معرفت، سال هجدهم، شماره یازدهم، پیاپی 146، بهمن 1388، صفحات -

    سخن آغازین

    نوع مقاله: 
    ترویجی
    Article data in English (انگلیسی)
    Full Text:
    متن کامل مقاله: 

    سخن آغازین

    بصیرت دینى

    واکاوى مفهوم بصیرت نشان مى دهد که این واژه به معناى داشتن بینش دل، نور دل، آگاهى، زیرکى، هوشیارى، برهان، عبرت و اعتقاد صحیح دینى به کار رفته است.1  این معانى وحتى اطلاق«بصر بر چشم»به این دلیل است که چشم، یکى از مهم ترین راه هاى تحصیل علم و معرفت است. از این رو، باید توجه داشت که هر علمى، بصیرت نیست و هر عالمى بصیر نامیده نمى شود، بلکه بصیرت حکایت از نوعى آینده نگرى واحاطه علمى است. یعنى اولیاى الهى در جست وجوى روشن بینى و شهود معنوى از طریق بصیرت اند و رهبران و مدیران سازمان ها نیز در جست وجوى بصیرتى هستند که آینده سازمانى خود را با موفقیت، قرین سازند.

    در آموزه هاى دینى واژه «بصر» گاه در بینایى ظاهرى و حسى و گاه درباره بینایى باطنى و عقلى به کار مى رود. به عبارت دیگر، مردم از نظر بینش دو دسته اند: 1. کسانى که دیده آنها نزدیک بین است؛ آینده خود و جهان را نمى بینند و ادراکات آنها در محسوسات خلاصه مى شود. از زندگى دنیا، ظاهرى را مى شناسند. حال آنکه از آخر غافل اند.(روم: 7) این گروه هرچند در ظاهر بینا هستند و داراى چشم ظاهرى اند، اما از منظر قرآن کور محسوب مى شوند. به همین نکته زیبا، حضرت على (ع) اشاره مى فرمایند: «ما کل ذى قلب بلبیب و لا کل ذى سمع بسمیع و لا کل ناظر ببصیر»؛2  نه هر که دلى دارد، به فردى داننده است و نه هر که گوشى دارد، نیک شنونده است و نه هرکه دیده اى دارد، بیننده است.

    گروه دوم. کسانى هستند که ادراکات آنان خلاصه در محسوسات نیست، هم خانه دنیا را مى بیند و هم خانه آخرت را. جامع نگر و واقع نگرند؛ هم نزدیک را خوب مى بینند و هم دور را. این گروه از منظر قرآن داراى بصیرت اند و روشن ضمیر و بینا. و چه زیبا امام على (ع) داناى بصیر را توصیف مى کند، آنجا که مى فرماید: «بیشنور، نگاهش از دنیا فراتر مى رود و مى داند که سراى حقیقى در وراى این دنیاست. پس از دنبال دل و دیده مى رود و کور]دل[ به آن مى نگرد. بیشنور از آن توشه برمى گیرد و کوردل براى آن توشه فراهم مى آورد.3

    بنابراین، بصیرت و بینایى حقیقى در فرهنگ قرآن، و آموزه هاى دینى به معناى جامع نگرى و آینده نگرى علمى و عملى است. به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب: «ملتى که بصیرت دارد، و مجموعه جوانان کشور، وقتى بصیرت دارند، آگاهانه حرکت مى کنند و قدم برمى دارند. بصیرت وقتى بود، غبارآلودگى فتنه نمى تواند آنها را گمراه کند، به اشتباه اندازد. در زندگى پیچیده اجتماعى امروز، بدون بصیرت نمى شود حرکت کرد. جوانان ها باید فکر کنند، بیندیشند و بصیرت خودشان را افزایش دهند. جوانان عزیز! هرچه مى توانند در افزایش بصیرت خود و در عمق بخشیدن به بصیرت خود، تلاش کنید و نگذارید دشمان از بى بصیرتى ما استفاده کنند.4  و چه زیبا مولى على(ع) از بى بصیرتى کوفیان به ستوه آمده، چنین شکوه مى کند: «اى کوفیان سه خصلت ]که در شما هست[ و دو خصلت ]که در شما نیست[ گرفتار آمده ام، گوش دارید، اما کرید و زبان دارید، اما لال هستید، و چشم دارید، اما کور هستید ]اما دو خصلتى که ندارید[، نه هنگام دیدار آزادمردانى هستید صادق و نه به گاه سختى، برادرانى مورد اعتماد.5

    بنابراین، رهبر و کارگزاران بصیر و جامعه بابصیرت، نه تنها حق را مى بینند و باطل را در چهره هاى گوناگون تشخیص مى دهند، بلکه عملا از حق جانبدارى و از پیشوایان حق جانبدارى و اطاعت مى کنند. از سوى دیگر، خواص بى بصیرت جامعه، خواص ساده لوح، خودکم بینى و ظاهربینى هستند که به راحتى در دامن دشمن مى افتند و قادر به تشخیص چهره واقعى دشمن نیستند. چهره زیباى حق را هم نمى توانند به درستى تشخیص دهند، نه از حق جانبدارى مى کنند و نه از رهبر و امام خویش فرمانبرى. با مردم خویش یک رنگ نیستند و در غبارآلودگى جامعه و فتنه ها به سادگى در دامن باطل غوطه ور و سره از ناسره تشخیص نمى دهند. دوست و دشمن، حق و باطل را به درستى تشخیص نمى دهند. چنین فرد و جامعه اى بصیرت ندارند؛ چراکه فرد و جامعه صاحب بصیرت، کسى است که بشنود، بیندیشد، بنگرد و ببیند و از عبرت ها بهره گیرد. آن گاه راه روشن و هموارى را بپوید و از افتادن در پرتگاه هاى آن و گم شدن در کژراه هایش بپرهیزد.6

    دبیر گروه جامعه شناسى


    پی نوشت

    1 ـ دانش نامه جهان اسلام، زیرنظر غلامعلى حداد عادل، ج 3، ص 484، واژه «بصیرت».

    2 ـ نهج البلاغه، خ 88.

    3 ـ همان، ص 82 و 98.

    4 ـ سخنرانى مقام معظم رهبرى در جمع مردم چالوس و نوشهر، 15 مهر 1388.

    5 ـ نهج البلاغه، خ 108، ص 132.

    6 ـ همان، خ 153.

    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده).(1388) سخن آغازین. ماهنامه معرفت، 18(11)، -

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده)."سخن آغازین". ماهنامه معرفت، 18، 11، 1388، -

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده).(1388) 'سخن آغازین'، ماهنامه معرفت، 18(11), pp. -

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده). سخن آغازین. معرفت، 18, 1388؛ 18(11): -