بررسى وضعیت علوم انسانى در دانشگاههاى ایران از منظر مقام معظم رهبری: چالش ها و راهکارها
Article data in English (انگلیسی)
بررسى وضعیت علوم انسانى در دانشگاههاى ایران
از منظر مقام معظّم رهبرى
چالشها و راهکارها
مرضیه مروتى*
محمدجواد مروتى**
چکیده
علىرغم اهمیت علوم انسانى و نقش بسزاى آن در احیاى فرهنگ دینى ـ ملى و توسعه علوم و فناورى، این علوم در دانشگاههاى ما آنگونه که لازم است مورد توجه قرار نگرفته و از جایگاه شایستهاى برخوردار نمىباشد. هدف از پژوهش حاضر، بررسى وضعیت علوم انسانى از منظر مقام معظم رهبرى است.
پژوهش به صورت نظرى و با روش سندکاوى انجام گرفته است. یافتههاى پژوهش حاکى از آن است که مبانى مادى و ضد دینى، ماهیت غربى، الگوگیرى بىقید و شرط از نظریهها و تولیدات غربى، نادیده انگاشتن جایگاه و منزلت نخبگان، دانشآموختگان، مؤسسات و تولیدات علوم انسانى، مهمترین چالشهایى هستند که از دیدگاه مقام معظم رهبرى، علوم انسانى در دانشگاههاى ما با آنها روبهروست. یافتهها همچنین نشان مىدهد که استخراج مبانى این علوم از دین، بومىسازى، نظریهپردازى، تولید علم و نوآورىهاى علمى و لزوم توجه کافى نسبت به جایگاه نخبگان، دانشآموختگان، مؤسسات و تولیدات علوم انسانى، مؤثرترین راهکارها در مرتفع نمودن نواقص و بهبود وضعیت علوم انسانى از منظر رهبر فرزانه انقلاب مىباشد.
کلیدواژهها: علوم انسانى، چالشها، بومىسازى، نوآورى، نظریهپردازى، تولید علم، مقام معظم رهبرى.
مقدّمه
علوم انسانى، انسان را مىسازد تا انسان جهان را بسازد. توسعه علوم و فناورى در بستر فرهنگى مناسب امکانپذیر است و این به نوبه خود نیازمند توسعه علوم انسانى در جامعه مىباشد. علىرغم اهمیت علوم انسانى و نقش بسزایى که دراحیاى فرهنگ دینى ـ ملى و توسعه علوم و فناورى دارد، این علوم در دانشگاههاى ما آنگونه که لازم است، مورد توجه قرار نگرفته و از جایگاه شایستهاى برخوردار نمىباشد. در حالى که دنیاى غرب، پیوسته در مقام تجدیدنظر در نظریههاى موجود در علوم انسانى، بررسى نتایج آنها و ایجاد تعامل بین علوم انسانى و علوم تجربى بوده است، ما کمتر به ابعاد عملى این علوم توجه کردهایم و در بعد نظرى، تنها به تدریس متون غربى اکتفا نموده و حداکثر، حاشیههایى بر آنها زدهایم. چرا ما ساختن انواع ابزار و... را براى جبران عقبماندگى صنعتى تجربه کردهایم، ولى حاضر نبودهایم در علوم انسانى که زمینهساز فرهنگ عمومى و به دنبال آن توسعه کشور در همه زمینهها از جمله علم و فناورى است، سرمایهگذارى و تلاش نماییم؟ بنابراین، وضعیت علوم انسانى و مهمترین چالشهایى که این علوم با آنها روبهروست، موضوع اصلى این مقاله است. مرتفع نمودن این چالشها نیاز به توجه جدى همه اقشار به ویژه نخبگان جامعه دارد. بررسى و شناسایى این چالشها، امرى ضرورى است که مىتواند نهادهاى آموزشى و فرهنگى به ویژه دانشگاهها را در به کارگیرى راهکارهاى مناسب در جهت بهبود وضعیت علوم انسانى و به دنبال آن توسعه پایدار ایران اسلامى در همه عرصههاى علمى، اقتصادى، اجتماعى، سیاسى و... یارى رساند. با توجه به جامعیت علمى و اصالت نظرات رهبر فرزانه انقلاب اسلامى و تأکیدات معظمٌله بر تبیین رسالتها و راهبردها در این زمینه، در این مقاله تلاش شده است وضعیت علوم انسانى با تکیه بر دیدگاه مقام معظم رهبرى مورد مطالعه و بررسى قرار گیرد. در راستاى هدف ذکرشده، پژوهش حاضر بر آن است که به سؤالات زیر پاسخ دهد:
1. از دیدگاه رهبرى، مهمترین چالشهایى که علوم انسانى در دانشگاههاى ما با آنها روبهروست کدامند؟
2. راهکارهاى مؤثر بر ارتقاى جایگاه علوم انسانى در دانشگاهها، از دیدگاه رهبر فرزانه انقلاب اسلامى کدامند؟
پژوهش حاضر به صورت نظرى و با روش سندکاوى، انجام گرفته و براى گردآورى بیانات رهبر انقلاب اسلامى، از پایگاه اطلاعرسانى دفتر مقام معظم رهبرى استفاده شده است.
چالشهاى علوم انسانى در دانشگاهها و راهکارهاى بهبود وضعیت آن
1. مبانى مادى و ضددینى علوم انسانى و لزوم استخراج مبانى دینى
آنچه با عنوان علوم انسانى در دانشگاهها، مؤسسات آموزش عالى و مراکز پژوهشى جامعه ـ در غالب رشتهها ـ مطرح است، مشتمل بر نظریهها و آرایى است که بر اساس جهانبینى مادى و شرایط اجتماعى حاکم بر غرب تدوین شدهاند و در بسیارى موارد نه تنها حلال مسائل نیستند، بلکه به دلیل تعارض با جهانبینى دینى سبب پیچیده شدن و پیدایش مشکلات جدى مىگردند. رهبر انقلاب اسلامى با اشاره به وضعیت علوم انسانى در دانشگاهها و گلایه در این خصوص مىفرماید: «مبناى علوم انسانى غرب که در دانشگاههاى کشور به صورت ترجمهاى تدریس مىشود، جهانبینى مادى و متعارض با مبانى قرآنى و دینى است، در حالى که پایه و اساس علوم انسانى را باید در قرآن جستوجو کرد.1 حضرت آیتاللّه خامنهاى با اشاره به تحصیل قریب دو میلیون دانشجو از سه میلیون و نیم دانشجوى کشور در رشتههاى علوم انسانى، تأکید مىکند:
این مسئله نگرانکننده است. بسیارى از علوم انسانى مبتنى بر فلسفههایى است که مبانى آنها مادىگرى و بىاعتقادى به تعالیم الهى و اسلامى است و آموزش این علوم موجب بىاعتقادى به تعالیم الهى و اسلامى مىشود و آموزش این علوم انسانى در دانشگاهها منجر به ترویج شکاکیت و تردید در مبانى دینى و اعتقادى خواهد شد.2
ایشان ضمن سازگار شمردن جهانبینى دینى و علم مىفرماید:
ما مىبینیم که در زمینههاى مختلف، تحقیق، پژوهش و رسیدن به نظریه در دنیاى مادى و دنیاى غرب، مبناى قابل قبول و مورد اعتمادى نبوده؛ بخصوص در زمینه علوم انسانى، که در علوم تجربى و در فناورى هم اثر خودش را نشان مىدهد. نگاه اسلام به انسان، به علم، به زندگى بشر، به عالم طبیعت و به عالم وجود، نگاهى است که معرفت نوینى را در اختیار انسان مىگذارد. این نگاه، زیربنا و قاعده و مبناى تحقیقات علمى در غرب نبوده. تحقیقات علمى در غرب، در ستیز با آنچه آن را دین مىپنداشتند، آغاز شده. البته آنها حق داشتند؛ دینى که رنسانس علیه آن قیام کرد و خط فکرى و علمى دنیا را در جهت مقابل و مخالف آن ترسیم کرد، دین نبود؛ توهمات و خرافاتى بود با عنوان دین. دینِ کلیسایى قرون وسطایى، دین و معرفت دینى نبود. بدیهى بود که عقدهها و گرهها در ذهن دانشمندان و نخبگان و زبدگان فکرى باقى بماند و برایش راه علاجهاى ضددینى و غیردینى پیدا کنند. لذا هنوز چگونگى کنار آمدن علم و دین براى آنها مسئله است؛ لیکن مسئله ما این نیست. در جهانبینى ما، علم از دل دین مىجوشد و بهترین مشوّق علم، دین است. دینى که ما مىشناسیم، جهانبینى دینىاى که ما از قرآن مىگیریم، تصویرى که ما از آفرینش و از انسان و از ماوراءالطبیعه و از توحید و از مشیت الهى و از تقدیر و قضا و قدر داریم، با علم سازگار است؛ لذا تولیدکننده و تشویقکننده علم است. نمونهاش را شما در تاریخ نگاه کنید؛ ببینید حرکت علمى در قرون اولیه اسلام بر اثر تشویق اسلام آنچنان اوج گرفت که تا آن روز در دنیا بىسابقه بود ـ در همه زمینهها
ـ و علم و دین با هم آمیخته و ممزوج بود و دانش و تحقیق و فن در حد خود پیشرفت کرد. پایه و مبناى علوم انسانىاى که امروز در غرب مطرح است، از اقتصاد و جامعهشناسى و مدیریت و انواع و اقسام رشتههاى علوم انسانى، بر مبناى یک معرفت ضددینى و غیردینى و نامعتبر از نظر کسانى است که به معرفت والا و توحیدى اسلامى رسیده باشند.3
مقام معظم رهبرى، یکى از مسائل مهم و اصلى در قرآنپژوهى را، استخراج مبانى علوم انسانى مىدانند. ایشان با تأکید بر لزوم استخراج مبانى علوم انسانى از دین، مىفرماید:
اگر این کار انجام شود پژوهشگران با استفاده از مبانى قرآنىوهمچنیناستفادهاز برخى پیشرفتهاى علوم انسانى، مىتوانند بناى رفیع و مستحکمى را از علوم انسانى پایهگذارى کنند. البته آنوقت مىتوانند از پیشرفتهاى دیگران، غربىها و کسانى که در علوم انسانى پیشرفت داشتند، استفاده هم بکنند، لکن مبنا باید مبناى قرآنى باشد.4
رهبر معظم انقلاب در جایى دیگر اینگونه بیان مىدارد:
ما در این زمینهها باید کار کنیم. در زمینه علوم تجربى باید کار و تلاش کنیم. قدرت پیشرفت علمى و باز کردن راههاى نو و گشودن افقهاى جدید را باید در خودمان به وجود بیاوریم؛ همت ما باید این باشد؛ توقع، این است. خوشبختانه ما پیشرفت کردهایم؛ به وضوح مىشود این را دید. اگر قرار بود در محیط غیردینى و ضددینى، علم پیشرفت کند، از لحاظ علمى لااقل پیشرفت مىکردیم. ما از لحاظ علمى، عقبمانده و عقب نگهداشته شده بودیم. بیش از پنجاه سال، تحرک و جوشش علمى در این کشور کند بود؛ در بعضى از بخشها تعطیل بود. موانعى که به وجود آوردند، براى این ملت مثل سمّ کشندهاى بود. باور را از ملت ما گرفتند. ملت و نخبگان و مغزهاى ما را به هر آنچه از بیرون این مرزهاست، آنچنان دلبسته کردند که اصلاً کسى این مجال و این جرئت و این شجاعت را پیدا نکند که فکر کند مىتوان برخلاف آن حرفها یا غیر از آن حرفها و آن نظریهها، نظریهاى ارائه کرد. ما هنوز هم تا حدودى گرفتار آن حرفها هستیم. البته اسلام به ما خودباورى داد و انقلاب به ما جرئت بخشید. آنچه امروز مشاهده مىکنیم، نتیجه همین جرئت است؛ باید این جرئت را تقویت کرد و پیش رفت.5
2. غربى بودن محتواى علوم انسانى و لزوم بومىسازى
با آنکه برخى علوم انسانى منشأ ایرانى و اسلامى دارد، با رنگ و لعاب غربى دوباره تنظیم گردیده و به صورت علم درآورده شده است. برخى علوم دیگر نیز در غرب تولید شده است. اینها محتواى غالب علوم انسانى ما را تشکیل مىدهد. علاوه بر این، بسیارى از رشتههاى علوم انسانى در کشور ما در بعد نظرى متوقف گردیده و به جنبه عملى و بومىکردن آنها کمتر توجه شده است. مقام معظم رهبرى با تأکید بر این مطلب مىفرماید:
شکى نیست که بسیارى از علوم انسانى، پایهها و مایههاى محکمى در اینجا دارد؛ یعنى در فرهنگ گذشته خود ما. ما در بخشى از رشتههاى علوم انسانى، قرنها جلوتر از دنیا هستیم. خیلى جلوتر از کسانى هستیم که امروز در این رشته در دنیا سرآمد به حساب مىآیند. چرا اینها را دنبال نکنیم؟ در رشتههاى گوناگون علوم انسانى؛ ادبیات، فلسفه، تاریخ، هنر، ما خیلى سابقه داریم. بعضى از علوم انسانى دیگر هم هست که اگرچه از غرب آمده، اما اگر درست دقت کنیم، خمیرمایه آن، که عبارت از عقلانیت و تجربهگرایى است، از تفکر و روح ایرانى ـ اسلامى است. اروپاى خرافاتى نمىتوانست زیستشناسى و اقتصاد و مدیریت و روانشناسى و جامعهشناسى را به این شکل تنظیم کند. این، سوغات تفکر علمگرایى و تجربهگرایى شرق و عمدتا ایران اسلامى بود که رفت در آنجا و به این تحول منتهى شد.6
ایشان غربى بودن علوم انسانى را یکى از چالشهاى مهم این علوم در جامعه ما مىداند و مىفرماید:
برخى از علوم انسانى تولیدشده غرب است؛ یعنى به عنوان یک علم، وجود نداشته، اما غربىها که در دنیاى علم پیشروى کردهاند، اینها را هم به وجود آوردهاند؛ مثل روانشناسى و علوم دیگر. امروز غربىها یک منطقه ممنوعهاى در زمینه علوم انسانى به وجود آوردهاند؛ در همه بخشهاى مختلف؛ از اقتصاد و سیاست و جامعهشناسى و روانشناسى بگیرید تا تاریخ و ادبیات و هنر و حتى فلسفه و حتى فلسفه دین. یک عده آدم ضعیفالنفس هم دلباخته اینها شدهاند و نگاه مىکنند به دهن اینها که ببینند چه مىگویند؛ هر چه آنها گفتهاند، برایشان مىشود وحى مُنزل؛ این است که بد و غلط است. مثلاً چند تا فکر داراى اقتدار علمى، در یک نقطه دنیا به یک نتیجهاى رسیدهاند، این معنایش این نیست که هر آنچه که آنها فهمیدهاند، درست است.7
رهبر فرزانه انقلاب، بومىسازى را راهکار مناسبى در مرتفع نمودن این مسئله معرفى نموده و مىفرماید:
... هم براى سرجمع کردن، مدوّن کردن، منظم کردن و نظاممند کردن آنچه که خودمان داریم، به یک تفکر و تجربه علمى احتیاج داریم، هم براى مواد و پایههایى که آنها در این علم جمع آوردهاند، به یک نگاه علمى احتیاج داریم. اما گرفتن پایههاى یک علم از یک مجموعه خارج از محدوده مورد قبول ما، به معناى قبول نتایج آن نیست. مثل این مىماند که شما یک کارخانه را وارد مىکنید، آنها با این کارخانه یک چیز بد درست مىکردهاند، حالا شما با آن کارخانه، یک چیز خوب درست مىکنید؛ هیچ اشکالى ندارد. ما تلفیق بین علوم انسانى غربى و علوم انسانى اسلامى، اگر به معناى مجذوب شدن، دلباخته شدن، مغلوب شدن و جوّزده شدن در مقابل آن علوم نباشد، قبول داریم و اشکال ندارد. ببینید در علوم انسانى، تفکر ایمانى و میراث عظیم و عمیق شما، به شما چه مىگوید. شما به مبانى خودتان نگاه کنید؛ ما تاریخ، فلسفه، فلسفه دین، هنر و ادبیات، و بسیارى از علوم انسانى دیگرى که دیگران حتى آنها را ساختهاند و به صورت یک علم در آوردهاند ـ یعنى یک بناى علمى به آن دادهاند ـ مواد آن در فرهنگ و میراث علمى، فرهنگى و دینى خود ما وجود دارد. باید یک بناى اینچنین و مستقل بسازیم.8
3. الگوگیرى بىقید و شرط از نظریههاى غربى و لزوم نوآورى و نظریهپردازى بومى
چالش دیگرى که لازم است به آن اشاره کرد این است که ما در زمینه علوم انسانى بیشتر مصرفکننده بودهایم تا تولیدکننده؛ به گونهاى که در بسیارى از دانشگاهها و مراکز آموزشى و پژوهشى، تنها به ترجمه متون غربى بسنده شده و محتواى آن بدون هیچ قید و شرطى پذیرفته شده است و اگر وضعیت به همین ترتیب ادامه یابد، دور از انتظار نیست که علوم انسانى در دانشگاهها، فرآوردههایى غیرمرغوب و مسموم براى جامعه تولید کند. مقام معظم رهبرى با انتقاد از شیوه ترجمهگرایى و الگو گرفتن بىقید و شرط از نظریهها و تولیدات غربى علوم انسانى، مىفرماید:
مسئله تولید علم فقط مربوط به علوم پایه، تجربى و... نیست، بلکه شامل همه علوم و از جمله علوم انسانى است. ما بخصوص در زمینه علوم انسانى، برخلاف آنچه که انتظار مىرفت و توقع بود، حرکت مناسب و خوبى نکردهایم، بلکه مفاهیم گوناگون مربوط به این علم را ـ چه در زمینه اقتصاد و چه در زمینههاى جامعهشناسى، روانشناسى و سیاست ـ به شکل وحى مُنزل از مراکز و خاستگاههاى غربى گرفتهایم و به صورت فرمولهاى تغییر نکردنى در ذهنمان جا دادهایم و بر اساس آن، مىخواهیم عمل و برنامه خودمان را تنظیم کنیم! گاهى که این فرمولها جواب نمىدهد و خراب درمىآید، خودمان را ملامت مىکنیم که ما درست به کار نگرفتهایم؛ در حالى که این روش، روشِ غلطى است. ما در زمینه علوم انسانى احتیاج به تحقیق و نوآورى داریم. مواد و مفاهیم اساسىاى هم که بر اساس آن مىتوان حقوق، اقتصاد، سیاست و سایر بخشهاى اساسى علوم انسانى را شکل داد و تولید و فراورى کرد، به معناى حقیقى کلمه در فرهنگ عریق و عمیق اسلامى ما وجود دارد که باید از آن استفاده کنیم. البته در این قسمت، حوزه و استادان مؤمن و معتقد به اسلام مىتوانند با جستوجو و تفحص، نقش ایفا کنند. اینجا از آن جاهایى است که ما باید به تولید علم برسیم.9
از دیدگاه اسلام، علم فىنفسه یک حقیقت و معنى واحد است و همه دانشهایى که در خدمت اسلام و مسلمانان باشند و به رشد و پیشرفت علمى، دینى و فرهنگى جامعه اسلامى کمک کنند، علوم دینى به شمار آمده و فراگیرى آنها مورد تأکید و احترام اسلام است و آنچه مهم است خلوص نیت و الهى بودن انگیزه تحصیل است.10 رهبر معظم انقلاب اسلامى راهکار این مسئله را نظریهپردازى و تولید علم برمىشمرند و مىافزایند:
آنچه که من مىتوانم به عنوان راهنمایى و راهبرد کلى به شما عرض کنم، تلاش و مجاهدت جوانانه و پیگیر است. شما که در دانشگاهید، فعالیت شما فعالیت دانشگاهى است؛ باید درس بخوانید، تحقیق کنید، به فکر نظریهسازى باشید. ما در زمینه علوم انسانى احتیاج داریم به نظریهسازى. بسیارى از حوادث دنیا حتى در زمینههاى اقتصادى و سیاسى و غیره، محکومِ نظرات صاحبنظران در علوم انسانى است؛ در جامعهشناسى، در روانشناسى، در فلسفه؛ آنها هستند که شاخصها را مشخص مىکنند. در این زمینهها ما باید نظریهپردازىهاى خودمان را داشته باشیم و باید کار کنیم؛ باید تلاش کنیم؛ دانشجو باید تلاش کند. به هر حال، در این چیزهایى که عقب هستیم، باید خودمان را جلو ببریم و خودمان ابداع کنیم؛ ترجمه نکنید.11
ایشان با انتقاد از برخورد منفعلانه با نظریههاى غربى در مورد اقتصاد، جامعهشناسى، روانشناسى و علوم سیاسى، خاطرنشان مىکند: «مفاهیم و مبانى اساسى حقوق، سیاست، اقتصاد و سایر علوم انسانى در اسلام وجود دارد و استادان متعهد دانشگاهها و علماى حوزهها مىتوانند با نظریهپردازى و نوآورى علمى در این عرصهها، به حرکت عمومى کشور کمک کنند.»12 مقام معظم رهبرى همچنین با اشاره به اندیشههاى غربى علوم انسانى، مسئله تولید علم را شامل همه علوم از جمله علوم انسانى دانسته و مىفرمایند:
همین نهضت نرمافزارى و تولید علم که بنده گفتهام، در دانشگاه شما و در رشته علوم انسانى، همین است که هرچه مىتوانید بیشتر بیاموزید و تحقیق کنید. البته همانطور که گفتم، اساتیدى هستند که فرآوردههاى اندیشههاى غربى در علوم انسانى، بت آنهاست. در مقابل خدا مىگویند سجده نکنید؛ اما در مقابل بتها به راحتى سجده مىکنند؛ دانشجوى جوان را دست او بدهى، بافت و ساخت فکرى او را همانطورى که متناسب با آن بت خود اوست، مىسازد؛ این ارزشى ندارد و درست نیست. بنده به اینطور افراد، هیچ اعتقادى ندارم. این استاد هرچه هم دانشمند باشد، وجودش نافع نیست، مضر است. امروز خوشبختانه ما دانشمندان جوانِ مؤمن و تحصیلکردههاى باایمان داریم که مىتوانند یک حرکت علمىِ فراگیر و به معناى واقعى کلمه، در عرصه علوم انسانى به وجود آورند؛ از اینها باید استفاده بشود. مواظب باشید دچار آن بتپرستى نشوید؛ آن کسى که در فلسفه، اقتصاد، علوم ارتباطات و سیاست، همان حرفى که از دهن یک متفکر غربى درآمده، آن را حجت مىداند؛ حالا گاهى اوقات آن حرف هم در خود غرب نسخ شده! از این نمونهها ما زیاد هم داریم. یک مطلبى را چهل، پنجاه سال پیش، یک فیلسوف اجتماعى یا سیاسى در غرب گفته و بعد آمدند ده تا نقد بر آن نوشتهاند؛ این آقا تازه به حرف آن پنجاه سال قبل دست یافته و به عنوان حرف نو، به داخل کشور مىآورد و با بَهبَه و چَهچَه آن را به خوردِ دانشجو و شاگرد و محیط خودش مىدهد؛ از این قبیل هم داریم. چقدر براساس همین نظرات اقتصادى غربى، بانک جهانى و مجامع پولى و مالى جهانى به ملتها و دولتها برنامهها دادند و چقدر از طرف خود غربىها علیه آنها موارد نقض نوشته شده! باز هم کسانى را داریم که همان توصیهها را مىآیند عینا تکرار مىکنند و عینا همان نسخهها را مىنویسند. این غلط است. تحقیق علمى به معناى فقط فراگیرى و تقلید نیست؛ تحقیق، ضد تقلید است. این کار، کار شماست.13
4. نادیده گرفتن جایگاه و منزلت نخبگان و تولیدات علوم انسانى و لزوم توجه به آن
نادیده گرفتن جایگاه نخبگان، نبود آینده شغلى و پرداختن دانشآموختگان رشتههاى علوم انسانى به مشاغلى جز حوزههاى تخصصىشان، کمتوجهى نسبت به مؤسسات و مراکز دستاندرکار پژوهشهاى علوم انسانى و در برنامهریزىهاى کشورى و تخصیص بودجه، از جمله چالشهایى است که علوم انسانى با آنها روبهروست. مقام معظم رهبرى نسبت به گزارشهایى در مورد تشویق و ترویج درسهاى با زیربناى غربى، کنارزدن استادان علوم انسانى با مبانى اسلامى در برخى از دانشگاهها و تلاش براى حذف واحدهاى درسى مرتبط با علوم اسلامى ابراز نگرانى کرده و ضمن تأکید بر لزوم برخورد با اینگونه مسائل در محیطهاى دانشگاهى مىفرماید:
علوم برخوردار از تفکر و هدایت اسلامى نباید در دانشگاهها منزوى شوند و بدون تردید دانشجویانى که پایاننامه آنها مایه اسلامى دارد باید در چنین محیطهایى مورد تکریم و احترام قرار گیرند و مسئولان ذىربط نیز تدوین علوم انسانى بر پایههاى تفکر و جهانبینى اسلامى را در اولویت کارهاى خود قرار دهند.14
افزایش کمّى و جهش واحدهاى دانشگاهى علوم انسانى و تعداد دانشجویان و دانشآموختگان از یکسو و کاهش شاخصهاى کیفى در آموزشهاى رشتههاى علوم انسانى از سوى دیگر، باعث شده است که این رشتهها در جایگاه اجتماعى واقعى خود قرار نگیرند. همین مسئله نیز سبب کاهش رغبت بیشتر دانشآموزان مستعد براى ادامه تحصیل در علوم انسانى شده است. ایشان در مورد معضل آینده شغلى و پرداختن دانشآموختگان رشتههاى علوم انسانى به مشاغلى جز حوزههاى تخصصىشان مىفرماید:
مسئله دیگرى که در همین زمینه پرداختن به این علوم ـ علوم پایه و علوم انسانى ـ مطرح است، مسئله ورودى،خروجى دانشگاههاست که این هم یکى از آن وظایف سنگین وزارت علوم است. ما ببینیم که واقعا دانشگاهها چه کسانى را جذب کنند و براى چه رشتههایى جذب کنند، بعد خروجى ما از دانشگاهها در چه رشتههایى باشد که ما به آنها بیشتر نیاز داریم؛ حالا یا نیازهاى گذرا که نیاز فعلى ماست، یا نیازهاى بنیانى. براى این مسئله هم بایستى یک ترتیبى داده شود.15
نکته دیگرى که در بیان چالشها باید به آن اشاره کرد، ارزیابى علوم انسانى در کشور توسط کسانى است که به دلیل عدم شناخت کافى نسبت به این علوم، وضعیت علوم انسانى را با پیمانههاى علوم پایه یا مهندسى مىسنجند و از چاپ نشدن مقالات علوم انسانى در مجلات علمى خارجى سخن مىگویند و هر چیزى را که رنگ غربى به خود نگرفته است طرد، و مخالفان نظر خود را متحجر قلمداد مىکنند. رهبر معظم انقلاب اسلامى با تأکید بر این مطلب مىفرماید:
ما در زمینه کارهاى تحقیقاتى و درج مقالات علمى خود در مجلات I.S.I گاهى دچار مشکلاتى مىشویم. البته حجم مقالاتى که از ما چاپ شده، خوب است؛ اما من اطلاع دارم ـ بخصوص در زمینه علوم انسانى ـ که بعضى از مجلات ISI، اصلاً مقاله محقق ما را چاپ نمىکنند؛ چرا؟ به خاطر اینکه با مبانى آنها سازگار نیست. بله، ممکن است ما درباره فلسفه، روانشناسى، تربیت و دیگر مباحث حرفهایى داشته باشیم؛ پژوهشگر ما تحقیقى کرده و به نقطهاى رسیده ـ همان چیزى که ما مىخواهیم ـ و مرزى را باز کرده که با خاستگاه این دانش ـ که غرب است و با ارزشهاى آن هماهنگ است ـ سازگار نیست؛ لذا مقاله را چاپ نمىکنند! این هم پاسخ سادهلوحى بعضىها که خیال مىکنند دنیاى لیبرال ـ دموکراسى به معناى واقعى کلمه باز است و هرکس هرچه مىخواهد، مىتواند بگوید؛ نه، آنها حتى پژوهش علمى را هم با میزان کار مىکنند! این، از جمله چیزهاى هشداردهنده و عبرتانگیز است.16
رهبر فرزانه انقلاب با تأکید بر لزوم شناسایى، جذب نخبگان و توجه به جایگاه آنها مىفرماید: «استعدادهاى ما خوب است. جوانهاى ما خوبند؛ اگر همین کارهایى که آقایان اشاره کردند ـ شناسایى و جذب استعدادها در زمان خود، هدایت صحیح اینها، به کار گرفتن اینها، سازماندهى معنوى صحیح در زمینه نخبگان ـ صورت بگیرد، که هم انجام شدنى است و هم انشاءاللّه ارادهاش وجود دارد.»17
اگر شماها انشاءاللّه زبده شوید و در همین علوم انسانى، مثلاً تاریخ، جامعهشناسى و روانشناسى که خودتان گفتید، پیشرفت کنید، حقیقتا بدانید ارزش شما در جامعه و در سطح بینالمللى، از یک پزشک پیشرفته یقینا کمتر نیست؛ بلکه بیشتر هم هست. شما الان نگاه کنید، ببینید در این چهرههاى علمى معروف دنیا چند تا پزشک هستند، چند تا جامعهشناس یا مورخ وجود دارند. مىبینید که تعداد و برجستگى این دومى بیشتر است. منتها باید کار کنید تا پیش بروید. به این مقدارى که الان شماها رسیدهاید، مطلقا قانع نباشید. به نام نخبه و استعداد درخشان هم قانع نباشید. شما با انتخابِ به عنوان نخبه، چه مثلاً با پذیرش در کنکور یا مدال آوردن در فلان المپیاد یا فلان جشنواره، وارد یک جادهاى شدهاید. وضع فعلى شما این است. چنانچه از حرکت باز بمانید، همین اول جاده ماندهاید و مثل این است که وارد نشده باشید. اهمیت کار شما این است که این جاده را با هر چه سرعت بیشتر طى کنید، پیش بروید و خسته نشوید تا انشاءاللّه به آنجایى برسید که شایسته شماهاست.18
جمعبندى چالشها و راهکارهاى مورد بررسى در جدول (1) ارائه شده است:
جدول (1): چالشهاى علوم انسانى در دانشگاهها و راهکارهاى بهبود وضعیت آن از منظر رهبر فرزانه انقلاب
چالشها |
راهکارها |
مبانى مادى و ضددینى علوم انسانى | استخراج مبانى علوم انسانى از دین |
ماهیت غربى علوم انسانى | بومىسازى علوم انسانى |
الگوگیرى بىقید و شرط از نظریهها و تولیدات غربى علوم انسانى | نظریهپردازى، تولید علم و نوآورىهاى علمى در علوم انسانى |
نادیده انگاشتن جایگاه و منزلت نخبگان، دانش آموختگان، مؤسسات و تولیدات علوم انسانى | توجه کافى به جایگاه نخبگان، دانش آموختگان، مؤسسات و تولیدات علوم انسانى |
نتیجهگیرى
پژوهش حاضر، تصویرى کلى از وضعیت علوم انسانى را در دانشگاههاى ایران نشان مىدهد. یافتهها حاکى از آنند که علوم انسانى در دانشگاههاى ما با مسائل و چالشهاى بسیارى روبهروست. از جمله این مسائل مىتوان به مبانى مادى و ضددینى، ماهیت غربى، الگوگیرى بىقید و شرط از نظریهها و تولیدات غربى و نادیده انگاشتن جایگاه و منزلت نخبگان، دانشآموختگان، مؤسسات و تولیدات علوم انسانى اشاره کرد. مقام معظم رهبرى ضمن برشمردن چالشهاى مذکور و تأثیرات نامطلوب و نگرانکننده آنها، به ارائه راهکارهاى عملى در جهت بهبود وضعیت علوم انسانى مىپردازند. مهمترین این راهکارها از منظر ایشان، استخراج مبانى علوم انسانى از دین، بومىسازى علوم انسانى، نظریهپردازى، تولید علم و نوآورىهاى علمى در علوم انسانى و توجه کافى به جایگاه نخبگان، دانشآموختگان، مؤسسات و تولیدات علوم انسانى مىباشد. از دیدگاه رهبر فرزانه انقلاب، دانشمندان و پژوهشگران علوم انسانى در کشورمان مىتوانند با استخراج مبانى علوم از قرآن و به کارگیرى دستاوردهاى غربى در کنار آن، بناى رفیع و مستحکمى از علوم انسانى را پایهگذارى نمایند. در این زمینه، میراث عظیم و عمیق فرهنگى و تفکرات دینى و ملى ما باید در تولید علم و نظریه و به طور کلى ساختمان علوم انسانى مورد توجه قرار گیرد؛ علوم برخوردار از تفکر اسلامى نباید در دانشگاهها منزوى شوند؛ اساتید و دانشجویانى که تحقیقاتشان داراى مایه اسلامى است باید در محیطهاى علمى و دانشگاهى مورد تکریم و احترام قرار گیرند و مسئولان ذىربط نیز تدوین علوم انسانى بر پایه تفکر و جهانبینى اسلامى را در اولویت وظایف خود قرار دهند.
در همین زمینه، پیشنهادهاى ذیل ارائه مىگردند:
1. فراهم نمودن زمینه لازم براى نظریهپردازى و نقد و بررسى ایدهها تحت نظارت استادان فن؛
2. تبیین ضرورت هماندیشى در مسائل علمى و فرهنگى حوزه و دانشگاه؛
3. هماهنگ ساختن تولید علم و مأموریت حوزه و دانشگاه در راستاى تمدنسازى اسلامى؛
4. ایجاد مهارت تفکر انتقادى در سطوح مختلف آموزشى به ویژه آموزش عالى؛
5. توجه به اشتغال دانشآموختگان علوم انسانى به عنوان یکى از اساسىترین استراتژى برنامه توسعه؛
6. تبیین اهمیت علوم انسانى و تصحیح نگرش نادرست خانوادهها و نهادهاى کشور نسبت به این علوم؛
7. جذابسازى رشتههاى علوم انسانى براى دانشآموزان با استفاده از قرار دادن امتیازهایى در آن رشتهها و جذب دانشجویان مستعد؛
8. ایجاد تعادل بین پذیرش دانشجو و میزان اشتغال در جامعه و متناسب نمودن ضریب افزایش پذیرش دانشجو با برنامههاى توسعه؛
9. دایر نمودن رشتههاى مشترک بین علوم انسانى، علوم تجربى و علوم مهندسى در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالى؛
10. فراهم نمودن بستر مناسب براى توجه به اصل تولید علم به عنوان هسته اصلى دیدگاه رهبرى و خارج کردن حوزه و دانشگاه از هرگونه شک و تردید در این زمینه؛
11. ترویج آزادى تفکر، تبادل آراء، ایجاد رقابت میان اندیشهها، تشکیل مناظرههاى قانونمند، کرسىهاى نظریهپردازى و اتاقهاى فکر دانشجویى همراه با احساس امنیت؛
12. تقدیر بایسته از نخبگان، نظریهپردازان و نوآوران علوم انسانى و تبدیل نظریهپردازى و تولید علم به یک ارزش عمومى؛
13. طراحى جایزه علمى سال براى نخبگان و دانشجویان مستعد رشتههاى مختلف علوم انسانى؛
14. سرمایهگذارى در جهت تولید آثار علوم انسانى توسط مراکز تصمیمگیرى، اعم از دولت، مجلس، و شوراى عالى انقلاب فرهنگى؛
15. توجه بیشتر به استادان دانشگاهها و دیدگاههاى نخبگان در تصمیمگیرىهاى علمى، پژوهشى؛
16. ایجاد امکانات لازم از جمله امکان تحصیل در سطوح عالى براى استعدادهاى جوان، توجه به استعدادهاى مناطق محروم و توجه به عدالت اجتماعى به عنوان زمینه پرورش حقیقى استعدادهاى جوان.
-
··· منابع
ـ شریفى، احمدحسین، آیین زندگى: اخلاق کاربردى، قم، دفتر نشر معارف نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاهها، 1384.
ـ مطهّرى، مرتضى، ده گفتار، تهران، صدرا، 1369.
-
پى نوشت ها
*- دانشجوى کارشناسى ارشد، دانشگاه شیراز. دریافت: 12/4/89 ـ پذیرش: 29/5/89. morovatim@yahoo.com
**- دانشجوى دانشکده مهندسى دانشگاه شیراز. morovati@cse.shirazu.ac.ir
1ـ دیدار با هزاران نفر از بانوان قرآنپژوه و فعال قرآنى، 28 مهر 1388.
2ـ دیدار با جمعى از اساتید و اعضاى هیئت علمى، نخبگان، و رؤساى دانشگاهها و مراکز تحقیقاتى، 8 شهریور 1388.
3ـ بیانات رهبر معظّم انقلاب اسلامى در دیدار با اساتید دانشگاهها، 26 آذر 1383.
4ـ دیدار با هزاران نفر از بانوان قرآنپژوه و فعال قرآنى، 28 مهر 1388.
5ـ بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار با اساتید دانشگاهها، 26 آذر 1383.
6ـ بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار با نخبگان جوان، 12 شهریور 1386.
7ـ دیدار با مسئولان، استادان و دانشجویان دانشگاه امام جعفر صادق علیهالسلام، 29 دى 1384.
8ـ همان.
9ـ بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار با جمعى از استادان دانشگاههاى سراسر کشور، 8 آبان 1382.
10ـ مرتضى مطهّرى، ده گفتار، ص 146؛ احمدحسین شریفى، آیین زندگى، ص 59.
11ـ بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار با اساتید و دانشجویان دانشگاههاى شیراز، 14 اردیبهشت 1387.
12ـ دیدار با استادان و فرزانگان علمى و دانشگاهى، 8 آبان 1382.
13ـ دیدار با مسئولان، استادان و دانشجویان دانشگاه امام جعفر صادق علیهالسلام، 29 دى 1384.
14ـ دیدار با اعضاى شوراى عالى انقلاب فرهنگى، 19 آذر 1371.
15ـ همان، 13 دى 1384.
16ـ دیدار با وزیر علوم و رؤساى دانشگاهها، 17 دى 1383.
17ـ در دیدار با اساتید دانشگاهها، 26 آذر 1383.
18ـ در دیدار با نخبگان، 25 شهریور 1385.