معرفت، سال بیست و سوم، شماره چهارم، پیاپی 199، تیر 1393، صفحات 49-

    عوامل زمینه‏اى تربیت سیاسى ـ اجتماعى همسرگزینى

    نوع مقاله: 
    ترویجی
    نویسندگان:
    ابوالفضل ساجدی / *استاد - گروه کلام مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) / sajedi@qabas.net
    قربانعلی رضوانی / *کارشناس ارشد - موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی / ali.rezvani262@gmail.com
    چکیده: 
    خانواده اولین و مهم‏ترین اثر را بر شکل‏ گیرى باورها، ارزش‏ها و نگرش ‏هاى سیاسى و اجتماعى فرزند دارد. ارزش‏هایى که در سنین اولیه یادگیرى منتقل مى ‏شوند، غالبا در سراسر زندگى حفظ مى‏ شود و در تنظیم روابط اجتماعى و سیاسى فرد نقش ایفا مى‏ کند. تحقیقات نشان مى‏دهد که کودکان در خانواده ‏هایى که معمولاً داراى تجانس دیدگاه اجتماعى و سیاسى هستند، پیام‏ها و ارزش‏هایى سیاسى و اجتماعى منسجم دریافت مى‏کنند. ازاین‏رو، جامعه‏ شناسان و روان‏شناسان اجتماعى براى جامعه ‏پذیرى سیاسى و اجتماعى مناسب و منسجم کودک «همسان همسرى» در ساحت‏هاى شخصیتى، فرهنگى، اجتماعى و سیاسى را پیشنهاد مى‏ کنند.      منابع دینى در همسرگزینى به ابعاد مختلف شخصیت همسر توجه نموده است. از یک‏سو، به خصوصیات وراثتى مانند هوشمندى، شجاعت و بردبارى توجه نموده است. از سوى دیگر، ویژگى ‏هاى اکتسابى همسر را در سه ساحت شناختى، عاطفى و رفتارى، که در تربیت سیاسى و اجتماعى اثرگذار هستند، مورد تأکید قرار داده است. کفویت در همسرگزینى به جهت‏گیرى ارزشى در انتخاب همسر اشاره دارد؛ یعنى خصوصیات ایمانى و اخلاقى که باید در تمام ابعاد اجتماعى و سیاسى شخصیت همسر وجود داشته باشد.
    Article data in English (انگلیسی)
    متن کامل مقاله: 

    سال بیست و سوم ـ شماره 199 (ویژه جامعه‏ شناسى)

    قربانعلى رضوانى :  کارشناس ارشد جامعه‏شناسى مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى قدس‏سره.
    ابوالفضل ساجدى : دانشیار مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى قدس‏سره.  sajedi@qabas.net
    دریافت: 2/6/92               پذیرش: 29/10/92

    چکیده
    خانواده اولین و مهم‏ترین اثر را بر شکل‏ گیرى باورها، ارزش‏ها و نگرش ‏هاى سیاسى و اجتماعى فرزند دارد. ارزش‏هایى که در سنین اولیه یادگیرى منتقل مى ‏شوند، غالبا در سراسر زندگى حفظ مى‏ شود و در تنظیم روابط اجتماعى و سیاسى فرد نقش ایفا مى‏ کند. تحقیقات نشان مى‏دهد که کودکان در خانواده ‏هایى که معمولاً داراى تجانس دیدگاه اجتماعى و سیاسى هستند، پیام‏ها و ارزش‏هایى سیاسى و اجتماعى منسجم دریافت مى‏کنند. ازاین‏رو، جامعه‏ شناسان و روان‏شناسان اجتماعى براى جامعه ‏پذیرى سیاسى و اجتماعى مناسب و منسجم کودک «همسان همسرى» در ساحت‏هاى شخصیتى، فرهنگى، اجتماعى و سیاسى را پیشنهاد مى‏ کنند.
         منابع دینى در همسرگزینى به ابعاد مختلف شخصیت همسر توجه نموده است. از یک‏سو، به خصوصیات وراثتى مانند هوشمندى، شجاعت و بردبارى توجه نموده است. از سوى دیگر، ویژگى ‏هاى اکتسابى همسر را در سه ساحت شناختى، عاطفى و رفتارى، که در تربیت سیاسى و اجتماعى اثرگذار هستند، مورد تأکید قرار داده است. کفویت در همسرگزینى به جهت‏گیرى ارزشى در انتخاب همسر اشاره دارد؛ یعنى خصوصیات ایمانى و اخلاقى که باید در تمام ابعاد اجتماعى و سیاسى شخصیت همسر وجود داشته باشد.

    کلیدواژه ‏ها: عوامل زمینه‏اى تربیت، تربیت سیاسى اجتماعى، جامعه‏پذیرى سیاسى، همسرگزینى، صفات همسر، کفویت.
     

    مقدّمه

    تحقق جامعه سالم و پویاى اسلامى منوط به شکل گیرى آن بر اساس آموزه هاى اسلامى است. این امر زمانى تحقق مى یابد که نهادهاى مختلف اجتماعى، سیاسى، فرهنگى و اقتصادى جامعه به صورت متوازن در بخش هاى مختلف جامعه با هماهنگى و هم سویى در این راه گام بردارند. یکى از نهادهاى اجتماعى که نقش مهمى در تحقق جامعه سالم دارد خانواده است. خانواده از طریق تولید و تربیت اخلاقى، اجتماعى، سیاسى و اقتصادى کودکان، بقا و پویایى حیات اجتماعى و سیاسى را تضمین مى کند.

    واقعیت این است که بنیاد اساسى تربیت اجتماعى و سیاسى فرزندان خانواده است و همسرگزینى نخستین گام در این فرایند است؛ زیرا همسر به عنوان یکى از ارکان اصلى خانواده نقش مهمى در تربیت فرزندان دارد. اصولاً تربیت یک چرخه و فرایندى است که همواره در جریان است. فرزندان بیشترین دوره مهم تربیت اولیه شان را در خانواده مى گذرانند و اولین و پایدارترین کانون جامعه پذیرى آنان خانواده است. تا مدت ها پدر و مادر براى کودک اولین گروه مرجع به حساب مى آیند. فرزندان هم به لحاظ اخلاقى و دینى و هم به لحاظ اجتماعى و سیاسى تحت تربیت، حمایت و مراقبت و پدر و مادر هستند. از جانب دیگر، حفظ و تداوم جامعه هم به لحاظ بازتولید نسل جایگزین و هم به لحاظ تربیت اجتماعى و سیاسى وابسته به خانواده است.

    تربیت اجتماعى ـ سیاسى فرزندان به عوامل بسیارى وابسته است که بررسى هرکدام مجال و مقال جداگانه اى مى طلبد. در این مقال به بررسى عوامل زمینه اى تربیت سیاسى ـ اجتماعى پرداخته مى شود. اولین گام در تربیت سیاسى و اجتماعى فرزند، انتخاب همسر شایسته و صالح است؛ زیرا از یک سو، صفات خاصى از او به فرزند انتقال مى یابد و از سوى دیگر، مادر در ایجاد محیط تربیتى نقش مهمى ایفا مى کند (شرفى، 1378، ص 83).

    اکنون سؤال این است: عوامل زمینه اى پیش از ازدواج، یعنى همسرگزینى، چه نقشى در تربیت سیاسى ـ اجتماعى فرزندان دارد. به تعبیر دیگر، در انتخاب همسر باید چه ویژگى هاى وراثتى، شناختى، عاطفى و رفتارى مورد توجه باشد؟ این نوشته به بررسى عوامل زمینه اى تربیت سیاسى ـ اجتماعى، یعنى همسرگزینى، مى پردازد که در آن نقش ویژگى هاى وراثتى، شناختى، عاطفى و رفتارى همسر در تربیت سیاسى اجتماعى مورد بررسى قرار مى گیرد.

    اهمیت و ضرورت تحقیق

    امروزه یکى از عوامل مهم توسعه و پیشرفت در ساحت هاى مختلف حیات اجتماعى و سیاسى کشورها سرمایه انسانى است. یک کشور زمانى به پیشرفت مطلوب دست مى یابد که سرمایه انسانى متعهد اجتماعى ـ سیاسى (شهروند) کافى داشته باشد. وجود شهروندان اجتماعى و سیاسى متعهد به عوامل مختلف تربیتى وابسته است. یکى از عوامل تأثیرگذار که نقش مهمى در تربیت سیاسى و اجتماعى دارد همسرگزینى است؛ زیرا مهم است که فرزند از دامن چه کسى و با چه ویژگى هاى وراثتى، شناختى، عاطفى و رفتارى به دنیا مى آید و رشد مى کند. این ویژگى ها به لحاظ اجتماعى و سیاسى آینده خانواده و فرزندان و حتى جامعه را تحت تأثیر قرار مى دهد. ازاین رو، بررسى تأثیرگذارى همسرگزینى بر تربیت سیاسى و اجتماعى اهمیت و ضرورت مى یابد.

    پیشینه بحث

    در مورد عوامل زمینه اى تربیت سیاسى ـ اجتماعى، به صورت منسجم و مدون بحثى انجام نشده است. مى توان کارهاى انجام شده را چنین دسته بندى نمود:

    الف) آثارى که به بررسى نقش محیط و وراثت در تربیت به طور کلى پرداخته اند (شهیدى، 1338؛ بشارت، 1355؛ نورمحمدى، 1381؛ صانعى، 1378)؛

    ب) آثارى که به بررسى نقش برخى ویژگى هاى مادر در تربیت فرزند اشاره دارد (پاک نیا، 1382).

    کاستى هاى نوشته هاى فوق در دو چیز است:

    1. جهت گیرى کلى در تربیت؛

    2. نپرداختن به تربیت سیاسى ـ اجتماعى.

    الف. نقش وراثت و محیط

    ویژگى ها و روحیات هر انسانى آمیزه اى از کنش متقابل بین ویژگى هاى اکتسابى و سرشتى است. ویژگى هاى سرشتى، ویژگى هایى است که از والدین از طریق وراثت انتقال مى یابد، اما صفات اکتسابى خصوصیاتْ اجتماعى، فرهنگى و روان شناختى اند که در طى فرایند پرورش اجتماعى به فرزند منتقل مى شوند. مادر هم ژن هاى خود را به فرزندانش مى دهد که از طریق آن خصوصیات جسمانى و برخى از خصوصیات هوشى و عاطفى اش منتقل مى شود و هم خصوصیات محیط خانه را که به واسطه آن، فرزندان روحیات و خُلق و خو و رفتارهاى اکتسابى اجتماعى و فرهنگى را فرا مى گیرند (اتکینسون، 1385، ص 431).

    هیچ تردیدى وجود ندارد که شخصیت انسان به تنهایى از یک عامل وراثت و یا محیط شکل نمى گیرد. یقینا هریک از این عوامل بى تأثیر نیستند، اما اینکه میزان تأثیر هرکدام چقدر است شاید به سادگى قابل تشخیص و تعیین نباشد. ازاین رو، امروزه نظریه هاى تبیین زیست شناختى از کج روى اجتماعى به خاطر نقشى تعیین کننده اى که به وراثت مى دهند، جایگاهى ندارند؛ زیرا چنین استدلال مى کنند که اختلاف میان منحرفان و غیرمنحرفان در برخى از ویژگى هاى وراثتى است که بعضى افراد را مستعد ارتکاب جرم مى کند (احمدى، 1384، ص 24ـ31). بر اساس نظریه هاى زیست شناختى، آنچه تعیین کننده رفتار راست روانه از کج روانه مى باشد خصوصیات ژنتیکى است. این دیدگاه بر مبناى یک انسان شناسى جبرگرایانه استوار است که نقشى براى تربیت قایل نیست. اگر با یک واقع بینى در این مسئله بنگریم درخواهیم یافت که وراثت به تنهایى تعیین کننده نیست، بلکه آمیزه اى از آن و محیط طبیعى از یک سو و محیط اجتماعى و سایر عوامل مانند نقش مربّى و روش هاى تربیت و اختیار انسان از سوى دیگر، در تربیت اجتماعى مؤثر است.

    شکل گیرى شخصیت فرزند و تربیت درست اجتماعى و سیاسى او از عوامل زمینه اى مختلف تأثیر مى پذیرد. خصوصیات و ویژگى هاى مادر یکى از زمینه هایى است که باید در همسرگزینى و پیش از تشکیل خانواده مورد توجه قرار گیرد. امروزه ثابت شده است که تربیت اجتماعى ـ سیاسى کودک در خانواده چیزى بیش از یادگیرى صرفا شناختى است؛ زیرا کودک در اوضاع و احوال آکنده از جنبه شدید عاطفى پرورش مى یابد و به شیوه عاطفى متعددى با اطرافیان مهم خود احساس یگانگى و انطباق مى کند؛ نقش ها و گرایش هاى ذهنى، عاطفى، رفتارى و اخلاقى افراد صاحب نفوذ را مى پذیرد و از طریق انطباق با دیگرانى که برایش اهمیت دارند قادر مى شود هویت خویش را تشخیص دهد و از نظر ذهنى هویتى منسجم و موجه کسب کند (برگر و لوکمان، 1385، ص 180). ازاین رو، توجه به ویژگى هاى همسر براى داشتن فرزند با تربیت مناسب اجتماعى ـ سیاسى امرى اجتناب ناپذیر است.

    ب. ویژگى هاى همسر

    امروزه جامعه اسلامى به خاطر گسترش فضاى تنفسى سکولاریسم، فردگرایى، ارتباطات فراگیر و بدون محدودیت و از بین رفتن قید و بندهاى سنتى و جایگزین نشدن هنجارهاى بدیل موجه و معقول در مسئله همسرگزینى، دچار یک نوع پریشان رفتارى در همسرگزینى است. این امر مسائل زیادى را به دنبال داشته است که ازجمله مى توان به گسترش پدیده هاى طلاق، خشونت خانوادگى، دختران فرارى، کودکان خیابانى، اعتیاد و از همه مهم تر، سرنوشت و آینده مبهم و نامناسب تربیتى به طور عام و تربیت سیاسى ـ اجتماعى به طور خاص براى فرزندان اشاره کرد.

    یقینا اولین پیامد چنین آسیب هایى متوجه تربیت فرزندان مى شود؛ زیرا آنان در گرفتارى ها، درگیرى ها و مسائل والدین مورد بى توجهى و بى مهرى قرار مى گیرند و از نیازها و الزامات تربیت اجتماعى آنان غفلت مى شود. بى تردید، شیوع پدیده هاى فوق در عوامل مختلفى ریشه دارد؛ اما بررسى ها نشان مى دهد که یکى از تأثیرگذارترین عوامل در پدیده طلاق و سایر ناهنجارى ها و اختلافات خانوادگى، همسرگزینى نامناسب و نادر است. این بررسى ها و آسیب شناسى ها راهبردهاى دقت در انتخاب، کنش عقلانى، معاشرت منطقى و شناخت همسر را پیشنهاد مى کنند (اقاجانى، 1387، ص 225ـ226). پیشنهادهاى فوق نشان مى دهد که هرچه شناخت و آگاهى از همسر پیش از ازدواج بیشتر باشد ازدواج موفق تر، خانواده سالم تر و مسائل خانواده نیز کمتر خواهد بود؛ درنتیجه، آینده و تربیت مناسب اجتماعى و سیاسى براى فرزندان رقم خواهد خورد.

    منابع دینى و سنت نیز در مورد همسرگزینى توصیه ها و دستوراتى دارد که حاکى از اهمیت و نقش آن در تربیت است. در منابع دینى از یک سو، به وراثت توجه شده است؛ زیرا قانون وراثت بدون کوچک ترین فعالیت اختیارى صفات و خصایص مادر را به فرزند منتقل مى کند. چنان که در حدیثى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله آمده است: توجه کنید نطفه تان را در چه محلى مستقر مى کنید؛ زیرا خلق و خوى والدین به فرزندان متصل است (قضاعى، 1361، ص 309؛ طبرسى، 1370، ص 197). این حدیث با صراحت تمام از نقش وراثت سخن گفته است (فلسفى، بى تا، ص 65). از سوى دیگر، فرزند در دامن مادر رشد و پرورش مى یابد و خصوصیات رفتارى و عاطفى و شناختى او در ساحت هاى مختلف اجتماعى، فرهنگى و سیاسى تحت تأثیر تربیت مادر مى باشد. بر این اساس، مى توان نتیجه گرفت که تحقیقات علمى و دین هردو توصیه مى کنند که براى داشتن خانواده خوب و بالتبع فرزندانى با تربیت مناسب اجتماعى و سیاسى باید در همسرگزینى دقت و احتیاط شود و صفات و خصوصیات همسر مورد توجه قرار گیرد.

    ویژگى هاى وراثتى

    تربیت فرایندى است که اگر به درستى انجام پذیرد، باید به زمینه هاى آن قبل از ازدواج توجه شود. یکى از عوامل زمینه اى تربیت، پیش از ازدواج و در همسرگزینى نهفته است. انتخاب همسر از چند جهت اهمیت دارد که یکى از آن جهات وراثت است (استوتزل، 1371، ص 52ـ53). اولین گام در تربیت سیاسى ـ اجتماعى توجه به ویژگى هاى وراثتى همسر است؛ زیرا از این طریق ویژگى هاى مادر به فرزند منتقل مى شود. منابع دینى نیز این نقش را تأیید مى کند: محل نطفه هاى خود را به دقت انتخاب کنید (کلینى، 1429ق، ج 10، ص 591). در این حدیث، بر محل نطفه تأکید شده است. اگر تأکید بر نقش وراثت نبود، شاید تعبیر دیگرى به کار مى رفت.

    از دیرباز مسئله وراثت و انتقال ویژگى هاى پدر و مادر به صورت ژنتیکى مورد بحث و توجه بوده است. شاید در بدو امر، چنین به نظر آید که صرفا برخى از ویژگى هاى جسمانى و ظاهرى به فرزندان منتقل مى شود؛ اما واقعیت این است که ویژگى ها و صفات احساسى و عاطفى، هوشى و عقلى و رفتارى انتقال مى یابند. مطالعات نشان مى دهد که عوامل ارثى در ویژگى هاى رفتارى و سایر ویژگى هاى پیچیده انسان، نقش اساسى دارند (پلامین و دیگران، 1380، ص 151).

    بر این اساس، مى توان گفت: فرزند به لحاظ صفات و حالات روحى، عاطفى، هوشى و رفتارى آمیزه اى از ویژگى هاى والدین است. از طریق وراثت ممکن است صفات و خصوصیات زیادى از مادر به فرزند منتقل شود که در جاى خود از اهمیت برخوردار است، اما آنچه در اینجا اهمیت بیشترى دارد، ویژگى هاى وراثتى است که با ساحت سیاسى و اجتماعى تناسب بیشترى دارد و یا حداقل نمود و ظهور اجتماعى و سیاسى آن نسبت به سایر ساحت ها بیشتر است. ازاین رو، به بررسى سه خصوصیت وراثتى شجاعت، هوشمندى و صبر که نقش مهم ترین در روابط و مناسبات سیاسى ـ اجتماعى دارد پرداخته مى شود.

    1. شجاعت

    یکى از صفات که از طریق وراثت به فرزند منتقل مى شود صفت شجاعت است. امیرالمؤمنین على علیه السلام به برادرش عقیل فرمود: براى من زنى انتخاب کن که از نسل دلیرمردان عرب باشد تا او برایم فرزندى اسب سوار و شجاع به دنیا آورد (محمدى رى شهرى، 1425ق، ج 1، ص 82). عقیل امّ البنین را انتخاب کرد و عرض کرد: این همان زنى است که تو مى خواهى،واین آرزوى امام على علیه السلام درحضرت ابوالفضل العباس وبرادران اوتحقق یافت(مطهرى، 1381، ج 17، ص 98).منظوروهدف آن حضرت بى ارتباط به حادثه کربلا نیست تا فرزندان حاصل از این ازدواج در روز عاشورا بتوانند نقش تاریخى خود را ایفا نمایند.

    نسب، بیشتر میراث ژنتیکى را نشان مى دهد که از طریق آن شجاعت و سایر صفات انسانى از پدر و مادر به فرزند منتقل مى شود. اگر میراث ژنتیکى شجاعت و سایر صفات برجسته نباشد، صرف تربیت شاید نتواند هدف را برآورده سازد. محمد حنفیه فرزند على در جنگ جمل علمدار لشکر بود. امیرالمؤمنین علیه السلام به او فرمان حمله داد. محمد حنفیه حمله کرد، ولى دشمن با ضربات نیزه و تیر جلوى او را گرفت و محمد از پیشروى باز ماند. حضرت خود را به او رساند و فرمود: از ضربات دشمن مترس، حمله کن! (حسینى، 1420ق، ص 141). قدرى پیشروى کرد ولى باز متوقف شد. امیرالمؤمنین از ضعف فرزندش سخت آزرده خاطر شد، نزدیک آمد و با قبضه شمشیر به دوشش کوبید و فرمود: این ضعف و ترس را از مادرت ارث برده اى! (همان). یعنى من که پدر تو هستم ترسو نیستم. این درست است که شجاعت یک ویژگى فردى است و از طریق میراث ژنتیکى به انسان مى رسد، اما بروز و ظهور اجتماعى و سیاسى دارد و در میدان هاى رزم اجتماعى، سیاسى و نظامى نشان داده مى شود.

    2. ذکاوت و هوشمندى

    یکى دیگر از صفاتى که از طریق وراثت انتقال مى یابد ذکاوت و بهره هوشى است. در روان شناسى همواره این بحث وجود داشته است که تأثیر هریک از وراثت و محیط در هوش و توانایى هاى ذهنى چه اندازه است. بررسى ها نشان مى دهند که هر اندازه درجه خویشاوندى بیشتر باشد همبستگى بین نمره هاى هوش افزایش مى یابد. این پژوهش همچنین نشان مى دهد که تأثیر عوامل محیطى (پرورش در یک محیط یا دو محیط متفاوت) کمتر از عامل خویشاوندى یعنى وراثت است (شریفى، 1376، ص 56ـ57). تحقیقات درباره همبستگى میان هوش فرزندان و والدین نشان مى دهد که هوش برادران و خواهران همزاد نسبت به برادران و خواهران غیرهمزاد که در یک محیط پرورش یافته اند بیشتر است (شریعتمدارى، 1374، ص 70ـ74). بر این اساس، مى توان نتیجه گرفت که هوشمندى چیزى است که از طریق میراث ژنتیکى والدین به فرزندان منتقل مى شود.

    منابع دینى نیز انتقال هوشمندى از طریق وراثت را تأیید نموده است. ازاین رو، اسلام دستور مى دهد: با افراد کودن و احمق ازدواج نکنید؛ زیرا معاشرت با ایشان بلایى است عظیم و فرزندانشان نیز ضایع خواهند شد (حرّعاملى، 1384ق، ج 14، ص 56؛ راوندى، بى تا، ص 13). بى تردید، ازدواج با افرادى کودن و کم هوش به رغم اینکه خانواده را با مشکلاتى مواجه خواهد ساخت، زندگى فرزندان را نیز ضایع مى کند؛ زیرا اولاً، ضعف بهره هوشى مادر به فرزندان از طریق وراثت انتقال مى یابد؛ ثانیا، همسر کودن در امور تربیتى فرزندان نیز نخواهد توانست به طور شایسته اى آنان را به لحاظ اجتماعى و سیاسى تربیت نماید؛ زیرا فرزندان از رفتار اجتماعى ـ سیاسى والدین الگو مى گیرند. وقتى آنان خود در کنش معقول و مناسب اجتماعى ـ سیاسى دچار ضعف و کودنى هستند و از آداب معاشرت اجتماعى چیزى نمى دانند، چگونه مى توانند فرزندان خود را مؤدب به آداب اجتماعى و سیاسى تربیت نمایند؟

    3. صبر و بردبارى

    صبر نیز یکى از ویژگى هایى است که از طریق وراثت قابل انتقال است. معمولاً اگر خویشاوندان نسبى افرادى صبور باشند، فرزندان نیز چنین خصوصیت رفتارى را دارا خواهند بود. به طور کلى، ثابت شده است که ویژگى هاى رفتارى از طریق وراثت انتقال مى یابند (پلامین و دیگران، 1380، ص 151). صبر نیز به عنوان یک ویژگى رفتارى از این قاعده مستثنا نیست. منابع دینى در این مورد حکایت از انتقال صبر از طریق فطرت دارد. روایتى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آلهنقل شده است که نشان مى دهد صبر و بردبارى چیزى است که خداوند به اهل بیت علیهم السلام داده است (ر.ک: مجلسى، بى تا، ج 26، ص 265). این درست است که این صفات براى اهل بیت به صورت خاص و به عنوان یک صفت انسانى از جانب خداوند داده شده است، اما این اعطا از طریق علل و اسباب است نه به صورت مستقیم. یکى از اسباب که خداوند در طبیعت و سرشت انسان گذاشته است قانون وراثت است. ازاین رو، مى توان نتیجه گرفت که صبر و بردبارى در همسرگزینى باید مورد توجه باشد؛ زیرا آثار تربیتى فراوانى بر آن مترتب است. اصولاً حیات سیاسى و اجتماعى همواره با تنش ها درگیرى ها و نامردمى هاى فراوانى همراه است. اگر صبر و بردبارى قرین کنش سیاسى و اجتماعى شود، افراد کمتر در معرض خطا، لغزش و فتنه هاى اجتماعى و سیاسى قرار مى گیرند؛ زیرا انسان هاى ناصبور و اهل جزع و فزع در برابر ناملایمات، سختى ها و شکنجه ها کمتر تاب مى آورند و شتاب زده تصمیم مى گیرند و نمى توانند با صبر و رندى از آزمون زندگى اجتماعى و سیاسى سربلند بیرون آیند.

    ویژگى هاى اکتسابى

    ویژگى هاى اکتسابى به ویژگى هایى گفته مى شود که انسان به صورت مستقیم یا غیرمستقیم فرامى گیرد. ویژگى هاى اکتسابى که در تربیت فرزند نقش دارد یک طیف وسیعى را شامل مى شود. هدف این نوشته، بررسى آن ویژگى هایى است که به عنوان عوامل زمینه اى در تربیت سیاسى و اجتماعى فرزند نقش ایفا مى کند؛ یعنى صفات سیاسى ـ اجتماعى که باید در همسر وجود داشته باشد. ویژگى هاى وراثتى یک همسر خوب به لحاظ تأثیرگذارى بر تربیت سیاسى و اجتماعى فرزند مورد بررسى قرار گرفت و نشان داده شد که این ویژگى ها باید در همسرگزینى مورد توجه باشد؛ زیرا به عنوان یک زمینه (عامل معد) مى تواند در تربیت سیاسى ـ اجتماعى نقش ایفا نماید. اما یک بعد مهم دیگرى از صفات مادر وجود دارد که ریشه در تربیت سیاسى و اجتماعى دارد؛ یعنى اکتسابى است. این ویژگى هاى اکتسابى در سه ساحت شناختى، عاطفى و رفتارى مورد بحث قرار مى گیرد.

    1. ویژگى هاى شناختى

    ویژگى هاى شناختى خود به دو دسته باور سیاسى ـ اجتماعى و آگاهى سیاسى ـ اجتماعى تقسیم مى شود.

    1ـ1. اعتقادى: ویژگى اعتقادى به ویژگى گفته مى شود که بر بنیادهاى اساسى رابطه انسان با خدا استوار است. بن مایه اصلى این اعتقاد را عبودیت خداوند و دورى از اطاعت طاغوت تشکیل مى دهد (نحل: 36). ازاین روست که امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: هرکه [رابطه ]میان خود و خداى را اصلاح کند، خدا [رابطه] میان او و مردم را اصلاح مى کند (نهج البلاغه، 1414ق، ص 483). حدیث فوق نشان مى دهد که بنیاد هر توفیق یا شکستى در حیات سیاسى ـ اجتماعى انسان، تابع نحوه رابطه او با خداوند است. بر این اساس، مى توان گفت: نه تنها بنیاد هر دانش و تربیت، بلکه نخستین بنیاد هر تربیت و دانشى بر اعتقاد و معرفت خداوند استوار است (رهنمایى، 1387، ص 220ـ223). ازاین رو، به نظر مى رسد که باید در همسرگزینى به اعتقاد و ایمان همسر توجه نمود؛ زیرا اعتقاد خود را در احساسات و رفتار فرد نشان مى دهد و زمینه را براى یادگیرى فرزند فراهم مى سازد (ر.ک: دلشادتهرانى، 1376، ص 77ـ80).

    2ـ1. سیاسى ـ اجتماعى: بعد آگاهى سیاسى و اجتماعى همسر نیز از اهمیت اساسى برخوردار است.

    1ـ2ـ1. هوش اجتماعى: هوشمندى ازجمله ویژگى هایى است که هم از خصایص وراثتى به حساب مى آید و هم اکتسابى. هوش اجتماعى تابع نوع تربیت و پرورش اجتماعى است. همه ما افرادى را سراغ داریم که به رغم باهوش بودن، اغلب در انجام تکالیف محوله ناکام مى مانند. چنین افرادى معمولاً در آزمون هوش نمره عالى کسب مى کنند، اما توفیق چندانى ندارند. دلیل این امر این است که در موفقیت زندگى باهوش بودن شرط لازم است نه کافى؛ زیرا باهوش بودن تنها یکى از مؤلفه هاى موردنیاز براى موفقیت در زندگى واقعى است. علاوه بر آن، باید محیطى مناسب و آرمانى وجود داشته باشد و فرد به لحاظ اجتماعى به حد کافى انگیزه، مهارت، تسلط بر رفتارهاى غریزى، پشتکار، انتخاب مسیر درست، اعتماد به نفس، تمرکز و استقلال کافى و سایر مؤلفه هاى اجتماعى مؤثر بر تربیت را داشته باشد تا بتواند موفقیت کسب کند (استرنبرگ و دیگران، 1389، ص 507ـ517). ازاین رو، اگر فرد به گونه اى پرورش اجتماعى یافته باشد که تمام قابلیت هاى سیاسى و اجتماعى او به رشد رسیده باشد هوشمند است. هوشمندى یک ویژگى عمومى است و در عرصه ها و ساحت هاى مختلف قابل تحقق است. ممکن است کسى در یکى از ساحت هاى زندگى از هوشمندى بیشترى برخوردار باشد، درحالى که در عرصه هاى دیگر این گونه نباشد. دلیل این امر این است که قابلیت هوشى او در آن عرصه به شکوفایى رسیده است.

    ازاین رو، در همسرگزینى باید کسى را انتخاب نمود که هوش سیاسى ـ اجتماعى او به شکوفایى رسیده باشد. اگر همسرى از بهره هوشى اجتماعى کافى برخوردار نباشد و به تعبیر روایت، احمق (حرّعاملى، 1384ق، ج 14، ص 56) باشد، زندگى فرزند را به لحاظ تربیت اجتماعى دچار مشکلات اساسى مى کند. وقتى همسر، که مهم ترین رکن تربیت فرزند است، نتواند تصمیم گیرى ها، روابط، رفتارها و عواطف خود را در مقابل همسر و فرزند و دیگران به موقع و مناسب انجام دهد، فرزند به لحاظ شناختى، عاطفى و رفتارى به شکوفایى و رشد نمى رسد.

    2ـ2ـ1. آگاهى اجتماعى: هوش اجتماعى به عنوان یک ویژگى اکتسابى که پیش تر مورد بحث واقع شد، از اهمیت بسیار اساسى برخوردار است، اما کافى نیست؛ زیرا تربیت مدنى و اجتماعى به رغم احتیاج به هوش، نیازمند آگاهى و اطلاعات در امور اجتماعى و مدنى نیز هست. آگاهى از خود و ارزش خود (آذربایجانى و دیگران، 1382، ص 119)، حقوق و وظایف خود و نیز حقوق و وظایف دیگران و ارزش هاى دینى، اخلاقى، سیاسى نقش مهمى در تربیت دارد. آگاهى از هدف دارى زندگى، سلامت روان و آگاهى درباره چگونگى صرف اوقات فراغت، مشارکت اجتماعى، تقویت توان براى مواجهه با مشکلات و حل آنها و ابراز توانمندى و استعداد خود به صورت معقول (قائمى، 1380، ص 361)، از ویژگى هایى است که باید در همسرگزینى مورد توجه قرار گیرد؛ زیرا اگر مادر این ویژگى اجتماعى را نداشته باشد نمى تواند به نحو شایسته با فرزند رفتار نماید و به او رفتار شایسته را نشان دهد. از سوى دیگر، کودک ویژگى هاى شخصیتى و رفتارى مادر را خواه ناخواه فرامى گیرد؛ زیرا والدین اولین الگو و گروه مرجع براى فرزندان هستند (شفرز، 1388، ص 137ـ138).

    3ـ2ـ1. آگاهى سیاسى: ویژگى بعدى که باید در همسرگزینى مدنظر قرار گیرد آگاهى سیاسى است. زیرا خانواده از نهادهاى کلیدى در انتقال فرهنگ سیاسى به فرزندان محسوب مى شود. این امر در جامعه اسلامى که بنیان خانواده از استحکام بیشترى برخوردار است اهمیت مضاعف مى یابد؛ زیرا نسبت به سایر جوامع روابط و پیوند محکمى بین اعضاى خانواده وجود دارد (مهرداد، 1376، ص 109). منظور از آگاهى سیاسى در اینجا آگاهى لازم به عنوان یک شهروند از تحولات و رویدادهاى سیاسى و مدنى راجع به امور جامعه اسلامى است (منصورى، 1386، ص 24).

    2. ویژگى هاى عاطفى

    از دیگر ویژگى هایى که در تربیت سیاسى ـ اجتماعى نقش اساسى دارد، و باید در همسرگزینى به آن توجه شود، خصوصیات عاطفى همسر است. اگر ابعاد عاطفى شخصیت همسر به حد کافى رشد یافته باشد، در رشد عاطفى فرزند نیز تجلى خواهد نمود؛ زیرا مى تواند احساسات و عواطف فرزند را درک کند و به نحو مناسبى به آن پاسخ گوید و احساسات و هیجان هاى فرزند را مدیریت نماید و بهبود بخشد (جودیت پى، 1383، ص 86).

    رشد عاطفى عبارت است از توانایى در کنترل احساسات منفى و مثبت و بروز نفرت و خشم، عشق و شادى در محدوده مورد قبول جامعه. زن و شوهر باید توانایى داد و ستد و تبادل مهر و محبت و عواطف را نسبت به یکدیگر و همه افرادى که به گونه اى بر اثر این ازدواج با آنان مرتبط هستند، داشته باشند (نوابى نژاد، 1380، ص 13). بى تردید، موفقیت در تربیت عواطف اجتماعى، موفقیت در تربیت عواطف سیاسى فرزند را به دنبال خواهد داشت.

    موفقیت در ازدواج مشروط به برخوردارى زوجین از استعدادها و ظرفیت هاى عاطفى بالا براى تبادل احساسات و عواطف مثبت در تعاملات مشترک خانوادگى است (بستان، 1383، ص 186). وقتى بچه ها از پدر و مادر درس مى گیرند، مى آموزند که چطور احساسات خود را کنترل کرده و از طرق متعدد از آن بهره گیرند (جودیت پى، 1383، ص 86).

    1ـ2. خوش خلقى: هرچند برخى خوش اخلاقى و نرم خویى را جزء ویژگى هاى رفتارى دسته بندى نموده اند، اما مى توان آن را جزء ویژگى هاى عاطفى تلقى کرد که نمود و بروز رفتارى برجسته اى دارد. رشد عاطفى در این است که انسان عواطف و احساسات خود را در روابط اجتماعى و سیاسى خود با دیگران به صورت مناسب و به موقع بروز دهد و نگذارد خشم، اضطراب و افسردگى یا شادى، و هیجان غرور رفتار او را از کنترل خارج نموده و به هر سمت وسویى سوق دهد. برایند کنترل این حالات عاطفى در رفتار و مناسبات اجتماعى و مدنى منجر به خوش خلقى مى شود؛ یعنى هرگاه انسان توانست عواطف مثبت و منفى خود را به تعادل رساند، به خوش اخلاقى دست یافته است (طباطبائى، 1374، ج 1، ص 559). ازاین رو، در این مقاله خوش خلقى و نرم خویى جزء ویژگى هاى عاطفى آورده شده است.

    اخلاق نیکو از بهترین سرمایه هاى اجتماعى هر فرد است که مى تواند به واسطه آن وارد مناسبات اجتماعى مؤثر شود و در اثر آن، به توفیقات اجتماعى و سیاسى دست یابد. اصولاً در عرف، حسن خلق نماد ادب و تربیت اجتماعى است. وقتى گفته مى شود: فلان شخص از تربیت اجتماعى خوب برخوردار است، نوعا مردم از آن حسن خُلق را مى فهمند. در احادیث نیز روى خوش رویى و حسن خلق بسیار تأکید شده است. پیامبر اکرم صلى الله علیه و آلهمى فرماید: محبوب ترین شما نزد خدا نیکو خلق ترین شماست (طبرسى، 1377، ج 4، ص 335).

    تحقیقات نشان مى دهد که بعد از دو ماه نیازهاى هیجانى و عاطفى کودک در سطح اجتماعى با دیگران هماهنگ مى شود و خنده، نمایانگر رابطه عاطفى میان مادر و کودک و نشانگر استعداد اکتسابى است (هاینرش و میلز، 1380، ص 87). همه ما در زندگى روزمره خود مشاهده کرده ایم که در فرایند پرورش اجتماعى، اخلاق اجتماعى والدین به فرزندان منتقل مى شود. نوعا والدین خون گرم و داراى عواطف مثبت و هنجارمند داراى فرزندانى با عواطف مثبت و خوش مشرب هستند.

    بدون تردید، پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله از این خصیصه تأثیرگذار در طریق هدایت و تربیت بهره برده و شاید یکى از رازهاى نفوذ، ماندگارى و مقبولیت اجتماعى و سیاسى آن حضرت همین ویژگى بوده است. پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: هرگاه کسى براى خواستگارى آمد که دین و اخلاقش را پسندیدید، رد نکنید، وگرنه فتنه و فسادى بزرگ زمین را خواهد گرفت (حرّعاملى، 1384ق، ج 14، ص 51). وقتى افراد خوش اخلاق و متدین را رد کنید، یا باید دختران به فردى که این تدین و اخلاق را ندارد بدهید و یا بدون شوهر در خانه نگه دارى نمایید. نکته تربیتى این است که در هر دو صورت منجر به فساد خواهد شد. اگر با افراد ناصالح ازدواج کند، شاید هم خود و هم فرزندانى که از او بار مى آیند باعث گسترش فساد در جامعه شوند، و اگر اصلاً به شوهر ندهید، خودش باعث فتنه و فساد در جامعه گردد.

    بنابراین، خوش اخلاقى یکى از تأثیرگذارترین صفاتى است که باید هر مربى بخصوص مادر داشته باشد؛ زیرا به واسطه آن مى توان دل متربیان را صید کرد. به قول حافظ:

    به خُلق و لطف، توان کرد صید اهل نظر به بند و دام نگیرند مرغ دانا را(حافظ) افراد خوش خلق نوعا در تعامل اجتماعى با دیگران موفق ترند و یکى از مجراهاى نفوذ نیز همین اخلاق نیکو است. ازاین رو، مى توان حسن خلق را به عنوان یک معیار در همسرگزینى در نظر گرفت که مى تواند در تربیت سیاسى ـ اجتماعى فرزند اثر بگذارد.

    2ـ2. نرم خویى و مهربانى (پاک نیا، 1382، ص 58ـ59): نرم خویى آثار و برکات تربیتى فراوانى دارد که ازجمله مى توان به تأثیر آن در گسترش اسلام اشاره کرد (مطهرى، 1381، ج 16، ص 171). خداوند در آیه 159 آل عمران به پیامبر مى فرماید: به [برکتِ ]رحمت الهى، با آنان نرم خو [و پُرمِهر] شدى، و اگر تندخو و سخت دل بودى قطعا از پیرامون تو پراکنده مى شدند. آیه بر نقش نرم خویى پیامبر صلى الله علیه و آله در جذب مردم و گرایش آنان به اسلام اشاره دارد؛ یعنى علت اقبال مردم به پیامبر و اسلام، نرم خویى بیان شده و دنباله آیه به صراحت اعلام مى کند: اگر پیامبر تندخویى مى کرد موجب ادبار مردم به اسلام و پیامبر مى شد. نرمش در اخلاق، گفتار و رفتار، و پرهیز از خشونت اخلاقى، گفتارى و رفتارى جزئى از سیره اجتماعى و سیاسى پیامبر است. راجع به سبک بیان پیغمبر اکرم داستان هاى زیادى وجود دارد که نشان مى دهد پیامبر چقدر از خشونت در سخن پرهیز داشته است (همان، ج 17، ص 355). درست است که آیه در مورد یک ویژگى خاص پیامبر است، اما بیانگر یک قاعده کلى نیز هست و آن اینکه نرم خویى و عطوفت باعث جاذبه شخصیت انسان مى شود و مى تواند قلمرو نفوذ اجتماعى فرد را گسترش دهد. بنابراین، نرم خویى و مهربانى یکى از مهم ترین صفات مربیان است و ازاین رو، همسر به عنوان اولین مربى فرزند باید نرم خو و مهربان باشد (پاک نیا، 1382، ص 58ـ59).

    3ـ2. تولّى و تبرّى: از نظر شیعه، تولى و تبرى از فروع دین است؛ یعنى پیوند دوستى با دوستان خدا برقرار کردن و پیوند بیزارى با دشمنان خدا برقرار کردن (مطهرى، 1381، ج 27، ص 15ـ16). براى نمونه، هرکس به ولایت على بن ابى طالب علیه السلام معتقد باشد کافى نیست، بلکه در همان حال باید یک حالت تبرى و بیزارى از ضد على علیه السلام نیز داشته باشد. تنها ایمان به خدا کافى نیست، بلکه باید نفى طاغوت در کنار آن قرار بگیرد (همان، ج 26، ص 133). در فلسفه تولّى و تبرّى یک نکته تربیتى بسیار اساسى نهفته است و آن اینکه دوست داشتن شخصیت هاى گذشته براى این است که جامعه حاضر آن را الگوى خود قرار بدهد؛ و تبرّى از فاسقان گذشته براى این است که ضدیت با آن روش و منش را در پیش گیرد (همان، ج 27، ص 216). این درست است که دوستى و دشمنى اصولاً بنیاد اعتقادى دارد ـ مانند حق و باطل ـ اما باید توجه داشت این بنیاد شناختى زمانى مى تواند در جامعه کنونى کارکرد سیاسى ـ اجتماعى داشته باشد که بتواند در عواطف، احساسات و رفتار فرد رخنه نماید و جلوه عینى یابد.

    3. ویژگى هاى رفتارى

    ملاک ها و معیارهاى بسیارى از جانب دین و علوم اجتماعى در همسرگزینى مورد توجه است که براى تحقق یک خانواده پایدار، با نقش ها و کارکردهاى تربیتى مناسب و هنجارمند مؤثر است. این ملاک هاى مورد توجه و توصیه، ممکن است در ساحت هاى مختلف تربیت نقش ایفا نماید. اما آنچه در اینجا حایز اهمیت است، ملاک ها و ویژگى هاى رفتارى اثرگذار بر تربیت سیاسى ـ اجتماعى است. غالبا الگوگیرى کودک از والدین جنبه رفتارى دارد. کودکان چیزهایى که از والدین مى بینند یاد مى گیرند و بر اساس آن رفتار مى کنند. کودکان ذهن انتزاعى قوى ندارند و قدرت شناخت انتزاعى آنان زمانى شکل مى گیرد که بسیارى از رفتارهاى والدین را یاد گرفته اند؛ زیرا براى کودک در سال هاى اولیه زندگى از میان شیوه هاى متعدد یادگیرى، مشاهده الگو مؤثرترین و پایاترین روش است (پناهى، 1389).

    1ـ3. اصل و نسب: یکى دیگر از ویژگى هایى که در حیات اجتماعى و سیاسى انسان نمود رفتارى بارزى دارد و باید در انتخاب همسر به آن توجه شود، اصل و نسب است. هرچند این ویژگى در بدو نظر یک ویژگى عمومى به نظر مى رسد که مى شود از آن در ساحت هاى دیگر تربیت بحث کرد، اما واقعا اصل و نسب و به تعبیر امیرالمؤمنین علیه السلام ذى الاحساب و اهل بیوتات الصالحه والسوابق الحسنه (مجلسى، بى تا، ج 74، ص 249)، از ویژگى هاى برجسته اجتماعى و سیاسى به شمار مى رود. امیرالمؤمنین علیه السلامدر نامه خود به مالک اشتر ملاک گزینش کارگزاران، والیان و فرماندهان را این گونه بیان مى کند: از آنان که گوهرى پاک دارند و از خانواده هاى صالح و شایسته و باسابقه نیکو هستند برگزین و از کسانى که از تجربه و نجابت بهره مندند و از خانواده هاى ریشه دار و خوش سابقه اند (همان). توجه امام على علیه السلام به اصل و نسب و حسن سابقه و نجابت در گزینش فرماندهان و والیان، نشان مى دهد که این خصوصیات نقش تأثیرگذارى در مدیریت سالم سیاسى و اجتماعى دارند. وقتى کارگزاران تا این حد بر سرنوشت سیاسى و اجتماعى جامعه تأثیر دارند، یقینا این ویژگى ها در گزینش مهم ترین عضو خانواده (همسر) که یک جامعه کوچک تر است، نیز بى تأثیر نیست. به تعبیر دیگر، توجه به اصل و نسب و نجابت خانوادگى در همسرگزینى نیز نقش بسیار تأثیرگذارى بر تربیت اجتماعى و سیاسى فرزند ایفا مى کند.

    2ـ3. مسئولیت پذیرى: یکى دیگر از ویژگى هایى که باید در همسرگزینى به آن توجه شود و نقش مهمى در تربیت فرزندان دارد، وظیفه شناسى و مسئولیت پذیرى است. تقویت مسئولیت پذیرى کودکان در خانواده به دو شیوه آشکار و پنهان ممکن است انجام پذیرد. شیوه آشکار، شیوه اى است که در آن از طریق تذکر، صحبت کردن و آموزش مستقیم مسئولیت و وظیفه انجام مى شود. اما شیوه پنهان، شیوه اى است که در آن مسئولیت از طریق آموزش غیرمستقیم نشان داده مى شود؛ یعنى از طریق عمل مادر به مسئولیت. شیوه دوم بسیار کارآمدتر از شیوه اول است؛ زیرا شیوه دوم به تعبیر روایت، دعوت به مسئولیت و وظیفه از طریق غیر زبان و گفتار است (کلینى، 1362، ج 2، ص 78). البته قابل یادآورى است که این دو شیوه قابل جمع اند، اما نکته حایز اهمیت میزان اثرگذارى بیشتر شیوه دوم است.

    3ـ3. کفویت و همسانى: به رغم ویژگى هایى که تاکنون مورد بررسى قرار گرفته اند، برخى ملاک هاى دیگر در همسرگزینى وجود دارند که مى توانند نقش مهمى در تربیت سیاسى و اجتماعى ایفا نمایند. برخى از این ملاک ها در دین مورد تأکید قرار گرفته اند و برخى دیگر در روان شناسى و جامعه شناسى. جامعه شناسان در انتخاب همسر بر همگونى تأکید مى کنند؛ یعنى مشابهت در ویژگى هاى اجتماعى. روان شناسان بر همگونى در ابعاد شخصیتى تأکید مى ورزند (بستان، 1388، ص 33).

    1ـ3ـ3. همسانى شخصیتى: روان شناسان در انتخاب همسر بر هم کفوى روانى تأکید مى کنند؛ زیرا وقتى زن و شوهر در ویژگى هاى مثبت شخصیتى همسان باشند، زمینه براى استحکام خانواده و تربیت مطلوب فرزندان هموار مى شود. چه بسا اتفاق مى افتد که دو فرد در سایر ساحت ها داراى خصوصیات سازگار باشند، اما در بعد روانى و شخصیتى ناهمسان باشند؛ این ناهمسانى اکثرا به ناسازگارى منجر مى شود (حسینى بیرجندى، 1381، ص 76). ویژگى هاى مثبت شخصیتى، مانند ازخودگذشتگى، اعتماد، وفادارى، تعهد، مسئولیت پذیرى و همدردى و مشارکت جویى از ویژگى هایى است که مى تواند زمینه را براى ایفاى نقش هاى مناسب والدین در تربیت سیاسى و اجتماعى مهیا سازد.

    2ـ3ـ3. همسانى اجتماعى: خانواده کارکردهاى تربیتى متعددى در ساحت هاى مختلف زندگى انسان دارد. ازجمله، مى توان به کارکردهاى خانواده در ساحت تربیت سیاسى و اجتماعى اشاره کرد. ازآنجاکه خانواده قوى ترین کانون عواطف است، نقش آن در جهت دهى رفتار سیاسى ـ اجتماعى فرزند بى بدیل و منحصر به فرد است (اخترشهر، 1385، ص 175). با وجود این، باید خاطرنشان کرد که خانواده آن گاه مى تواند کانون عواطف مثبت و هنجارمند باشد که بین پدر و مادر سازگارى اجتماعى وجود داشته باشد. سازگارى اجتماعى زمانى حاصل مى شود که همسانى اجتماعى وجود داشته باشد. کارشناسان مسائل خانواده در حوزه هاى روان شناسى و جامعه شناسى همسان همسرى (Homogamy) را به عنوان یک اصل مورد توجه قرار داده و هریک به طریقى بر اهمیت آن در همسرگزینى تأکید نموده اند. معمولاً افراد تا زمانى که در زندگى شان به بن بست برنخورده اند، اهمیت همسانى را درک نمى کنند؛ اما زمانى که اختلاف ها شکل گرفت و زندگى خانواده دچار اختلال شد، به آن حساسیت نشان مى دهند. ازاین رو، امروزه همسانى اجتماعى همسران را به عنوان یکى از مهم ترین عوامل پیش گیرى از اختلافات خانوادگى در نظر مى گیرند (بستان، 1383، ص 192ـ193).

    یکى از پیامدهاى اساسى اختلاف خانوادگى، تربیت نادرست اجتماعى و سیاسى فرزندان است. بسیارى از کج روى ها و بزه کارى هاى کودکان، نوجوانان و جوانان به نحوى ریشه در مسائل خانوادگى ازجمله اختلافات خانوادگى دارد (جانقلى، 1383، ص 208ـ212). کودکان و نوجوانان در چنین خانواده هایى از جهات گوناگون در معرض باندهاى کج رو و بزه کار اجتماعى و سیاسى قرار دارند؛ زیرا وضع نابسامان خانواده موجب مى شود که کودکان و نوجوانان اوقات بسیارى را با دوستان خود در بیرون از خانه بگذرانند (مشکانى و مشکانى، 1383، ص 244). باندهاى فساد معمولاً براى شکار افرادى که از حمایت و مراقبت عاطفى و اجتماعى خانوادگى ضعیفى برخوردارند دام مى گذارند و آنان را با انواع وعده ها و وسوسه ها به سوى خود جذب مى کنند.

    3ـ3ـ3. همسانى فرهنگى: از مهم ترین ویژگى هایى که باید در همسرگزینى رعایت شود و نقش مهمى در استحکام خانواده و تربیت فرزندان دارد، همسانى فرهنگى است؛ یعنى: همسانى و اشتراک در زبان، دین، ملیت، نظام ارزشى، بینش ها، باورها، آداب و رسوم، رفتار و سلوک اجتماعى و به طور کلى سبک زندگى. بى تردید، اشتراک فرهنگى عام، شرط لازم در وفاق و همبستگى والدین است. از سوى دیگر، فقدان زمینه فرهنگى مشترک، امکان برقرارى ارتباط مثبت را دشوار مى سازد. شواهد فراوان نشان مى دهد که تفاوت زن و شوهر از حیث زمینه هاى قومى، طبقاتى و یا حتى جغرافیایى مى تواند باعث یادگیرى انتظارات گوناگون در مورد مسائلى مانند ماهیت و محتواى نقش هاى زناشویى گردد. این تفاوت موجبات ناسازگارى و تزلزل خانواده را فراهم مى کند. حد اعلاى اشتراک فرهنگى زمانى حاصل مى شود که علاوه بر اشتراک در عناصر فرهنگى عام، در خرده فرهنگ ها نیز با یکدیگر همسانى وجود داشته باشد (همان، ص 192ـ193). همسانى و سازگارى فرهنگى در تربیت سیاسى و اجتماعى از اهمیت بیشترى برخوردار است؛ زیرا بررسى ها نشان مى دهد که فقدان آن، یکى از عوامل عمده در ناسازگارى رفتارى و اخلاقى زوجین است که منجر به تقاضاى طلاق شده است (فرجاد، 1377، ص 344ـ346).

    واقعیت این است که یکى از مهم ترین دستاوردهاى جامعه پذیرى سیاسى و اجتماعى در خانواده انتقال فرهنگ سیاسى و اجتماعى به کودکان است. وقتى پدر و مادر به لحاظ فرهنگى ناسازگارند، فضاى خانواده دچار ازهم گسیختگى در نگرش ها، علایق و سلایق، عواطف و رفتارهاى اجتماعى و سیاسى خواهد شد. وقتى پدر و مادر به لحاظ فرهنگى ناهماهنگ باشند، فرزند دچار ناهماهنگى شناختى مى شود؛ زیرا نمى داند که باید از ارزش ها و رفتارهاى سیاسى اجتماعى کدام یک از والدین الگوبردارى نماید.

    4ـ3ـ3. همسانى و سازگارى سیاسى: بررسى ها نشان مى دهد که بین گرایش ها، نگرش ها و ارزش هاى سیاسى والدین و فرزندان شباهت زیادى وجود دارد. هرچند این بررسى هاى عموما به کشورهاى صنعتى غربى مربوط است، اما مى توان بر اساس دلایل منطقى گفت که این تشابه سیاسى در کشورهاى غیرصنعتى، بخصوص اسلامى زیادتر است؛ زیرا پیوند خانوادگى و عاطفى عمیق تر و شدیدتر است. این رابطه نزدیک بین گرایش سیاسى والدین و کودک، حاکى از نقش تأثیرگذار والدین در پرورش سیاسى کودکان است (مهرداد، 1376، ص 113). با وجود این، باید خاطرنشان کرد که وجود رابطه بین گرایش سیاسى والدین و کودک مشروط به هماهنگى و سازگارى گرایش سیاسى والدین است. اگر بین پدر و مادر به لحاظ سیاسى اختلاف وجود داشته باشد، نه تنها آنان بر گرایش سیاسى کودک اثر مثبت نمى گذارند، بلکه کودک را دچار ناهماهنگى شناختى، تشویش عاطفى و پریشان رفتارى در عرصه سیاسى مى کنند. بر این اساس، مى توان سازگارى سیاسى را نیز به عنوان یک ملاک در همسرگزینى در نظر گرفت؛ زیرا در غیر این صورت، زمینه لازم براى تربیت سیاسى ـ اجتماعى فرزند از بین مى رود.

    5ـ3ـ3. کفویت در دین: در اسلام از همسان همسرى با عنوان کفویت تعبیر شده است، اما کفویت در اسلام با آنچه از آن در جامعه شناسى به همسان همسرى یاد مى شود تفاوت اساسى دارد؛ زیرا کفویت از نظر اسلام داراى جهت گیرى ارزشى است. در اسلام دو نوع برخورد با کفویت در همسرگزینى وجود دارد: نخست، تأکید بر جنبه هاى اخلاقى و ایمانى کفویت (ر.ک: بستان، 1383). دوم، طرد و نفى ملاک هاى نژادى، قومى و طبقاتى (ر.ک: همان، ص 203)؛ زیرا این ملاک ها از نظر اسلام باعث ارزشمندى و کرامت نیست، بلکه کرامت به تقواى الهى است (حجرات: 13).

    امام جواد علیه السلام در جواب نامه شخصى که در مورد ازدواج دختران خود نوشته بود هیچ کس را هم شأن خود نیافت، فرمود: آنچه را در مورد دخترانت بیان کردى و اینکه کسى را همانند خودت نمى یابى، دانستم؛ اما ـ خدایت رحمت کند ـ این امر را معیار و ملاک ازدواج دخترانت قرار مده؛ زیرا رسول اکرم فرمود: هرگاه کسى که اخلاق و دیانت او را مى پسندید به خواستگارى آمد، به وى همسر دهید؛ چراکه در غیر این صورت، فتنه و فساد بزرگى زمین را فرا خواهد گرفت (حرّعاملى، 1384ق، ج 14، ص 51).

    پس ملاک موردنظر اسلام کفویت دینى است و کفویت اجتماعى یا فرهنگى درصورتى که با کفویت دینى سازگار باشد معتبر است. با این همه، باید خاطرنشان کرد که اصولاً تفاوت هاى فرهنگى امرى اجتناب ناپذیر است و در تار و پود شخصیت انسان رخنه مى کند تا حدى که باعث فاصله اجتماعى نیز مى شود (یاندس، 1388، ص 215ـ219). اما باید یادآورى کرد که تفاوت هاى فرهنگى و اجتماعى گاهى ممکن است بیانگر تفاوت هاى عمیق تر (تفاوت در جهان بینى) باشد (ساروخانى، 1370، ص 60). در این صورت، بین دیدگاه اسلام و علوم اجتماعى در مسئله همسرگزینى هم سویى به وجود مى آید. بر این اساس، دین در تعیین معیارها و ملاک هاى همسرگزینى نگاه ارزشى و کارکردى را با هم جمع نموده و به کارکردهاى مختلف ازدواج جهت گیرى ارزشى داده است.

    توجه به عوامل مختلف روانى، اجتماعى، فرهنگى و سیاسى به خاطر این است که این عوامل، به رغم نقش اراده آزاد، اختیار و تلاش انسان، در تکوین شخصیت، استحکام خانواده و تربیت اجتماعى و سیاسى فرزندان تأثیرگذار هستند. براى همین است که اسلام براى انتخاب همسر شایسته و صالح بر ویژگى هایى از قبیل مناسب بودن خانواده همسر، تأثیر خانواده زن بر تربیت فرزند (محمدى رى شهرى، 1379، ج 1، ص 2258؛ پاینده، 1382، ص 381)، مناسب بودن صفات و خصوصیات اخلاقى و رفتارى همسر (صدوق، 1403ق، ص 316)، و تأثیر خانواده از طریق وراثت و تربیت (حرّعاملى، 1384ق، ج 14، ص 19) تأکید دارد.

    نتیجه گیرى

    این مقاله در بررسى نقش عوامل زمینه اى (ویژگى ها و صفات همسر) در تربیت اجتماعى و سیاسى به نتایج زیر دست یافته است:

    1. شخصیت انسان از تعامل بین وراثت و محیط شکل مى گیرد. وراثت یک ویژگى سرشتى است که از طریق آن، خصوصیات پدر و مادر به انسان منتقل مى شود و محیط اعم از طبیعى و اجتماعى بسترى است که در آن کودک از طریق جامعه پذیرى اجتماعى و سیاسى خصوصیات اکتسابى (شناختى، عاطفى و رفتارى) پدر و مادر را فرامى گیرد.

    2. ویژگى هایى وراثتى که باید در همسرگزینى مورد توجه قرار گیرد عبارت است از: الف) صبر و بردبارى؛ ب) ذکاوت و هوشمندى؛ ج) شجاعت. این خصوصیات مادر از طریق وراثت به فرزند منتقل مى شود. البته باید یادآورى کرد که این عوامل وراثتى زمانى مى تواند نقش اجتماعى و سیاسى خود را ایفا نماید و کارایى مضاعف داشته باشد که با پرورش اجتماعى و سیاسى مناسب همراه گردد.

    3. ویژگى هاى اکتسابى که باید در انتخاب همسر مورد توجه قرار گیرد خود به چند دسته تقسیم مى شود: الف) شناختى؛ ب) عاطفى؛ ج) رفتارى.

    4. ویژگى هاى شناختى که در همسرگزینى باید رعایت شود عبارت است از: اعتقاد به خدا و تنظیم رابطه دیگران بر اساس تنظیم رابطه خود با خداوند. ویژگى هاى شناختى اجتماعى و سیاسى عبارتند از: الف) هوش اجتماعى؛ ب) آگاهى اجتماعى؛ ج) آگاهى سیاسى.

    5. ویژگى هاى عاطفى مانند خوش خلقى و نرم خویى نیز از ویژگى هاى سیاسى و اجتماعى هستند که باید در همسرگزینى مورد توجه قرار گیرد؛ زیرا کودکان به واسطه پیوند عمیق عاطفى به مادر و از طریق روش الگوگیرى، این ویژگى ها را فرامى گیرند.

    6. در ساحت رفتار نیز باید به ملاک اصل و نسب همسر توجه نمود. اصل و نسب از ویژگى هاى اجتماعى و سیاسى است که در تعابیر پیشوایان دین از آن به ذى الاحساب و اهل بیوتات الصالحه والسوابق الحسنه، یاد شده و امیرالمؤمنین علیه السلامآن را به عنوان ملاک انتخاب کارگزاران و والیان و فرماندهان معرفى کرده است.

    7. بررسى هاى روان شناختى اجتماعى و جامعه شناختى نیز برخى عوامل زمینه اى از قبیل همسان همسرى را براى انتخاب همسر در نظر گرفته اند. آنان با بررسى هاى آسیب شناسانه در مسائل خانواده پیشنهاد کرده اند که باید به انواع همسانى هاى شخصیتى، اجتماعى، فرهنگى در همسرگزینى توجه نمود؛ زیرا بى توجهى به این عوامل باعث پدید آمدن مسائل عدیده در خانواده مى شود که ازجمله، مى توان به پیامد چالش تربیت سیاسى و اجتماعى فرزندان اشاره کرد. آنچه در این میان از اهمیت اساسى برخوردار است این است که همسان همسرى در عرصه هاى مختلف اجتماعى به سازگارى در آن ساحت ها مى انجامد و به عنوان شرط لازم براى سازگارى تلقى مى شود.

    8. کفویت در همسرگزینى، به جهت گیرى ارزشى در انتخاب همسر اشاره دارد؛ یعنى خصوصیات ایمانى و اخلاقى که باید در تمام ابعاد اجتماعى و سیاسى شخصیت همسر وجود داشته باشد. این ملاک به تفاوت هایى از قبیل پایگاه اجتماعى، قومیت و نژاد، نه از باب برترى طلبى، بلکه به منظور شناخت به آن توجه مى کند و ملاک فضیلت و کرامت را تقواى الهى مى داند.

    منابع

    نهج الفصاحه، 1382، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، دنیاى دانش.

    نهج البلاغه، 1414ق، قم، هجرت.

    آذربایجانى، مسعود و دیگران، 1382، روان شناسى اجتماعى با نگرش به منابع اسلامى، تهران، سمت و پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.

    آقاجانى مرسا، حسین، 1387، جامعه شناسى همسرگزینى، ازدواج و طلاق، تهران، علم.

    اتکینسون، ریتا ال و دیگران، 1385، روان شناسى هیلگارد، ترجمه محمدنقى براهنى و دیگران، تهران، رشد.

    احمدى، حبیب، 1384، جامعه شناسى انحرافات، تهران، سمت.

    اخترشهر، على، 1385، مؤلفه هاى جامعه پذیرى سیاسى در حکومت اسلامى، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامى.

    استرنبرگ، رابرت و دیگران، 1389، هوش کاربردى، ترجمه مسعود بابازاده، تهران، ساوالان.

    استوتزل، ژان، 1371، روان شناسى اجتماعى، ترجمه على محمد کاردان، تهران، دانشگاه تهران.

    برگر، پیتر و توماس لوکمان، 1385، ساخت اجتماعى واقعیت، ترجمه فریبرز مجیدى، تهران، علمى و فرهنگى.

    بستان، حسین، 1383، اسلام و جامعه شناسى خانواده، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.

    بشارت، حسن، 1355، نظریات جدیدى درباره نقش وراثت و محیط در هوش، آموزش و پرورش (تعلیم و تربیت)، ش 135.

    پاک نیا، عبدالکریم، 1382، تربیت در سیره و سخن امام حسن مجتبى علیه السلام، قم، هجرت.

    پلامین، رابرت و دیگران، 1380، ژنتیک رفتارى، ترجمه محمدرضا نیکخواه و دیگران، بى جا، مهتاب.

    پناهى، على احمد، 1389، نقش التزام به آموزه هاى دینى در تربیت و استحکام خانواده، معرفت اخلاقى، ش 2، ص 77ـ96.

    جانقلى، مصطفى، 1383، بررسى وضعیت کودکان خیابانى، آسیب هاى اجتماعى در ایران (مجموعه مقالات)، تهران، آگه.

    جودیت پى، سیگل، 1383، آنچه فرزندان از روابط پدر و مادر مى آموزند، ترجمه مرتضى صفورى زاده و محمود فرجیان، تهران، نقش و نگار.

    حرّعاملى، محمدبن حسن، 1384ق، وسائل الشیعه، تهران، المکتبة الاسلامیه.

    حسینى بیرجندى، مهدى، 1381، خانواده درمانى و مشاوره ازدواج و زناشویى، تهران، اساطیر.

    حسینى، سیدضامن بن شدقم، 1420ق، وقعة الجمل، قم، محمد.

    دلشادتهرانى، مصطفى، 1376، سیرى در تربیت اسلامى، تهران، ذکر.

    راوندى، فضل اللّه، بى تا، النوادر للراوندى، قم، دارالکتاب.

    رهنمایى، سیداحمد، 1387، درآمدى بر فلسفه تعلیم و تربیت، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى قدس سره.

    ساروخانى، باقر، 1370، مقدمه اى بر جامعه شناسى خانواده، تهران، سروش.

    شرفى، محمدرضا، 1378، تربیت اسلامى با تأکید بر دیدگاه هاى امام خمینى قدس سره، تهران، پنجره.

    شریعتمدارى، على، 1374، روان شناسى تربیتى، چ هشتم، تهران، امیرکبیر.

    شریفى، حسن پاشا، 1376، نظریه و کاربرد آزمون هاى هوش و شخصیت، تهران، سخن.

    شفرز، برنهار، 1388، مبانى جامعه شناسى جوانان، ترجمه کرامت اللّه راسخ، چ پنجم، تهران، نى.

    شهیدى، جواد، 1338، اثر عامل وراثت و محیط در ارتکاب جرائم، کانون وکلا، ش 64.

    صانعى، مهدى، 1378، نقش محیط از نظر اسلام، پژوهشى در تعلیم و تربیت اسلامى، مشهد، سناباد.

    صدوق، محمدبن على، 1403ق، معانى الأخبار، قم، جامعه مدرسین.

    طباطبائى، سیدمحمدحسین، 1374، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوى همدانى، قم، جامعه مدرسین.

    طبرسى، فضل بن حسن، 1377، تفسیر جوامع الجامع، تهران / قم، دانشگاه تهران و حوزه علمیه.

    ـــــ ، 1370، مکارم الأخلاق، چ چهارم، قم، شریف رضى.

    فرجاد، محمدحسین، 1377، بررسى مسایل اجتماعى ایران، تهران، اساطیر.

    فلسفى، محمدتقى، بى تا، کودک از نظر وراثت و تربیت، تهران، هیئت نشر معارف اسلامى.

    قائمى، على، 1380، خانواده و نقش بنیادین آن، تهران، سازمان ملى جوانان.

    قضاعى، قاضى، 1361، شهاب الأخبار، تهران، علمى و فرهنگى.

    کلینى، محمدبن یعقوب، 1429ق، الکافى، قم، دارالحدیث للطباعه و النشر.

    مجلسى، محمدباقر، بى تا، بحارالانوار، تهران، اسلامیه.

    محمدى رى شهرى، محمد، 1425ق، موسوعة الامام على بن ابى طالب، چ دوم، قم، دارالحدیث.

    ـــــ ، 1379، میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضا شیخى، قم، دارالحدیث.

    مشکانى، محمدرضا و زهراسادات مشکانى، 1383، سنجش تأثیر عوامل درونى و بیرونى خانواده بر بزهکارى نوجوانان، آسیب هاى اجتماعى در ایران (مجموعه مقالات)، تهران، آگه.

    مطهرى، مرتضى، 1381، مجموعه آثار، تهران، صدرا.

    منصورى، جواد، 1386، سیاست و نهادهاى اجتماعى، تهران، امیرکبیر.

    مهرداد، هرمز، 1376، جامعه پذیرى سیاسى، تهران، پاژنگ.

    نوابى نژاد، شکوه، 1380، مشاوره ازدواج و خانواده درمانى، تهران، انجمن اولیا و مربیان.

    نورمحمدى، مریم، 1381، عامل افسردگى وراثت یا محیط، عروس هنر، ش 16و17.

    هاینرش، هانس گرت و سى رایت میلز، 1380، منش فرد و ساختار اجتماعى (روان شناسى نهادهاى اجتماعى)، ترجمه اکبر افسرى، تهران، آگاه.

    هرى. س. و ترى یاندس، 1388، فرهنگ و رفتار اجتماعى، ترجمه نصرت فتى، تهران، رسانش.

    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    ساجدی، ابوالفضل، رضوانی، قربانعلی.(1393) عوامل زمینه‏اى تربیت سیاسى ـ اجتماعى همسرگزینى. ماهنامه معرفت، 23(4)، 49-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    ابوالفضل ساجدی؛ قربانعلی رضوانی."عوامل زمینه‏اى تربیت سیاسى ـ اجتماعى همسرگزینى". ماهنامه معرفت، 23، 4، 1393، 49-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    ساجدی، ابوالفضل، رضوانی، قربانعلی.(1393) 'عوامل زمینه‏اى تربیت سیاسى ـ اجتماعى همسرگزینى'، ماهنامه معرفت، 23(4), pp. 49-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    ساجدی، ابوالفضل، رضوانی، قربانعلی. عوامل زمینه‏اى تربیت سیاسى ـ اجتماعى همسرگزینى. معرفت، 23, 1393؛ 23(4): 49-