بررسی تطبیقی مختصات تأثیر دعا بر ساحت معرفت انسان در نظرگاه مذهب شیعه و کاتولیک

Article data in English (انگلیسی)
مقدمه
شناخت و معرفت، زیربنای ایمان و راه رسیدن به کمال و تعالی است. هرچه شناخت انسان نسبت به مبدأ و معاد و راه رسیدن به کمال و تعالی بیشتر باشد، بهتر میتواند راه را از چاه تشخیص دهد و در طی مسیر کمال و هدایت با چراغ علم و معرفت پیش رود تا به سرمنزل مقصود برسد. میتوان گفت که معرفت و شناخت از دو راه در تکامل ایمان انسان تأثیرگذار است: نخست اینکه هرچه شناخت و معرفت انسان قطعی و محکم و یقینیتر باشد، باعث ایجاد حالت یقین میشود که به میزان افزایش یقین، ایمان انسان نیز افزایش مییابد. این امر خود سبب افزایش التزام عملی بیشتر به لوازم ایمان میشود؛ دوم اینکه این معرفت و شناخت هرچه در زندگی بیشتر مورد مراجعه و کاربردیتر شود و پیوسته مورد مراجعه قرار گیرد، سبب زنده ماندن آن ایمان حاصل از معرفت و شناخت خواهد شد (مصباح یزدی، 1384، ج 1، ص 248). این ایمان مجدداً سبب افزایش معرفت و یقین خواهد بود و این یقین و معرفت سبب التزام بیشتر به لوازم عملی ایمان خواهد بود. ازاینرو شخص رفتهرفته در معرفت و ایمان و عمل به لوازم ایمان رشد کرده و به کمال نهایی خویش نزدیکتر خواهد شد.
یکی از نقشهای دعا افزایش معرفت انسان نسبت به مبدأ و معاد و عالم هستی است. انسان از رهگذر دعا به معرفتهای عمیقتری نائل آمده و با تکرار این دعاها که درواقع نوعی تکرار معرفتهای ذکرشده است، در افزایش معرفت، یقین و التزام به لوازم عملی ایمان مؤثر خواهد بود.
امام خمینی در کتاب شرح دعای سحر به شرح این دعای شریف پرداخته. همچنین جناب آقای ممدوحی در کتاب شهود و شناخت خویش به بررسی دعا از نظر عقل و نقل میپردازد. همچنین نیایش عارفان اثر فنائی اشکوری و سجادههای سلوک اثر علامه مصباح یزدی و کتابهای دیگر به شکل عام، به مسئلة دعا و شرح آن پرداخته میشود. به شکل خاص میتوان به مقالة «حقیقت دعا» اثر حمید پارسانیا، مقالة «دعا و نیایش در ادیان» اثر غلامرضا اکرمی، پایاننامة مقایسه و تحلیل مضمون ادعیة مسیحی و ادعیة اسلامی با تأکید بر مزامیر و صحیفة سجادیه اثر قربانی اشاره کرد. در حوزة کاتولیک نیز میتوان به کتاب تشبه به مسیح اثر آکمپیس و الحیاة فی الصلاة اثر جان لافرانس، کتاب نماز کاتولیک، جلد 39 کتاب جامع الهیات آکویناس اشاره کرد که به مسئلة دعا پرداخته شده است. اما علیرغم مباحث مطرحشده، بحث تطبیقی در تأثیر دعا بر بینش و معرفت انسان از نظر شیعه و کاتولیک و تمایز و تشابه آنها مطرح نشده است.
این مقاله به بیان نقش و تأثیر دعا بر معرفت و بینش انسان از نظر شیعه و کاتولیک پرداخته و با بیان نقاط همگرا و واگرای تأثیر دعا در دو مذهب به بحث تطبیقی اقدام نموده و در نهایت جمعبندی ارائه خواهد شد.
1. مفهومشناسی
1ـ1. دعا
دعا در لغت هم معنای ندا (راغب اصفهانى، 1412، ص 315) و به معنای حاجتخواهی و طلب کمک و خواندن است (قرشى، 1412، ج 2، ص 334) و در اصطلاح عبارت است از: خواندن خداوند و میل و رغبت به سوی ایشان و برقراری رابطه با حضرتش (امینی، 1390، ص 13).
دعا در لغت از نظر مذهب کاتولیک به معنای درخواست چیزهایی است که مربوط به رستگاری (نجات) است.(کاتولیک جدید) (دایرۀ المعارف، 2003، ص 593) آکویناس معنای اولیة دعا را درخواست و طلب کردن یا عرض حال و تضرع میداند (آکویناس، 2007، ص 49). دعای کاتولیک عبارت است از: سخن گفتن با خدا که این گفتوگو در قالب برکت و پرستش (راتزینگر، 1393، ص 678)، درخواست (آکویناس، 2007، ص 99)، حاجتخواهی، شکرگزاری و شفاعت صورت میگیرد. این گفتوگو صعود ذهن بهسوی خداست(همان، ص 101) که در آن انسان توجه، فکر و عشق خود را متوجه خدا میکند (كتاب دعا، 1954).
2. تأثير دعای شيعه بر ساحت بينش
1ـ2. معرفتبخشی نسبت به خداوند
اعتقاد به خداوند متعال بدون شناخت اوصاف و ویژگیهای خداوند اثر زیادی بر کمال انسان نخواهد داشت. دعاهای مأثور شیعی آکنده از توصیفهای خداوند با اسما و صفات الهی است. از همین طریق سراسر این دعاها آموزش خداشناسی، توحید، توکل و سایر ارزشهای معنوی را به پیروان خود القا مینمایند (نوریها، 1372، ص253).
انسان بهشکل فطری، معرفتی اجمالی نسبت به خداوند متعال دارد. یکی از عواملی که سبب میشود انسان علاوه بر شناخت فطری و اولیه نسبت به خداوند، شناخت گستردهتر و تفصیلی نسبت به خداوند پیدا کند، مسئلة دعای مأثور شیعه است. دعاهای مأثور شیعه که از منبع علم و عصمت اهلبیت سرچشمه گرفته، دربردارندة معارفی عظیم و ژرف در شناخت خدا، اسما و صفات حضرتش است. این دعاها بهمراتب مختلف خداشناسی اشاره میکنند. از توحید شروع میشود و همة اقسام توحید (ذاتی، صفاتی، ربوبی، خالقی، فعلی و...) را دربر میگیرد. فرد نیایشگر از رهگذر این دعاها با این معارف توحیدی و ناب آشنا شده و رفتهرفته در اثر انس با اینگونه دعاها و این مفاهیم که در آنها گنجانده شدهاند، سطح معرفت او نسبت به خدا، اسما و صفات حضرتش بالاتر رفته و این معرفتها سبب ایجاد ایمان متعالیتر در انسان نسبت به خداوند میشود. بهعنوان نمونه میتوان به دعای اول صحیفة سجادیه اشاره کرد که امام سجاد به خداوند عرضه میدارد: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الأَوَّلِ بِلا أَوَّلٍ كَانَ قَبْلَهُ، وَالآخِرِ بِلا آخِرٍ يَكُونُ بَعْدَهُ» (علیبن الحسین، 1376، ص 28). نیایشگر با خواندن این دعا به این معرفت دست مییابد که خداوند ازلی و ابدی است. امام در ادامه میفرماید: «ابْتَدَعَ بِقُدْرَتِهِ الْخَلْقَ ابْتِدَاعاً، وَاخْتَرَعَهُمْ عَلَى مَشِيَّتِهِ اخْتِرَاعاً» (همان)، که اشاره به خالقیت خداوند و اختراع کردن موجودات برحسب اراده خویش مینماید. این فراز از دعا، فرد نیایشگر را متوجه خالقیت خداوند متعال و جاری بودن اراده خداوند در خلقت انسان مینماید.
در سراسر دعای مذکور روح توحید و یگانگی خداوند مطرح است. توجه به رازق بودن خدا، هادی بودن و مواهب الهی که خداوند به ما عطا کرده در قالب حمد و ستایش ذکر میشود. در دعای جوشن کبیر به نامها و صفتهای پروردگار میپردازد. و به صفتهای خداوند ازجمله اراده و قدرت و علم و حیات اشاره کرده و بعد از ذکر صفات ذاتی مذکور به صفات فعل خداوند اشاره مینماید (رک: کفعمی، 1418ق، ص 402ـ411). بهگونهای که میتوان گفت که در این دعا دایرةالمعارف کاملی از نامها و صفتهای خداوند جمع شده است.
وقتی نیایشگر با اینگونه دعاها انس میگیرد، ابتدا با این حقایق و معارف آشنا میشود و رفتهرفته با تکرار و توجه به حقایق متعالی موجود در مضامین دعاها، این معارف در عمق جان شخص رسوخ مینماید. رسوخ در عمق و روح از چند طریق صورت میگیرد: نخست با ایجاد فهم جدید نسبت به حقیقتی که تاکنون فرد آن را نمیشناخته، معرفتی جدید برای ما حاصل میشود و روح فرد در برابر آن حقیقت تسلیم میشود و آن را میپذیرد؛ راه دیگر اینکه برخی از حقایق را با وجود علم اجمالی نسبت به آنها، تلقین و استمرار و توجه به آن حقایق باعث میشود روح انسان در این حالت دعا که لازمهاش توجه و حضور قلب است نسبت به این حقایق پذیرش داشته باشد؛ راه دیگر اینکه در دعا معارفی مطرح میشود که لازم است برای فهم آنها تأمل نماییم و با تأمل در آنها زمینة معرفت در ما ایجاد میشود. علاوه بر اینکه خود الفاظ و عبارات دعای مأثور از حقایقی پرده برمیدارند و باعث ارتباط تکوینی با این حقایق متعالی شده که تأثیرات ماورای طبیعی داشته و خود این کلمات بر روح و جان شخص نیایشگر اثر میگذارد. بیان معارف توحیدی میتواند از همة این راهها در انسان اثر گذاشته و سبب معرفتافزایی نسبت به خداوند شود.
2ـ2. شناخت خویش
اهمیت خودشناسی در رسیدن به کمال چنان است که ثمرة آن شناخت خداوند متعال است. پیامبر میفرماید: «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ» (مصباح الشریعه، 1400ق، ص 13). شناخت خداوند متعال از طریق سیر در آفاق و انفس امکانپذیر است: «سَنُرِيهِمْ آياتِنا فِي الآفاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَق» (فصلت: 53). ازاینرو شناختن خویش یا همان سیر انفسی، سبب شناخت خداوند متعال است. حقیقت انسان همان مخلوق بودن و ضعف وجودی و عبودیت اوست که هرگاه این حقیقت را دریابد، لازمهاش شناخت خداوند متعال خواهد بود (باقریان موحد، 1387، ج 1، ص 126).
یکی از عوامل شناخت خویش، دعاهای مأثورة شیعی است. درواقع دعا و مناجات مخصوصاً دعاهای مأثور شیعی زمینة معرفتی وسیعی در حوزة انسانشناسی و خودشناسی برای نیایشگر فراهم میکند. دعا به انسان، ضعف، فقر وجودی، جهل، غفلت و خطاکاری (مفید، 1413ق، ص 154) خود را متذکر میشود و همین شناخت انسان از خویشتن باعث ایجاد روحیة تعبّد و سرسپردگی به خداوند قادر، غنی مطلق و عالم میشود. دعای شیعی از یکسو با بیان اسما و صفات الهی بهنوعی باعث شناخت خدا شده و از سوی دیگر با نشان دادن حقیقت انسان به نیایشگر در قالب دعا هم راه و هم وسیله و هم مقصد را نشان میدهد.
بسیاری از فرازهای دعای شیعی که درواقع مناجات انسانهای کامل با خداوند است، آینهای از انسان و حقیقت او، نیازها، ناتوانایی، ضعفهای انسان (ابنطاووس، 1409ق، ج 1، ص 348) را در قالب مناجات در پیش روی انسان قرار میدهد؛ تا شخص خود را بشناسد و بهتر به حقیقت خود واقف شود و روح تواضع و عبودیت در برابر حضرت حق در او زنده شود. کمال انسان در این است که فقر خود را نسبت به خدا درک نماید و به این حقیقت اعتراف کند: «يا ايُّها النَّاسُ انْتُمُ الْفُقَراءُ الى اللهِ وَاللهُ هُوَ الْغَنِىُّ الْحَميد» (فاطر: 15). تا انسان نسبت به این واقعیت اعتراف نکند، فقر خود را بهدرستی نخواهد شناخت و به کمال انسانی نائل نمیشود؛ که یکی از اموری که موجب میشود انسان به این معرفت نزدیک شود یا معرفت او کامل شود، دعاست.
3ـ2. معرفتبخشی نسبت به انسان کامل و بندگان صالح
دعا درواقع تجلی حالات روحی و مقامات دعاکننده است. بر این اساس حضرات معصومین در نیایشهای خود معارف بلند و عمیقی را مطرح میکنند که تجلی حالات و مقامات آنان است. اینگونه دعاها زمینة مناسبی برای شناخت معصومان را فراهم مینماید. دعای مأثور شیعه از طریق بیان ویژگیهای اولیای الهی از قبیل خالص شدن آنان برای خداوند و دین او، قرار گرفتن در نعمتهای جاودان بهشرط زهد در این دنیا و پذیرش آنان و علم الهی به رعایت این شرط از سوی آنها (ابنطاووس، 1409ق، ج 1، ص 295) که باعث قبول و تقرب آنها به نزد خداوند شده و نزول فرشتگان بر آنان، عنایت نمودن وحی و علم الهی به ایشان و درنهایت اینکه آنها راه و وسیله برای رسیدن به رضوان الهی هستند (همان). بیان این ویژگیها، فردِ نیایشگر را در ضمن دعا به موقعیت و مقام خاص اولیای الهی آشنا مینماید و در ضمن میفهمد که راه رسیدن به این مقام همان مسیری است که این اولیا طی نمودهاند، یعنی اخلاص و زهد و اینکه خودِ این اولیا وسیله و مسیر رسیدن به خداوند هستند. و این وسیله بودن آنها یعنی اطاعت و تبعیت نمودن از آنان. از سوی دیگر در بعضی دعاهای مأثور به بیان مصادیق این اولیا و بلکه کاملترین این مصادیق میپردازد. (همان)
فرد در ضمن دعا هم با اولیای الهی و ویژگی آنها به شکل تفصیلی آشنا میشود و هم از نظر مصداقی با این شخصیتها آشنا شده و هم اینکه قدر و منزلت پیروان و شیعیان آنها را درمییابد (همان، ص 297). انسان که خود طالب کمال است، وقتی با مصادیق انسانهای کامل آشنا میشود و منزلت و ویژگی آنها را میشناسد و مقام و منزلت پیروان و شیعیان آنها را میفهمد (که همگی در دعا ذکر شده است)، در این صورت این معرفت، در آنها میل و انگیزة کمالطلبی را تحریک و جهتدهی کرده و ازاینرو شخص درصدد برمیآید که از این مصداقهای کمال که درواقع مشعلها و مسیرهای رسیدن به کمال نهایی و قرب الهی هستند، الگوبرداری و پیروی کرده تا خود را به کمال نهایی برساند. در این صورت شوق پیروی و وصال به اولیای خدا در انسان ایجاد میشود: «اللّهُمَّ وَنَحْنُ عَبِيدُكَ التَّائِقُونَ إِلى وَلِيِّكَ، الْمُذَكِّرِ بِكَ وَبِنَبِيِّكَ» (همان، ص 298). این شوق رسیدن به انسان کامل، خود را در قالب توجه به این ولی خدا و ادای حقوق و انجام اوامر و جلب رضایت او ظاهر خواهد ساخت: «أَعِنَّا عَلى تَأْدِيَةِ حُقُوقِهِ إِلَيْهِ، وَالاجْتِهادِ فِي طاعَتِهِ، وَالاجْتِنابِ عَنْ مَعْصِيَتِهِ وَامْنُنْ عَلَيْنا بِرِضاهُ، وَهَبْ لَنا رَأْفَتَهُ وَرَحْمَتَهُ، وَدُعاءَهُ وَخَيْرَهُ، ما نَنالُ بِهِ سَعَةً مِنْ رَحْمَتِكَ وَفَوْزاً عِنْدَكَ» (همان). در ادامه دعا این معرفت را به نیایشگر میدهد که قبولی نماز و بخشش گناهان و استجابت دعا و گشایش رزق و برطرف شدن غمها و روا شدن حاجات و حتی تقرب به خداوند متعال بهوسیله و از رهگذر ولی خدا (پیامبر و امام) صورت میگیرد؛ چنانچه عرضه میشود: «وَاجْعَلْ صَلاتَنا بِهِ مَقْبُولَةً وَذُنُوبَنا بِهِ مَغْفُورَةً وَدُعائَنا بِهِ مُسْتَجاباً وَاجْعَلْ أَرْزاقَنا بِهِ مَبْسُوطَةً وَهُمُومَنا بِهِ مَكْفِيَّةً وَحَوائِجَنا بِهِ مَقْضِيَّةً وَأَقْبِلْ إِلَيْنا بِوَجْهِكَ الْكَرِيمِ وَاقْبَلْ تَقَرُّبَنا إِلَيْكَ» (همان، ص 299)
بنابراین میتوان گفت که دعای مأثور در قالب دعا به نیایشگر از یک جهت شناختهایی در مورد ویژگی انسانهای کامل و اولیای الهی و مقامهای آنان میدهد؛ از جهتی دیگر به بیان مصادیق این اولیا پرداخته؛ از سوی دیگر به بیان ویژگی و مقامات پیروان آنها میپردازد. این سلسله معارف باعث ایجاد معرفت بیشتر و تفصیلیتر نسبت به اولیای الهی شده و انگیزة کمال طلبی انسان را تحریک کرده و شوق رسیدن به این مقامات نیایشگر را بهسوی الگوبرداری و تبعیت از این اولیا سوق میدهد. و نتیجه این معرفت و شوق حاصل از آن سعی در تشبّه به این اولیا و ادای حقوق و انجام اوامر آنان و دوری از نافرمانی آنان خواهد بود. از آنجایی که این اولیای الهی بر اساس بیان همین دعا وسیله و راه بهسوی رسیدن به کمال مطلق و حضرت حق هستند؛ ازاینرو عمل بر اساس دستورات آنان و جلب رضایت آنان باعث قرب الهی «اقْبَلْ تَقَرُّبَنا إِلَيْكَ» (همان) و کمال نهایی میشود.
4ـ2. معادشناسی
توجه به معاد و جهان پس از مرگ که یکی از اصول دین اسلام و مذهب شیعه است، یکی از راهبردهای هدایتی قرآن است. بهگونهای که بخش عظیمی از آیات قرآن در رابطه با جهان آخرت و توجه انسان به آن و یا حوادث و احوال قیامت است (رک: حاقه: 19ـ37؛ زمر: 30؛ آلعمران: 185؛ قیامت: 2ـ15؛ صافات: 58ـ61). یکی از عوامل بازدارنده از انجام گناه یادآوری مرگ و قیامت است (تحریم: 6)، که باعث اصلاح نفس از اخلاق بد (شعرا: 88ـ89) و انگیزهبخش انجام واجبات و بهدست آوردن فضیلتهای معنوی میباشد. (صافات: 61). در دعای شیعه میبینیم که از این نکته استفاده کرده و از طریق توجه دادن، فرد دعاکننده در ضمن دعا به قیامت و گذرگاهها و گردنههای در پیش رو میپردازد. «مَوْلايَ يَا مَوْلايَ أَيَّ الأَهْوَالِ أَتَذَكَّرُ وَأَيَّهَا أَنْسَى وَلَوْ لَمْ يَكُنْ إِلاّ الْمَوْتُ لَكَفَى كَيْفَ وَمَا بَعْدَ الْمَوْتِ أَعْظَمُ وَأَدْهَى» (طوسی، 1411ق، ج 1، ص 163). همچنین با توجه دادن به سکرات مرگ و عالم و شرایط قبر: «فَمَا لِي لا أَبْكِي أَبْكِي لِخُرُوجِ نَفْسِي أَبْكِي لِظُلْمَةِ قَبْرِي أَبْكِي لِضِيقِ لَحْدِي أَبْكِي لِسُؤَالِ مُنْكَرٍ وَنَكِيرٍ إِيَّايَ أَبْكِي لِخُرُوجِي مِنْ قَبْرِي عُرْيَاناً ذَلِيلاً حَامِلاً ثِقْلِي عَلَى ظَهْرِي» (ابنطاووس، 1409ق، ج 1، ص 72)، باعث میشود که فرد در ضمن نیایش در مورد قیامت بیاندیشد و زمینهساز خروج شخص از غفلت را ایجاد نموده، در نهایت شخص نیایشگر به فکر آماده شدن برای مواجهة با مرگ و قیامت افتاده که از طریق تزکیة نفس و اجتناب از رذیلتهای اخلاقی خواهد بود (شمس: 9ـ10).
5ـ2. شناخت نسبت به منجی و موعودگرایی
یکی از ویژگیهای انسان تعالییافته توجه و انتظار ظهور منجی موعود است؛ چراکه انتظار فرج بهترین عمل تلقی شده است: «أَفْضَلُ الأَعْمَالِ انْتِظَارُ الْفَرَج» (اربلی، 1381، ج 2، ص 207)؛ که این انتظار سبب ایجاد آمادگی شخص و زمینهسازی برای فرج و ظهور خواهد بود. دعای شیعی به این مسئله عنایت داشته و در دعاهای خود به آن اشاره میکند: «اللَّهُمَ إِنَّا نَشْكُو إِلَيْكَ فَقْدَ نَبِيِّنَا وَغَيْبَةَ وَلِيِّنَا وَشِدَّةَ الزَّمَانِ عَلَيْنَا وَوُقُوعَ الْفِتَنِ بِنَا وَتَظَاهُرَ الأَعْدَاءِ عَلَيْنَا وَكَثْرَةَ عَدُوِّنَا وَقِلَّةَ عَدَدِنَا اللَّهُمَّ فَافْرُجْ ذَلِكَ بِفَتْحٍ مِنْكَ تُعَجِّلُهُ وَنَصْرٍ مِنْكَ تُعِزُّهُ وَإِمَامِ عَدْلٍ تُظْهِرُه» (ابنبابویه، 1395ق، ج 2، ص 514؛ کفعمی، بیتا، ص 582). درواقع دعا با بیان وضعیت موجود بشر از زیادی فتنهها و دشمنان و فقدان پیامبر، به انسان غیبت امامش را یادآوری کرده و این معرفت را میدهد که هرچه از این حوادث و مشکلات پیشآمده، راهحل آن ظهور امام عادل و فرج ایشان است. لذا فرد نیایشگر به ظهور و تحقق دولت حق رغبت پیدا مینماید (کفعمی، بیتا، ص 581) و برای تحقق این دولت کریمه سعی در ایجاد زمینه و بستر لازم از طریق تهذیب نفس و ادای حقوق امام زمان و دوری از نافرمانی ایشان (ابنطاووس، 1409ق، ج 1، ص 298) مینماید.
علاوه بر موارد مذکور دعا در حوزة وسیعی از معرفتبخشی نقشآفرینی میکند؛ بهعنوان نمونه شناخت مقام فرشتگان مقرب، شناخت عظمت قرآن، شناخت رابطة عام کائنات با انسان و بالعکس، شناخت برخی از اسرار الهی در تکوین موجودات، شناخت عیبهای نفس و نفوذ شیطان (باقریان موحد، 1387، ج 2، ص 86)، شناخت مکارم اخلاق (علیبن الحسین، 1378، ص 92) و موارد دیگر است.
3. تأثير دعای کاتوليک بر ساحت بينش
دعای کاتولیک باعث ایجاد و افزایش بینشهای اساسی لازم برای نیل به کمال و سعادت میشود که عمدهترین آنها مورد بررسی قرار میگیرد.
1ـ3. معرفتبخشی نسبت به خدای پدر
دعای کاتولیک از دو راه باعث شناخت یا افزایش معرفت نسبت به خدای پدر میشود:
1ـ1ـ3. شناخت از طریق بیان اوصاف خداوند در دعا
بیان ویژگیها و نعمتهای خداوند و نیز عمل نجاتبخش او و آمرزش انسان در دعاهای کاتولیکی، موجب ایجاد شناخت بیشتر و عمیقتر نسبت به خداوند و صفات او میشود. فرازهای مختلفی از دعاهای مسیحی ازجمله سرودهای مزامیر که در بیان اعمال و نعمتهای خداوند هستند، به انسان معرفتی نسبت به خداوند و اوصاف او ازجمله جلال الهی (مزامیر 8: 1)، خالقیت (مزامیر 8: 3)، عدالت الهی (مزامیر 9: 4) میدهد که فرد در ضمن دعا کردن به این نعمتها و عنایات توجه کرده و سبب افزایش معرفت او به خداوند، اوصاف و اعمال او میشود: «مزامیر چه در قالب سرودها و یا دعاهای سوگواری یا شکرگزاری یا درخواست فردی یا اجتماعی چه در قالب نغمههای پادشاهی سرودهای زیارت یا تأملات حکمتآمیز باشند. آینة اعمال حیرتانگیز خدا در تاریخ قومش هستند» (راتزینگر، 1393، ص 667ـ668).
دعاهای کاتولیکی بهویژه دعاهای موجود در عهد جدید در ایجاد و تقویت بینش تثلیث نقش مهمی ایفا میکند. عیسی در ضمن مناجات خود با خداوند او را پدر میخواند (متی 6: 9). و این عیسی است که رابط میان انسان و خداست و فقط میتوان با نام او خدا را خواند.
2ـ1ـ3. معرفتبخشی نسبت به خدا از طریق دعای مسیح
یکی از گونههای دعای مسیحی، دعا به اسم مسیح است که اختصاص به مسیحیت دارد. دعا خواندن به اسم مسیح موجب معرفت نسبت به خداوند میشود. عیسی راه و زندگی است و کسی نمیتواند به خدا برسد مگر بهوسیله عیسی (یوحنا 14: 6). بهگونهای که عیسی شناخت خدا را منوط به شناخت خویش میداند: «اگر مرا میشناختید، پدر مرا نیز میشناختید و بعد از این او را دیدهاید» (یوحنا 14: 7). دعا خواندن به نام عیسی چیزی است که در مسیحیت تازگی دارد و عیسی به این مسئله اشاره میکند: «اگر چیزی به اسم من طلب کنید من آن را بهجا خواهم آورد» (یوحنا 14: 14).
خود شناخت عیسی راه و مسیر شناخت خداست. درواقع ایمان به پسر شاگردان را به شناخت پدر نائل میکند (رک: راتزینگر، 1393، ص 675)؛ چراکه راه و زندگی عیسی است و از هیچ راهی بهجز عیسی نمیتوان به خدا رسید (یوحنا 14: 6). خداوند را فقط عیسی که پسر اوست میشناسد و این پسر است که میتواند به دیگران خدا را بشناساند (متی 11: 27). ازاینرو شناخت خدا جز بهوسیله عیسی محقق نمیشود (رک: متی 11: 26).
از نظر کاتولیک دعای به درگاه پدر به معنای ورود به سرّ اوست، آنطور که او هست و آنطور که پسر او را بر انسانها آشکار ساخته است (راتزینگر، 1393: 714): «عبارت خدای پدر هرگز بر کسی آشکار نشده است، وقتی که موسی از خدا پرسید که او کیست نام دیگری را شنید. نام پدر در پسر برای ما آشکار شده است؛ چون نام پسر جدید پدر را دربر دارد» (همان).
فرد نیایشگر میتواند خدا را پدر بخواند و علت آن این است که خداوند خودش را بهوسیله انسان شدن پسرش ظاهر کرده و نیز روح فرزندش خدا را به ما میشناساند. روح پسر مشارکتی را در رابطه با شناخت خدا به افرادی که معتقدند: «عیسی، مسیح است، از خدا مولود شده است» (اول یوحنا 5: 1) عنایت میکند.
هنگامی که به درگاه پدر دعا میشود، با او و با پسرش عیسی مسیح سهیم شده و رابطهای نزدیک (رک: اول یوحنا 1: 3) برقرار میشود، با احساس شگفتی تازهای او را شناخته و درک میشود (راتزینگر، 1393: 715).
وقتی شخص مسیحی دعا میکند و این دعا را با اسم عیسی میخواند، دعای او با دعای عیسی پیوند خواهد خورد، در این صورت خدای پدر، به نیایشگر روح تسلیبخشی عنایت میکند که همیشه همراه انسان خواهد بود: «و من از پدرم سؤال میکنم و تسلیدهندهای دیگر به شما عطا خواهد کرد، تا همیشه با شما بماند» (یوحنا 14: 16). این تسلیبخش همان روح پاک خداست که انسان مؤمن را با تمام حقایق آشنا خواهد کرد (یوحنا 14: 26). ازاینرو خواندن به اسم عیسی باعث معرفت نیایشگر به همة حقایق ازجمله؛ شناخت خدا، شناخت بیشتر عیسی و تعمیق در معرفت به او، شناخت سرّ فصح، تدبیر نجات و هر آنچه انسان برای هدایت به آن احتیاج دارد، میشود.
2ـ3. شناخت نسبت به فدیه و نجات
عقیدة فدیه و نجات توسط اعمال نجاتبخش مسیح و اینکه ایشان به خاطر بخشیده شدن گناهان انسانها به صلیب کشیده شد، در دعای کاتولیک مورد توجه و معرفتبخشی قرار میگیرد: «تو را بابت همة برکات و مرحمتهای عظیمت سپاس میگویم. مرا از هیچچیز خارج کردی، به خاطر اینکه بهوسیله مرگ پسر مرا رهایی دادی (بازخرید کردی)، مرا توانا ساختی برای شرکت. اینکه در زندگی آسمانی در فیض شرکت کنم. به خاطر اینکه مرا جزئی از بدن باطنی پسر قراردادی، به خاطر اینکه به من فرصت و مجال دادی تا برای بالا بردن آن بدن کار کنم»(كتاب دعا، 1954، ص 11).
«فیض و سلامتی از جانب خدای پدر و سرور ما عیسی مسیح با شما باد که خود را برای گناهان ما داد تا ما را از این عالم حاضر شریر بهحسب اراده خدا و پدر ما خلاصی بخشد» (غلاطیان 1: 3ـ5).
دعای کاتولیک با تأکید و توجه دادن به فدا شدن عیسی برای نجات انسان باعث توجه بیشتر و تلقین این باور اساسی در نیایشگر میشود؛ بهگونهای که عقیدة مذکور در مراسم عشای ربانی بهصورت بخشی از مناسک درآمده و بهطور نمادین به نیایشگران منتقل میشود. و این فدا شدن عیسی به مسیحیان زندگی تازهای میدهد که اثر عینی و اجتماعی گناه نمیتواند در آن مانعی ایجاد کند و نوع بشر از طریق نمایندة خویش یعنی عیسای مصلوب با خدای عزوجل از در مصالحه وارد میشود (بونهافر، بیتا، ص 30). ازاینرو درواقع مطرح شدن فدیه و نجات در دعا تأکید بر نجاتبخشی عیسی و القای این بینش است که به سبب فدیة عیسی، انسان با خداوند از در صلح وارد شده و توانایی گفتوگو با خدا را خواهد داشت.
3ـ3. شناخت خویش
شناخت جایگاه انسان در تعالی و رسیدن به کمال دارای اهمیت است. آگوستین معتقد است که در یقین به هستی خویش، یقین به هستی خدا مستتر است؛ چراکه آدمی خداوند را مطابق تصویر خود آفریده است (یاسپرس، 1363، ص 34). ازاینرو توصیه میکند که باید به خویشتن بازگشت و حقیقت درون آدمی است (همان، ص 26). گناه موروثی بشر و طبیعت کهنه و متمایل به گناه انسان و اینکه راهی برای رسیدن به کمال ندارد، جز راه مطرحشده در مسیحیت و نیز فهمیدن توان انسان در اینکه چقدر میتواند تعالی یابد؛ از مقولههای خودشناسی و انسانشناسی مطرحشده کاتولیک است که حاکی از اهمیت و نقش خودشناسی در تعالی و کمال دارد: «ای مسیحی، کرامت خویش را بشناس و اکنون که در طبیعت خدا شریک شدهای، با گناهکاری به وضع فرومایه پیشین خود بازمگرد. به یاد آر که چه کسی سر توست و عضوی از بدن چه کسی هستی. هرگز فراموش مکن که تو از سلطة تاریکی رهانیده و به نور ملکوت خدا داخل شدهای» (راتزینگر، 1393، ص 475). دعای کاتولیکی با بیانهای مختلف ازجمله توصیفهای خداوند (رک: مزامیر 8: 1و3؛ 9: 4) و رحمت او (رک: مزامیر 136: 1ـ26) و نیز نشان دادن فقر و ضعف و ناتوانی خویش در برابر خداوند (رک: مزامیر 8: 4؛ 38: 1ـ8؛ 63: 1ـ8) و عیسی از سویی باعث شناخت خدای پدر و مسیح شده و از سوی دیگر باعث شناخت بیشتر انسان نسبت به خود و ناتوانی و ضعفهای خویش میشود. در دعای مزامیر آمده که: «پس انسان چیست که او را به یاد بیاوری، او را از فرشتگان اندکی کمتر ساختی و تاج جلال و اکرام را بر سر او گذاردی» ( مزامیر8: 4ـ5). در این فراز که منظور از فرشتگان الوهیم است و معمولاً آن را خدا ترجمه میکنند، پس احتمالاً صحیحتر این است که ترجمه شود: او را از خدا اندکی کمتر ساختی (ساروخاچیکی، 1982: 71ـ72)، که نشاندهندة مقام انسان است. در جای دیگری از مزامیر عرضه میشود: «ای خداوند آدمی چیست که او را بهحساب بیاوری؟» (مزامیر 144: 3ـ4)، که این بیان نشاندهندة پستی و ضعف انسان است (ساروخاچیکی، 1982، ص 72). هرچه معرفت انسان به خداوند که یکی از ثمرات دعا و مناجات با خداوند است بیشتر شود، به ضعف و فقر و حقیقت خویش بیشتر پی برده و سبب اطاعت نسبت به خدا میشود. درواقع دعای کاتولیکی بستر مناسبی برای شناخت بیشتر خویش فراهم میکند. در قالب مناجات مختلف ضعف و فقر و نقص و گناهکار بودن انسان در دعا مطرح میشود: «ما را کمک کن تا کمک تو را برای ضعف و سستی خویش دریافت کنیم...» (كتاب دعا، 1954، ص 14). و نیز مقام و هدف و غایتی که باید به آن برسد: «پدر را شکرگزارید که ما را لایق بهرة میراث مقدسان در نور گردانیده است و ما را از قدرت ظلم رهانید، به ملکوت محبت پسر خود منتقل ساخت که در وی فدیة خود یعنی آمرزش گناهان خویش را یافتهایم» (کولسیان 1: 12ـ14). بیان جایگاه انسان نسبت به خداوند متعال از مواردی است که باعث خودشناسی بیشتر میشود.
4ـ3. معرفتبخشی نسبت به ظهور مسیح
آخرتگرایی یا انتظار مسیحا یکی از ویژگیهای مسیحیت است و شوق آمدن مسیح از دوران عهد عتیق وجود داشته است (میشل، 1377، ص 37) و در همة کلیسای بشارتدهنده، بازگشت مسیح امری انکارناپذیر است (زیبایینژاد، 1382، ص 58). این اندیشه نشانة اوج جلال و کمال مسیحی است که فرد مسیحی در انتظار فرارسیدن آن است: «چون مسیح که زندگی ما است ظاهر شود آنگاه شما هم با وی در جلال ظاهر خواهید شد» (کولسیان 3: 4). این آموزه در دعای خداوند در ضمن عشای ربانی نمود پیدا میکند. این دعایی است که متناسب با آخرالزمان یعنی مربوط به دورة نجات است. شروع این دعا از فیض روحالقدس آغاز شده و تحقق آن در زمان بازگشت مسیحا خواهد بود. آیین عشای ربانی و دعای خداوند، انتظار مشتاقانه بازگشت خداوند است: «هرگاه این را بنوشید به یادگاری من بکنید؛ زیرا هرگاه این نان را بخورید و این پیاله را بنوشید، موت خداوند را ظاهر مینمایید تا هنگامیکه بازآید» (اول قرنتیان 11: 25ـ26).
در دعای خداوند (متی 6: 9ـ13)، نیایشگر مسیحی علاوه بر عرض حاجت با این اعتقاد مهم و اساسی یعنی اشتیاق به بازگشت مسیح و ظهور او آشنا شده و در وجود او انگیزه و شوق و امید به بازگشت مسیح دمیده میشود. این انگیزه و امید همانطور که پولس در نامة کولسیان مطرح میکند، موجب تهذیب نفس و دوری از آلوده شدن به گناهان و هواهای نفسانی میشود: «چون مسیح که زندگی ما است ظاهر شود، آنگاه شما هم با وی در جلال ظاهر خواهید شد پس ... زنا و ناپاکی و هوی و هوس و شهوت قبیح و طمع که بتپرستی است که به سبب اینها غضب خدا بر ابنای معصیت وارد میآید که شما نیز سابقاً در اینها رفتار میکردید، هنگامی که در آنها زیست مینمودید، لکن الحال شما همه را ترک کنید... چونکه انسانیت کهنه را با اعمالش از خود بیرون کردهاید» (کولسیان 3: 5ـ9). ثمرة این انتظار و عمل بهمقتضای آن تولد تازهای است که باعث معرفت نسبت بهراستی و حقیقت شده و فرد سعی میکند که هر روز بیشتر شبیه مسیح که خالق این زندگی است بشود (کولسیان 3: 10).
بنابراین دعای مسیحی با توجه به مسئلة آخرتگروی و ظهور مسیح در فرد نیایشگر حالت انتظار را ایجاد میکند که این انتظار مشتاقانه، فرد را به تهذیب نفس و دوری از گناه و تشبّه به مسیح رهنمون میشود تا از طریق عمل و تهذیب نفس خود را آماده ظهور گرداند.
5ـ3. معرفتبخشیهای دیگر
گاهی دعای کاتولیک با تغییر بیان خود از شکل دعایی به شکل خبری، معارفی را بهطرف مقابل منتقل مینماید: «برای این دعا میکنم تا محبت شما در معرفت و کمال فهم بسیار افزونتر شود تا چیزهای بهتر را برگزینید و در روز مسیح بیغش و بیلغزش باشید و پر شوید از میوة عدالت که بهوسیله عیسی مسیح برای تمجید و حمد خداست» (فیلیپیان 1: 9ـ11).
«و از آن جهت ما نیز از روزی که این را شنیدیم بازنمیایستیم از دعا کردن برای شما و مسئلت نمودن تا از کمال معرفت ارادة او در حکمت و فهم روحانی پر شوید تا شما به طریق شایستة خداوند به کمال رضامندی رفتار نمایید و در هر عمل نیکو بارآورید و به معرفت کامل خدا نمو کنید و بهاندازه توانایی جلال او در قوت تمام زورآور شوید تا صبر کامل و تحمل را با شادمانی داشته باشید. و پدر را شکر گذارید که ما را لایق بهرة میراث مقدسان در نور گردانیده است و ما را قدرت ظلمت رهانید به ملکوت پسر محبت خود منتقل ساخت که درون وی فدیة خود یعنی آمرزش گناهان خویش را یافتهایم» (کولسیان 1: 9ـ14).
دعای حضرت عیسی که در آخرین ساعات قبل از دستگیریاش با خدا راز و نیاز میکند، طولانیترین دعای انجیل است. این دعا شامل تمام تدبیر خلقت و نجات و نیز شامل مرگ و رستاخیز اوست (راتزینگر، 1393، ص 706).
در دعای ساعت (ر.ک: یوحنا 17: 1ـ5) همهچیز در مسیح دوباره جمع شده است؛ خدا و جهان، کلمه و جسم، زندگی جاودانه و زمان، محبتی که خود را تسلیم میکند و گناهی که به آن خیانت میکند. شاگردانی که حضور دارند و آنانی که با سخن شاگردان به او ایمان میآورند، حقارت و عظمت در او جمع میشوند (همان). بنابراین دعاهای کاتولیک ازجمله دعای کاهنی عیسی، دارای ابعاد مختلفی است؛ ازجمله بیان سیر اعتقادی مسیحیت و جمع شدن همة آنچه یک مسیحی در راه رسیدن به کمال و تعالی نیاز به آن دارد.
4. وجوه شباهت و افتراق تأثير دعا بر مختصات معرفتی شيعه و کاتوليک
پس از بیان نقش دعا در بینش انسان از نظر شیعه و کاتولیک به بررسی وجوه شباهت و افتراق تأثیر دعای شیعه و کاتولیک بر ساحت معرفت انسان میپردازیم.
1-4. شباهت تأثیر دعا بر ساحت بینشی
در هر دو حوزة دعایی افزایش باور و ایمان شخص مورد توجه قرار گرفته است. همانطور که گفته شد دعا در بینشافزایی و عمق بخشیدن به معرفت و شناخت خدا مؤثر است. بهوسیله نیایش که مستقیماً با قلب انسان سروکار دارد، این حقایق به قلب القا میشود و فارغ از همة شبهات و حجابهای مادی و معنوی شخص با بیان مضامین و حقایق، رفتهرفته آشناتر شده و بینش او را میافزاید.
1-1-4. خداشناسی
دعای شیعه و کاتولیک با بیان اوصاف و ویژگیهای خداوند در قالب دعا باعث معرفتبخشی و یا افزایش و عمق بخشیدن به خداشناسی میشود. دعا معرفت فطری اجمالی نسبت به خداوند را افزایش و تفصیل میدهد. در دعا معارف و مضامینی وجود دارد که نیاز به تأمل و تفکر دارند، ازاینرو باعث ایجاد روحیة تأمل و تفکر شده و سطح معرفت انسان را نسبت به خداوند عمق میبخشد. تکرار دعا در هر دو حوزه باعث انتقال معارف دعا به انسان و زنده ماندن ایمان حاصل از معرفت و شناخت میشود (مصباح یزدی، 1384، ج1، 248).
2-1-4. خودشناسی
دعای کاتولیکی و شیعی با بیان اوصاف و ویژگیهای انسان و توجه دادن انسان به ضعف و فقر و نقص خویش نسبت به خداوند متعال باعث خودشناسی فردی میشود. بیان موقعیت و جایگاه هستیشناسانه انسان در دعاهای شیعی و کاتولیکی زمینة معرفتی قابلتوجهی را در فرد دعاکننده نسبت به خود فراهم مینماید.
3-1-4. معرفتهای دیگر
در هر دو دعای کاتولیک و شیعی میبینیم که غیر از خداشناسی، خودشناسی و مسئلة ظهور منجی به جنبههای دیگر از معرفت نظیر اخلاق، محبت، چگونگی ارتباط با دیگران، اراده، فهم، حکمت توجه میشود.
2-4. وجوه افتراق تأثیر دعا بر ساحت بینشی
1-2-4. خداشناسی
دعای شیعی از آن جهت که برگرفته از منبع علم الهی و عصمت است، متضمن عالیترین و نابترین مضامین در قالب شناخت خداوند متعال است. روح توحیدی حاکم بر این دعاها یکی از وجوه تمایز میان دعای شیعی و کاتولیکی است. در دعای شیعی که مبتنی بر نگرش توحیدی است، اقسام توحید مطرح میشود که سبب افزایش معرفت توحیدی انسان نسبت به خداوند در شئون مختلف مثل توحید در ذات، صفات، خالقیت و فعل میشود (علیبن الحسین، 1376، ص 28).
دعای کاتولیکی که مبتنی بر نگاه تثلیثی در مسئلة الوهیت است، مضامینی که در این دعا مطرحشده مضامین تثلیثی است که درواقع فرد نیایشگر با استفاده از این دعاها نه بر معرفت توحیدی، بلکه بر معرفت تثلیثی تکیه کرده و در روح شخص نهادینه میشود.
علاوه بر آن دعای مسیح باعث میشود که روح تسلیبخش، معرفتهایی نظیر شناخت خدا، سرّ فصح، و همة شناختهای لازم برای هدایت بشر به نیایشگر داده شود. درحالیکه در دعای شیعه چنین ادعایی وجود ندارد، بلکه علاوه بر لطف و عنایت و جریان فیض الهی از رهگذر دعا به شخص نیایشگر، خودِ دعا نیز دارای مضامین و معارف عالی در حوزة شناخت خدا و معرفتهای لازم برای هدایت است. درواقع معرفت مورد ادعای کاتولیک در دعای آنها اعطایی است و معرفت مورد ادعای شیعه اکتسابی ـ اعطایی است.
2-2-4. خودشناسی
دعای کاتولیکی در خودشناسی علاوه بر تذکر و توجه دادن انسان به ضعف و فقر وجودی خویش، از گناهکار بودن ذاتی انسان و لطف و عنایت خداوند برای بخشیدن گناه موروثی بشر سخن به میان میآورد. درحالیکه در دعای شیعه در مسئلة خودشناسی بر بیان فقر و ضعف انسان تأکید کرده و گناه ذاتی را بهتبع باور به اختیار انسان مردود میداند.
3-2-4. شناخت انسان کامل
دعای شیعی در معرفتبخشی و شناخت انسان کامل نقش دارد. ازاینجهت که دعای معصوم درواقع آینهای از حالات و مناجات این حضرات است که در قالب دعا مطرح شده است. خصوصیات و مقامات آنان و نیز شناساندن مصادیق عینی و خارجی این انسانهای کامل صورت میگیرد. انسان طالب کمال، با معرفت یافتن به انسانهای کامل و میل و انگیزههای کمالطلبی او را بهسوی این اولیای الهی و پیروی از آنها میکشاند.
در دعای کاتولیک هرچند از عیسی سخن به میان میآید، اما نه بهعنوان انسان کامل، بلکه بهعنوان پسر خداوند و ازاینرو در شناخت انسان کامل و مصادیق آن یا اشاره نمیشود و یا به شکل گذرا مطرح میشود.
4-2-4. عقیده به فدیه و باور به نجات
یکی از تفاوتهای دعای کاتولیک مطرح شدن و تعمیق باور به فدا شدن مسیح و مسئلة نجات از گناه نخستین است (غلاطیان 1: 4ـ5). در دعای کاتولیک نجات انسان توسط فدا شدن پسر و توانا شدن انسان برای شرکت در زندگی آسمانی (راتزینگر، 1393، ص 11) مطرح است. دعای کاتولیک در ضمن دعا و اعمال عشای ربانی این باور را برای نیایشگر تقویت میکند (غلاطیان 1: 4ـ5؛ كتاب دعا، 1954، ص 11). درحالیکه در دعای شیعه آمرزش گناهان توسط خداوند بهوسیله توبه و استغفار مطرح است.
نتيجهگيری
از آنچه بیان شد بهدست میآید که هرکدام از دعای شیعی و کاتولیکی بر اساس مبانی الاهیاتی خویش بر بینش و معرفت نیایشگر اثر گذاشته و زمینة نیل به کمال انسان را فراهم میکند. در فرآیند تأثیرگذاری دعای شیعی و کاتولیک تشابهها و تمایزهایی وجود دارد: وجوه شباهت در این زمینه به این شکل است که دعای شیعه و کاتولیک از طریق خداشناسی، خودشناسی، معرفتدهی و معرفتافزایی نسبت به ظهور منجی بر بینش نیایشگر تأثیر میگذارد.
با وجود این شباهتها، تفاوتهایی نیز میان تأثیر دعای شیعه و کاتولیک بر بینش و معرفت نیایشگر وجود دارد که عبارتاند از: ابتنای دعای شیعی بر نگرش توحیدی و دعای کاتولیک بر نگرش تثلیثی، غلبة جنبة اعطایی بودن معرفت در دعای مسیح نسبت به خدا توسط روحالقدس و غلبة جنبة اکتسابی بودن معرفت خدا در دعای شیعه، دور و آسمانی بودن خدا در دعای کاتولیک و نزدیک بودن حضرتش در دعای شیعی، تأکید و توجه دعای شیعی بر ضعف و فقر وجودی انسان و تأکید دعای کاتولیک بر گناه موروثی انسان و تأکید بر باور به فدیه و نجات توسط عیسی در دعای کاتولیک و تأکید بر نجات بهوسیله ایمان، عمل صالح در دعای شیعه، ازجمله موارد تمایز در معرفتدهی دعای شیعه و کاتولیک است.
- کتاب مقدس، 1996، ترجمة قدیم، ایلام.
- ابنطاووس، علىبن موسى، 1409ق، إقبال الأعمال، تهران، دار الکتب الإسلامیه.
- اربلى، علىبن عیسى،1381ق، کشف الغمة فی معرفة الأئمه، تبریز، بنى هاشمى.
- الافرانس، جان، 1989، الصلاة فی الحیاة، ترجمة الاب البیرابونا، بغداد، مطبعه التایمس.
- امینی، محمدعلی، 1390، نقش تربیتی نیایش از منظر قرآن و عهدین، قم، دانشگاه ادیان و مذاهب.
- آکومپیس، توماس، 1383، اقتدا به مسیح، ترجمة سایه میثمی، تهران، هرمس.
- باقریان موحد، سیدرضا، 1387، نیایش از دیدگاه اندیشمندان، تهران، مؤسسة فرهنگی دینپژوهی بشرا.
- بونهافر، دیتریش، بیتا، مشارکت مسیحی، عیسی دیباج، بیجا، بینا.
- خاچیکی، سارو،1982، اصول مسیحیت، بیجا، حیات ابدی.
- راتزینگر، 1393، تعالیم کلیسای کاتولیک، مترجمان احمدرضا مفتاح، حسین سلیمانی و حسن قنبری، قم، دانشگاه ادیان و مذاهب.
- راغب أصفهانى، حسینبن محمد،1412ق، مفردات ألفاظ القرآن، بیروت ـ دمشق، دار القلم ـ الدار الشامیه.
- زیبایینژاد، محمدرضا،1382، مسیحیتشناسی مقایسهای، تهران، سروش.
- علىبن الحسین(ع)، امام چهارم، 1376، الصحیفة السجادیة، قم، الهادى.
- فنایی اشکوری، محمد، 1386، نیایش عارفان، قم، مؤسسة شیعهشناسی.
- قربانی، فاطمه، 1393، مقایسه و تحلیل مضمون ادعیه مسیحی و ادعیه اسلامی با تأکید بر مزامیر داوود و صحیفة سجادیه، پایاننامه کارشناسی ارشد، قم، دانشگاه ادیان و مذاهب.
- قرشى بنایى، علىاکبر، 1412ق، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیه.
- کفعمى، ابراهیمبن على عاملى، 1405ق، المصباح للکفعمی (جنة الأمان الواقیة و جنة الإیمان الباقیة)، قم، دار الرضی (زاهدی).
- کفعمى، ابراهیمبن على عاملى، 1418ق، البلد الأمین و الدرع الحصین، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات.
- طوسی، محمدبن الحسن، 1411ق، مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، بیروت، مؤسسة فقه الشیعه.
- صدوق، محمدبن علی، 1395ق، کمالالدین و تمام النعمة، ج2، تهران، اسلامیه.
- مصباح یزدی، محمدتقی، 1389، سجادههای سلوک، قم، مؤسسة آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره).
- مصباح یزدی، محمدتقی، 1384، اخلاق در قرآن، قم، مؤسسة آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره).
- مفید، محمدبن محمد، 1413ق، کتاب المزار ـ مناسک المزار (للمفید)، قم، کنگرة جهانى هزاره شیخ مفید.
- ممدوحی، حسن، 1383، شهود و شناخت، قم، بوستان کتاب.
- منسوب به جعفربن محمد(ع)، 1400ق، امام ششم(ع)، مصباح الشریعه، بیروت، اعلمى.
- موسوی خمینی، سیدروحالله، 1386، شرح دعای سحر، تهران، مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره).
- میشل، توماس، 1377، کلام مسیحی، ترجمة حسین توفیقی، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب.
- نوریها، حسنعلی،1372، پرورش در پرتو نیایش، قم، نشر تفکر.
- یاسپرس، کارل، 1363، آگوستین، ترجمة محمدحسن لطفی، تهران، خوارزمی.
- Aquinas, Thomas, 2007, Theology, Summa, Kevin D. O Rourke O.P , Cambridge University Press.
- New Catholic Encyclopedia, 2003, Second Editor For The Catholic University Of America Press Editorial Staff, Galf.
- The Prayer Book, 1954, ed: Reveven, John P. O Connel , M.A, S. T. D and Jex Martin, M. A. The Catholic Press, INC, Chicago 1.