بررسی شاخصههای خانواده فاطمی و نقش آن در تحقق جامعه مهدوی
![](/files/orcid.png)
Article data in English (انگلیسی)
مقدمه
یکی از محوریترین مباحث در تحقق جامعه مهدوی، خانواده است. این واحد اجتماعی بهعنوان یک نهاد مهم در قرآن مورد توجه خاص واقع شده، سورههایی از قبیل نساء، تحریم، طلاق و انسان، به صورت خاص مسائل خانواده را مطرح میکنند؛ زیرا این نهاد مقدس نقش مهمی در انتقال ارزشهای دینی و اخلاقی به فرزندان داشته، و انجام دادن چنین رسالتی به آگاهی این نهاد از شیوههای تربیت نسل ولایی بستگی دارد. در خانوادهای که بر اساس معیارهای مذهبی و معنوی تشکیل شده باشد، جسم و جان انسان اوج میگیرد. در حقیقت قسمت عمده ارزشهای دینی و اخلاقی در درون آن شکل گرفته، و بعد از نهادینه شدن، به جامعه منتقل میگردند، آنگاه موجب تسریع حرکت جامعه جهانی بهسوی جامعه مهدوی خواهد شد؛ زیرا حضرت مهدی برای تشکیل حکومت و اجرای برنامههای نهضت جهانی، نیاز به یارانی دارند که از نظر اخلاقی به اوج قله کمال راه یافتهاند؛ چراکه تجربه تاریخی نشان داده هیچ رهبر و مصلح اجتماعی بدون یاران بصیر و وفادار نتوانسته اهداف خویش را محقق سازد. بنابراین از عوامل مهم ظهور امام عصر و تأسیس حکومت جهانی مهدوی، تربیت یاران ویژه است که در کشاکش فتنهها و حوادث با آگاهی و بصیرت لازمی که دارند به یاری امام بشتابند. این مهم در گرو شناخت خانواده فاطمی، بهعنوان الگویی برای تربیت است. علت استفاده از تعبیر خانواده فاطمی به این جهت است که زن در خانه و خانواده نقش بیبدیلی را ایفا میکند. جایگاه زن در خانواده، همانی است که در گفتارهای گوناگون ائمة اطهار آمده: «المرأة سیّدة بیتها» (پاینده، 1382، ص۶۱۵، ح۲۱۷۷؛ ابناثیر 1367ق، ج۲، ص۴۱۷). «كانون خانواده، كه حوضچه آرامش زندگی پرچالش و پرتلاش هر انسانی است، به وجود زن آرام میگیرد و سكینه و اطمینان پیدا میكند» (بيانات رهبر معظم انقلاب، 5/5/1384). در تحقیق پیشرو که بر اساس جمعآوری کتابخانهای و روش توصیفی ـ تحلیلی صورت گرفته، درصدد است شاخصههای خانواده فاطمی را بررسی کرده و نقش آنها را در تحقق جامعه مهدوی تبییین نماید.
مسئله خانواده ریشه در فعل الهی دارد، بهگونهایکه خلقت بشر به صورت خانواده بوده است، «يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى...» (حجرات: 13). ازاینرو خدای متعال به مسائل مربوط به خانواده به صورت جزئی در قرآن کریم پرداخته است و آینده زندگی بشر را صریحاً اعلان نموده که حاکمیت از آن متقین خواهد بود. ازاينرو در راستای مباحث خانواده و مهدویت آثار بسیار زیاد از قدیم تاکنون به قلم تحریر درآمده است. در این بین آثاری خاص در مورد زندگی حضرت زهرا و امیرالمؤمنین نگاشته شده است. در خصوص خانواده فاطمی نیز آثار زیادی یافت شد كه عبارتند از:
ـ كتاب سیره و سخنان فاطمه (کریمی جهرمی، 1380)، به تبیین سبک زندگی حضرت زهرا پرداخته است.
ـ کتاب نگاهی بر زندگی حضرت فاطمه (محمدی اشتهاردی، 1389)، سیره حضرت زهرا را تبیین نموده است.
ـ کتاب خانواده و زمینهسازی ظهور (ملکیراد، 1395)، ویژگیهای خانواده منتظر را تبیین نموده و انواع تربیت نسل منتظر را بیان مینماید.
ـ مقالة «نگاهی به ویژگیهای خانواده فاطمی در سوره انسان با رویکرد تربیتی» (كريمينيا و ديگران، 1400)، با تحلیل ویژگیهای بیانشده در سورة انسان برای خانواده فاطمی، نشان میدهد این ویژگیها از اثرات تربیتی بالایی برخوردارند، بهطوریکه اگر در خانوادهها نهادینه شود، علاوه بر آنکه موجب اعتلای خانواده میشود، بسیاری از معضلات و مشکلات تربیتی را کاهش میدهد.
مقالة «سیره فاطمی با محوریت معاصرسازی در ابعاد خانواده» (عباسی، 1401)، سعی کرده به مهمترین اصول مدیریتی حضرت زهرا در خانواده بپردازد که در معاصرسازی زندگی حضرت نقش بسیار مهمی دارد.
مقالة «سیره فاطمی در تربیت فرزندان» (موسوي و يوسفي، 1398)، به بررسی سیرۀ حضرت زهرا در کتب روایی پرداخته است. آنچه از این پژوهش میتوان دریافت این است که حضرت زهرا در روش تربیتی خود با توجه به نیازهای مادی و معنوی فرزندان، به تربیت در دو بعد مادی و معنوی اهتمام ورزیدهاند.
در این آثار، اگرچه به ویژگیهای خانواده فاطمی پرداخته شده است، اما تفاوت این اثر با پژوهشهای پیشین آن است که این مقاله درصدد تبیین نقش ویژگیها در تحقق جامعه مهدوی است، که آثار پیشین به این موضوع نپرداختهاند.
1. مفهومشناسی
با توجه به اینکه، روشن بودن معانی واژگان اصلی مقاله، در تبیین مباحث آن اثر دارد، ابتدا به طرح بحث مفهومشناسی پرداخته میشود.
1ـ1. شاخصه
شاخص در لغت، بهمعنای تیری است که از بالای نشان درگذرد (ابنفارس، 1404ق، ج3، ص254). همچنین به معانی، برآمده، مرتفع، چشمگیر، برجسته و آن چیزی است که مقدار ماهیت چیزی را معین میکند (عمید، 1363، ص828). و در تعریف اصطلاحی آن گفتهاند: «شاخص کمّیتی است که نماینده چند متغیر همگن است و وسیلهای برای اندازهگیری و مقایسه پدیدههایی است که ماهیت و خاصیت مشخصی دارند و بر مبنای آن میتوان تغییرات ایجادشده در متغیرهای معینی را در طول یک دوره بررسی کرد (جاناحمدی، 1388، ص29-30).
2ـ1. خانواده
تعریف خانواده، یکی از دغدغههای مهم و اساسی جامعهشناسان خانواده است، برایناساس، جامعهشناسان به تعریف خانواده پرداختهاند. بلاک مینویسد: «خانواده گروهی متشکل از افرادی که از طریق پیوند زناشویی، همخونی و یا پذیرش عنوان فرزند با یکدیگر بهعنوان شوهر، زن، مادر، پدر، برادر و خواهر در ارتباط متقابل و فرهنگ مشترکی پدید آورده و در واحد خاصی زندگی میکند» (ساروخانی، 1389، ص۱۳۵).
جامعهشناسان خانواده میگویند: «خانواده گروهی است که دارای روابط جنسی و مشخص که به تولیدمثل و تربیت فرزندان منجر گردد» (ساروخانی، 1389، ص۱۳۵).
برخی دیگر، خانواده را پرابهامترین مفهوم جامعهشناسی میدانند (همان). عليرغم تعاریف گوناگون، میتوان نظریه بروس کوئن را بهعنوان تعریفی جامع از خانواده ارائه داد: «خانواده ترکیبی از افرادی است که از راه خون، زناشویی، و یا فرزندپذیری، با یکدیگر ارتباط مییابند و طی یک دوره زمانی نامشخص، با هم زندگی میکنند» (کوئن، 1375، ص137).
بنابراین، مسئلة خانواده مسئلة بسیار مهمی است؛ بهگونهایکه رهبر معظم انقلاب پیشرفت جامعة اسلامی را، بدون بهرهمندی کشور از نهاد خانواده سالم، سرزنده و بانشاط، اصلاً امکانپذیر نمیدانند (بيانات رهبر معظم انقلاب، 14/10/1390). ایشان خانواده را پایه و سلول اصلی در جامعه معرفی نموده، میفرمایند: «سلامت خانواده، به این معناست که اگر خانواده سالم شد؛ یعنی بدن سالم است. همه ارزشهای معنوی را میتوان از درون كانون گرم خانواده بیرون كشید و معنویات را در سطح جامعه گستراند» (بيانات رهبر معظم انقلاب، 25/3/۱۳۸۴). بیجهت نیست که در پروتکلها و دستورالعملهای صهیونیست، فروپاشی خانوادههای غیریهود، بهطور ویژه در دستور کار قرار گرفته است؛ بهگونهایکه در پروتکل دهم آمده است: «اهمیت خانواده و نقش تربیتی آن را از بین میبریم و اجازه اظهار وجود به کسی نمیدهیم؛ زیرا توده مردم صرفاً باید به وسیله ما اداره شوند» (عالی، 1399، ص71).
اميرالمؤمنين و حضرت زهرا نمونه بسیار ناب از فرهنگ خانواده در طول تاریخ هستند، چنین خانههایی برای آسمانیان میدرخشند و برای آنها معروف و شناختهشدهاند، خانههایی که خدای متعال آنها را رفعت بخشیده و عبادت و ذکر در آن بالا میرود (نور: 36). وقتی ابنعباس از پیامبر سؤال کرد خانه علی و فاطمه هم جزو خانههایی است که خداوند به آنها اجازه رفعت و ذکر داده؟ حضرت فرمودند: «من افاضلها»؛ از برترین آنهاست (مجلسی، 1403ق، ج36، ص118، ح64). همچنین از امام باقر روایت شده که فرمودند: «خانه علی و فاطمه از منازل متعلق به پیامبر خدا بود و سقف خانه آنها عرش پروردگار جهانیان است» (مجلسی، 1403ق، ج25، ص97، ح70). ازاينرو سزاوار است شاخصههای این خانواده ولایی مورد بررسی قرار گیرد تا الگوی مسیر به سوی جامعه مهدوی گردد.
2. شاخصههای خانواده فاطمی در قرآن و روایات
با بررسی آیات و روایات مرتبط با مسئله «خانواده فاطمی»، به وضوح خواهیم یافت که این نهاد مقدس، از ویژگیها و شاخصههای متنوعی برخوردار است و در این زمينه، دستهبندیهای مختلفی امکانپذیر است؛ ازجمله:
1) شاخصههای «ظاهری» (همانند، محدوده سنی، قدرت بدنی و...) و «اخلاقی» (ایمان و خداباوری، طهارت، معادباوری و...)؛
2) شاخصههای «فردی» (سادهزیستی، و...) و «اجتماعی» (تأثیر اجتماعی، تعدد فرزندان و...) و... .
در قالب این تحقیق، از میان مجموعه «شاخصههای خانواده فاطمی» منطبق با آیات و روایات، برای پرهیز از اطاله کلام به بررسی مصادیق پیشروی اکتفا مینمايیم:
1ـ2. ایمان و خداباوری
یکی از مهمترین شاخصههای «خانواده فاطمی»، دینداری و ایمان به خدا است. چنانکه نبی مکرم اسلام در مورد صدیقه طاهره اینچنین فرمودند: «همانا خدای متعال قلب و جوارح دخترم فاطمه را از ایمان و یقین انباشته است»؛ «إِنَ ابْنَتِی فَاطِمَةَ مَلَأَ اللَّهُ قَلْبَهَا وَ جَوَارِحَهَا إِیمَاناً وَ یقِیناً» (مجلسی، 1403ق، ج43، ص226؛ قندوزی، 1422ق، ص216؛ آشتیانی، بيتا، ج3، ص385). از این حدیث مشخص میشود، ایمان حضرت زهرا صرفاً ایمان قلبی در حد یک باور و اعتقاد درونی نیست، بهگونهایکه اعمال او تحت تأثیر شرایط، عادت قرار گیرد؛ و نه صرفاً جنبه فعلی و عملی دارد، بلکه به فرمایش رسول خدا «خداوند قلب و عمل او را مملو از ایمان کرده است».
با توجه به اینکه ایمان اوج و حضیض دارد و تحت تأثیر عوامل و شرایط ممکن است تغییر کند، اما حضرت فاطمه در تمام مدت زندگانیاش برخوردار از اوج ایمان است و به مقامی رسیده که بالاتر از آن متصور نیست.
تمام وجود بانوی دو عالم، چنان در ذات ربوبی ذوب گردیده بود که چیزی جز لقای الهی نظر او را به خود جلب نمیکرد. ازاينرو در جواب پیامبر که از کمبودهایش میپرسد، جوابی میدهدکه دانستنش برای ما ارزشمند است، میفرماید: «لذتی که از بودن در محضر حضرت حق نصیب من میگردد، چنان مرا در خود غرقه مینماید که از هر خواهش و حاجتی غافل و بینیاز میگردم، و شوق وصال او همة نیازها را و کاستیها را از یادم میبرد و مرا جز به تماشای وجه مقام ربوبی به چیز دیگری فرصت نمیدهد» (مجلسی، 1403ق، ج43، ص53). همچنانکه رهبر فرزانه انقلاب اسلامی درباره حضرت زهرا فرمودند: «(اینکه پیامبر) خم میشود و دست دخترش را میبوسد؟ نه، این یک چیز دیگر و یک معنای دیگری است؛ این حاکی است که این دختر جوان،... اصلاً در اوج ملکوت انسانی قرار داشته و یک شخص فوقالعاده بوده است» (بيانات رهبر معظم انقلاب، 4/10/1370).
از سويي پدر این خانواده هم، چنانچه شیعه و سنی متفقالقولند، اول مسلمان هست. از پیامبر اکرم چنین نقل شده است: «علی را دشنام ندهید؛ زیرا او مجذوب و شیفته ذات خدای بلندمرتبه است: «لَا تَسُبُّوا عَلِیّاً فَإِنَّهُ مَمْسُوسٌ فِی ذَاتِ اللَّهِ تَعَالَی» (منتجبالدين رازي، 1408ق، ص54، ح26). بنا بر قول فیض کاشانی «ممسوس فی ذات الله» بهمعنای کسی است که از خود بریده و به خدا وصل شده و قدرتی جز قدرت خدا نمیبیند (فیض کاشانی، ۱۴۰۶ق، ج۳، ص۵۱۵).
عشق و ایمان به خدا در خانواده فاطمی چنان ریشهدار و عمیق بود که هیچ مانع و سختی نمیتوانست آنان را از یاد خدا غافل کند. داستان مباهله که در قرآن کریم به آن اشاره شده است (آلعمران: 61)، حکایت از ایمان خالص و محکم خانواده فاطمی مینماید. بیضاوی از مفسران اهلسنت، آیه مباهله را دلیلی بر حقانیت نبوت پیامبر و فضیلت همراهان او ذکر کرده است (بیضاوی، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۲۱). زمخشری، نیز این آیه را قویترین دلیل بر فضیلت اصحاب کساء دانسته است (زمخشری، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص370).
در کلام امیرالمؤمنین علی میوة ایمان، کامیابی در پیشگاه خداوند است: «ثَمَرَةُ الإيمانِ اَلفَوْزُ عِندَ اللهِ» (تميمي آمدی، 1410ق، ج1، ص226). کلام نورانی حضرت از نقش مؤثر باور قلبی، در ساخت رفتارها، گرایشها و سعادت آدمی حکایت میکند. روح ایمان مانند هوای تازه، تاروپود اعضای خانواده فاطمی را دربر گرفته، بهگونهایکه هر کدام از آنان مصداق کامل ایمان هستند.
2ـ2. تعدد فرزندان
بنا بر آنچه در تاریخ نقل شده، زندگي مشترک امیرالمؤمنین و حضرت فاطمه، از سال دوم هجري آغاز شد، و تا سال 11 هجري (سال شهادت حضرت فاطمه) ادامه داشت. بنابراين، مدت زندگي مشترک اين دو نور الهی حدوداً نه سال ميباشد (عمادزاده، 1393، ج1، ص256). چنانکه، هر آشنا به تاریخ میداند، دختر نبی مکرم اسلام، از علی، دارای دو پسر به نامهای حسن و حسین و دو دختر به نامهای زینب و ام کلثوم دارد. بهگونهایکه هیچیک از نویسندگان سیره و مؤلفان تاریخ در وجود این چهار فرزند تردیدی ندارد. اما تذکرهنویسان شیعه و گروهی از علمای سنت، پسر دیگری، به نام محسن را هم، برای دختر پیامبر اکرم نوشتهاند.
اگرچه، زبیری صاحب کتاب نسب قریش، از محسن نامی نبرده است. اما بلاذری مینویسد: «فاطمه برای علی حسن، حسین و محسن را به دنیا آورد؛ ولی محسن در کوچکی درگذشت» (بلاذری، 1397ق، ص402). علاوه بر او، اندلسی، مؤلف کتاب جمهرة انساب العرب نیز میگوید: محسن در کودکی از دنیا رفت (ابنحزم اندلسی، 1983، ص16).
همچنین شیخ مفید از علمای شیعه، فرزندان حضرت علی را از حضرت فاطمه چنین میشمارد: حسن و حسین و زینب کبری و زینب صغری که کنیه او امکلثوم است (مفید، 1413ق، ج1، ص355)؛ و در پایان میافزاید: «برخی از شیعیان گفتهاند: فاطمه پس از پیامبر پسری را سقط کرد، که او را محسن نامیده بود» (اربلی، 1381ق، ج1، ص440-441).
طبری نیز نوشته است «گویند فاطمه را از علی پسری دیگر به نام محسن بود که در خردی درگذشت». در روایات شیعی و نیز بعض کتب اهلسنت آمده است که این فرزند بر اثر آسیبی که پس از رحلت پیغمبر بر حضرت زهرا وارد شد سقط گردید (شهرستانی، 1415ق، ج1، ص77). دختر نبی مکرم اسلام، در مدت کوتاه زندگانی معصومانهاش دارای پنج فرزند شده است، حضرت محسن شهید راه ولایت است، امام حسن و امام حسین هم یار ولایت و هم ولیّ زمان خود بودند. حضرت زینب و امکلثوم نیز، همراه ولی زمانشان (امام حسین) همه چیز خود را فدا کردند. رهبر معظم انقلاب در این زمینه میفرماید: حضرت زهرا... مادر چهار خورشید درخشان است که دو نفرشان امام معصوماند و از طرفی سرسلسلة نسل مبارک پیغمبر اعظم است که امروز بحمدلله بعد از ۱۴۰۰ سال، میلیونها انسان در سراسر جهان به این نسبت مفتخرند؛ سرسلسله این نسبت فاطمه زهرا است» (بيانات رهبر معظم انقلاب، 15/11/1399).
البته باید خاطرنشان کرد که این پنج فرزند از حضرت زهرا بوده، اما با توجه به اینکه بعد از شهادت صدیقه طاهره، امیرالمؤمنین همسران دیگری اختیار کردهاند و از آنان نیز صاحب فرزند شدهاند، شیخ مفید شمار فرزندان حضرت علی را 28 تن دانسته، شانزده دختر و دوازده پسر (مفید، 1413ق، ج1، ص154-355). اما مسعودی در مروج الذهب، تعداد فرزندان آن حضرت را 25 تن نوشته است (مسعودی، 1374، ج2، ص67). فرزندآوری در ذریه حضرت زهرا نسل به نسل حفظ شده، چنانچه در واقعه کربلا حضور فرزندان امیرالمؤمنین، امام حسن و امام حسین در یاری دین خدا، کنار ولی زمانشان کاملاً مشهود است.
بنابراین یکی از شاخصههای «خانواده فاطمی» تعدد فرزندان است؛ زیرا بچههاي دوستداشتنی پیامبر اکرم هستند. فرمود: «من يك نوزاد از امت خودم را از آنچه آفتاب بر آن میتابد بیشتر دوست دارم» (ابنجمهور، 1403ق، ج۳، ص286). همچنین فرمود: «شخص باايمان، نبايد از تشكيل خانواده امتناع ورزد؛ زيرا با اين اقدام اميد مىرود، خداوند فرزندانى روزىِ او گردانَد كه زمين را با لا اله إلاّ اللّه گرانبها سازند» (صدوق، 1413ق، ج3، ص382، ح4340).
3ـ2. مواسات خانواده فاطمی
بهباور مفسران شیعه و سنی، شأن نزول آیات سورۀ مبارکۀ «انسان»، انفاق همراه با ایثار حضرت زهرا و همسر و فرزندان گرامی ایشان است. در ماجرای این سوره، خانواده حضرت فاطمه زهرا، حتی فضۀ خادمه، بهواسطۀ نذری که برای سلامتی حسنین داشتند، روزهدار بودند. موقع افطار، با درخواست فقیر، حضرت زهرا و سایر اهلخانه، نان افطاری خود را به فقیر دادند. مرتبه دوم همۀ اهلخانه، نان خود را به یتیم دادند. بار سوم، اسیری در خانه را زد و افطار خود را به او دادند. بعد از این ایثار، سورۀ مبارکۀ «اهل اتی» نازل و اطعام خالصانه آنان را اینچنین توصیف کرد: «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً...» (انسان: 8). چنین رفتاری اجرای تامّ قانون مواسات در سیرۀ حضرت زهرا، امیرالمؤمنین و فرزندان گرامیشان است.
اگرچه اسلام، مالکیت شخصی افراد را به رسمیت میشناسد، اما بر اساس قانون مواسات، هیچ کس حق ندارد خودخواه و خودمحور باشد. همه وظیفه دارند علاوه بر تأمین مخارج خانواده خود، در حدّ توان از همنوعان خود دستگیری کنند. چنانچه قرآن کریم با صراحت میفرماید: «وَ آتُوهُمْ مِنْ مالِ اللَّهِ الَّذی آتاکُمْ» (نور: 33)؛ از آن مال که خدا به شما ارزانی داشته، به دیگران بدهید.
مؤید آیه شریفه روایاتی است که شیعه و مؤمن واقعی را، اهل مواسات میداند، بهگونهایکه آنچه برای خود میخواهد برای دیگران هم همان را میخواهد (طوسی، 1414ق، ص478).
مطالعه تاریخ، پایبندی حضرت زهرا به قانون مواسات را در تمام مدت عمر شریفشان اثبات میکند. آن بانوی مخدره، حتی درآمد فدک را برای مصارف شخصی استفاده نمیکردند و درآمد سرشار فدک را به صورت کامل، بین فقرا تقسیم میکردند (کلینی، 1421ق، ج7، ص48ـ49؛ مجلسی، 1403ق، ج22، ص295ـ300).
مواسات آن بانوی مکرمه فقط در ایثار مال نبود، روایت شده، هر وقت حضرت فاطمه دست به دعا برمیداشت، ابتدا برای مؤمنان و مؤمنات دعا میکرد، امام حسن مجتبی میفرمایند: «در شبجمعهاى دیدم که مادرم در محراب عبادت ایستاده، پیوسته براى دیگران دعا مىفرمایند، پرسیدم: چرا براى خود دعا نفرمودید؟ فرمودند: «یَا بُنَیَّ الْجَارَ ثُمَّ الدَّار» (صدوق، 1385ق، ج1، ص182). ازاينرو امام زمان روش دختر رسول خدا، را الگوی شایسته برای خود دانسته، نسبت به شیعیان میفرمایند: «ما پیوسته از مراعات حال شما کوتاهی نمیکنیم و شما را هرگز از یاد نمیبريم...» (مجلسی، 1403ق، ج53، ص180؛ راوندی، 1409ق، ج2، ص903).
مواسات، سیرة دائمی اعضای خانواده فاطمی بود. بدینجهت، قرآن کریم در آیه دیگری که در شأن امیرالمؤمنین نازل شده، میفرماید: با اینکه نیاز داشتند دیگران را بر خود ترجیح دادند: «وَ یُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَة» (حشر: 9). در رواياتى كه از طرق اهلبيت وارد شده، امیرالمؤمنین، میهمان را به خانه دعوت کرد، غذای خود را درحالیکه گرسنه بودند به او دادند (طبرسی، 1372، ج9، ص 260؛ مكارم شيرازي و ديگران، 1371، ج23، ص519). رسیدگی به نیازمندان آنچنان برای مولی الموحدین علی بن ابیطالب حائز اهمیت بود که در وصیت خود فرمود: «خدا را، خدا را، در مورد یتیمان، نکند آنها گاهی سیر و گاهی گرسنه بمانند. نکند آنها در حضور شما در اثر رسیدگی نکردن از بین بروند» (نهج البلاغه، 1392، نامه47).
کمک و مواسات به نیازمندان در سبک زندگی همه خاندان رسول خدا دیده میشود، اما بخششهای بیسابقۀ امام مجتبی که دوست و دشمن نقل کردهاند، منجر به مشهور شدن امام حسن، به کریم اهلبیت در نزد مردم شده است. ابنجوزی و سیوطی از علمای اهلتسنن میگویند: «امام حسن در طول عمر خود دو مرتبه، تمامی داراییها و اموال خویش را در راه خدا انفاق کرد و سه بار ثروت خود را به دو نیم تقسیم کرده و نیمی را در راه خدا ایثار کرد. سبک کمکرسانی آن حضرت بهگونهای بود که آنان را از مراجعه به دیگری بینیاز میکرد» (ابنجوزی، 1418ق، ص196؛ سیوطی، 1417ق، ص190).
در سیره امام حسین هم آمده، میهمان را اکرام میکرد، با خویشاوند میپیوست، به فقیر و نیازمند کمک میکرد، برهنه را میپوشاند، گرسنه را سیر و اعطای به بدهکار داشت، دستگیری از ناتوانان و دلسوزی بر یتیمان روشش بود و کمتر مىشد که مالى به او برسد و آن را تقسیم نکند (محمدی ریشهری، بيتا، ج2، ص115).
اخلاق کریمانه حضرات معصومین فقط شامل انسانها نمیشد، بلکه در نگاه آنان مجموعه هستی بهعنوان مخلوقی از مخلوقات خدای متعال باید اکرام شوند؛ بدینجهت حتی حیوانات را هم از سفره خود نمیراندند (مجلسی، 1403ق، ج43، ص352).
4ـ2. سادهزیستی خانواده فاطمی
فرهنگ غنی اسلام و سیره پیامبر اکرم و اهلبیت، مردم را به سادهزیستی و پرهیز از تکلف، که یکی از اصول مهم در معیشت و زندگی انسانهاست دعوت میکند. در این زمینه، دهها آیه و روایت وارد گردیده است. در قرآن کریم به رسول ختمی مرتبت دستور میدهد، هرگز چشم خود را به نعمتهاى مادى كه به گروههايى از آنها (كفار و مخالفان) دادهايم ميفكن، «وَ لا تَمُدّنّ عَیْنَیْکَ إِلی ما مَتّعْنا بِهِ أَزْواجًا مِنْهُمْ»، اين نعمتهاى ناپايدار كه شكوفههاى زندگى دنياست، «زَهْرَةَ الْحَیاةِ الدّنْیا»، شكوفههايى است كه زود مىشكفد و پژمرده مىشود، در عين حال، «اينها همه براى آن است كه ما آنان را با آن بيازماييم»: «لِنَفْتِنَهُمْ فیهِ وَ رِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَ أَبْقی» (طه: 131).
طبق اسناد تاریخی یکی از اصول حاکم بر زندگی یگانه دخت نبی اکرم اصل سادگی، زهد و بیرغبتی به دنیاست. ذکر مقاطعی از زندگی حضرت برای درک عمق این اصل، کفایت میکند. شروع زندگی فاطمه زهرا و امیر مؤمنان بدون تکلف است، چنانچه امیرالمؤمنین به دستور پیامبر زره خود را فروخت و پیامبر پول آن را به سه بخش تقسیم کرده، بخشی را برای خریدن وسایل زندگی، که غالب اثاثیه از حصیر و سفال بود. ازاينرو پیامبر فرمود: «اللُّهمَّ بارِك لِقَومِ جُلَّ آنيتُهُم الخَزَف»؛ خداوندا زندگى را بر گروهى كه بيشتر ظروف آنها را سفال تشكيل مىدهد مبارك گردان. بخشی از آن پول را برای تهیه عطریات عروسی، و بخش سوم را برای پذیرایی میهمانان قرار داد (مجلسی، 1403ق، ج۴۳، ص94).
دختر و داماد پیامبر اسلام، زندگی خود را در منزلی که متعلق به حارثةبن نعمان بود، بهعنوان مستاجر آغاز کردند (ابنسعد، 1410ق، ج8، ص14). یگانه دختر رسول خدا آنچنان ساده میزیست، که سلمان با دیدن چادر وصلهدارش متعجب شده، گریهکنان میگوید: «غم و اندوه بر ما باد، این دختر محمد است که چادری ساده با دوازده وصله به سر دارد». در این حال، حضرت زهرا به او میفرماید: «یَا سَلْمَانُ! اِنَّ اللَّهَ ذَخَّرَ لَنَا الثِّیَابَ وَ الْكَرَاسِیَّ لِیَوْمٍ آخِرٍ» (مجلسي، 1403ق، ج8، ص 303)؛ ای سلمان! خداوند متعال لباسهای زینتی و تختهای طلایی را برای روز قیامت ما ذخیره كرده است.
آنگاه صدیقه طاهره به پدر بزرگوارشان میفرماید: «ای رسول خدا سلمان از لباس ساده من تعجب مىکند! قسم به خدایى که تو را به پیامبرى برانگیخته است، مدت پنج سال است که زیرانداز شبانه من و على پوست گوسفندى است که روزها علوفه شترمان را بر روى آن مىریزیم، و بالش ما نیز قطعه پوستى است که درون آن از لیف درخت خرماست» (ابنطاووس، 1415ق، ص۲۷۵؛ مجلسی، 1403ق، ج43، ص87، ح9؛ دشتی، 1372، ص162).
رهبر معظم انقلاب در مورد سادهزیستی حضرت زهرا میفرمایند: «من گمان میکنم اینکه در جهیزیه حضرت زهرا اینقدر سادگی رعایت شد... این حد را حفظ کردند. این یک جنبه نمادین داشت. برای اینکه بین مردم مبنا و پایهای باشد برای عمل به آن، تا دچار این مشکلاتی که بر اثر زیادهرویها پیش میآید، نشوند» (بیانات رهبر معظم انقلاب، 18/4/1377).
همچنین حضرت علی الگوی زهد و قناعت و سادهزیستی است، هنگامی که باخبر میشود کارگزارش در جشن مجللانه شرکت کرده، در ضمن نامهای او را توبیخ و زندگی ساده خود را برای او توصیف میکند (نهج البلاغه، 1392، نامه45). این سادهزیستی در زندگی ذریه بانوی دو عالم جاری و ساری است.
امروز جامعه اسلامی، نیازمند تبیین سیره و سبک زندگی حضرت صدیقه طاهره است. ازدواج ساده، سادهزیستی، ازجمله سرفصلهای سبک زندگی و سیره حضرت فاطمه هستند؛ زیرا خانواده فاطمی الگوی بیبدیل برای زندگی انسانها هستند که خدای متعال آنان را برگزیده است.
3. نقشآفرینی شاخصههای «خانواده فاطمی» در تحقق جامعه مهدوی
از قوانین حاکم بر این عالم، اجرای امور از طریق اسباب آن است. «ابَى اللّهُ أن يُجرِيَ الأشياءَ إلاّ بِأسبابٍ» (کلینی، 1421ق، ج1، ص183، ح7)؛ هر اتفاقی که در این عالم بخواهد بیفتد، باید شرایط و زمینههایش محقق شود، وگرنه رخ نمیدهد. انقلاب جهانی حضرت مهدی نیز از قوانین حاکم بر عالم مستثنا نیست؛ قطعاً شرایطی دارد، همانگونه که امام باقر فرمودند: «قسم به خدایی که جانم در دست او است اگر قرار بود کارها خودبهخود درست شود، برای رسولالله درست میشد» (نعمانی، 1397ق، ص285). ازاینرو برای حرکت سریعتر جامعه جهانی بهسمت جامعه مهدوی، باید ملبس به ویژگیهای خانواده فاطمی، که خانه ولایت و مهد پرورش ولایتاند شد.
در این قسمت به نقش شاخصههای خانواده فاطمی در تحقق جامعه مهدوی پرداخته خواهد شد.
1ـ3. نقش ایمان در تحقق جامعه مهدوی
آنچه مستفاد از روایات است، در دوران غیبت، بسیاری از انسانها دچار لغزش و ریزش میشوند، جز انسانهای معتقد و مخلص، کسی در دین ثابتقدم نمیماند (صدوق، 1390، ج1، ص333، ح14)؛ چراکه در آخر زمان ابلیس با تمام قوا و لشکریانش به مؤمنان حملهور میگردد (عالی، 1399، ص28). ازآنجاکه، تحقق آرمان حاکمیت توحید و عدالت توسط حضرت، به یارانی مؤمن و لایق، وابسته است؛ تا بتوانند آرمان الهی رهبر و مقتدایشان را در گستره جهان جامه عمل بپوشانند، ازينرو هر کسی نمی تواند ادعای این یاوری را داشته باشد. همانگونه که پیامبر اکرم میفرمایند: مهدی که از فرزندان من است، جز کسی که خداوند دلش را برای ایمان آزموده است، بر اعتقاد به امامتش استوار نمیماند: «المهدی من ولدی،... لَا يَثْبُتُ فِيهَا عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ إِلَّا مَنِ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ» (قندوزی، 1422ق، ج3، ص77؛ یزدی حائری، 1397، ص127؛ صدوق، 1390، ج1، ص253).
این ایمان و یقین استوار که مقاومتر از کوه سربهفلک کشیده است، در لسان رسول ختمی مرتبت ستوده شده است؛ زیرا آنان توانستهاند در مقطع حساس هجوم ابلیس و لشکرش، عقاید خود را از مبدأ تا معاد حفظ کنند و با یقین در کنار ولیالله الاعظم به یاری دین خدا و جهانی کردن حکومت ایشان بپردازند.
البته آیات و مضامین روایات، دلالت بر ایمانی خاص میکنند، چنانکه امام صادق فرمودند: «ایمانتان را آخرالزمان محکم کنید که سخت آزموده میشوید و سپس فرمود: «صاحب الامر غیبتی دارد و بندة خدا، برای حفظ دینش، باید تقوای الهی را پیشه کند و دودستی به دین خود بچسبد» (حر عاملی، 1385ق، ج۳، ص۴۴۲، ح14).
یاران قائم از شناخت عمیق نسبت به خدای متعال و امام خود، برخوردارند و با آگاهی کامل در میدان حق، حضور یافتهاند. امام صادق میفرماید: «آنان مردانی هستند که دلهایشان مانند پارههای آهن است و هیچ تردیدی نسبت به ذات مقدس خداوند ندارند». «رِجَالٌ کأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ اَلْحَدِیدِ لاَ یشُوبُهَا شَک فِی ذَاتِ اَللَّهِ»؛ مردانی که در میان امت، اطاعتپذیرترین و مطیعترین نسبت به مولای خود هستند. «هُمْ أَطْوَعُ لَهُ مِنَ اَلْأَمَةِ لِسَیدِهَا» (مجلسی، 1403ق، ج۵۲، ص۳۰۷).
گویا مسئلة اصلی در آستانۀ ظهور، درگیری ایمان و نفاق است، كه درنهايت بشارت به خذلان نفاق میدهد. در فرازی از دعای افتتاح میخوانیم: «اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَیْکَ فِی دَوْلَةٍ کَرِیمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَهُ» (طوسی، 1411ق، ج2، ص581)؛ خدایا! ما آن دولت کریمهای را آرزو داریم (تقاضا و تمنا داریم) که بهواسطۀ آن دولت، که همان دولت حضرت حجت است، اسلام و اهلش عزیز میشوند و نفاق و اهلش، ذلیل میشوند. عبارت عجیب این است که صحبت از کفر نیست، بحث نفاق است.
بنابراین، قلوب مهدییاوران مملو از ایمان به خدا و ولی اوست. ایمان لقلقله زبان آنان نیست، آنچنانکه قرآن کریم میفرماید: «قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإيمانُ في قُلُوبِكُمْ» (حجرات: 14). درواقع، ایمان وارد قلوب یاران حضرت شده است. بدینجهت، هرچه مؤمنان در محکم کردن ایمان خود بکوشند، دیری نمیپاید که خورشید فروزانش طلوع خواهد کرد و عطر دلانگیز ظهورش، جهان را سرسبز و بهاری میکند.
2ـ3. نقش فرزندان در تحقق جامعه مهدوی
قیام جهانی حضرت مهدی نیازمند شرایط و بسترهای مناسبی است که به تحقق آن کمک میکند و در صورت عدم تحقق شرایط، مسئله ظهور به تأخیر خواهد افتاد. یکی از این شرایط، وجود فرزندان شیعی و ولایی است که بتوانند در دوره حکومت حضرت، مسئولیتها را به شکل شایستهای انجام دهند. با توجه به اهمیت مسئله، روایاتی داریم که محدوده سنی یاران حضرت را بیان میکند. در این احادیث بیشتر آنان را جوان معرفی میکنند. بهعنوان نمونه، امیرالمؤمنین میفرماید: «یـاران قـائم هـمـه جـوانانـد و پیرمرد در میان آنان نیست، مگر مانند سرمه در چشم و نمک در غـذا، و کـمتـریـن چـیـز در غـذا نـمک است» (طوسي، 1411ق، ص476، ح501).
مسئلۀ نسل برای امیرالمؤمنین آنقدر مهم بوده، بهگونهایکه در تاریخ نقل شده، حضرت یکی از مواضعی که علم از آینده را استفاده میکردند زمانی بوده که میخواستند دشمنی را از پای دربیاورند. حضرت در نسل افراد نگاه میکردند. اگر یک مؤمن قرار بود در نسل دشمنی به دنیا بیاید، او را نمیکشت. ملاحظۀ نسل را میکرد.
«انَ أمَیرُالمْؤمْنِینَ قدَ عَلمِ أنَّ فِی أصَلَابِ المْنَافِقِینَ قوَمْا مِنَ المْؤمْنِینَ فعَندْ ذلَكِ لمَ یقَتْلُهْم» (کوفی، 1410ق، ص۲۲).
امام صادق نیز میفرماید: «هنگامى كه جوانان، شبانگاه بر پشتبامها در خواباند، بهناگاه، بدون وعده قبلى در يك شب، گِرد صاحب خود جمع مىشوند و صبحهنگام در مكه خواهند بود» (نعماني، 1397ق، ص316، ح11).
ازاينرو جوانان نقش کلیدی در یاری امام عصر و تحقق جامعه مهدوی بر عهده دارند. آرمانگرایی، معترض بودن به وضع موجود، حرکت جهادی داشتن و حقپذیری از ویژگیهای جوانان است. با توجه به اینکه حکومت امام زمان دارای ویژگیهایی است که با روحیه جوانان سازگار است، وجود این قشر در تحقق ظهور الزامی است. حضرت در عالم تحول ایجاد میکنند، ازاينرو روحیه تحولخواهی جوانان در این امر میتواند بسیار کمک کند. البته باید این تحولخواهی در مسیر درست هدایت شود، وگرنه ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد.
بدینجهت ازدیاد نسل شیعی حائز اهمیت است و بهعنوان یک وظیفه اجتماعی در تحقق جامعه مهدوی نقشآفرین است، اما متأسفانه امروزه با نقشههای دشمنان و تغییر سبک زندگی، نسل شیعی دچار آسیب شده است.
3ـ3. نقش مواسات در تحقق جامعه مهدوی
مواسات بهعنوان یکی از تعابیر ارزشی در دین، مورد توجه ائمة اطهار بوده است، چنانکه در فرمایش امیرالمؤمنین بهعنوان برترينِ کارها معرفی شده است: «المُواساةُ أفضَلُ الأَعمالِ» (تميمي آمدی، 1410ق، ص 12؛ لیثی واسطی، 1376ق، ج47، ص1196). و در کلام گهربار امام صادق علامت و نشانه ایمان حقیقی دانسته شده است: «مَن واسَى الفَقيرَ مِن مالِهِ، و أنصَفَ النّاسَ مِن نَفسِهِ، فَذلِكَ المُؤمِنُ حَقّا» (کلینی، 1421ق، ج2، ص147؛ صدوق، 1377، ج47، ص48؛ مجلسی، 1403ق، ج75، ص25، ح5).
در مقدمات فرج هم ذکر شده که حضرت با چه کسانی قیام میکنند، یاران خاص حضرت برگزیدگانیاند که خداوند قلوب آنها را به یکدیگر گره زده است: «یُؤَلِّفُ اللّهُ قُلُوبَهُمْ». روح حاکم بر آنان، بر مبنای برادری، اعتماد، همدلی است. دارای اندیشه و دیدگاه واحدند، به یکدیگر عشق میورزند، رابطه دوستی آنها چنان مستحکم است که گویی برادران تنی و از یک پدر و مادراند: «کـَاَنَّمـا رَبـّاهـُمْ اَبٌ واحـِدٌ وَ اُمُّ واحِدَةٌ قُلُوبُهُمْ مُجْتَمِعَةٌ بِالْمحَبَّةِ وَ النَّصیحَةِ» (يزدي حائري، 1397، ج2، ص168).
ازاينرو در جامعه مهدوی، نهتنها اصل مواسات خیلی اهمیت دارد، بلکه در مقدمهسازی ظهور و زمینهسازی برای فرج، اصل زیربنایی محسوب میشود. همانگونه که امام باقر یکی از مصادیق عمل صالح در عصر غیبت را مواسات معرفی میفرمایند. امام ذیل آیات سورة «والعصر»، عصر را بهمعنای خروج قائم معرفی نمودند، بهگونهایکه دشمنان اهلبيت دچار خسران هستند و عمل صالح را بهمعنای مواسات و یاریرسانی به برادران مؤمن دانستند: «اَلْعَصْر»، عصر خروج القائم. إِنَّ اَلْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ، أی: أعداءنا. إِلاَّ اَلَّذِینَ آمَنُوا» یعنی: بآیاتنا. وَ عَمِلُوا اَلصّالِحاتِ: بمواساه الإخوان...» (صدوق، 1390، ج۲، ص۶۵۶).
رسماً امام باقر مواسات را عامل قیام علیه ظالمان و برپایی حکومت عدالت علوی میدانستند. بدینجهت در پاسخ کسانی که برای قیام نزد حضرت میآمدند، صریحاً از مواسات بینشان سؤال میکردند که بهراحتی میتوانند از اموال همدیگر بردارند؟ آنها میگفتند خیر، حضرت هم میفرمودند: پس هنوز زمان فرج نشده است. امام باقر صمیمیت و اعتماد عمومی را در زمان ظهور اینچنین به تصویر میکشیدند: در آن دوران هر نیازمندی از جیب برادرش به مقدار نیاز برمیدارد و برادرش نیز جلوگیری نمیكند: «أَتَی الرَّجُلُ إِلَی کیسِ أَخِیهِ فَیأْخُذُ حَاجَتَهُ فَلَا یمْنَعُهُ» (حر عاملی، 1416ق، ج5، ص121).
بنابراین یکی از شرایط ظهور این است که مؤمنان بتوانند بین هم مواسات برقرار کنند و ایثارگری عملاً در زندگی جاری بشود. این اصل نهتنها یکی از ویژگیهای جامعه مهدوی است، بلکه یکی از موانع تحقق ظهور، نبودن اصل مواسات بین مؤمنان است؛ زیرا انتظار و اشتیاق ظهور تنها برای رفع ظلم نیست، بلکه برای زندگی کردن در جامعه مهدوی است، آنهم بدون اصل مهم مواسات امکانپذیر نخواهد بود. رهبر معظم انقلاب در این زمینه فرمودند: «بایستی صحنهها و جلوههایی از جامعه مهدوی را خودمان به وجود بیاوریم، جامعه مهدوی، جامعه قسط و عدل است و جامعه عزت است، جامعه علم است، جامعه مواسات و برادری است؛ اینها را بایستی ما در زندگی خودمان تحقق ببخشیم» (بيانات رهبر معظم انقلاب، 21/1/1399).
چنانچه، اگر در صدر اسلام مواسات رخ نمیداد، اسلام بنا نمیشد. پیامبر اکرم دین اسلام را با مواسات آغاز کردند، بهگونهایکه قرآن کریم مؤمنان حقیقی را اهل ایمان، جهاد، هجرت و اهل مواسات میداند: «آنها كه ايمان آوردند و هجرت كردند و در راه خدا جهاد نمودند و آنها كه پناه دادند و يارى كردند، مؤمنان حقيقى و راستين هستند: «وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ الَّذِينَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا» (انفال: 74).
و «آنها به خاطر اين فداكاريهاى بزرگ آمرزش و روزى شايستهاى خواهند داشت»: «لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ»، «هم در پيشگاه خدا و جهان ديگر از مواهب بزرگى برخوردارند و هم بهرهاى شايسته از عظمت و سربلندى و پيروزى و امنيت و آرامش در اين جهان خواهند داشت» (مکارم شیرازی و ديگران، 1371، ج7، ص258).
این عظمت، امنیت و آرامش در دنیا، که وعده الهی به متقین است (قصص: 5). در مدینه فاضله و شهر خورشیدی مهدوی، محقق میشود، بهشتی که حاکمان آن، عقلای عالم بوده، قوانین آن، عدالت، آزادی، امنیت اجتماعی و مواسات را به ارمغان میآورند.
این مواسات باید تدریجاً به فرهنگ و سبک زندگی، بدون بحران تبدیل شود. مواساتی که منجر به کار و تولید شود، همانگونه که در سیره اهلبیت مشاهده شده، بهگونهای انفاق میکردند که شخص بتواندکاری انجام دهد و فقط برطرف کردن نیاز لحظهای نبوده است. آنگاه ثروت هم بهدنبال آن ایجاد میشود. باید این فرهنگ سبک زندگی شود.
4ـ3. نقش سادهزیستی در تحقق جامعه مهدوی
طبق روایات، مهمترین بعد انقلاب جهانی حضرت مهدي، تحولات فرهنگی است که در درون افراد و جامعه رخ خواهد داد. بهگونهایکه در اثر انقلاب درونی انسانها و اصلاحات واقعی، مدینة فاضلهای که تمام انبیا، اولیا و صلحا برای تحقق آن تلاش کردهاند محقق خواهد شد.
برای رسیدن به چنین عصر دلانگیزی، شرایطی لازم است ازجمله زهد و سادهزیستی. امام صادق درباره سادهزیستی حضرت مهدی میفرمايد: «به خدا سوگند! او جـامـه درشت میپوشد و خوراک خشک و ناگوار میخورد: «فَوَاللّهِ مالِباسُهُ اِلاَّ الْغَلیظَ، وَ لا طَعامَهِ اِلا الجَشَبَ» (نعماني، 1397ق، ص233).
امام زمان از یاران خود تعهد میگیرد که همین سیره را عملی کنند و آنها نیز مطیع محض حضرت هستند. ازاينرو یکی از خصوصیات عملی و رفتاری یاران خاص حضرت، سادگی و بیپیرایگی است، یاران حضرت قائم حشمت ظاهری ندارند. از تشریفات ظاهری پیراستهاند. ازاینرو در میان زمینیان ناشناختهاند. امیرالمؤمنین در وصف آنها میفرماید: «گروهی با کافران به نبرد میپردازند که در نظر مستکبران خوار و زبون هستند، در آسمان معروف و در زمین ناشناختهاند: «یُجاهِدُهُم فِی اللهِ قَومٌ اَذِلَّۀٌ عِندَ المُتَکَبِّرینَ، فِی الاَرضِ مَجهُولُونَ، َو فِی السَّماءِ مَعرُوفُونَ» (نهج البلاغه، 1392، خطبه102).
یاران واقعی حضرت حجت چون ساده و بیپیرایهاند، به چشم نمیآیند، ولی آنان در جمع ملکوتیان معروفند: «فِی السَّماءِ مَعرُوفُونَ».
اگرچه مطابق روایات عدیده، در زمان ظهور، امت از چنان رفاهی برخوردار شده و غرق نعمت میشوند (ابنطاووس، بيتا، ص141؛ مجلسی، 1403ق، ج26، ص312؛ ج52، ص367) که دوران ظهور را میتوان زیباترین فصل تاریخ زندگی بشر نامید، اما تا زمانی که فرهنگ سادهزیستی در بین مردم نهادینه نشود، چنین جامعه آرمانی به وقوع نخواهد پیوست؛ زیرا اشرافیگری به تعبیر رهبر معظم انقلاب برای یک کشور آفت است، ولی اشرافیگری مسئولان، آفت مضاعف است (بیانات رهبر معظم انقلاب، 24/2/1398).
در دنیای امروز تجملگرایی و مدپرستی، خانوادهها را به کام خود فرو برده است و مانع رسیدن به مدینه فاضله مهدوی میشود. چنانچه امام صادق در پاسخ ابوبصیر که سؤال کرد، این امر کی محقق میشود؟ فرمود: «ای ابابصیر، تو هم ازجملة دنیاخواهان و در زمرة دنیاطلبان هستی؟ گویا حضرت صادق میدانسته که انتظار ابابصیر برای رسیدن به منافع مادی و امور دنیوی است؛ اینگونه پاسخ داده است. حقیقتاً یاران و منتظران واقعی، جز به او نمیاندیشند، اما یاران ظاهری که همهچیز و همهکس را برای خود میخواهند، دنبال منافع خودشاناند. ازاينرو بهمجرد احساس خطر، روی برمیتابند (مجلسی، 1363، ج4، ص188).
همین امر علت تنها ماندن ائمه در طول تاریخ بوده که موجب به شهادت رسیدن ذوات مقدسه گردیده است. با توجه به اینکه حکومت ولیعصر جهانی است و بهعنوان سنت الهی باید محقق شود، ازاینرو به یارانی زاهد و سادهزیست نیاز دارد که حب دنیا موجب سستی آنان در عمل نشود؛ زیرا آنان در پی عزت اسلام و مسلمانان و خواری نفاقاند (قمی، 1393، دعای افتتاح). منتظران ظهور و داعيهداران حکومت جهاني حضرت مهدی بايد خود را براي تشکيل چنین حکومتي آماده کنند.
هرچه شاخصه سادهزیستی خانواده فاطمی در افراد اجتماع بیشتر شکل بگیرد، تحقق جامعه مهدوی نیز سریعتر خواهد بود.
نتیجهگیری
تحقق جامعه متمدن مهدوی، وعده تخلفناپذیر الهی است. خانواده بهعنوان نقطه آغازین حرکت جامعه به سوی آرمانشهر توحیدی، نیازمند یک الگوی تمامعیار و متکامل است تا جریان حرکت جوامع بشری را از انحطاط و تیرگی بهسوی نور و رستگاری معطوف نماید. در این نوشتار چهار ویژگی مهم برای خانواده فاطمی مطرح شد که عبارتند از: ایمان، تعدد فرزندان، مواسات و سادهزیستی. با بررسی آیات و روایات مربوط، مشخص شد اگر شاخصههای مذکور در افراد خانواده نهادینه شود، بسیاری از معضلات و مشکلات فردی و اجتماعی مرتفع گردیده و حرکت تاریخ بهسمت جامعه مهدوی تسریع خواهد شد. با شاخصة ایمان که در خانواده فاطمی تجلی کرده، میتوان از گردنههای مهلک شرک، شک و تردید، عبور کرده، طومار شرک را برچید و فاتح قله توحید شد، تعدد فرزندان، مواسات، سادهزیستی، هرکدام شاخصهای از این نهاد قرآنی هستند که جهان را از ظلمت تنهایی، نفسانیت، خودخواهی، خودمحوری، تجملگرایی و... خارج و در وادی نور وارد میکند، کثرت، اتحاد و همدلی آنان صدی در برابر ظلم، جهل و بیعدالتی گشته، و وعده قطعی الهی تحقق مییابد.
در این بین، کسانی که طالب حکومت عدل و داد نیستند سعی دارند با فاسد کردن مهرههای اجتماع، مانع تحقق جامعه مهدوی شوند، ایجاد شک و تردید، کم شدن نسل شیعه، خودمحوری و تغییر سبک زندگی بهسمت تجملگرایی، هر کدام مانعی برای حرکت جامعه بشری بهسمت جامعه مهدوی است. برای تسریع در امر ظهور باید این موانع به دست مردم و دولت برطرف شود.
- نهج البلاغه (1392). ترجمة محمد دشتی. چ دوم. تهران: پیام عدالت.
- ابناثیر، مبارک بن محمد (1367ق). النهایه. چ دوم. قم: اسماعیلیان.
- ابنجمهور، محمد بن علی (1403ق). عوالی اللئالی. بیجا: بینا.
- ابنجوزی، یوسف (1418ق). تذکرة الخواص. قم: شریف الرضی.
- ابنحزم اندلسی، علی بن احمد (1983م). جمهرة انساب العرب. بیروت: دار الکتب العلمیه.
- ابنسعد، محمد (1410ق)، طبقات الکبری. بیروت: دار التب العلمیه.
- ابنطاووس، علی (1415ق). الدروع الواقیه. بیروت: مؤسسة آلالبیت لاحیاء التراث.
- ابنطاووس، علی (بی تا). الملاحم و الفتن. ترجمة محمدجواد نجفی. تهران: کتابفروشی اسلامیه.
- ابنفارس، ابوالحسین (1404ق). مقاییس اللغة. بیروت: دار الفکر.
- اربلی، علی بن عیسی (1381ق). کشف الغمه. تبریز: بنیهاشمی.
- آشتیانی، محمدحسین (بیتا). مناقب آل ابیطالب. قم: علامه.
- بلاذری، احمد بن یحیی (1397ق). انساب الاشراف. بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات.
- بیضاوی، عبدالله (1418ق). انوار التنزیل و اسرار التأویل. بیروت: دار احیاء التراث العربی.
- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی، در: khamenei.ir.
- پاینده، ابوالقاسم (1382). نهج الفصاحه. چ چهارم. تهران: دنیای دانش.
- تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد (1410ق). غرر الحکم. چ دوم. قم: دار الکتاب الاسلامی.
- جاناحمدی، فاطمه (1388). تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی. قم: معارف.
- حر عاملی، محمد بن حسن (1385ق). اثبات الهدی. چ چهارم. تهران: دار الکتب الاسلامیه.
- حر عاملی، محمد بن حسن (1416ق). وسایل الشیعه. چ سوم. قم: آلالبیت.
- دشتی، محمد (1372). نهج الحیاة؛ فرهنگ سخنان فاطمه. بیجا: نشتا.
- راوندی، قطبالدین (1409ق). الخراج و الجراح. بیجا: بینا.
- زمخشری، محمود بن عمر (1415ق). الکشاف. چ سوم. بیروت: دار الکتب العربی.
- ساروخانی، باقر (1389). مقدمهای بر جامعهشناسی خانواده. تهران: صدا و سیما.
- سیوطی، عبدالرحمن (1417ق). تاریخ خلفا. بیروت: دار صادر.
- شهرستانی، محمد (1415ق). الملل و النحل. چ چهارم. بیروت: دارالمعرفه.
- صدوق، محمد بن علی (1377). الخصال. چ هشتم. تهران: کتابچی.
- صدوق، محمد بن علی (1385ق). علل الشرایع. قم: مکتبة الداوری.
- صدوق، محمد بن علی (1390). کمال الدین و اتمام النعمه. چ هفتم. قم: مسجد مقدس جمکران.
- صدوق، محمد بن علی (1413ق). من لا یحضره الفقیه. چ دوم. قم: جامعة مدرسین.
- طبرسی، فضل بن حسن (1372). مجمع البیان. چ سوم. تهران: ناصر خسرو.
- طوسی، محمد بن حسن (1411ق). الغیبة. قم: دار المعارف الاسلامیه.
- طوسی، محمد بن حسن (1414ق). الامالی. قم: دار الثقافه.
- عالی، مسعود (1399). دوران حیرت. قم: زلال کوثر.
- عباسی، زهرا (1401). سیره فاطمی با محوریت معاصرسازی در ابعاد خانواده. نهمین کنفرانس بینالمللی علوم انسانی، اجتماعی و سبک زندگی. بوداست: مجارستان.
- عمادزاده، حسین (1393). چهارده معصوم. چ بیست و هشتم. بیجا: طلوع کتاب شب.
- عمید، حسن (1363). فرهنگ عمید. تهران: سخن.
- فیض کاشانی، محمدمحسن (۱۴۰۶ق). الوافی. اصفهان: کتابخانة امام امیرالمؤمنین.
- قمی، عباس (1393). مفاتیح الجنان. تهران: مرکز طبع و نشر قرآن کریم.
- قندوزی، سلیمان (1422ق). ینابیع الموده. چ دوم. قم: بینا.
- کریمی جهرمی، علی (1380). سیره و سخن فاطمه. قم: راسخون.
- کریمینیا، محمدمهدی و دیگران (1400). نگاهی به ویژگیهای خانواده فاطمی در سوره انسان با رویکرد تربیتی. دستاوردهای نوین در مطالعات علوم انسانی، 43 (4)، 9ـ17.
- کلینی، محمد بن یعقوب (1421ق). اصول کافی. تهران: دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی.
- کوفی، فرات (1410ق). تفسیر فرات کوفی. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
- کوئن، بروس (1381). مبانی جامعهشناسی. ترجمة غلامعباس توسلی و رضا فاضل. چ سوم. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
- لیثی واسطی، علی بن محمد (1376ق). عیون الحکم و المواعظ. قم: دار الحدیث.
- مجلسی، محمدباقر (1363). مرآة العقول. چ دوم. تهران: دار الکتب الاسلامیه.
- مجلسی، محمدباقر (1403ق). بحار الانوار. چ دوم. بیروت: دار الوفاء.
- محمدی اشتهاردی، محمد (1389). نگاهی بر زندگی حضرت فاطمه. قم: مطهر.
- محمدی ریشهری، محمد ( بیتا). دانشنامه امام حسین. قم: دار الحدیث.
- مسعودی، علی بن حسین (1374). مروج الذهب. ترجمة ابوالقاسم پاینده. چ پنجم. تهران: علمی و فرهنگی.
- مفید، محمد بن محمد بن نعمان (1413ق). الارشاد. قم: کنگره شیخ مفید.
- مکارم شیرازی، ناصر و دیگران (1371). تفسیر نمونه. چ دهم. تهران: دارالکتب الاسلامیه.
- ملکیراد، محمود (1395)، خانواده و زمینهسازی ظهور. تهران: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
- منتجبالدین رازی، علی (1408ق). الاربعون حدیث. قم: مدرسة الامام المهدی.
- موسوی، سیدمجتبی و یوسفی، شکیلا (1398). سیره فاطمی در تربیت فرزندان. صراط، 19 (9)، 119-142.
- نعمانی، محمد (1397ق). غیبت نعمانی. تهران: صدوق.
- یزدی حائری، علی (1397). الزام الناصب فی اثبات الحجة. چ سوم. قم: انوارالهدی.