معرفت، سال نوزدهم، شماره چهارم، پیاپی 151، تیر 1389، صفحات 57-

    نخل و نخل‏گردانى در استان یزد

    نوع مقاله: 
    ترویجی
    نویسندگان:
    مهدیه جمشیدی گوهرریزی / *کارشناس ارشد - مدیریت فرهنگی دانشگاه خوراسگان و مسئول امورفرهنگی و موزه‌های سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری استان یزد / museum_98@yahoo.com
    چکیده: 
    مراسم ماه محرم در شمار گسترده‏ترین، پرشکوه‏ترین و مردمى‏ترین آیین‏هاى مرسوم ایران و حوزه فرهنگ ایرانى است. به همین دلیل، از عناصر عمده تحکیم وحدت، وفاق مذهبى و ملى در ایران و همبستگى فرهنگى در میان کشورهاى منطقه است. این مراسم، اگرچه داراى مضمون واحدى است، اما به تبع اختلاف اقلیم و حوزه‏هاى فرهنگى، داراى نمودهاى گوناگون است. این نمودها از جمله جاذبه‏هاى آن به شمار مى‏رود. بنابراین، شناخت و همبستگى ارزش‏هاى نهفته در سوگوارى‏هاى عاشورایى، و جایگاه عظیم فرهنگى آن از اهمیت خاصى برخوردار است. نخل‏گردانى از جمله مراسم مرسوم در محرم است که به معناى تشییع پیکر پاک سرور شهیدان در روز عاشورا در هر سال برگزار مى‏گردد. به نظر مى‏رسد، عمومیت این مراسم در سراسر ایران از سایر رسوم و نشانه‏ها بیشتر است. با توجه به مشاهدات در اغلب نقاط ایران، مى‏توان گفت که مردم اغلب نقاط ایران یا نخل دارند و یا آن را مى‏شناسند. این رسم پرسش‏هاى زیادى را در بین پژوهشگران برانگیخته و متأسفانه تاکنون در مورد آن پژوهشى صورت نگرفته است. این نوشتار تلاش دارد با استفاده از روش پژوهش کیفى از نوع میدانى (مردم‏نگارى)، به کمک تکنیک مصاحبه و مشاهده به مطالعه مراسم نخل و نخل‏گردانى در محرم پرداخته و ضمن بیان باورها و نذورات این مراسم آیینى، به تبیین کارکردهاى فرهنگى و اجتماعى آن بپردازد.
    Article data in English (انگلیسی)
    متن کامل مقاله: 

    مهدیه جمشیدى گوهرریزى1

    چکیده

    مراسم ماه محرم در شمار گسترده‏ترین، پرشکوه‏ترین و مردمى‏ترین آیین‏هاى مرسوم ایران و حوزه فرهنگ ایرانى است. به همین دلیل، از عناصر عمده تحکیم وحدت، وفاق مذهبى و ملى در ایران و همبستگى فرهنگى در میان کشورهاى منطقه است. این مراسم، اگرچه داراى مضمون واحدى است، اما به تبع اختلاف اقلیم و حوزه‏هاى فرهنگى، داراى نمودهاى گوناگون است. این نمودها از جمله جاذبه‏هاى آن به شمار مى‏رود. بنابراین، شناخت و همبستگى ارزش‏هاى نهفته در سوگوارى‏هاى عاشورایى، و جایگاه عظیم فرهنگى آن از اهمیت خاصى برخوردار است. نخل‏گردانى از جمله مراسم مرسوم در محرم است که به معناى تشییع پیکر پاک سرور شهیدان در روز عاشورا در هر سال برگزار مى‏گردد. به نظر مى‏رسد، عمومیت این مراسم در سراسر ایران از سایر رسوم و نشانه‏ها بیشتر است. با توجه به مشاهدات در اغلب نقاط ایران، مى‏توان گفت که مردم اغلب نقاط ایران یا نخل دارند و یا آن را مى‏شناسند. این رسم پرسش‏هاى زیادى را در بین پژوهشگران برانگیخته و متأسفانه تاکنون در مورد آن پژوهشى صورت نگرفته است. این نوشتار تلاش دارد با استفاده از روش پژوهش کیفى از نوع میدانى (مردم‏نگارى)، به کمک تکنیک مصاحبه و مشاهده به مطالعه مراسم نخل و نخل‏گردانى در محرم پرداخته و ضمن بیان باورها و نذورات این مراسم آیینى، به تبیین کارکردهاى فرهنگى و اجتماعى آن بپردازد.

    کلیدواژه‏ها: نخل، نخل‏آرایى، همبستگى اجتماعى، نخل‏بندى، حیثیت اجتماعى، نذر.

     

    مقدّمه

    نهضت عاشورا یک حرکت انقلابى است؛ حرکتى که فرزند متّقى، رشید و آگاه پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله، در راه زنده کردن قرآن و احیاىارزش‏هاى فراموش شده اسلام آن را به وجود آورد. این حرکت، نخست با درخواست فراوان جمع بسیارى از مسلمانانآگاه، متعهّد و مبارزان با سابقه آغاز گشت و پس از حوادثى که پیش آمد، و بعد از تذکرهاى بسیار و سخنرانى‏هاى فراوانىکه در جهت بیدار کردن وجدان‏هاى خفته سپاه اموى کوفه و شام صورت گرفت. به دنبال نپذیرفتن سخن حق و عدل آنحضرت، کار به درگیرى و جنگ کشید. در این هنگام، امام حسین علیه‏السلام و یاران او، با کمال شهامت و آزادگى، استقامت وفداکارى، در دفاعى مقدّس از مرزهاى دین توحید و عدل، با ایمانى ژرف و حماسه‏آفرینى‏هایى شگرف، به آستانشهادت سر نهادند و در راه بقاى دین خدا جان خویش را هدیه کردند. و تجلّى آیین محمّدى را جاودان ساختند.بدین‏گونه، عاشورا یک نشان بزرگ افتخار است که تاریخ آن را به سینه اسلام آویخته است. و یک مشعل جاوید هدایتاست که تاریخ آن را بر سر راه فرزندان اسلام قرار داده است. این فرزندان اسلام در همه سرزمین‏هاى اسلامى و در همهزمان‏ها هستند، که باید آن را زنده و پاس بدارند و مراسم عاشورا را با یادکرد، هماره اهداف والاى آن را احیا نمایند و ازمکتب انسان‏ساز و مجاهدپرور عاشورا پیوسته بهره‏مند گردند.

    مراسم ماه محرم، که از دل فرهنگ مبارز تشیّع برخاسته است، در حوزه فرهنگ ایرانى در ابعاد زمان و مکان،صورت‏هاى گوناگون و جلوه‏هاى نمایان و مشخص، پیدا کرده است. جریان سرخ عاشورا در رگ و پى سنت‏هاى کهن نیزنشسته و همه آن ارزش‏هایى را که شایسته تداوم در جریان فرهنگ بود، با خود همراه کرده است. به این ترتیب، بر محوربینش و جهان‏بینى مردمان این سرزمین، مراسم ماه محرم، جلوه‏گاه ملموس نبرد نور و ظلمت و نماد ستیز داد و بیدادشده، و رویارویى حق و باطل را در نمونه شکوهمند عاشوراى کربلا به نمایش گذاشته است.

    محرم یادآور بزرگ‏ترین ارزش‏هاى اسلامى و بشرى چون ایثار، وفادارى، شهامت، صبر و دلیرى است. مراسم ماهمحرم در شمار گسترده‏ترین، پرشکوه‏ترین و مردمى‏ترین آیین‏هاى مرسوم ایران و کشورهاى شیعه‏نشین، بخصوص درجامعه اسلامى ایران و از جمله عناصر مهم تحکیم وحدت و وفاق مذهبى و ملى در ایران و همبستگى فرهنگى در میانکشورهاى منطقه است. بنابراین، شناخت و همبستگى ارزش‏هاى نهفته در سوگوارى‏هاى عاشورایى، و جایگاه عظیمفرهنگى آن، از جایگاه برجسته‏اى برخوردار است. نخل‏گردانى نیز از جمله مراسم معمول محرم است.

    این مقاله به کمک روش پژوهشى کیفى از نوع میدانى در یزد، در پى پاسخ به این سؤال‏ها است که وجه تسمیه نخلچیست؟ رسم نخل‏گردانى چه معنا و مفهومى دارد؟ و از چه کارکردهاى فرهنگى و اجتماعى در بین مردم برخودارمى‏باشد؟

    نخل چیست؟

    «نخل»، یک اسکلت چوبى اتاق مانندى است که در ایام عزادارى دهه اول محرم و در آستانه روز عاشورا به وسیلهپارچه‏هاى الوان، آینه، چراغ، شیشه‏هاى رنگى، چوب، فلز و امثال آن تزیین مى‏شود. در این مراسم، آن را از مکانى بهمکان اصلى اجراى مراسم عزادارى حمل مى‏کنند. این حمل، همراه با عزادارى و نوحه‏خوانى و شور و شیون است. بهعبارت دیگر، نخل «حجله مانندى است که از چوب مى‏سازند و با انواع شال‏هاى ابریشمین رنگارنگ و پارچه‏هاىقیمتى، آینه و چراغ و غیره آرایش مى‏دهند و به گل و سبزه مى‏آرایند و در روز عاشورا آن را به محلى که مراسمروضه‏خوانى و تعزیه برپاست مى‏برند.»1

    نخل را یک شبیه‏سازى به تابوت مى‏دانند. در باب نامیدن این شى‏ء بدین نام باید گفت: ظاهرا اشکال قدیمى نخلبدین صورت بوده که از چوب و برگ درخت خرما ساخته مى‏شده است. نخل در زبان فارسى به معناى درخت خرما،چوب، نوعى از زیورآلات و قد و قامت آمده است. در لغت‏نامه آمده است که نخل یعنى تابوت بزرگ و بلندى که بر آنخنجر، شمشیر و پارچه‏هاى قیمتى و آینه‏ها بسته است و روز عاشورا را به عنوان تابوت امام حسین علیه‏السلام حرکت دادهمى‏شود و چون شبیه درخت خرما ساخته مى‏شود، نخل گفته است. در بیانى دیگر، «نخل، کاهوگ حسین علیه‏السلام که درسوگوارى حسین‏بن على پیشاپیش گروه سوگواران و سینه زنان مى‏برند.»2

    گرچه در بعضى مناطق چیزى شبیه به نخل، در اندازه کوچک، که به گهواره کودک شبیه است، مى‏سازند و آن را درمراسم سوگوارى حمل مى‏کنند، اما این به هیچ وجه نخل محسوب نمى‏شود، بلکه پدیده‏اى متأخر است که شاید بهنوعى، الهام گرفته از نخل باشد که آن را به نام «گهواره على‏اصغر» مى‏نامند. این در حالى است که «نخل» را نماد تابوتامام حسین علیه‏السلام مى‏دانند.

    از ویژگى‏هاى نخل، بزرگى و حجم و سنگینى وزن آن است. بزرگى و سنگینى این نخل‏ها چنان است که چند صدمرد قوى باید تا آن را از زمین بر دارند و بر دوش گیرند و حمل کنند. گرچه این گفته به نظر اغراق‏آمیز مى‏آید، اما به هرحال معناى آن این است که حجم و وزن نخل بسیار زیاد است. نخل در مناطق مختلف از نظر بزرگى متفاوت است، اما بههر حال حمل آن به نیروى چند ده مرد قوى نیاز دارد.

    واژه «نخل»، هم به «اسکلت عریانِ چوبى نخل» و هم به «حالت تزیین شده و پوشیده نخل» اطلاق مى‏شود. اما دراین دو حالت، بار معنایى و فرهنگى آن متفاوت است. تزیین و آرایش نخل، به «نخل بستن» تعبیر مى‏شود. نخل بستن راچنین تعبیر کرده‏اند: «نخل محرم یا نخل عزا یا نخل تابوت را تزیین کردن و آراستن، نخل کسى را بستن، نخل عزاى کسىرا بستن»، متصدى بستن نخل را «نخل‏بند» مى‏گویند. چنان‏که از نخل‏بند به «آراینده کاهوگ حسین علیه‏السلام » تعبیر شدهاست.3 شاهد این معنا در ادبیات فارسى، این بیت از اشعار کلیم کاشانى است که مى‏گوید:

    خار مژگان را به چشم کم مبین دیگر کلیم

    چار موسم از گلشن نخل شهیدان بسته‏ایم

    باور بیشتر مردم چنین است که نخل نمادى از تابوت امام حسین علیه‏السلام است. امروزه هم در بعضى مناطق مانندبخش‏هایى از خوزستان، گاهى براى مرده جوان، تابوت را شبیه به نخل مى‏سازند.4

    هنوز هم در ایران، به ویژه در بعضى از مناطق، تابوت افراد بزرگ و مشهور و صاحب‏نام همچون مراجع تقلید و علماو روحانیان بزرگ را به شکل تابوت بسیار بزرگ و تقریبا شبیه نخل مى‏سازند و سقف آن به صورت یک خط شکستهاست.5

    مورفولوژى نخل

    نخل‏ها عموما از چوب محکم و سنگین ساخته شده‏اند و در ساخت آنها عمدتا چوب درخت تبریزى، بلوط، گردو، و درسال‏هاى اخیر، چوب روسى به کار رفته است. اتصالات آن از میخ پرچ بود که به شیوه آهنگرى سنتى و به نام «گل میخ»ساخته مى‏شده است، به گونه‏اى که این چوب‏ها، که با اشکال کشویى نر و ماده و به هم وصل مى‏گردند، با گل میخ،محکم و پرچ مى‏شوند. پرچ‏ها در اتصالات بزرگ، بسیار درشت هستند که یادگارى از آهنگرى سنتى محسوب مى‏شود.وزن آنها گاه تا یک کیلوگرم مى‏رسد. در ناحیه اتصالات نازک‏تر، پرچ‏ها شبیه میخ‏هاى امروزى و نسبتا ظریف هستند.6

    مردمان منطقه‏اى که داراى نخل بودند، همواره نسبت به ساختن نخل جدید اکراه داشتند و فقط زمانى به این کارمبادرت مى‏کردند که نخل قدیمى یا بر اثر حادثه‏اى چون آتش‏سوزى از بین رفته و یا در اثر استفاده طولانى و استهلاکشدید، بسیار فرسوده و غیرقابل تعمیر مى‏شد. در چنین مواردى، در ساخت نخل از فناورى‏هاى جدید، که معمولاً ازچوب روسى است و براى اتصالات آن از پیچ و مهره و واشرهاى فلزى استفاده مى‏شود. چوب این نخل‏هاى جدید، کهمعمولاً با دستگاه‏هاى درودگرى مدرن آماده مى‏شود، بسیار شکیل و خوش‏تراش مى‏باشد. وزن نخل‏ها در حالت عریان،به 200 تا 400 کیلوگرم و در حالت آراسته و بسته شده، به 300 تا 500 کیلوگرم مى‏رسد.حجم‏آنهابین12تا24مترمکعب‏است.7

    قاعده نخل متشکل از تعدادى الوار چوب گرد، و در نخل‏هاى متأخر، چهارگوش مى‏باشد که نسبت به هم با زوایهقائمه به صورت متقاطع قرار گرفته‏اند. اینها به صورت یک قاعده مشبک درآمده و در چهار ضلع آن دسته‏هایى وجوددارد که در واقع، دو سر همان الوارهاى چوبى هستند که قدرى تراش داده شده‏اند تا بتوان آنها را با دست گرفت و از جابلند کرد. تعداد چوب‏هایى که در طول قاعده قرار گرفته‏اند، از دو تا چهار و تعداد چوب‏هایى که در عرض قرار گرفته‏اند،از چهار تا هشت عدد مى‏باشد. معمولاً چوب‏هاى عرضى قاعده، دو برابر چوب‏هاى طولى مى‏باشد. البته این نظم،مطلق نیست و در بعضى مناطق به شکل‏هاى متفاوت دیده مى‏شود. به عنوان مثال، در منطقه کاشان نخلى وجود دارد کهمورفولوژى آن دقیقا بر عکس این نظم است و این تفاوت‏ها بیشتر به دلیل این است که در مناطقى، مسیر عبور نخلصعب‏العبور است و متناسب با آن نخل را مى‏سازند. در مجموع، بیشتر نخل‏هاى موجود در منطقه حاشیه کویر به سهشکل دیده مى‏شود: دوازده پایه، هجده پایه و بیست و چهار پایه. نخل‏هاى دوازده پایه و هجده پایه بر روى چهار ستونبر زمین استقرار دارند و نخل بیست و چهار پایه بر روى شش ستون مستقر است که چهار پاى آن را در چهار رأس

    مستطیل و دو پاى آن در میان اضلاع طولى واقع شده‏اند.8

    اسکلت نخل شبیه به یک اتاق مشبک است. همواره ارتفاع قسمت جلوى این اتاق بیش از دیواره عقبى آن است. درنتیجه، سقف اتاق از جلو به عقب، به طرف پایین، شیبدار است. قسمت بالاى دیواره‏هاى جلویى و عقبى نخل، معمولاًبه شکل کمان یا به شکل زوایه مى‏باشد. فاصله سطح قاعده نخل تا زمین، چهل تا پنجاه سانتیمتر است. این فاصله بهاندازه‏اى است که هنگام بلند کردن نخل از زمین، کمترین فشار به افراد وارد مى‏شود. ارتفاع دیواره جلویى نخل 5/2 تا5/3 متر مى‏باشد. فاصله پایه‏هاى دستگیره‏اى از هم، به اندازه‏اى است که چند نفر لابه‏لاى آنها مى‏توانند قرار گیرند و هرپایه را دو تا چهار نفر به دست مى‏گیرند.9

    مورفولوژى نخل در یزد

    فرم نخل به مهارت و ممارست استادکارهاى نجّار بستگى دارد. ساختمان نخل به کوچکى یا بزرگى سفارش و نوع چوبآن مربوط است. معمولاً پایه نخل از تنه درخت گردو ساخته مى‏شود که تحمل بیشترى در برابر سرما و وزن و اسکلتدارد. ساختمان نخل معمولاً از چوب درخت سپیدار یا چنار تهیه مى‏شود. براى اتصال قطعات مختلف به یکدیگر، ازگل میخ‏هاى آهنى نسبتا درشت و محکم استفاده مى‏شود. در اطراف نخل، تیر و تیرک‏هاى چوبى ضخیم و محکمى بهطور عمودى قرار گرفته است تا مردم بتوانند به زیر آن رفته و نخل را به گردش درآورند. ضمنا چنانچه در حال حرکتدادن نخل، تعادل حاملان به هم بخورد، تیرک‏هاى چوبى موجب مى‏شود تا نخل واژگون نشود.

    ساختمان نخل از نظر فنى

    استاد عباس مجاور در مورد ساختمان نخل از دید فنى مى‏گوید: در خصوص اتصال برگ‏ها باید گفت: چوب‏بست داخلنخل براى کلاف کردن نردبان‏مانندى که در بین چوب‏بست‏ها وجود دارد، مى‏باشد. همچنین براى آن است که کار بهاصطلاح بسته باشد و اسکلت نگه داشته شود؛ یعنى نخل به خاطر اتصالاتش کمتر تکان بخورد.10

    اشکال اطراف برگ‏هاى نخل هم تا اندازه‏اى قابل تأمّل است. در این مورد برخى عقیده دارند در اطراف نخل 72 شکلکنگره‏اى نصب شده که به یاد 72 تن شهداى کربلاست. البته باید در این مورد یادآور شد که به طور کلى تعداد کنگره درهمه نخل‏ها 72 واحد نیست. به گفته درودگران اهل فن باید تعداد کنگره‏ها با محیط هلالى کار جور دربیاید. این کنگره‏ها،هم براى بستن پارچه مشکى، که به اطراف نخل مى‏بندند مورد استفاده قرار مى‏گیرد و هم براى زیبایى. همچنین بایدگفت کنگره‏هاى اطراف همه نخل‏ها مساوى نیست.

    شبکه‏دار بودن نخل

    استاد مجاور در مورد شبکه‏دار بودن برگ‏هاى نخل مى‏گوید: «اینکه نخل را مشبک مى‏سازند به خاطر آن است که نخلبادخور داشته باشد. و این خود از دلایلى است که موجب مى‏شود نخل عمر بیشترى داشته باشد. همچنین شبکه‏دارشدن نخل مى‏تواند به دلیل سبک‏تر شدن وزن آن باشد. دیگر آنکه وجود شبکه، بستن آذین‏ها و چراغ‏ها و آئینه‏ها را بهنخل سهل‏تر مى‏کند.»11

    اگر با دید تعمقى به شبکه‏ها و تردد خطوط عمودى، افقى توجه کنیم به نظر مى‏رسد، بین سطوح مشبک برگ‏هاىنخل و سطح شبکه‏اى دیواره‏هاى ضریح در مرقد امامان و بزرگان دین، رابطه‏اى بصرى وجود دارد. این رابطه بصرىحکایت از ارتباط تنگاتنگ این دو موضوع دارد و نشانگر زنجیره اعتقادى است که لزوم به کارگیرى این نوع از سطوح رادر برگ‏هاى نخل و مرقد جدا از بعد فنى آن توجیه مى‏کند. شاید بى‏مناسبت نباشد که آن را نمودىازحالت‏توسل‏به‏پنجره‏هاى‏مشبک دانست.

    نخل‏بندى یا نخل‏آرایى

    بر اساس مشاهدات نگارنده، نخل را در نخستین دهه محرم و بیشتر در دو سه روز پیش از تاسوعا مى‏بندند. بستن وآرایش نخل یک تا چند روز طول مى‏کشد. طول زمان نخل‏آرایى بستگى به کوچک و بزرگ بودن نخل، مقدار اشیاء ولوازم و زیورهاى تزیینى و بالاخره نوع و شکل آذین‏بندى دارد. نخل‏هاى ساده و کوچک را یک روزه و نخل‏هاى بزرگ وپر تزیین را چند روزه و معمولاً از پنجم تا نهم محرم، سیاه‏پوش و آذین‏بندى مى‏کنند. کسى که نخل را مى‏بندد و تزئینمى‏کند، از کارآزمودگى و مهارت بسیار فراوانى برخوردار است. این فرد را اصطلاحا «نخل‏بند»، «نخل پیوند»، «نخل آرا» ودر بسیارى از جاهاى ایران، «بابا» یا «باباى نخل» یا «نخلى» مى‏نامند. نخل‏بند را در سیاه‏پوش کردن و آذین بستن نخل،چند نفر کمک مى‏کنند.

    نخل‏بندان و نخل‏آرایان و دستیارانشان، نخل‏هاى محلّه یا شهر خود را به قصد و نیت تبرک و تیمن مى‏بندند و تزیینمى‏کنند. در برخى از نقاط ایران مانند ابیانه، کار نخل‏آرایى و نگهدارى اشیاى تزیینى نخل، اختصاص به یک خانوادهمعین دارد و این فیض مقدس، نسل‏ها از پدر به پسر رسیده است. آینه و آذین‏بندى کردن نخل از چند صدسال پیش‏درایران معمول بوده است.12

    براى بستن نخل، نخست همه سطح آن را با پارچه‏هاى سیاه و سبز و طاق شال و ترمه مى‏پوشانند. روى پوششنخل را، بخصوص پوشش دو جبهه پیش و پس آن را، با شاخه‏هاى گل، شمشاد، آینه و زیورهاى گوناگون آذین‏بندىمى‏کنند. چند قبضه جنگ‏افزار سرد، مانند شمشیر، خنجر، دشنه، سپر و کلاه‏خود، و چند فانوس، چراغ لاله یا شمع وچند بیرق کوچک و بزرگ نیز بر روى پوشش نخل نصب مى‏کنند و به آن چند شمایل از ائمّه مى‏آویزند. گاهى روى نخل

    یک دستار سبز و شال کمر و ردایى به نشانه پوشاک امام مى‏گذارند. براى دور کردن زخم‏چشم و چشم‏بد از نخل، بر آن«نظر قربانى» و «چهل بسم‏اللّه» مى‏آویزند. زنگى هم از سقف آن آویزان مى‏کنند. به هنگام حمل نخل زنگ را به صدادرمى‏آوردند تا نخل‏کشان و افراد دسته با شنیدن صداى زنگ صلوات بفرستند.

    از اصغر حلاج‏زاده، یکى از نخل‏بندان یزدى در مورد نخل‏آرایى، یا به قول خودشان بستن نخل محله «شاه‏ابوالقاسم»سؤال مى‏کنیم، مى‏گوید: 72 سال سن دارم، سى و چند سال است که نخل مى‏بندم و این حرفه را از زمانى شروع کردم کهنخل این محله تجدید و نو شد. در ابتدا آشنایى کامل با این حرفه نداشتم. به همین دلیل، رشنه [دشنه]آن را فردى به نامسنایى از محله وقت و ساعت مى‏آمد و مى‏بست، آینه‏هاى آن را هم تا 2 سال حاج‏خلیل خجسته مى‏بست، آن هم،آینه‏هایى را که از مردم به عاریه مى‏گرفتیم. اما امروزه همه آن وسایل براى ما مهیاست.13

    به نظر مى‏رسد، به طور کلى نخل به مثابه جنازه سیدالشهدا و نخل‏بردارى به مفهوم تشییع جنازه ایشان مى‏باشد ونحوه بستن نخل به این صورت است که 3 الى 4 روز پیش از روز عاشورا شروع به کار مى‏کنند. ابتدا کمکى‏ها چوببست نخل را طناب پیچ مى‏کنند، به این دلیل که ساختمان کلى نخل از پاى درنیاید و اسکلت نگه داشته شود. علاوه براین، روى سطح نخل که چوب‏بست است تا آینه‏هاى نصب شده بر روى آن مرتب و منظم شود و پیچیدگى‏هاى سطحنخل را بر اثر رطوبت و گذر زمان به وجود آمده، مانع یک دست شدن ردیف آینه‏ها نشود و همه آنها به طور منظم ومرتب کنار یکدیگر قرار بگیرند.

    حاج خلیل خجسته مى‏گوید: «آینه‏ها را با کمک دیگران، به وسیله قیت [قید]مى‏بندیم، به گونه‏اى که منظم و کنارهم قرار گرفته باشند. طرف دیگر نخل را سبر [سرو]و اطراف آن را دشنه مى‏بندیم. بالاترین نقطه نخل مربوط به شمایلو سرپنجه مى‏باشد و بر روى نخل وسیله‏اى به نام «شدّه» قرار مى‏دهیم که دور تا دور آن پارچه‏هایى با رنگ‏هاى مختلفآویزان است.» ایشان در مورد دلایل استفاده از وسایل مذکور مى‏گوید: «سبر به مثابه قد و قامت على‏اکبر سیدالشهداستو رشنه‏ها، همان تیر و نیزه‏هایى است که بر بدنش مى‏آید و آن طرفى که آینه‏ها نصب است، به مفهوم حجله‏گاه قاسممى‏باشد. در جنگ‏هایى که در زمان‏هاى قدیم رایج بوده، عَلَم و علمدارى نیز حضور داشته که علمدار، علمى باپارچه‏هاى مخصوص و مرتبط با اقوام مختلف شرکت‏کننده در جنگ، در دست داشت و مهم‏ترین وظیفه او برپا داشتنآن در طول مدت جنگ بوده، در رویارویى سیدالشهدا علیه‏السلام با یزید بن معاویه علمدار ایشان حضرت اباالفضل علیه‏السلامبوده‏اند.

    حاج خلیل مى‏افزاید: عَلَمى که بر روى نخل نصب مى‏شود و به «شدّه» معروف است، به این مفهوم است که پرچمپیروزى نهضت حسین علیه‏السلام هنوز که هنوز است بر پا و استوار مى‏باشد.14

    هاشم‏على حیدرى نیز، که از نخل‏بندان محل کوچه بیوک یزد مى‏باشد، در مورد بستن نخل محله، چنین مى‏گوید:«78 سال سن دارم و 55 سال است که به بستن نخل این محله مشغولم؛ نخل به معناى تابوت سیدالشهداء ونخل‏گردانى، تابوت‏گردانى آن حضرت است. آینه‏هاى نخل یادآور بازار شام است که در موقع عبور اسراى کربلا از آن،آینه‏بندان کرده بودند؛ سبر به منزله قامت على‏اکبر سیدالشهداء علیه‏السلام و دشنه‏هاى اطراف آن، همان تیر و نیزه‏هاى نشسته برپیکر شهداى کربلا مى‏باشد. در مورد سرپنجه باید بگویم: به علت شباهت آن به دست و انگشتان، در گویش محلى بهاین نام معروف شده است، ولى در حقیقت نوعى توق است که نمونه بارز و مشخص آن در انبار حضرتى حرممعصومه علیهاالسلامدر شهر قم وجود دارد. و به توق اباالفضل علیه‏السلاممعروف است، شکل کلى آن شبیه گلابى است که بر بالاى آنچند زبانه وجود دارد و در دو طرف سطح گلابى شکل، دو سر اژدها وجود دارد که نماد مردم خون‏ریز کوفه مى‏باشد.شَده که دور تا دور آن پارچه رنگارنگ مى‏آویزند و بر بالاى نخل استوار مى‏گردد، مرگ جوانان را گوشزد مى‏کند واژدرهاى اطراف آن نیز مانند اژدرهاى توق، نماد یزیدیان زمانه است. مى‏گویند پارچه‏هاى اطراف آن، همان پوشش ولباس‏هاى اسراى کربلا است. سرپنجه و شدِه را از موقعى‏که کوچه‏ها و حسینیه، داراى تیر چراغ برق و سیم‏ها شده است،براى جلوگیرى از برخوردشان به آنها، از نصبشان بر روى نخل صرف‏نظر مى‏کنیم.

    حیدرى در مورد نحوه بستن نخل محله خودشان اضافه مى‏کند: «ما نخل را نه طناب‏پیچ مى‏کنیم و نه چوب‏بستمى‏زنیم؛ زیرا نخل ما کوچک است و محکم و هیچ نیازى به امور احتیاطى ندارد. آینه‏هاى آن را که چهارده عدد مى‏باشد،بر سطح اصلى آن با قیت مى‏بندیم. طرف دیگر آن را ابتدا سیاه‏پوش کرده و سپس سبر را در وسط مى‏بندیم و دست آخردشنه‏ها را یکى یکى، اطراف و دور آن مى‏بندیم. دیوارهاى جانبى نخل را نیز با پارچه سیاه مى‏پوشانیم.15

    مرحوم جلال ضیغمیان، که از فرهنگیان و ادب‏دوستان یزدى و اهل محله شاه‏ابوالقاسم است، در خصوص نخل ونخل‏بردارى و همچنین عناصر و اجزاى مربوط به نخل‏آرایى چنین مى‏گوید: «نخل به معناى تابوت و محفه مى‏باشد و ازقدیم‏الایام یعنى از دوران آل‏بویه در ایران، که از دولت‏هاى شیعى مذهب بودند، در بزرگداشت مراسم عاشورا سعىبسیار مى‏نمودند، رایج بود. در آن زمان، بر طبق روایت‏ها، چون بدن امام حسین علیه‏السلام دفن نشد و سه روز روى خاک ماند،شیعیان به منظور اعلام این نکته ما در کربلا بودیم و با مراسم خاصى بدن‏ها را دفن مى‏کردیم، به ساختن نخل پرداختند وبا تشریفات خاصى و به طور سمبلیک این مراسم را برگزار مى‏کردند که بعدها براى رساندن مفاهیم بیشتر، داراىتزئینات خاصى شد.16

    بر اساس مشاهدات نگارنده، دو طرف نخل به صورت قلب است که یک طرف آن را آینه‏بندان مى‏کنند. از این جهتکه دل انسان مانند آینه‏اى است که نور خدا در آن تجلى مى‏کند و این یک مسئله عرفانى است. ما مى‏بینیم که حتى درشعر عرفاى ما مثل مولوى این مسئله صریحا ذکر شده است:

    آینه بینى که چون غماز نیست

    چون که زنگار از رخش ممتاز نیست

    به هر حال، قلب انسان آینه‏اى است که خدا در آن تجلّى مى‏کند و چون امام حسین علیه‏السلام مظهر خدا و نور خداست،یک طرف نخل را آینه‏بندان مى‏کنند که نمودار قلب پاک امام حسین علیه‏السلام است. طرف دیگر نخل را یک سرو مى‏بندند کهمسئله سمبلیک دارد و نمودار بدن پاک امام حسین علیه‏السلام است و اطراف آن را مقدارى دشنه مى‏بندند که به تعداد زخم‏هایىاست که طبق روایات بر بدن امام حسین علیه‏السلام وارد شده و نشان‏دهنده صدمه‏هایى است که بر بدن امام حسین علیه‏السلام خوردهاست. در حقیقت، یک نوع کار سمبلیکى است که انجام مى‏شود و دربرداشتن نخل هم یک فلسفه خاص دیگرى وجوددارد و اینکه طرفى که آینه‏بندان است، به جلو حرکت مى‏کند و طرف دشنه و سرو پشت سر است. این کار یک چیز را بهدنیا اعلام مى‏کند: «اگر ما با افرادى روبه‏رو شویم که با ما روراست باشند، ما هم قلبمان مانند آینه، صاف است و اگربخواهند با ما بجنگند، ما آمادگى دفاعى داریم. همان‏طور که مى‏بینیم شمشیرهایى که بسته شده، نمودار آمادگى دفاعىشیعیان در مقابل دشمنان مى‏باشد.»

    نگارنده مشاهده کرده است که در بالاى نخل علامتى به نام «شده» است و این شدِه داراى مجموعه پرچم‏هاىگروه‏هاى جنگ‏کننده بوده‏است؛ یعنى به این صورت که سربازان قدیم مانند امروز که گروه، دسته، گروهان هست، هرگروه براى خود علامتى داشته که به آن پرچم مى‏گفتند. این پرچم‏ها به رنگ‏هاى مختلف بودند. یک پرچمدار، که دروسط یا در قلب لشکر مى‏ایستاده، کلیه این علامت‏ها را روى چوبى و در دست مى‏گرفته که نمودار دو چیز است: یکىاینکه چند گروه در حال جنگند و مشخصات گروه‏ها و دسته‏ها چیست. دوم اینکه، سربازان تا هنگامى که پرچم را بر پاىمى‏دیدند دست از جنگ نمى‏کشیدند و سعى دشمنان معمولاً بر این بود که این پرچم را که «لوا» به آن مى‏گفتند، از صحنهبیرون کنند. ما مى‏دانیم که در کربلا حضرت ابوالفضل علیه‏السلام علمدار صحنه کربلا بود و تا آخرین لحظه این پرچم را برپاداشت. ما امروز با گذاشتن این شدِه بر روى نخل اعلام مى‏کنیم که برپادارنده پرچم خونین کربلا هستیم و نمى‏گذاریم کهبر زمین بیافتد. در حقیقت، یک نوع اعلام آمادگى براى پیمودن خط‏مشى امام حسین علیه‏السلام است.»

    آداب نخل‏گردانى

    طبق مشاهدات نگارنده، روز عاشورا نخل سیاه‏پوش آذین بسته را بلند مى‏کنند و با آداب خاصى مى‏گردانند. در برخىمناطق ایران نخل را در حسینیه‏ها یا میدان‏هاى شهر و روستا و در برخى جاهاى دیگر در گذرها و محله‏هاى شهرمى‏گردانند. در حسینیه‏ها یا میدان‏ها نخل را چند بار با فاصله زمانى متفاوت و در هر بار، یک تا سه بار در طول و عرضحسینیه یا میدان، یا در گرداگرد حسینیه و میدان حرکت مى‏دهند و مى‏گردانند. در بیرون از حسینیه و میدان، نخل راهمراه با دسته‏هاى سینه‏زن و زنجیرزن در گذرگاه‏هاى محله مى‏برند، و گاهى به زیارتگاه یا امامزاده محله و یا به محلمجلس عزادارى و روضه‏خوانى، یا به در خانه روحانى و مجتهد بزرگ شهر و ده حمل مى‏کنند.

    آقاى موسوى، یکى از نخل‏سازان معروف مى‏گوید: «براى بلند کردن نخل، مردانى جوان و تنومند و قوى‏هیکل بهزیر نخل مى‏روند و دستگیره‏هاى چهار جانب آن را مى‏گیرند و یاحسین‏گویان بلند مى‏کنند. سرک دستگیره‏ها را روىبالشتک‏هاى پارچه‏اى، که بر سر شانه‏هاى خود قرار داده‏اند، مى‏گذارند. شمار نخل‏کشان به بزرگى و سنگینى نخل بستگىدارد. نخل‏هاى بسیار بزرگ و سنگینى هستند که ده‏ها مرد تنومند و توانا هم به سختى مى‏توانند آنها را بلند بکنند و برفراز شانه‏هاى خود بکشند. در یزد و تفت، نخل‏هاى بزرگى وجود دارد که چند صد نفر مرد قوى باید آن را از زمین بردارندو بر دوش گیرند و حمل کنند. نخل را بى‏سرنشین یا با سرنشین بلند مى‏کنند و مى‏گردانند. در برخى جاها، یک مردسیاه‏پوش روى چوب‏بست جبهه پیش روى نخل مى‏نشینند و نخل‏کشان را در حمل نخل راهنمایى مى‏کند. در جاهایىدیگر، یک یا دو نفر سیاه‏پوش در دو جبهه جلو و عقب نخل مى‏نشینند و در تمام مسیر حرکت نخل، قرآن و چاووشىمى‏خوانند و سنج مى‏زنند. در برخى مناطق، سنج‏زنان همراه با علم‏کشان و بیرق‏داران دسته در پیش دسته نخل‏گردانانحرکت مى‏کنند و سنج مى‏نوازند و ناظم یا راهنماى نخل‏کشان نیز چند گام پیش‏تر از نخل حرکت مى‏کند و راه گذر درمسیر تعیین شده و مرسوم را به آنها مى‏نمایاند و حرکتشان را در حمل نخل تنظیم و هدایت مى‏کند.

    آقاى موسوى، در ادامه مى‏گوید: راهنما یا سردسته در گذرگاه‏هایى ویژه براى نوحه‏خوانى و استراحت یا تعویضنخل‏کشان به حاملان نخل فرمان ایست مى‏دهد. نخل‏کشان در این ایستگاه‏ها، نخل را روى زمین یا چهارپایه‏هاىمخصوص مى‏گذارند و به استراحت و شنیدن نوحه و نوشیدن آب و شربت قند و چاى مى‏پردازند. در این توقف‏گاه‏ها،گاهى گروهى تازه نفس، جاى نخل‏کشان خسته و مانده را مى‏گیرند، و حاجت‏مندان به نخل دخیل مى‏بندند و نذورات وخیرات خود را به متولیان مخصوص نخل مى‏دهند یا میان نخل‏گردانان و عزاداران حسینى پخش مى‏کنند. در غروبعاشورا و پس از پایان آیین شام غریبان، نخل را به جایگاه خود در حسینیه یا میدان بازمى‏گردانند. در این هنگام، نخل‏بندیا بابا و متولى نخل، اشیاء و زیورهاى نفیس و گران‏بهاى نخل را باز مى‏کند و در صندوقى مى‏گذارد و به خانه خودمى‏برد و تا محرم سال دیگر محفوظ نگه مى‏دارد. پوشش سیاه نخل‏هاى درون حسینیه‏ها و تکیه‏ها را معمولاً پس ازپایان مراسم عزادارى سالار شهیدان در آخر محرم، یا پس از برگزارى مراسم‏اربعین، چله‏امام‏ودرهفته‏آخر صفروامى‏چینند.17

    کارکردهاى فرهنگى و اجتماعى نخل و نخل‏گردانى

    در چارچوب فرهنگ سنتى مردم یزد، نخل‏هایى که متعلق به واحدهاى اجتماعى محلات و شهرها بوده‏اند. علاوه برجنبه‏هاى قومى، مذهبى آن، مظهرى از تشخص اجتماعى و وحدت آیینى مردم یک شهر و جمعیت یک محله از شهر،در دوره معینى از زندگى اجتماعى و فرهنگى به شمار مى‏رفته است. هنوز هم این ویژگى در جوامع مورد بحث کم‏وبیشوجود دارد. نخل هر شهر و یا محله، نماد و نشانه یکپارچگى آن جامعه است و رسم نبوده است که در میدان‏هاى کوچکمحل، نخل دیگرى بسازند، مگر اینکه آن شهر یا محله براى خود هویت مستقلى کسب کرده باشد.

    نخل‏هاى محلات و شهرها، معمولاً در عمومى‏ترین مکان محله یعنى میدان‏ها یا حسینیه‏ها جاى دارند و همواره درمعرض دید و در ارتباط با آحاد مردم است. نخل‏ها مخصوصا در گذشته، در یک روند همیارى‏هاى گوناگون مردم آبادىساخته و آماده مى‏شد. کمک‏هاى مالى از محل نذر و نیازهاى مردم فراهم مى‏گردید و چوب‏هاى مورد نیاز آن را باهمکارى مردم از مبدأ تا میدان آبادى مى‏آوردند. در منطقه یزد چون غالبا نخل‏ها را در اندازه‏اى بزرگ مى‏سازند، گاهىبراى ساختن یک نخل، بیش از پنجاه درخت لازم است که فراهم کردن آن کار آسانى نیست. معمولاً این کار با هماهنگى وهمیارى مردم محل یا آبادى انجام مى‏گردید.

    براى ساختن نخل حسینیه امام تفت، در هشتاد سال پیش، مردم تنه‏هاى بزرگ درخت‏هاى مورد نیاز را از دهکیلومترى تفت، یعنى از روستاى فراشاه (اسدایه) پیاده بر دوش‏هاى خود آورده‏اند. چوب‏هاى نخل میدان بفروئیه درمیبد را مردم از چهل کیلومترى آبادى، یعنى روستاى «ارموده» عقدا، آورده‏اند.18

    نکته جالب اینکه در برخى موارد، زرتشتیان یزد نیز در ساختن نخل‏ها همیارى مى‏کنند. استاد عباس مجاور، کهتاکنون چندین نخل بزرگ براى آبادى‏هاى مختلف ساخته است، وى به نگارنده در این مورد گفت: وقتى که نخل آبادى«دره‏شیر» را مى‏ساختم، یک نفر خیّر زرتشتى مبلغ پنجاه هزار تومان به من داد و گفت که مى‏خواهم در این کار خیر سهیمباشم.19

    تا سه دهه پیش، مراسم آذین‏بندى و آماده کردن نخل‏ها براى ایام عزادارى ماه محرم با یک فراخوان بسیج همگانىاهل محل یا آبادى، صورت مى‏گرفت.

    رسم سنتى این بود که وقتى مى‏خواستند نخل‏ها را براى انجام مراسم محرم و عاشوراى حسینى آماده کنند، چند روزبیش از فرا رسیدن آیین‏هایى براى گردآورى کمک‏هاى گوناگون از مردم انجام مى‏شد. مردم هرچه براى نخل‏بندى وآرایش زیباتر آن لازم بود، فراهم مى‏کردند. معمولاً در انبار حسینیه‏ها هم تعداد زیادى لوازم نخل‏بندى از سال‏هاى پیشذخیره شده بود و هنوز هم در پاره‏اى از آبادى‏ها و محلات که نخل دارند این انبار وجود دارد. وسایل نخل‏بندى عمدتاعبارتند از: آیینه‏ها، خنجرها، دشنه‏ها، پیاله زنگ‏ها، سپر و پوش‏هاى سبز و سیاه، علم‏ها و چیزهاى دیگر. اما مردمهمه‏ساله در آغاز ماه محرم از یک تکه ریسمان گرفته تا پارچه‏هاى الوان، چراغ‏ها، آیینه‏ها و دیگر زینت‏آلات را براىآذین‏بندى هرچه باشکوه‏تر نخل به میدان‏هاى محل تحویل مى‏دادند.

    در میبد هنوز آیینه‏هاى بسیارى در منازل یافت مى‏شود که پشت آنها سوراخ شده یا حلقه‏اى در آن قرار دارد که نشانهسپردن آنها به مسئولان حسینیه‏ها براى آذین‏بندى سالانه نخل است... البته در برخى موارد براى انجام این کارهاموقوفاتى نیز وقف مى‏گردید.

    اکنون آذین‏بندى نخل در همه مکان‏ها انجام نمى‏شود و بعضا نخل را در ماه محرم فقط سیاه‏پوش مى‏کنند. اما درآبادى‏هاى میبد، هنوز هم آذین‏بندى سنتى نخل برقرار است. چنان‏که گفته شد، معمولاً نخل را براى حرکت و جابه‏جایىآماده مى‏کنند و در باور مردم این حرکت نمادین تصویرگر تابوت حضرت سیدالشهدا علیه‏السلام به جبران ضایعه تاریخىتشییع نمودن پیکرهاى پاک شهیدان کربلا است.

    این حرکت معمولاً یا با گردشى به دور میدان صورت مى‏گیرد که تعداد آن گردش 1،2، 5 یا 7 بار یا حتى بیشتر استیا به صورت پیمودن یک مسیر است یا رفت و برگشت را در یک مسیر کوتاه شامل مى‏شود. نخل‏هاى بزرگ، بخصوصاگر آذین‏بندى شده باشد، چندین تُن وزن دارد و معمولاً براى بلند کردن آن نیروى عظیمى لازم است. براى مثال،نخل‏هاى میدان امیرچقماق یزد، میدان امام تفت، میدان مهریز، هریک به ده‏ها نفر نیروى زورمند نیاز دارد. نخل‏هاىبزرگ، میان 150 تا 200 تن «جاگیر» براى نخل‏برداران دارد که باید با پاى برهنه آن را بر دوش، جابه‏جا کنند.

    براى برداشتن نخل در آبادى‏هاى مختلف، تقسیم کار جالبى وجود دارد: در بعضى محلات این سنت هنوز به دقتانجام مى‏شود. به گونه‏اى بلند کردن هر پایه نخل، مخصوص صنف، طایفه، یا اهل محل خاصى بوده و کسى حقسرپیچى از آن موازین را نداشته و معمولاً این حق موروثى بوده است. مثلاً در نصرآباد پیشکوه یزد، هنگام برداشتننخل، هر پایه مخصوص صنف‏هاى نجار، آهنگر، قصاب، دباغ، سراج، میراب و کسان دیگر مى‏بود و همچنین این رسمباقى است که هریک جایگاه ویژه‏اى دارند. در میبد نیز چنین نظامى در نخل‏بردارى آبادى‏ها وجود داشته است.

    هنگام حرکت نخل، مردم مجاور، بخصوص زنان از پشت‏بام‏ها نُقل و نبات و گلاب و دستمال‏هاى رنگارنگابریشمین و هدایاى دیگر بر سر نخل و نخل‏برداران مى‏افشانند. در تفت در این کار، برخى از اهالى زرتشتى محل نیزمشارکت مى‏کنند. نکته ارزشمند اینجاست که همه ساله به هنگام نخل‏بردارى تمام اهل آبادى على‏رغم تضادهاىگوناگونى که با هم دارند، یکپارچه و متحد براى برداشتن و حرکت دادن نخل هماهنگ و همزور مى‏شوند. این یگانگى وهمزورى شاید در هیچ حرکت دیگرى دیده نمى‏شود. البته بلند کردن و حرکت دادن نخل، به سهم خود پیام توفیق وپیروزى همگان را در انجام یک کار دشوار به همراه دارد. معمولاً نخل‏بردارى، با مراسم قربانى گاو و گوسفند همراه است.

    کارکردهاى اجتماعى نخل

    1. ایجاد نظم اجتماعى

    برخى احساسات براى نظم اجتماعى ضرورت دارند و مناسک، نوعى بیان تقویت‏کننده این مراسم هستند. در واقع،یکى از کارکردهاى «دین» حفظ نظم اجتماعى است. برگزارى مراسم و مناسک ماه محرم و از جمله نخل‏گردانى در یزد، بهترتیبى که گفته شد و با نظم و ترتیبى که در شهرها و محله‏هاى این استان انجام مى‏شود، نمادى از وجود و ایجاد نظم درفعالیت‏ها و زندگى اجتماعى مردم یزد است.

    2. ایجاد همبستگى اجتماعى

    از نظر دورکیم، عاطفه جمعى عمیق، بیشتر طى مناسک جمعى‏مثل‏اعیادومراسم‏ملى‏ومذهبى و... به‏وجود مى‏آید. بدینترتیب، موجبات افزایش و تحکیم‏انسجام اجتماعى را فراهم مى‏کند. در مراسم نخل‏گردانى و حمل نخل، بهویژه‏حمل‏آن‏درمسیرهاى‏سخت‏وصعب‏العبور این انسجام و همبستگى اجتماعى نمودى آشکارتر پیدا مى‏کند.

    3. امنیت عاطفى و هویت

    دین از طریق آیین‏ها و مراسم، امنیت عاطفى و هویت و نقطه اتکاى ثابتى در بحبوحه ناسازگارى‏ها در آرا و عقاید براىانسان به بار مى‏آورد. برگزارى مراسمى همچون نخل‏گردانى در یزد، این امنیت عاطفى و هویت را براى مردم این خطهایجاد مى‏کند.

    4. حیثیت اجتماعى

    عاطفه جمعى ناشى از مناسک اجتماعى نوعى سرافرازى و غرور به وجود مى‏آورد و کنشگران شرکت‏کننده در آن، منافعخود و دیگران را یکى دیده و خود را متعلق به جمع و جمع را از آن خود مى‏دانند. در برگزارکنندگان مراسم ماه محرم دریزد و حمل‏کنندگان نخل یزد به خوبى و آشکارا این سرافرازى و غرور جمعى را مى‏توان دید.

    5. باورهاى مردم در مورد نخل

    «باورها» اساس مراسم و مناسک هستند. در واقع، مراسم و آیین‏هاى مختلف بر اساس باورداشت‏هاى مختلف انسانشکل مى‏گیرد. در مورد مراسم، نخل‏گردانى و باور و اعتقاد کلى، که اساس این رسم را بنیان نهاده است، در مراسمنخل‏گردانى، رفتارهاى مختلفى از مردم مشاهده مى‏شود که هریک از آن رفتارها بر اساس باور و اعتقادى صورتمى‏گیرد. برخى از این باورها به قرار زیر است:

    برخى اعتقاد دارند که اگر زن نازایى، هنگام حرکت نخل از زیر نخل عبور کند، صاحب فرزند مى‏شود و حاجت وىبرآورده مى‏شود.

    مردم باور دارند که اگر کودکى بیمار باشد، اگر هنگام حرکت نخل، وى را از روى نخل عبور دهند، شفا مى‏یابد. عبوردادن کودک توسط کسى که بر نخل سوار است، انجام مى‏گردد. البته امروزه، اکثر اهالى سعى مى‏کنند کودکان خود را ازروى نخل عبور دهند تا فرزند آنها همواره سالم باشد.

    اگر در هنگام حرکت نخل در کوچه‏هاى تنگ و باریک، نخل به دیوار خانه‏اى برخورد نماید، عقیده دارند که اتفاقناگوار و ناراحت‏کننده‏اى در آن خانه رخ مى‏دهد. به همین دلیل، کسى که بر نخل سوار است باید سعى کند نخل با دیوارخانه‏اى برخورد نکند. در صورتى که نخل با دیوار خانه‏اى برخورد کند، صاحب خانه سعى مى‏کند براى رفع بدشگونىآن گوسفندى قربانى کند.

    زنان براى برآورده شدن حاجات خود اعتقاد دارند که در شب‏هاى تاسوعا و عاشورا تا صبح در کنار نخل در حسینیهچراغ نفتى روشن کنند.

    نذرهاى نخل

    نذرهایى که براى نخل ادا مى‏شود، بخشى از اعتقادات و باورهاى مردم را تشکیل مى‏دهد که به دنبال آن مراسمى نیزبرگزار مى‏شود. نذرهاى مختلفى را که براى نخل ادا مى‏شود، مى‏توان به دو گروه تقسیم کرد:

    الف. نذرهایى که براى تزیین نخل به کار مى‏رود عبارتند از:

    انواع پارچه‏هاى قیمتى و ابریشمى قدیمى که در پوشاندن نخل به کار مى‏رود.

    انواع زیورهاى نقره‏اى که به جلوى نخل مى‏دوزند و آویزان مى‏کنند.

    اگر پسر جوانى فوت کرده باشد قباى دامادى وى را نذر نخل مى‏کنند.

    گاهى زنى که داراى فرزند نمى‏شود، لباس عروسى خود را نذر نخل مى‏کند.

    ب. نذرهایى که به شکل خوردنى و نوشیدنى در پاى نخل به عزاداران داده مى‏شود، عبارتند از:

    انواع میوه‏هاى فصل؛ انواع حلواها؛ شربت‏هاى مختلف؛ نان و قند.

    برخى قند را در پاى نخل حل کرده به صورت شربت بین مردم پخش مى‏کنند. برخى نیز کله قندها را به فردى که سوارنخل است مى‏دهند تا وى آن را در پذیرایى از عزاداران استفاده کند. همچنین تعدادى آن را به باباى نخل و دیگر افرادمحتاج مى‏دهند. در مورد نذر نان نیز به این شکل عمل مى‏شود.

    بایدها و نبایدهایى درمورد نخل‏ها

    ـ در برگزارى هر آیین و رسمى، ما همواره با مجموعه‏اى از بایدها و نبایدهایى رو به رو هستیم که به صورت عرفدرآمده و به صورت قوانین غیررسمى، چارچوب رفتارهاى افراد در برگزارى آن مراسم مى‏باشد. شدت نظارت اجتماعىنیز بر این رفتارها متفاوت است. در این قسمت، به بایدها و نبایدهایى که در برگزارى مراسم نخل‏گردانى مورد توجهاست اشاره‏اى خواهیم داشت.

    ـ پیش از نخل‏گردانى، نخل باید تزیین شود. در تزیین نخل فقط باباى نخل حق دارد که با نذورات مردم نخل رابیاراید. اگر باباى نخل در آن زمان حضور نداشته باشد، یکى از افراد معتمد و هم طایفه او مى‏تواند نخل را تزیین کند. درضمن در تزیین نخل، افراد معتمد و همسر وى مى‏توانند کمک کنند.

    ـ در روز تاسوعا نخل را با پارچه سبز مى‏پوشانند. ولى در روز عاشورا چون روز قتل است، پارچه روى نخل بایدسیاه شود.

    ـ نخل هر محله باید مسیرهاى مشخصى را طى کند. این مسیرها نیز در حوزه جغرافیایى هریک از محله‏ها قرار دارد.در روز عاشورا مسیرهاى نخل طورى است که در یکى از کوچه‏هاى روستا با هم روبه‏رو مى‏شوند.

    در روز تاسوعا نخل نباید بر زمین گذاشته شود.

    نتیجه‏گیرى

    تا آنجا که به شعائر مربوط به محرم مى‏شود، هر مراسم عزادارى مى‏تواند پس زمینه واقعه کربلا باشد و شخص را به یادشهادت امام حسین علیه‏السلام بیندازد. مرگ بى‏تردید همیشه همراه انسان است و مقصدى است که باید به آن رهسپار شد. ولىدر لحظات خاصى از تاریخ، حوادثى رخ مى‏دهد که در همیشه تاریخ جاودانند و به صورت یک سنت ماندگار درآمدهاست. و در همه نسل‏ها تداعى و تکرار مى‏شود.

    فاجعه شهادت امام حسین علیه‏السلام و شهداى کربلا از حوادث ماندگار تاریخ است. عمق فاجعه به حدى است که هرگز ازاذهان فراموش نمى‏شود.

    نخل‏گردانى صورت تمثیلى تابوت شهادت در نمایش‏هاى آیینى شبیه‏گردانى است. در حالى که اشاره به اقتدار وشکوه قدسى شهید دارد، رنگ سیاهى و تباهى مرگ را از هستى شهیدان مى‏زداید و افق دید را به گستره زندگى سرمدىهمراه با پیروزى آنها مى‏گشاید. همچنین شوق و شور ستیزندگى و جانبازى را نیز در بستر احساس تشییع‏کنندگان دین‏دارمعتقد برمى‏انگیزد و اندیشه و آرمان استقبال از شهادت را براى دست‏یابى به حیات ابدى، در ذهنیت جمعى آنان تقویتمى‏کند.

    تشییع تابوت‏هاى تمثیلى شهید، در سالروز شهادت شهیدان، از سویى حدیث قدرت خداوند را در تبیین فلسفه مرگو تجدید حیات شهیدان دین، باز مى‏نماید و از سویى دیگر، اسطوره باززایى و جاودانگى و پیروزى شهیدان را در تاریخحیات استمرار مى‏بخشد. افزون بر این، رسم نخل‏گردانى نوعى دگرگونى ذهنى، آرمانى در جمع مردم دین‏دارشرکت‏کننده در مراسم سوگ سرور و سالار شهیدان حضرت سیدالشهدا علیه‏السلام پدید مى‏آورد. این دگرگونى جماعت مؤمنو معتقد به فلسفه شهادت را در پذیرش پدیده مقدس و مبارک شهادت و زنده و پایدار نگه داشتن شور و تبشهادت‏خواهى کمک مى‏کند و ارزش و اعتبار مفهوم شهادت را در ذهن آنان استعلا مى‏بخشد و پیوند یگانگى وهمبستگى مردم را با فرهنگ مذهبى نیاکان و شهیدان تاریخ استوار مى‏سازد. این چنین رویارویى که در یک زمینه و متناعتقادى و مذهبى صورت مى‏گیرد، جانمایه حماسى دارد و داراى توان نهفته (بالقوه) ماندگار شدن است. بنابراین،مى‏تواند در ژرف‏ترین لایه‏هاى فرهنگى، با باورهاى مردم درآمیزد، ماندگار شود و در پهنه رواج سنت‏ها گسترش یابد. امابراى بروز و کنش آشکار این توان نهفته، یک عامل دیگر هم لازم است. طرفى که ظرفیت و گنجایش پذیرش این محتوارا داشته باشد، و این همان بن و منشأ دوم مراسم سوگوارى ماه محرم است. این ظرف، فرهنگ سرزمین اصلى اسلام وسرزمین‏هاى غربى دنیاى اسلام نبود. آن فرهنگ‏ها این خصوصیت را نداشتند فرهنگ ایرانى به لحاظ پیشینه و زمینه‏هاىخاص آیینى که داشت، و در فضاى شرایط خاص آن روزگار، این رخداد را پذیرا شد. چنین بود که در صیقل زمینه‏هاىعاطفى، انسانى و آیینى است که هنوز زنده و جارى است، رخداد بزرگ کربلا چنان بازتابى یافت که جهانى شد، و همهزمان، و ماندگار و دیرپا.

    مصاحبه‏شوندگان

    ـ هاشم‏على حیدرى، 78 ساله، ساکن یزد، نخل‏بند.

    ـ استاد عباس مجاور، 70 ساله، ساکن یزد، نخل‏ساز.

    ـ اصغر حلاج‏زاده، 72 ساله، ساکن یزد، نخل‏بند.

    ـ جواد ضیغمیان، 69 ساله، فرهنگى اهل ذوق و ادب.

    - حاج خلیل خجسته، 80 ساله، ساکن یزد، آینه‏بند.

    ـ حبیب‏اللّه آیت‏اللهى، 67 ساله، ساکن یزد، استاد دانشگاه.

    - محمدعلى زارع، 35 ساله، ساکن یزد، نخل‏گردان.

    - حسین دهقان، 47 ساله، ساکن مهریز، نخل‏گردان.

    - على‏اکبر کارگر، 41 ساله، ساکن مهریز، نخل‏گردان.

    ـ محمد رجایى، 85 ساله، ساکن تفت، نخل‏ساز.

    ـ سیدمحمد موسوى، 44 ساله، ساکن تفت، نخل‏ساز.

    - اکبر موسوى خرمى، 61 ساله، ساکن تفت، نخل‏ساز.

     


    • منابع
      ـ برآبادى، سیداحمد و همکاران، مردم‏شناسى مراسم ماه عزادارى در بیرجند، تهران، مرکز نشر تحقیقات قلم آشنا، 1381.
      ـ دهخدا، على‏اکبر، لغت‏نامه دهخدا، تهران، مؤسسه لغت‏نامه دهخدا، 1349.
      ـ نظرى، زلیخا، نخل‏گردانى در روستاى ابیانه، تهران، پژوهشکده مردم‏شناسى، 1383.

    • پى نوشت ها
      1 کارشناس ارشد مدیریت فرهنگى دانشگاه خوراسگان. دریافت: 19/3/88 ـ پذیرش: 11/9/88.
      1ـ على‏اکبر دهخدا، لغت‏نامه، ص 395ـ396.
      2ـ همان، ص 396ـ398.
      3ـ على‏اکبر دهخدا، لغت‏نامه، ص 398.
      4ـ همان، ص 399.
      5ـ همان.
      6ـ زلیخا نظرى، نخل‏گردانى در روستاى ابیانه، ص 88ـ90.
      7ـ همان، ص 90ـ95.
      8ـ سیداحمد برآبادى و همکاران، مردم‏شناسى مراسم ماه عزادارى در بیرجند، ص 117ـ119.
      9ـ همان، ص 119ـ121.
      10ـ مصاحبه با یکى از سازندگان نخل.
      11ـ مصاحبه با یکى از سازندگان نخل.
      12ـ زلیخا نظرى، نخل‏گردانى در روستاى ابیانه، جزوه سازمان میراث فرهنگى، ص 10.
      13ـ مصاحبه نگارنده با فرد مزبور.
      14ـ مصاحبه نگارنده با فرد مزبور.
      15ـ مصاحبه نگارنده با فرد مزبور.
      16ـ مصاحبه نگارنده با فرد مزبور.
      17ـ مصاحبه نگارنده با فرد مزبور.
      18ـ مصاحبه با یکى از سازندگان نخل سید محمد موسوى.
      19ـ مصاحبه نگارنده با فرد مزبور.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    جمشیدی گوهرریزی، مهدیه.(1389) نخل و نخل‏گردانى در استان یزد. ماهنامه معرفت، 19(4)، 57-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    مهدیه جمشیدی گوهرریزی."نخل و نخل‏گردانى در استان یزد". ماهنامه معرفت، 19، 4، 1389، 57-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    جمشیدی گوهرریزی، مهدیه.(1389) 'نخل و نخل‏گردانى در استان یزد'، ماهنامه معرفت، 19(4), pp. 57-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    جمشیدی گوهرریزی، مهدیه. نخل و نخل‏گردانى در استان یزد. معرفت، 19, 1389؛ 19(4): 57-