجب يا مستحب، استقرار توزيع عادلانهتر در جامعه، وجود قرابت و نزديکي مردم با حاکميت اسلامي و بزرگترين منبع تأمين اجتماعي پرداخته است.
مقالة «اخلاق اقتصادي، مباني بينشي، آموزهها و آثار» (معصومينيا، 1386)، به رابطۀ بين اخلاق و اقتصاد در غرب و بررسي مباني بينشي اخلاق اقتصاد اسلامي پرداخته است. نويسنده به تقويت مسائل معنوي انسان و هماهنگي آن با انگيزههاي فردي و اجتماعي اشاره کرده است.
كتاب زکات براي همه (محسني گركاني، 1377)، به مباحث تربيتي، اجتماعي، اقتصادي و سياسي زکات در اسلام پرداخته است. مباحث مطرحشده در بخش تربيتي اين کتاب کمککنندۀ بحث آثار تربيتي در تحقيق حاضر است.
كتاب مباني اقتصاد اسلامي (دفتر همکاري حوزه و دانشگاه، 1379)، به پرداخت زکات جهت رفع نيازمنديهاي فقيران جامعه و ايجاد کنترل ثروتمندان و تعديل ثروت ضروري اشاره کرده است. در اين کتاب آمده است: دين اسلام با توجه به تشويق کردن به انفاقهاي مستحب و تبليغ روحيۀ برادري و رسيدگي به يکديگر، از انباشت ثروت در دست اغنياء ممانعت کرده و انجام آنها را داوطلبانه شمرده و همراهی نوعي مراودات محبتآميز ميان عموم مردم جامعه اسلامي را متذکر شده است. در اين کتاب، ايجاد کمترين هزينه براي وصول، توزيع و تأمين زندگي نيازمندان از آثار و برکات زکات بيان شده است.
1. مفاهيم
1ـ1. زکات
مفهوم زکات در آيات الهي بهعنوان طهارت، رشد، نمو، زيادي و برکت است (فراهيدى، 1408ق، ج 5، ص 394). از باب نمونه ميتوان به طهارت و پاکي در سورۀ «کهف» اشاره کرد. در داستان حضرت موسي و حضرت خضر، وقتي حضرت خضر آن بچه را کشت، حضرت موسي با تعجب ناراحت شد و گفت: آيا يک نفس طاهره را ميکشي؟ بدون اينکه کسي را کشته باشد: «أَقَتَلْتَ نَفْساً زَكِيَّةً بِغَيْرِ نَفْسٍ لَقَدْ جِئْتَ شَيْئاً نُكْراً» (کهف: 74). زکيه يعني نفس پاک و مانند: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها» (شمس: 9)؛ رستگار است کسي که نفس را تزکيه بکند؛ يعني طاهر بکند از آلودگي و معصيت. در آيه ديگر دارد: «وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَكى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً وَ لكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ» (نور: 21)؛ اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، هيچکدام از شماها نميتوانستيد خودتان را از گناه تزکيه بکنيد و خداوند است که هرکسي را بخواهد از آلودگي حفظ ميکند. در اين سه مورد زکات به معناي طهارت است.
فريضۀ زکات به معناي زيادۀ اموال، رشد و نمو نيز ميباشد؛ مانند: «ذلِكُمْ أَزْكى لَكُمْ وَ أَطْهَرُ» (بقره: 232)؛ اگر اين روش را عمل کرديد براي شما رشد و نمو است. اينجا «اطهر» به معناي پاکيزهتر است و اگر «ازکي» هم به همان معناي اول باشد، معناي خوبي ندارد و «ذلکم اطهر لکم و اطهر» خواهد شود و تأسيس اولي از تأکيد است و آن معنا به معناي رشد و نموّ است؛ يعني اگر اين روش را عمل کرديد، رشد بالاتري خداوند به شما ميدهد. هر دو معناي بيان شده در لغت و قرآن کريم با مفهوم زکات متناسب است؛ چراکه پرداخت زکات از يکسو موجب پاکي روح و جان انسان و از سوي ديگر موجب زيادي اموال است.
سه اصطلاح براي زکات وجود دارد:
1. زکات در قرآن کريم، مطلق انفاق مالي در راه خير است.
2. زکات در سنت اهلبيت و فقه، به معناي فريضه شرعي مخصوص است.
3. زکات در برخي روايات، به معناي گستردهتر و توسعهيافته بهکار رفته و گفته شده هر چيزي زکاتي دارد (لکل شيء زکاه...).
ازجمله واجبات مالي در دين مبين اسلام، زکات است که بر دو نوع است؛ يکي از اين دو نوع، زکات بدن يا همان زکات فطره است که در عيد فطر است و نوع ديگر زکات مال است که به غلات چهارگانه، دامها و سکهها با شرايطي خاص تعلق ميگيرد. همه مسلمانان لازم است مقدار معيني از ۹ قلم کالا جهت مصرف در زندگي فقرا و ساير امور عمومي اجتماعي بپردازند. اين اقلام شامل انعام ثلاثه (گاو، گوسفند و شتر)، نقدين (طلا و نقره) و غلات اربعه (گندم، جو، کشمش و خرما) است.
2ـ1. آثار تربيتي
در باب مفهوم تربيت، راغب اصفهاني بر اين باور است که رب در اصل به معناي تربيتکننده است و تربيت عبارت از تغيير گام به گام و پيوسته هر چيز تا سرحد کمال خود است (راغب اصفهاني، 1404ق، ص 184) بيضاوي، تربيت را به کمال رساندن و ارزنده ساختن اندکاندک هر چيز دانسته است (بيضاوي، 1408ق، ج 1، ص 10). از منظر شهيد مطهري، تربيت عبارت است از پرورش دادن؛ يعني استعدادهاي درونياي را که بالقوه در يک شيء موجود است، به فعليت درآوردن و ايجاد تعادل و هماهنگي ميان آنها تا از اين راه متربي به حد اعلاي کمال خود دست يابد (مطهري، 1383، ص 43).
پروفسور برودي، استاد تعليم و تربيت دانشگاههاي آمريکا، تربيت را داراي هدف دوگانه و دو بُعدي ميشناسد. در بُعد فردي پس از آنکه زندگي خوب را هدف اساسي تعليم و تربيت فرد ميداند، شاخصههاي شخصي زندگي خوب را در گزينههاي زير معرفي ميکند: 1) برخورداري از سلامت بدن؛ 2) برخورداري از امنيت عاطفي؛ 3) احساس قدرت و احترام؛ 4) اميد نسبت به آينده.
اما در بُعد اجتماعي، تربيت شهروند شايسته را هدف تعليم و تربيت ميشناسد (شريعتمداري، بيتا، ص 183و184). آثار تربيتي ميتواند در عرصههاي فردي و اجتماعي خود را نشان دهد. فريضۀ زکات در وجود خود داراي آثار تربيتي است که در عرصههاي مختلف زندگي بالاخص در امور خيرخواهانه و عامالمنفعه نمايان گشته و ابعاد زندگي افراد را در جامعه اسلامي تحتالشعاع خود قرار ميدهد. توجه به فريضۀ زکات در جغرافياي روشهاي اخلاق اقتصادي ميتواند دريچهاي نوين در سيستم تربيتي اقتصادي بگشايد که نسبت به جايگزينهاي مشابه در اخلاق اقتصاد متعارف داراي قابليتهاي پيشرفتهتري باشد.
اين در حالي است که برخي روشهاي تربيتي متعارف، مانند پرداخت پاداش يا وضع جريمه ميتواند نتيجۀ عکس داشته باشد و موجب غيرفعال شدن انگيزههاي دروني براي انجام رفتارهاي خيرخواهانه شود. پاداش پولي ميتواند با ايجاد ترديد دربارة انگيزة واقعي مشارکتکنندگان در فعاليتهاي عامالمنفعه باعث غيرفعالشدن انگيزش دروني براي انجام آن شود (بنابوا و تيرول، 2006، ص 1660). از باب نمونه، زماني شخصي اقدام به خريد ماشين خورشيدي در منطقهاي ميکند که داشتن چنين ماشيني داراي ارزش بالايي است. فرض کنيد که دولت تخفيف مالياتي زيادي را براي خريداران اين نوع ماشينها وضع کند. در اين شرايط اين امر گرچه موجب کاهش قيمت ماشين خورشيدي ميشود؛ اما ميتواند از ارزش منزلتي دارندگان اين ماشينها بکاهد (آريلي، 2009، ص 544و555). لذا در روشهاي تربيتي اقتصاد متعارف بايد مراکز کور را شناسايي کرد و با تبيين و تحليل روشهاي تربيتي اخلاق اقتصاد اسلامي همچون فريضۀ زکات، نظام نرمافزاري تربيت انسان اقتصادي اسلامي را ارتقا بخشيد.
3ـ1. اخلاق اقتصادي
اخلاق به معناي صفت نفساني پايدار داراي دو دسته است؛ يک دسته موجب سعادت و خوشبختي انسان ميشود و دسته ديگري باعث هلاکت و بدبختي او میگردد. اولي را فضائل و دومي را رذائل اخلاقي گويند (نراقي، 1379، ص 32). نحوة نگرش به فضائل و رذائل اخلاقي ريشه در نوع جهانبيني افراد و چگونگي تفسير انسان دارد. ارزشهاي اخلاقي در نوع رفتار اقتصادي مؤثر هستند (معصومينيا، 1386، ص 120). آدام اسميت بهعنوان يکي از بزرگترين اقتصاددانان کلاسيک متأثر از انديشمنداني همچون فرانسوا کنه، ديويد هيوم، فرانسيس هاچسون، توماس هابز، برنارد مندويل و بنتام است (ژيد و ريست، 1370، ص 78و79). اسميت از يک طرف در کتاب نظريه احساسات اخلاقي خود، طيف گستردهاي از فضائل مانند: تدبير، هوشياري، احتياط، ميانهروي، وفاي بهعهد و غيره را برميشمارد و درنهايت خيرخواهي را در جايگاه والاترين فضيلت اخلاقي قرار ميدهد (اَلوي، 1384، ص 158)؛ و از طرف ديگر در بخشي از کتاب ثروت ملل که در سال 1776 بهچاپ رسيد، مينويسد: «از ناحية خيرخواهي و نوع دوستي قصاب يا نانوا نيست که ما انتظار داريم شام خود را مهيا سازيم؛ بلکه از جهت پيروي اين افراد از منافع شخصي است» (اسميت، 1789، ص 7). ايشان بين منافع شخصي و اجتماعي با بيان وجود دست نامرئي ارتباط ايجاد کرد. پس از ارائۀ اين نظريه، براي بسياري از متفکران اقتصادي حداکثر کردن منافع شخصي، رفتاري عقلاني تلقي شد و اينگونه تبيين شد که دستيابي به حداکثر منافع شخصي، وضع بهينه اجتماعي را بهدنبال خواهد داشت (دادگر، 1392، ص 99). نگرش اخلاقي اقتصاددانان بزرگ در رفتار اقتصادي مؤثر است؛ لذا اخلاق اقتصادي به مجموعهاي از ارزشهاي اخلاقي و معنوي گفته ميشود که آثار اقتصادي دارند (معصومينيا، 1386، ص 120). ضرورت پرداختن به انديشههاي اسميت بهعنوان پدر علم اقتصاد از اين بابت مطرح است که نگرش اخلاقي اسميت در رفتار اقتصاددانان منشأ تحليلهاي بسياري قرار گرفته است.
2. آثار تربيتي زکات
1ـ2. مسئوليتپذيري اجتماعي
مسئوليتپذيري اجتماعي در تعليم و تربيت اقتصادي بسياري از کشورها جايگاه ويژهاي دارد؛ برنامۀ عمومي تعليم و تربيت اقتصادي در کشور آمريکا هدف خود را تأمين محتواي شناختي و مهارتي لازم جهت تربيت شهرونداني بهرهور، مسئوليتپذير، سپردهگذاران و سرمايهگذاراني مدبر، شهرونداني تأثيرگذار بر اقتصاد جهاني، مصرفکنندگاني آگاه و تصميمگيراني شايسته در دوران زندگي ميشمرد (ساندرس و گيليرد، 1995، ص 3).
گاهي اوقات اقتصاد متعارف جهت ايجاد و تقويت مسئوليت اجتماعي يا احساس وظيفه در افراد جامعه به تربيت افراد از طريق پاداش بر احساس وظيفه افراد اقدام ميکند. اين مُشوِّقها هميشه جواب نميدهد؛ مثلاً در مطالعه کندا و شوارتز زمانيکه به دانشآموزان جهت کمک به شخص نابينا در تبديل يک متن به صوت، پاداش داده شد؛ آنان احساس تعهد اخلاقي کمتري نسبت به زمانیکه به آنها پاداش پرداخت نشده بود، داشتند (اسدورو، 1993، ص 455). اگر فردي بهدليل مداخلات خارجي انگيزۀ دروني براي انجام فعاليتي را از دست داد، اين امر ممکن است حتي موجب از دست رفتن انگيزههاي دروني دوستانش نيز بشود (فري، 1997، ص 35)؛ لذا تربيت اجتماعي اقتصادي افراد در راستاي مسئوليتپذيري اجتماعي بهعنوان يک مسئله مطرح است.
در نظام اقتصاد اسلامي احساس وظيفه در راستاي رفع نيازهاي شهروندان از دو شيوه پيشبيني شده است؛ يکي از تکافل عمومي است که در آن افراد جامعه اسلامي نسبت به تأمين نيازهاي حياتي همديگر مسئوليت پيدا ميکنند؛ راه ديگر وظيفۀ دولت در تأمين سطح معيشت مناسب و وسايل زندگي افراد جامعه است و حد آن فراتر از نيازهاي ضروري زندگي است (نمازي، 1387، ص 351). شهيد صدر براساس اصل جانشيني انسان از خداوند، بر اين باور است اجتماع صالح بهعنوان كل، جانشين در نعمتها و ثروتها بوده و در استفادة از آنان، فردي به فرد ديگر يا گروهي بر گروه ديگر رجحان ندارد. مسئوليتهاي اجتماع نيز بر اساس عدالت بنيان نهاده شد و اجتماع در رشد ثروت؛ يعني تلاش جهت آباداني زمين و عدالت در توزيع آن، در مقابل خداوند بزرگ مسئوليت دارد (صدر، 1421ق، ص 37ـ39).
فريضۀ زکات در وجود فرد حس تعهد و مسئوليتپذيري اجتماعي را پرورش ميدهد. زکات يک شاخص نظامساز است؛ زکات که داراي جنبههاي فردي است، گذشت و اعطاي «مايحب» را به انسان ميآموزد که خود اين يک تجربه و آزمون بسيار مهم است؛ اما يک ترجمان اجتماعي دارد؛ زکات در استعمالات قرآني به معناي مطلق انفاقات است؛ اعم از زکات مصطلحي که در آية شريفة «خُذ مِن اَموالِهِم صَدَقَةً» به آن اشاره شده است. زکات يعني مطلق انفاقات مالي؛ [اما] جنبة اجتماعي و ترجمان اجتماعي نظامساز زکات اين است که انساني که در محيط اسلامي و جامعة اسلامي، برخوردار از مال دنيوي است، خود را متعهد ميداند، مديون ميداند، طلبکار نميداند، خود را بدهکار جامعة اسلامي ميداند؛ هم در مقابل فقرا و ضعفا، هم در مقابل سبيلالله. بنابراين زکات با اين نگاه، يک حکم و شاخص نظامساز است (بيانات رهبر معظم انقلاب در حرم مطهر رضوي، 1/1/1394).
2ـ2. ايجاد صميميت و برادري
وضع زکات و خمس و مانند آنها در اقتصاد اسلامي از طرفي براي رفع نيازمنديهاي اقشار ضعيف جامعه و از سوي ديگر بهمنظور کنترل ثروتمندان است. اسلام با تشويق به انفاقهاي مستحب و ايجاد روحيه برادري و تشويق رسيدگي به يکديگر از انباشت فوقالعاده ثروت در دست اغنياء جلوگيري کرده است (دفتر همکاري حوزه و دانشگاه، 1379، ص 417و418).
برادري و اخوت بهعنوان يک اصل در جامعۀ توحيدي اصلي انساني، اخلاقي، عاطفي، اجتماعي و اقتصادي است. اين امور تنها اصل ذهني و اخلاقي نيستند؛ بلکه لوازم و آثار واقعي و ملموسي دارد که مددرساني به يکديگر و دست ياري به مؤمنان ازجمله آنهاست (خليليان، 1384، ص 149). فريضۀ زکات موجب صميميت و اخوت ميان مردم ميشود و در امور تربيتي بالاخص اُنس افراد جامعه نسبت بههم نقش بسزايي را ايفا ميکند.
3ـ2. رسيدگي به معضلات تربيتي کودکان کار
در جامعۀ اسلامي فقير به شخصي گفته ميشود که ضروريات زندگي را ندارد و دارايي و درآمد او از سطح معمول و متوسط مردم آن جامعه کمتر باشد (دفتر همکاري حوزه و دانشگاه، 1379، ص 122). مضاف بر انفاقهاي واجب، انفاقهاي مستحب نيز در آموزههاي اسلامي وجود دارد؛ که مصداقهاي انفاقهاي مستحب داراي حد و مرزي نيست و با رشد فرهنگ ديني، بهطور قطع ميزان آن در جامعه رشد پيدا خواهد کرد؛ لذا ميتوان از آن، جهت رفع کمبود انفاقهاي واجب براي رفع فقر بهره جست (موسايي، 1387، ص 42).
يکي از معضلات اجتماعي فرهنگي وجود فقر در جامعه، فقر تربيتي و فرهنگي در ميان خانوادههاي تهيدست و فرزندان نيازمندي است که جهت جبران آن راهيِ خيابانها و مشاغلي ميشوند که در شأن آنها نيست و مشکلات بسياري از لحاظ اجتماعي و اخلاقي ايجاد ميکند. نسخهاي که اين درد را درمان کرده و مرهمي بر آن است، اينکه سعي در حذف فقر از جامعه شود. امام خميني در اينباره فرموده است که: «زکات خيلي نيست؛ اما به اندازۀ فقرا هست، که نميگذارد ديگر فقيری وجودداشته باشد (موسوي خميني، 1385، ج 8، ص 234). توجه و عنايت به فريضه زکات موجب حذف فقر از جامعه و اصلاح تبعات فقر ازجمله کودکاني است که از سنين پايين وارد بازار کار شده و صدمات بسياري را از لحاظ تربيتي و اخلاقي متحمل ميشوند. البته لازم است بين سه گروه ذيل تفکيک قائل شد:
1. کار کودک؛ در روايات از کار اجباري کودک فاقد مهارت با هدف کسب درآمد اضطراري مذمت شده است؛ زيرا در اثر عدم توفيق در کسب درآمد بهسمت سرقت کشيده ميشود.
2. کودک کار گاهي داراي بار منفي ارزشي است.
3. کودک کار گاهي هم داراي بار مثبت ارزشي است و آن زماني است که در مقابل کودک تنپرور قرار داده ميشود.
4ـ2. دوري از عادات زشت
يکي از آثار تربيتي زکات، کنار گذاشتن عادات و رفتارهاي زشت از انسان است. صاحب جواهر نيز در باب مفهوم زکات بيان ميدارد؛ «انها اخراج بعض المال لينمو الباقي بالبرکات و تزيد لصاحبه الدرجات و يطهر المال من الحرام و صاحبه من المذام» (نجفى، 1981، ج 15، ص 3)؛ آن اموالي که انسان از ميان اموالش خارج ميسازد، موجب ميشود بقيه اموالش برکت پيدا کرده و مقام صاحب مال را زياد کرده و اموال را از حرام پاک کرده و موجب دوري عادات زشت از انسان ميگردد. بهعبارت ديگر، پرداخت زکات در وجود انسان طهارتي را ايجاد ميکند که با تقويت روح دينداري موجب اين اثر تربيتي ميشود که هريک از شهروندان جامعه اسلامي از امور زشت و ناپسند دوري ميکنند.
5ـ2. تقويت ايمان و دوري از کفر
يکي از برکات و خيرات تربيتي فريضۀ زکات، تقويت ايمان و تقوا و دوري از کفر است. سيد يزدي در عروة الوثقي آورده است که زکات از ضروريات دين بوده و منکر زکات با علم بهوجوب آن، کافر است (سيديزدى، 1398، ج 4، ص 6). آيتالله خوئي هم در تقريراتشان در شرح عروه ميفرمايد که زکات از ضروريات دين است و موجب اين ميشود که منکر زکات در رديف کافران باشد (خوئي، 1418ق، ج 23، ص 3). امام خميني معتقد است که فريضه زکات يکي از ضروريات دين است؛ ثمرۀ ضروري بودن اين است که اگر کسي منکر شد، از دين خارج و از کفار ميشود (موسوي خمينى، 1379، ج 1، ص 311). رابطۀ بين پرداخت زکات و تقويت ايمان از اين جهت است که زکات بايد با قصد قربت و انجام دستور الهي صورت گيرد و اين امر موجب تقويت ايمان به خداوند متعال است.
6ـ2. احترام به حقوق ديگران
يکي از آثار تربيتي پرداخت زکات، توجه به حق و حقوق ديگران است. شناخت و عنايت داشتن به حقوق ديگران ازجمله مواردي است که همواره مورد توجه روانشناسان و اساتيد اخلاق بوده است.
در باب حق دانستن زکات که سهيم دانستن فقرا در اموال پرداختکننده زکات است، از فقيهان در مفهوم زکات بيانهاي مختلفي وارد شده که ميتوان به مواردي از آنها اشاره کرد. شهيد اول در دروس (شهيد اول، 1417ق، ج 1، ص 227) و شهيد ثاني در مسالک (شهيد ثانى، 1423ق، ج 1، ص 356) آوردهاند: «الزکاة صدقة مقدرة باصل الشرع ابتداءاً»؛ صدقاتي وجود دارد که مستحبي است، اندازۀ مشخصي ندارد و هرکسي هرچه دلش خواست ميدهد؛ اما زکات صدقه معين است. در کتاب الحدود در تفاوت ميان حد و تعزير بيان شده که تعزير مقدار مشخص ندارد و تعيين مقدار آن بهدست حاکم شرع است؛ اما حد، عقوبتي است که اندازۀ آن در شرع مشخص شده و در اينجا نيز اينگونه است که در شرع اندازۀ صدقات مستحب معين نشده است؛ اما زکات صدقهاي است که اندازه آن در شرع مشخص است.
محقق حلي در کتاب معتبر (محقق حلى، 1407ق، ج 2، ص 485)، و علامه حلي در کتاب تذکره (حلي، 1414ق، ج 5، ص 7) در باب مفهوم زکات آوردهاند: «الزکاة في الشرع اسم لحق يجب في المال و يعتبر في وجوبه النصاب»؛ زکات حقي است که در اموال افراد جامعه اسلامي ايجاد ميشود و در آن هم نصاب معتبر است که اگر به حد نصاب رسيد، آن حق ثابت و واجب ميگردد. داشتن حق يک فرد نسبت به افراد ديگر و اداي آن، نوعي احترام متقابل افراد جامعه در قبال یکدیگر است.
7ـ2. تقويت رأفت اجتماعي
هميشه ميزان بيشتر دستمزدها و حقوقها نسبت مساوي با تربيت بهتر افراد جامعه و تقويت رأفت اجتماعي ندارد. در بسياري از کشورها افراد شاغل در بخش دولتي حاضر به کار با حقوق و دستمزدهاي بهمراتب کمتر از دستمزدهاي کار در بخش خصوصياند و اين واقعيت تعجبانگيز است. براساس يکي از تحقيقهاي ارائهشده، اين تبيين ارائه شده است که برخي معلمان بخش دولتي حقوق کمتر از بخش دولتي را به اين دليل ميگيرند که کار براي دولت بهمنظور تربيت عمومي جامعه را ارزشمندتر تلقي ميکنند (فري و جيگن، 2001، ص 605). اين تحقيق نشان ميدهد که رأفت اجتماعي موجب ميشود تربيت عمومي جامعه آنچنان داراي ارزش دانسته شود که گاهي حتي با دستمزد پايينتر نيز معلماني به تدريس در بخش دولتي و خدمت رساني به عموم مردم مشغول باشند. رأفت اجتماعي و تربيت عمومي در برخي موضوعات اقتصادي بهتر با هم سازگاري دارند. يکي از اين موارد، پرداخت فريضۀ زکات در اقتصاد اسلامي است. تقويت رأفت اجتماعي در اين جوامع موجب شده تا در درآمد پايين نيز خدمترساني اتفاق افتد. امر زکات نيز با تثبيت و تقويت رأفت اجتماعي پاي در اين وادي گذاشته است.
پرداخت انفاق در جامعه اسلامي ايجادکنندۀ نوعي ارتباط محبتآميز ميان افراد غني و فقير است (دفتر همکاري حوزه و دانشگاه، 1379، ص 393). فعاليت مستقيم مردم در پرداخت فريضۀ زکات بهعنوان يکي از موارد انفاق، از نگاه تربيتي نوعي همبستگي و محبت را در جامعه تثبيت و تقويت ميکند. تثبيت و تقويت محبت و رفاقت با نيازمندان و رواج صميميت نسبت به فقيران، ازجمله تأکيدات آموزههاي اسلامي در امور تربيتي است. امام سجاد در صحيفة سجاديه بيان ميدارد؛ «اَللّهُم حَبِّب الي صحبةَ الفُقَرا و أعِنِّي عَلي صُحبَتِهم بِحُسنِ الصَبر»؛ اي خداي من، صحبت و رفاقت فقيران را محبوب من قرار ده و مرا بر دوستي و رفاقتشان با حسن صبر مؤيد و موفق بدار (خادم، 1390، ص 159). همچنين امام صادق به نقل از رسول خدا فرمودند: «مَنْ أَصْبَحَ و لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا يُنَادِي يَا لَلْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِم» (کليني، 1367، ج ۲، ص ۱۶۴، ح ۵)؛ کسي که صبح کند و اهميتي به کارهاي مسلمانان ندهد او از آنان نيست و کسي که صداي مردي بشنود که فرياد کمکخواهي از مسلمانان را سر دهد و پاسخش را ندهد، مسلمان نيست.
در اقامۀ فريضه زکات لازم است شهروندان جامعه اسلامي نسبت بههم بيتفاوت نباشند و تا آنجاييکه ممکن است سعي در رفع نيازهاي يکديگر داشته باشند. ازاينرو مشاهده ميشود که مردم در جامعۀ اسلامي با فعاليت مستقيم در بخش توزيع ثروت، محبت و صميميت بيشتري را ميان خود احساس ميکنند. با تقويت زکات، مردم جامعۀ اسلامي تحت تأثير فرهنگ برآمده از آموزههاي تربيتي فريضه زکات قرار ميگيرند و درون خود حس مثبتي نسبت به يکديگر پيدا ميکنند. از يک طرف پرداختکننده زکات، خود را در عرصۀ خدمترساني به نيازمندان مشاهده ميکند و از طرف ديگر دريافتکنندگان زکات، رحمت و رأفت اجتماعي را در سايه نظام تربيتي فريضۀ زکات لمس ميکنند. اين نحوة توزيع زکات موجب رأفت و رحمت در روابط اجتماعي شهروندان يک کشور ميشود. فريضه زکات موجب همدلي و استحکام بنيادهاي اجتماعي شده و مردم را در امور تربيتي اسلامي منسجمتر ميسازد.
8ـ2. تضمين پرداخت داوطلبانه
در سيستمهاي مالياتي غيراسلامي همۀ مالياتها، ابتدا به خزانۀ دولت واريز ميگردد و سپس بهموارد مصرف منتقل ميشود (دفتر همکاري حوزه و دانشگاه، 1379، ص 393). ماليات با فريضۀ زکات متفاوت است؛ ماليات را به اجبار ميگيرند و فريضۀ زکات با اختيار و قصد قربت صورت ميگيرد. قصد قربت و انگيزۀ دروني انسان در تعاليم اسلامي نقش بسيار مهمي را در ارزشگذاري اخلاقي يک فعل ايجاد کرده و فريضۀ زکات ازجمله اعمال تعبدي بهشمار ميرود؛ لذا يک انگيزۀ قوي از لحاظ تربيتي براي پرداخت آن وجود دارد. در تربيت اسلامي پرداخت زکات ابزاري جهت تقرب بهسوي خداوند متعال و جلب رضايت الهي است. از لحاظ فرهنگي و تربيتي ارتباط مستقيمي بين پرداخت زکات و رسيدن انسان به مقام قرب و رضايت الهي است، اين امر ميتواند تضمين خوبي جهت پرداخت داوطلبانۀ زکات و تربيت افرادي با شاخصههاي جامعه اسلامي باشد.
9ـ2. اصلاح انگيزههاي افراد
پرداخت هزينههاي مستقيم به فعالان اقتصادي در شبکه توزيع ثروت، هزينههايي براي جوامع مختلف ايجاد ميکند. يکي از شيوههاي صرفهجويي در پرداختهاي مستقيم هزينهها، رويآوردن به پاداش يا جريمه است.
پاداش و جريمه در اقتصاد متعارف، دو ابزار قدرتمند جهت تغيير رفتارهاي اقتصادي شمرده ميشوند. تا دهه 1970 بيشتر روانشناسان با اين عقيده اسکينر همراه بودند که پاداش موجب افزايش احتمال تکرار يک عمل و جريمه باعث کاهش احتمال انجام يک فعل ميشود (اسدورو، 1993، ص 455)؛ اما در اوايل اين دهه، نتايج مطالعات تجربي روانشناسان اجتماعي و اقتصاددانان نشان داد پاداش و جريمه ميتوانند تأثيري منفي بر انگيزش و رفتار وارد کنند. با توجه به يافتههاي اين پژوهشها، پرداخت پول به افراد تحت آزمايش، وعدة اهداي نشان، وعدة دادن اسباببازي، وضع جريمه، قرار دادن ضربالاجل و پاييدن افراد هنگام کار، موجب تأثير منفي بر علاقههاي دروني به انجام فعاليت، کيفيت کار و خلاقيت دارد (رييو، 2001، ص 127)؛ لذا دوري از اينگونه هزينههاي مخفيِ پاداش و جريمه ميتواند به روند اصلاح انگيزههاي افراد در جامعه کمک کند.
در آموزههاي تربيتي اقتصادي اسلام، انگيزههاي افراد در جامعه به شيوهاي متفاوت اصلاح ميگردد. آموزههاي اسلامي با تشويق به اموري مانند: انفاق، ايثار و مواسات؛ پرداخت آنها را داوطلبانه قرار داده است (دفتر همکاري حوزه و دانشگاه، 1379، ص 383). فريضۀ زکات ازجمله دستورات الهي است که چگونگي نيت و انگيزه افراد در آن مهم بوده و مورد توجه قرار گرفته است. فريضه زکات از تعبديات است و لازم است که نيت و انگيزه آن الهي باشد و براي خداوند متعال صورت گيرد. بهعبارتي ديگر انسان با پرداخت زکات به نيت الهي و قصد قربت سعي ميکند انگيزه و نيت خود را اصلاح کند و سروساماني به انگيزههاي خود در زندگي دهد.
البته بايد توجه داد که تشويق به بهشت و جريمه به جهنم نيز براي پرداخت امر زکات مؤثر بوده و در منابع ديني مورد تأکيد است؛ اما ميان اين مدل از تشويق يا جريمه در منابع ديني با انگيزههاي دنيوي تفاوت وجود دارد. پاداش و جريمه وقتي انگيزه را ميسوزاند که از طرف يک عامل انساني همتراز با خود انسان مورد تشويق يا اتنبيه اعمال شود و پذيرش آن به معناي رفتن زير قيد بندگي وي تلقي شود؛ اما اگر از طرف موجود برتر و متعالي مطلق (يعني خداي متعال و اولياي وي) اعمال شود، نافي انگيزه نخواهد بود؛ زيرا در طول بندگي خداوند متعال است.
10ـ2. عدالت آموزشي و پرورشي
عدالت در آموزش و پرورش و بهدنبال آن تربيت اخلاقي مبتني بر آموزههاي اسلامي ميتواند نتيجۀ عدالت اقتصادي در ميان شهروندان جامعه باشد. عدالت اقتصادي ازجمله اهداف فريضۀ زکات در جامعه اسلامي است. عدالت فينفسه دستور صريح قرآن است؛ «ان الله يأمر بالعدل و الاحسان» (نحل: 90)؛ بهدرستيکه خداوند به عدل و احسان امر ميکند. جهت حفظ امنيت اخلاقي و اجتماعي افرادي که با مسائل تربيتي مرتبط با مشکلات اقتصادي روبهرو هستند، خداوند متعال در اموال توانگران قوت و خوراک مستمندان را فرض و واجب کرده و هيچ مستمندي گرسنه نماند، مگر بهخاطر خودداري کردن و منع توانگري؛ خداوند بزرگ از آنان بازخواست آن را خواهد کرد (نهجالبلاغه، 1379، حکمت 328، ص 709). همچنين جهت حفظ دارايي به دادن زکات اموال امر شده است (نهجالبلاغه، 1390، حکمت 146، ص 470). پرداختن به فريضۀ زکات بهعنوان يکي از گزارههاي اقتصاد اسلامي موجب عدالت اقتصادي شده و عدالت اقتصادي زمينهساز عدالت در آموزش و پرورش را ايجاد ميکند و بهدنبال آن، رفع معضلات اخلاقي و تربيتي صورت ميگيرد و ثمرة آن، تربيت صحيح فرزندان جامعۀ اسلامي است.
نتيجهگيري
فريضۀ زکات به معناي طهارت نفس و برکت در اموال يا رشد و نمو بهکار است. زکات به زکات فطره و زکات اموال تقسيم ميشود و دو نوع واجب و مستحب آن وجود دارد که موارد واجب آن در اقلام مشخصي بيان شده و موارد مستحبي شامل همۀ اموال است.
فريضۀ زکات که برگرفته از جهانبيني و نوع نگرش افراد به آموزههاي اقتصادي اسلامي است در پرورش و ايجاد رفتار انسان در اخلاق اقتصادي مؤثر است. فريضه زکات داراي آثار تربيتي مهمي است که در عرصههاي متعددي از زندگي بالاخص در امور خيرخواهانه و عامالمنفعه آشکار ميشود و ابعاد زندگي اشخاص را در جامعه اسلامي تحتالشعاع خويش قرار ميدهد. اهتمام به مفهوم زکات در جغرافياي اخلاق اقتصادي ميتواند دريچهاي جديد در امور تربيتي اقتصادي باز کند که در مقايسه با جايگزينهاي مشابه در اخلاق اقتصاد متعارف حاوي قابليتهاي پيشرفتهتري است. اخلاق اقتصادي به مجموعهاي از ارزشهاي اخلاقي و معنوي گفته ميشود که آثار اقتصادي دارند.
آثار تربيتي فريضه زکات در اخلاق اقتصاد اسلامي شامل نتايج ذيل است؛ موجب ارتقاي مسئوليتپذيري اجتماعي و احساس مسئوليت افراد در روابط اجتماعي و محيط اطراف خود ميشود؛ ارتقاءدهندۀ صميميت، اُخوت و برادري ميان مردم است؛ در ايجاد اُنس بين افراد جامعه نقش بسزايي دارد؛ موجب حذف فقر از جامعه و اصلاح تبعات فقر، ازجمله معضلات تربيتي کودکانکار است که از سنين پايين وارد بازار کار شده و مورد صدمات بسياري از لحاظ تربيتي و اخلاقي ميشوند؛ تقويت ايمان و دوري از کفر و عادات زشت ازجمله آثار تربيتي ديگر فريضۀ زکات بهشمار ميرود؛ احترام به حقوق شهروندي و تقويت رأفت اجتماعي نيز مؤثر از فريضۀ زکات در جامعه است. در اين باب ميتوان به امور تربيتي بين شهروندان؛ مانند تضمين پرداخت داوطلبانه، اصلاح انگيزههاي افراد و عدالت آموزشي و پرورشي اشاره کرد.
- نهجالبلاغه، 1390، ترجمة محمد دشتی، چ پنجاه و سوم، قم، مؤسسة فرهنگی تحقیقاتی امیرالمؤمنین (ع).
- نهجالبلاغه، 1379، ترجمة محمد دشتی، قم، مشهور.
- اَلوی، جیمز، 1384ش، «تاریخچهای از علم اقتصاد در جایگاه علمی اخلاقی»، ترجمة علی نعمتی، اقتصاد اسلامی، ش 19، ص 151ـ182.
- بختیاروند، مریم و همکاران، 1395ش، «نقش تربیتی زکات در سبک زندگی اسلامی: استنتاج اصول تربیتی»، بصیرت و تربیت اسلامی، دوره سیزدهم، ش 37، ص 117ـ136.
- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی، در: Leader.ir
- بیضاوی، عمربن محمد، 1408ق، انوار التنزیل و اسرار التأویل، بیروت، دارالکتب العلمیه.
- حرعاملی، محمدبن حسن، 1409ق، وسائل الشیعه، چ ششم، تهران، مؤسسة آلالبیت.
- حلی، حسنبن یوسف، 1414ق، تذکرة الفقهاء، قم، مؤسسة آلالبیت(ع) لإحیاء التراث.
- خادم، لطفالله، 1390ش، صحیفه کامله سجادیه، ترجمة مهدی الهی قمشهای، مشهد، انتظار مهر.
- خلیلیان، محمدجمال، 1384ش، شاخصهای توسعة اقتصادی از دیدگاه اسلام، قم، مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
- خوئی، سیدابوالقاسم، 1418ق، موسوعة الإمام الخوئی، قم، مؤسسة احیاء آثار الامام الخوئی.
- دادگر، یدالله، 1392، تاریخ عقاید اقتصادی، تهران، سمت.
- دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، 1379ش، مبانی اقتصاد اسلامی، چ سوم، تهران، سمت.
- راغب اصفهانی، حسینبن محمد، 1404ق، المفردات فی غریب القرآن، بیروت، دارالعلم.
- ژید، شارل و شارل ریست، 1370، تاریخ عقاید اقتصادی، ترجمة کریم سنجابی، تهران، دانشگاه تهران.
- سیدیزدى، محمدکاظم، 1398ش، العروة الوثقى، قم، جامعة مدرسین.
- شریعتمداری، علی، بیتا، فلسفه تعلیم و تربیت، چ پنجم، اصفهان، کتابفروشی ثقفی.
- شوقیالفنجری، محمد، 1381ش، «مبانی نظری توزیع عادلانه»، ترجمة یوسف محمدی، اقتصاد اسلامی، ش 7، ص 137ـ160.
- صدر، سیدمحمدباقر، 1421ق، الاسلام یقود الحیاة، قم، مرکز الأبحاث و الدراسات التخصصیة للشهید الصدر.
- عاملی، زینالدینبن علی (شهید ثانی)، 1423ق، مسالک الافهام الی تنقیح شرایع الاسلام، قم، مؤسسة المعارف الاسلامیه.
- فراهیدى، خلیلبن احمد، 1408ق، العین، تحقیق مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات.
- کمالی، مهرداد، 1393، «بررسی ابعاد مختلف نقش زکات در جامعه و زندگی مسلمانان»، در: اولین کنگره ملی تفکر و پژوهش دینی، سال اول، ش 1، ص 220ـ226.
- محسنی گرکانی، احمد، 1377، زکات برای همه، قم، مؤسسة فرهنگی و اطلاعرسانی تبیان.
- محقق حلى، جعفربن حسن، 1407ق، المعتبر فی شرح المختصر، قم، مؤسسة سیدالشهداء (ع).
- مرتضویمهر، علی و فائزه آهنگرنژاد، 1399ش، «اثرات زکات در فقرزدایی از منظر اسلام و قرآن»، در: نخستین کنفرانس ملی حقوق، فقه و فرهنگ، سال اول، ش 1، ص 1ـ6.
- مطهری، مرتضی، 1383ش، تعلیم و تربیت در اسلام، چ چهل و یکم، تهران، صدرا.
- معصومینیا، غلامعلی، 1386ش، «اخلاق اقتصادی، مبانی بینشی، آموزهها و آثار»، اقتصاد اسلامی، سال هفتم، ش 26، ص 119ـ148.
- مکی عاملی، محمدبن (شهید اول)، 1417ق، الدروس الشرعیة فی فقه الإمامیة، چ دوم، قم، جامعة مدرسین.
- موسایی، میثم، 1387ش، «جایگاه انفاق و خاستگاه اجتماعی ـ اقتصادی آن، مطالعه موردی شهر بهبهان»، اقتصاد اسلامی، ش 30، ص 39ـ68.
- موسوی خمینی، سیدروحالله، 1379، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
- موسوی خمینی، سیدروحالله، 1385، صحیفه امام، چ چهارم، تهران، مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
- موسویان، سیدعباس، 1380ش، «انفاق قرآنی و ابزارهای مالی مناسب آن در عصر حاضر»، اقتصاد اسلامی، ش 2، ص 81ـ92.
- نجفی، محمدحسن، 1981م، جواهر الکلام، تعلیق عباس قوچانی، بیروت، دار احیاءالتراث العربی.
- نراقی، محمدمهدی، 1379ش، جامع السادات، قم، اسماعیلیان.
- نمازی، حسین، 1387ش، نظامهای اقتصادی، چ پنجم، تهران، شرکت سهامی انتشار.
- Ariely, Dan et al, 2009, "Doing Good or Doing Well? Image Motivation and Monetary Incentives in Behaving Prosocially", American Economic Review, V. 99, N. 1, p. 544-555.
- Benabou, J. M. Roland and Tirole, Jean, 2006, "Incentives and Prosocial Behavior", the American Economic Review, V. 96, N. 5, p. 1652-1678.
- Frey, Bruno and R. Jegen, 2001, "Motivation Crowding Theory", Journal of Economic Surveys, V. 15, N. 5, p. 589-610.
- Frey, Bruno, 1997, "A Constitution for Knaves Crowds out civic Virtues", Economic Journal, V. 107, N. 433, p. 1042-1053.
- Reeve, Johnmarshall, 2001, Understanding Motivation and Emotion, ed. 3nd, Harcourt College Publisheres, New York.
- Saunders, Phillip; Gilliard, June V, 1995, A Framework for Teaching Basic Economic Concepts, New York, National Council on Economic Education.
- Sdorow, Lester, 1993, Psychology, Ed, 2nd, Brown & Benchmark, Publishers, Iowa.
- Smith, Adam, 1789, An Inquiry into the Nature and Causes of the Wealth of Nations, Philadelphia, Thomas Dobson.