معرفت، سال بیست و سوم، شماره ششم، پیاپی 201، شهریور 1393، صفحات 83-

    بررسى عوامل مؤثر بر ایجاد اخلاق زیست‏ محیطى در شهروندان جهان

    نوع مقاله: 
    ترویجی
    نویسندگان:
    عادله سرادی پور / *کارشناس ارشد - آموزش محیط زیست / ad.saradipour@yahoo.com
    چکیده: 
    چالش‏هاى موجود و پیش‏روى بشر امروز، از قبیل مسائل اقتصادى، محیطى و اجتماعى، از چالش‏هاى مهم قرن جدید هستند. به منظور حل این مشکلات از سوى صاحب‏نظران، ایجاد اخلاق زیست‏ محیطى مطرح گردیده است. این مقاله، با روش توصیفى ـ تحلیلى و در هفت گام با بررسى طرح ضرورت اخلاق زیست‏ محیطى در جامعه، الگویى از عوامل مؤثر بر ایجاد اخلاق زیست‏ محیطى در شهروندان جهان را طراحى و روابط بین آنها را تحلیل مى ‏کند. یافته‏ هاى پژوهش نشان داد ده مؤلفه تأثیرگذار بر اخلاق زیست‏ محیطى وجود داشت. اطلاعات زیست‏محیطى، آگاهى زیست ‏محیطى، نگرش زیست‏محیطى، نگرانى زیست‏محیطى، مذهب، عوامل اقتصادى، رفتار مسئولیت‏پذیرانه نسبت به محیط‏زیست، احساس مسئولیت، آموزش حفاظت از محیط‏ زیست و سواد زیست‏محیطى از جمله عوامل مؤثرى هستند که به آنها اشاره خواهد شد.  
    Article data in English (انگلیسی)
    متن کامل مقاله: 

    سال بیست و سوم ـ شماره 201- شهریور 1393 (ویژه فلسفه اخلاق)

    سیدمحمد شبیرى :  دانشیار دانشگاه پیام نور.  Sm_shobeiri@pnu.ac.ir

    حسین میبودى : دانشجوى دکترى مدیریت محیط‏زیست دانشگاه آزاد اسلامى واحد علوم و تحقیقات تهران.  Links.state@gmail.com

    عادله سرادى‏پور : کارشناس ارشد آموزش محیط‏زیست دانشگاه پیام نور. Ad.saradipour@yahoo.com

     دریافت: 15/7/92               پذیرش: 19/4/93

    چکیده

    چالش‏هاى موجود و پیش‏روى بشر امروز، از قبیل مسائل اقتصادى، محیطى و اجتماعى، از چالش‏هاى مهم قرن جدید هستند. به منظور حل این مشکلات از سوى صاحب‏نظران، ایجاد اخلاق زیست‏ محیطى مطرح گردیده است. این مقاله، با روش توصیفى ـ تحلیلى و در هفت گام با بررسى طرح ضرورت اخلاق زیست‏ محیطى در جامعه، الگویى از عوامل مؤثر بر ایجاد اخلاق زیست‏ محیطى در شهروندان جهان را طراحى و روابط بین آنها را تحلیل مى ‏کند. یافته‏ هاى پژوهش نشان داد ده مؤلفه تأثیرگذار بر اخلاق زیست‏ محیطى وجود داشت. اطلاعات زیست‏محیطى، آگاهى زیست ‏محیطى، نگرش زیست‏محیطى، نگرانى زیست‏محیطى، مذهب، عوامل اقتصادى، رفتار مسئولیت‏پذیرانه نسبت به محیط‏زیست، احساس مسئولیت، آموزش حفاظت از محیط‏ زیست و سواد زیست‏محیطى از جمله عوامل مؤثرى هستند که به آنها اشاره خواهد شد.

     

    کلیدواژه ‏ها: اخلاق زیست‏ محیطى، آموزش حفاظت از محیط‏ زیست، شهروندان.

    مقدّمه

    آهنگ معمولى انقراض بسیارى از منابع زیستى جهان سرعت یافته و در نتیجه تخریب مداوم جنگل ها و سایر زیستگاه هاى غنى زیستى و همچنین شخم بیش از حد زمین، آلودگى و استفاده نامناسب از جانوران و گیاهان غیربومى، سریع تر هم مى شود. از آغاز قرن بیستم، استفاده از انرژى 16 برابر، تولید صنعتى 40 برابر، استفاده از آب 9 برابر، ماهى گیرى 35 برابر، انتشار دى اکسیدکربن 17 برابر، و انتشار گوگرد 13 برابر افزایش یافته است؛ این درحالى است که جنگل زدایى و بیابان زایى در حال تسریع مى باشد (McMichael, 2009, p. 8). در همین زمان جمعیت دنیا از 2/1 میلیارد نفر در اواخر قرن بیستم، به حدود 7/6 میلیارد نفر افزایش یافته است و این یک افزایش 5 برابرى را نشان مى دهد (یونسکو، 2009). مرور اخیرى که از سوى سازمان ملل متحد انجام شده است نشان داد درصورتى که روندهاى تولید و مصرف فعلى ادامه یابد، ممکن است با یک بحران اجتناب ناپذیر تغییر جوى مواجه گردیم که سیستم هاى بوم شناختى جهان و سلامت و تندرستى انسان را تهدید خواهد کرد (UNEP, 2008).

    انسان ها با هر نوع عقیده اى که دارند خود را ملزم به رعایت یک سرى اصول اخلاقىِ فردى و اجتماعى مى دانند؛ زیرا رمز موفقیت و حیات جامعه نیز پاى بندى به همین اصول است. امروزه بحرانى که براى محیط زیست به وجود آمده نتیجه خارج شدن از این ارزش هاى اخلاقى است. ازاین رو، براى بیرون آمدن از این بحران باید به دنبال یک راه حل عقلایى باشیم؛ زیرا فرد متمدن براى ادامه زندگى نیاز به اصول و ارزش هاى اخلاقى دارد و بدون آن ادامه مسیرغیرممکن است.چون انسان به خاطرسودجویى ها، خودخواهى ها، عدم احاطه به مصالح عمومى حال و آینده افراد و نیز عدم آشنایى با نیازهاى جسمى، روحى و روانى افراد، نمى تواند از سوى خود اصولى را تدوین نماید که جوابگوى همه این موارد باشد؛ بنابراین، باید با الهام گرفتن از منابع لایزال الهى آن اصول را تدوین کرد تا تعامل انسان و محیط زیست را به روشنى بیان نماید.

    حتى سطحى نگرترین هواداران حفظ محیط زیست قبول دارند که ما وظایفى فراتر از آسایش کنونى مان داریم. کسانى که به آنچه براى کودکان و نوادگان ما روى خواهد داد توجهى ندارند، آشکارا انسان هایى پست اند. همه مى دانیم اینکه عده اى بگویند: پس از مرگ ما، چه باک از آنکه حریقى جهانى روى دهد، غیرانسانى و رذیلانه است. حق آن است که ما بى تردید، موظفیم منافع نسل هاى آینده را نیز به خاطر خود آنها مراعات کنیم (محمدى، 1384، ص 123).

    بحران هاى زیست محیطى در ایران به عنوان یکى از شدیدترین بحران هاى زیست محیطى در جهان شناخته شده است (هیدجازى و عربى، 2009، ص 129) و چالش عمده آن، افزایش سریع جمعیت و ارتباط تنگاتنگ آن با مشکلات زیست محیطى مى باشد. گسترش شهرنشینى روندى است که شهرها را به سوى زیرساخت هاى نامناسب سوق مى دهد. شهرهاى بزرگ بیش از حد پرجمعیت هستند. براى مثال، تهران به عنوان یک کلانشهر در ایران، بیش از 12 میلیون نفر جمعیت دارد. میلیون ها ماشین قدیمى با مصرف بنزین، هوا را آلوده مى کنند و هزاران شرکت و پالایشگاه داخلى در شهر و اطراف آن استاندارهاى زیست محیطى را نادیده مى گیرند. با توجه به گزارش نوامبر 2010 وزارت بهداشت و درمان آموزش پزشکى، آلودگى هوا هر ساله باعث مرگ بیش از 10000 نفر مى شود که یک سوم از این تلفات در تهران رخ مى دهد (هرچند تنها 15 درصد از جمعیت ایران در تهران سکونت دارند.) ایران از سال 2009 افزایش ظرفیت پالایشگاه هاى خود را در دستور کار قرار داده است و اکنون در حال تولید بنزین کم کیفیت است که این باعث تشدید آلودگى هوا مى شود (World Bank, 2011, p. 14).

    بخش عمده اى از معضلات زیست محیطى موجود، ریشه در فقدان آگاهى هاى لازم و ضعف فرهنگى در زمینه ارتباط انسان و طبیعت دارد و در واقع، نوعى مشکل فرهنگى محسوب مى شود؛ یکى از راه هاى ممکن براى حل این مشکل، آموزش حفاظت از محیط زیست به شهروندان است. دولت، مدارس، دانشگاه ها و... باید به این موضوع اولویت بدهند و به تولید اخلاق زیست محیطى در مراکز آموزشى اقدام نمایند(شبیرى وهمکاران،1388،ص32).

    رهبر معظم انقلاب اسلامى در این رابطه مى فرمایند: شیوه هاى ناصحیح و غیرعادلانه در تعامل با طبیعت و آلوده ساختن محیط زیست در کشورمان نشان دهنده فقدان آگاهى هاى زیست محیطى و ضعف سازوکارهاى قانونى در صیانت از محیط زیست و جلوگیرى از آلوده ساختن آن است. براى از بین بردن این نقیصه بزرگ و اساسى باید آگاهى افراد نسبت به مسائل زیست محیطى افزایش یابد و مدیریت هاى کلان در ایجاد ساختار مناسب همراه با الزامات قانونى براى رعایت حقوق عمومى تلاش کنند و انگیزه ها و حساسیت ها را براى مقابله با آلاینده ها بالا ببرند (21/3/1382).

    در منابع و مآخذ اسلامى تأکید و عنایت ویژه اى در مورد محیط زیست، و مسئولیت هاى شهروندان صورت گرفته است؛ تقسیم وظایف، تدابیرى براى صیانت و حفاظت از محیط زیست، بیان اهمیت و فواید محیط زیست در وضعیت جسمى و روانى افراد و جامعه و... موضوعاتى هستند که در قالب آیات و روایات به مسلمانان عرضه شده است. نگاهى به تعداد آیات قرآن که درباره محیط زیست اختصاص داده شده است و نیز حجم روایات که در این باره نقل گردیده، نشان مى دهد که اهمیت محیط زندگى در شکوفایى تمدن اسلامى و تأمین سلامت و امینت روانى جامعه فوق العاده است.

    در ادبیات نیمه قرن بیستم به بعد چنین مطرح مى شود که مشکلات زیست محیطى که به دست انسان به وجود آمده است، تماما نمى توانند با به کارگیرى فناورى صرف، حل شوند. تغییرات در رفتار انسان، موردنیاز است و اهمیت این موضوع تا حدى است که گفته مى شود سمت وسوى علوم زیست محیطى از علوم محیطى و فیزیکى به سمت علوم رفتارى در حال تغییر و انتقال است. بنابراین، به مجموعه مقررات رفتارى بر پایه اخلاقیات زیست محیطى نیاز است تا رابطه بین انسان و طبیعت مجددا مورد بررسى قرار گیرد (محبوبى، 1388، ص 58).

    در سال 1975م به منظور پیگیرى کامل توصیه هاى کنفرانس استکهلم در زمینه نقش آموزش در اخلاق، کارگاه بین المللى آموزش حفاظت از محیط زیست و توسعه یونسکو در بلگراد یوگسلاوى تشکیل شد و این کارگاه اصول و خطوط برنامه جهانى آموزش حفاظت از محیط زیست را تهیه کرد. زمینه اصلى این برنامه، ایجاد اخلاق جهانى جدیدى در مردم در برخورد با محیط زیست بود.

    در این میان، یکى از حوزه هاى فکرى اصلى که در دوران معاصر توانسته است پیوندى میان تفکرات نظرى در رشته هایى همچون فلسفه و الهیات و مسائل و معضلات عملى زندگى بشر برقرار نماید، دانشى است که از آن به اخلاق کاربردى (Applied Ethics) تعبیر مى شود. اخلاق زیست محیطى از شاخه هاى این دانش است. در این اخلاق براى حل مسائل ناشى از بحران زیست محیطى، که مى توان گفت خطیرترین بحران جهان کنونى است، چاره جویى مى شود. اخلاق زیست محیطى و مسائل قابل طرح در این دانش دامنه گسترده اى دارند (رحمتى، 1387، ص 60).

    اخلاق زیست محیطى به طورکلى به مجموعه رفتارهایى اطلاق مى شود که رعایت آنها در تولید، مصرف و دیگر شئون زندگى منجر به کم ترین ضایعات و صدمات زیست محیطى مى گردد، ضمن اینکه اساس زندگى را با مشکل مواجه نمى سازد. بر اساس این رویکرد، نوعى از برنامه ریزى و طراحى مدنظر است که در آن به چرخه طبیعى حیات توجه شده و بر استفاده از وسایلى که طبیعت در اختیار انسان نهاده، مبتنى باشد (پرتوى، 1380، ص 144). به عبارت دیگر، اخلاق محیط زیست، اخلاق استفاده، تخصیص، بهره بردارى و حفظ منابع است و در درجه اول بر حفظ سلامت جهان طبیعى شامل جنگل ها، آبزیان، زیست بوم و تنوع زیستى، و در درجه دوم بر حفظ عناصر و انرژى متمرکز است (عابدى سروستانى، 1388، ص 65).

    در اصل دهم دستور کار 21 ریو آمده است: مسائل مربوط به محیط زیست هنگامى به بهترین نحو حل و فصل مى شوند که کلیه شهروندان در سطوح مناسب در آن مشارکت داشته باشند؛ بنابراین، دستور کار 21 براى مقابله با تغییرات جهانى محیط زیست، نیاز به تدبیر در استراتژى هاى مناسب، براى پرورش حس مسئولیت و افراد آموزش دیده براى حل مسائل را به رسمیت مى شناسد.

    در ایران هم، سازمان حفاظت محیط زیست نظر به اصل پنجاهم قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران مبنى بر وظیفه عمومى در قبال حفاظت از محیط زیست، در شرایطى که محیط زیست در سطوح ملى و جهانى مورد تهدید جدى قرار دارد، اطلاع رسانى و اشاعه فرهنگ زیست محیطى را از مهم ترین اهداف و وظایف اساسى خود مى داند؛ ازاین رو، در جهت پیگیرى برنامه آموزش حفاظت از محیط زیست بین المللى تلاش همه جانبه اى را در سطح ملى براى آگاه سازى مردم نسبت به تهدیدات و خسارات وارده بر محیط زیست آغاز کرده است (بادکوبى، 1380). حفظ محیط زیست یک وظیفه اخلاقى و مستلزم مشارکت آحاد مردم است. این میراث گرانبها و سرمایه عظیم، امانتى است که از گذشتگان ما بر جاى مانده است و بشر امروز باید در پیش گرفتن منش اخلاقى و اجتماعى مناسب توأم با احساس مسئولیت آن را به صورت مطلوب به آیندگان بسپارد.

    فروریختن پایه هاى باور دینى و کنار نهادن آموزه هاى اخلاقى و در نتیجه، خواسته هاى نامحدود و مطلق، موجب پیدایش جنگ، نزاع، زیاده خواهى، تجاوز از حد و حق خود، اختلاف و چند دستگى، اضطراب، دروغ، پرخاش، بى عدالتى، مصرف زدگى، تخریب طبیعت، افزایش گازهاى گلخانه اى، استثمار، آلودگى و... مى شود، زیرا تا درون انسان ها تحول پیدا نکند، برون و زیستگاه آنها نیز دگرگون نخواهد شد. توجه به اخلاق در حفاظت از محیط زیست را مى توان بیانگر اهمیت بعد نرم افزارى حفاظت در کنار بُعد سخت افزارى و فنى آن دانست (عابدى سروستانى و همکاران، 1388). هدف از این پژوهش طراحى الگویى از عوامل مؤثر بر ایجاد اخلاق زیست محیطى در شهروندان جهان و شناسایى روابط بین آنهاست.

    مقاله حاضر با روش توصیفى ـ تحلیلى با این هدف تهیه شده است که با طرح ضرورت اخلاق زیست محیطى در جامعه، عوامل مؤثر بر ایجاد آن را در قالب یک الگو بررسى نماید. براى تألیف اطلاعات مقاله حاضر، یافته ها به شیوه کتابخانه اى و اسنادى بررسى و تنظیم شده اند. با بررسى هریک از عوامل مؤثر بر ایجاد اخلاق زیست محیطى، تمام این عوامل به طور جداگانه مورد بررسى و تمام روابط بین آنها مورد تحلیل قرار گرفت تا میزان تأثیر هریک از آنها به ایجاداخلاق زیست محیطى درشهروندان سنجیده شود.

    1. عوامل ایجاد اخلاق زیست محیطى

    از دهه 1970 بدین سو، درک ما از عواملى که پشتوانه اخلاق زیست محیطى هستند، بسیار رشد کرده است. مثلاً، مى دانیم گرچه اطلاعات مى تواند بر نگرش ها اثر بگذارد و نگرش ها معمولاً پیش درآمد رفتار مطلوب هستند، اما از عوامل بسیار دیگرى تأثیر مى پذیرد و از راه هاى متعددى مى توان آن را توضیح داد. ارائه اطلاعات در مورد محیط زیست و انتخاب هاى زیست محیطى، همچنان نقش مهمى در آموزش حفاظت از محیط زیست خواهد داشت، اما تنها نقش آفرین در ایجاد اخلاق زیست محیطى نیست (هانگرفورد و دیگران، 1980، ص 42). تعاریف موجود از آموزش حفاظت از محیط زیست و ایجاد اخلاق زیست محیطى بیان مى کند: آموزش حفاظت از محیط زیست یک فرایند است که براى ایجاد یک جمعیت مسئولیت پذیر نسبت به حفظ محیط زیست، تلاش مى کند و شامل مجموعه اى از اجزاى گسسته (اما مرتبط) مى باشد (یونسکو، 1978 و 1993). این مجموعه مى تواند شامل اطلاعات، آگاهى، نگرانى، نگرش ها و باورها، آموزش و پرورش، دانش، مهارت، سواد و رفتار مسئولیت پذیرانه نسبت به محیط زیست باشد (Hawthorne and Alabaster, 1999, p. 25). به منظور بررسى عوامل مؤثر بر ایجاد اخلاق زیست محیطى در شهروندان، نخست به تعاریف هریک از اجزاى این مجموعه و سپس به بررسى روابط بین آنها با یکدیگر مى پردازیم.

    1ـ1. اطلاعات زیست محیطى

    اطلاعات زیست محیطى به منزله نخستین گام در جهت مشارکت شهروندان در مسائل زیست محیطى به رسمیت شناخته شده است (Wilcox, 1993). همچنین تحقیقات نشان مى دهد که اولین گام در فرایند آموزش حفاظت از محیط زیست، دستیابى به اطلاعات از طریق رسانه هاست (Ostman and Parker, 1989). دستیابى به اطلاعات زیست محیطى در یک شهروند امرى مهم است که مى تواند به متغیرهاى دیگرى مانند سطح تحصیلات و یا طبقه اجتماعى مرتبط باشد (Bailey, 1971, p. 4). به دست آوردن اطلاعات زیست محیطى نه تنها یک نقطه شروع است، بلکه بخشى جدایى ناپذیر از فرایند آموزش مى باشد.

    2ـ1. آگاهى زیست محیطى

    آگاهى هاى زیست محیطى داراى تعاریف متعددى است (Stap, 1969; Maloney, 1973; Reilly, 1990). بیشتر مردم از معضل گرمایش جهانى آگاهى دارند، اما چون عواقب آن را نمى دانند ممکن است آن را به عنوان یک تهدید درک نکنند. این نوع آگاهى از نظریه نوع دوستى اسچوارتز (Schwartzs) اقتباس شده است که بیان مى کند: زمانى که یک فرد از پیامدهاى مضر یک وضعیت زیست محیطى آگاه باشد و خود را مسئول این تغییر شرایط بداند، رفتارى بهتر با محیط زیست خواهد داشت. این نوع آگاهى، انگیزه اى براى رفع مشکلات زیست محیطى خواهد بود و باعث تقویت بروز اخلاق زیست محیطى خواهد شد (Stern et al, 1993, p. 322).

    3ـ1. نگرش زیست محیطى

    نگرش ها واکنش هایى ارزش گرایانه به اشیا یا رفتارها بر اساس باورها در مورد آن اشیا یا رفتارها هستند. در روان شناسى اجتماعى، نگرش ها از ارزش هاى کلى و باورهاى اولیه نشئت مى گیرند و پیش بینى کننده هاى فورى رفتار هستند. نگرش ها به جمع بندى و یکپارچه سازى ارزش ها و باورهاى ما در مورد موضوعى خاص کمک مى کنند (کلایتون، 1390، ص 35).

    میلر و لوین (1996) نگرش هاى زیست محیطى را این گونه تعریف مى کنند: تمایل ایجادشده درباره بعضى از ویژگى هاى محیط زیست که مى تواند نوعى علاقه یا بى علاقگى و طرفدارى یا بى اعتنایى را شامل شود (میلر و لوین، 1996). به عقیده تامپسون و بارتون (1994)، نگرش هاى زیست محیطى بر دو مبناى طبیعت محور و انسان محور قرار دارند. نگرش هاى طبیعت محور اشاره به همدلى با طبیعت مى کنند و ارزش طبیعت را به خاطر ذات خودش مى دانند، درحالى که در نگرش هاى انسان محور تنها براى پشتیبانى و افزایش زندگى انسان، محیط زیست را حفظ مى کنند. مثالى براى نگرش طبیعت محور اینکه، احترام به حیوانات به دلیل این است که اجزاى مهم و زیباى جهان هستند. درحالى که اگر دلیل اصلى احترام به حیوانات، سود آنها براى بشر باشد، به انسان محورى اشاره دارد (تامپسون و بارتون، 1994، ص 149). در واقع، پایه هاى طبیعت محورى و انسان محورى، پیش بینى کننده هاى رفتار زیست محیطى هستند. همان گونه که توسط فیشبن و آجزن (1975) گفته شده، نگرش ها هستند که قصدهاى رفتارى را پیش بینى مى کنند (فیشبن و آجزن، 1975).

    4ـ1. نگرانى زیست محیطى

    دانشمندان علوم اجتماعى براى تعیین سطح نگرانى هاى زیست محیطى در جامعه پژوهش هایى را انجام داده (Hackett 1992, Dunlap and Van Liere, 1978) و به این نتیجه رسیده اند که بین نگرانى هاى زیست محیطى و اخلاق زیست محیطى رابطه هایى وجود دارد. براى اندازه گیرى مفهوم نگرانى هاى زیست محیطى تعدادى از عوامل مختلف مانند درک مشکلات زیست محیطى و مسائل زیست محیطى، حمایت دولت از هزینه هاى حفاظت محیط زیست، دانش مسائل و مشکلات زیست محیطى و رفتار وجود دارد (Weigel, 1978, p. 9).

    5ـ1. متغیرهاى شخصى

    برخى از محققان بر این باورند که متغیرهاى شخصى باارزش هاى اخلاقى ارتباط دارند(Newhouse,1990,p. 26). این عوامل عبارتند از:

    الف) مذهب: همواره به نقش مذهب در نگرش هاى اخلاقى اشاره شده است. یانگ (1991) بیان مى کند کسانى که دلبستگى مذهبى دارند بیشتر نگران محیط زیست هستند و این دو با یکدیگر ارتباط مستقیم دارند (یانگ، 1991).

    از نظر بسیارى از دانشمندان، بحران زیست محیطى با این پیچیدگى و گستره، تنها حاصل برخى عوامل اقتصادى، سیاسى و اجتماعى نیست. این بحران همچنین بحرانى اخلاقى و معنوى نیز هست که براى پرداختن بدان، ما به درکى فلسفى و دینى از خود به مثابه مخلوقات طبیعى نیازمندیم که در چرخه حیات به دنیا آمده و به اکوسیستم وابسته ایم؛ بنابراین، باید بار دیگر ادیان را با توجه به بحران زیست محیطى فعلى مورد بررسى قرار داد. این بدان سبب است که ادیان چه به صورت آگاهانه و چه ناخودآگاه، کمک مى کنند نحوه تعامل خود را با طبیعت شکل دهیم. ادیان حاوى حکایات بنیادین تفسیرى درباره ماهیت انسان و طبیعت (اینکه ما از کجا آمده ایم و به کجا خواهیم رفت) هستند. ادیان همچنین به ما مى گویند که چگونه باید با دیگران رفتار کنیم و چگونه با طبیعت رابطه برقرار سازیم. این ارزش ها جهت گیرى اخلاقى یک جامعه را مى سازند. آتران و همکارانش (2005) در یکى از بهترین پژوهش هاى انجام شده در مورد مذهب و شناخت محیط زیست، نشان دادند که باور به قداست طبیعت محلى در میزان تخریب جنگل توسط سه گروه قبیله اى متفاوت در گواتمالا اهمیت زیادى دارد (آتران و همکاران، 2005، ص 748).

    ب) عوامل اقتصادى: تحقیقات اخیر استرالیایى ها نشان مى دهد: درحالى که اخلاق نظارتى و عوامل شخصى در درک مسائل زیست محیطى تأثیرگذار هستند، عوامل اقتصادى نیز بر آن تأثیرگذارند (انگلهارت، 1995). انگلهارت (1995) ادعا کرد که جوامع باید پیش از اولویت دادن به اهداف محیط گرایانه، به سطحى از ثروت برسند که امکان تأیید ارزش هاى پساماده گرایى را به آنها بدهد. از نظر او، کسانى که در کشورهاى غیرصنعتى و در حال توسعه زندگى مى کنند، بر روى برآوردن نیازهاى فورى از قبیل امنیت و رفاه اقتصادى تمرکز مى نمایند و به محض دستیابى به یک ثبات اقتصادى، بر اهداف انتزاعى تر مانند حفاظت از محیط زیست تأکید خواهند کرد (کلایتون، 1390، ص 35).

    ج) رفتار مسئولیت پذیرانه نسبت به محیط زیست: رفتار مسئولیت پذیرانه همواره به عنوان یک اصل اجتماعى مطرح است. بسیارى از مردم ممکن است رفتار مسئولانه داشته باشند، حتى اگر آنها نگرشى قوى در مورد حفاظت از محیط زیست نداشته باشند (Newhouse ,1990).

    د) احساس مسئولیت: اعتقاد این افراد آن است که حداقل تا حدى مسئول ایجاد و بیان راه حل هاى مشکلات زیست محیطى هستند (Hines et al ,1987). مطالعاتى که در این زمینه انجام شده است نشان مى دهد: درجه اى از احساس مسئولیت هاى هر فرد به شدت در رفتار او با محیط زیست در ارتباط است. بیرهوف (2002) معتقد است: مردم کشورى که از احساس مسئولیت زیست محیطى بالایى برخوردار هستند این افکار را در ادبیات خود نیز ترویج مى دهند (بیرهوف هرى، 1384، ص 352).

    6ـ1. آموزش حفاظت از محیط زیست

    آموزش حفاظت از محیط زیست، بنیادى ترین شیوه در حفاظت از محیط زیست است که به کودکان و بزرگ سالان، بهترین شیوه ارائه مطالب و نحوه فعالیت ها و اجراى ساختارى در زمینه ارتقاى آگاهى هاى زیست محیطى را مى آموزد تا از این طریق، هر فرد جامعه، خود را از طریق احترام گذاشتن به طبیعت، مسئول در حفظ و حمایت از محیط زیست بداند. اگر واقعا در پى محافظت از منابع و محیط زیست باشیم، مى بایست در نهایت در رفتارهاى کلیه جوامع در قبال زیست سپهر تغییراتى ایجاد شود. همچنین یکى از اهداف درازمدت آموزش حفاظت از محیط زیست، ایجاد تغییرات و تحول در گرایش ها و رفتارها (نسبت به طبیعت و محیط زیست) است، به نحوى که رفتارها و گرایش هاى جدید با اخلاق جدید زیست محیطى هم آوایى داشته باشند (میبودى و همکاران، 2012).

    7ـ1. سواد زیست محیطى

    سواد زیست محیطى، مستلزم درک عمیق و بنیادى نظام هاى دنیاى طبیعت، درک روابط و تعامل هاى جهان زندگان و غیرزندگان و توان برخورد معقول با مسائلى است که باید با شواهد علمى، بى طرفى و با توجه به جنبه هاى اقتصادى، زیباشناختى و اخلاقى محیط زیست با آنها روبه رو شد. سواد زیست محیطى، توانایى درک و بیان تناسب نسبى بین سیستم هاى محیطى و عملکرد دقیق حفاظت، ترمیم و بهبود سلامت این سیستم هاست (کریم زادگان و همکاران، 2010، ص 406).

    2. بحث

    خداوند متعال به هر موجودى با توجه به نقش و کارکردى که دارد، وظایفى را محول نموده، که بخشى از این وظایف خدمت به انسان هاست. به بیانى دیگر، همه موجودات عالم در این دنیا با یکدیگر در تعامل هستند و از همدیگر تأثیر مى پذیرند، که در واقع، ارتباطات متقابل است و هر کدام مى توانند در خدمت یکدیگر باشند. سیدحسین نصر مى نویسد: ... همان گونه که خورشید بر مردان و زنان از شرق تا غرب مى تابد و ستارگان شبانگاهى، زیبایى اسرارآمیز خویش را براى آنها که چشم بینا دارند ـ خواه در ژاپن، هند، عربستان و... خواه آمریکا نظاره گر آنها باشند ـ مکشوف مى سازند، حکمت در باب طبیعت و مراقبت مشفقانه از آن نیز، آنچنان که ادیان مختلف مى آموزند، متعلق به کلّ ابناى بشر است، هر کجا که مى خواهند باشند، به شرطى که از موهبت درک زیبایى گل رز و نغمه بلبل برخوردار باشند؛ قرآن مى فرماید: "مشرق و مغرب از آن خداست" (بقره: 115). البته این بیان، معناهاى متعددى دارد که یکى از آنها این است: آنجاکه خورشید طلوع مى کند و آنجاکه غروب مى کند، آنجاکه جنگل ها زمین را مى پوشاند، و آنجاکه کوه هاى با عظمت سر به آسمانِ بیکران مى سایند، آنجاکه شن هاى روان بر سطح مکان هاى خالى پرسه مى زنند، و آنجاکه آب هاى آبىِ ژرف، آن عظمت لایتناهى آسمان را باز مى تابند، همگى از آنِ خداوند هستند و به همین دلیل، با یکدیگر مرتبط اند، نابودى یک جزء از عالم خلقت، بر دیگر اجزاء به طرقى اثر مى گذارد، که علم امروزى نتوانسته به آن برسد (نصر، 1382، ص 240).

    بنابراین، مى توان نتیجه گرفت که تمام نظام جهان با یک نظم و ترتیب خاصى در ارتباط با خداوند متعال در حال حرکت است و بهترین و صحیح ترین راه ها، راهى است که به سوى او منتهى شود و دیگر راه ها به بیراهه رفتن است. با این وصف، حرکت بر اساس محوریت بشر منهاى خداوند به معناى محور قرار دادن هوا و هوس است، که نتیجه اى جز فساد و نابودى دربر ندارد؛ زیرا تمایلات هوس آلود همیشه یک بعدى بوده و یکى از دلایل نابودى و تخریب محیط زیست هم همین برنامه هاى یک بعدى است.

    عواملى که مى تواند بر رفتار هر شهروند جهان در مورد مسائل و معضلات زیست محیطى اثر بگذارد پیچیدگى خاصى دارد. دانشمندان معتقدند که عوامل بسیارى در تأثیرگذارى بر ایجاد اخلاق زیست محیطى مؤثرند. نگرش ها در واقع، فرایندهایى ارزشى هستند که به تشخیص شخص از ارزش ها و نیز باورهایى که با موضوع نگرش مرتبط مى داند بستگى دارند. آجزن (1991) نگرش ها را عامل مهم تعیین کننده مقاصد رفتارى مى داند (آجزن، 1991، ص 182). هاینس و همکارانش (1987) دریافتند که نگرش ها با رفتارهاى حامى محیط زیست ارتباط دارند )هاینس و همکاران، 1987).

    اطلاعات زیست محیطى هم مى تواند بر نگرش ها و در نتیجه بر رفتار اثر بگذارد، اما اطلاعات در واقع، از طریق تأثیر باورها عمل مى کند و این امر مى تواند به تغییر نگرش منجر شود یا نشود. در این بحث، باور را صرفا چنین تعریف مى کنیم: آنچه یک فرد، حقیقت به شمار مى آورد و به وضعیتى نسبت مى دهد. درسى که از مدت ها پیش آموخته شده است، این است که اطلاعات جدید حتى ممکن است نتواند تغییرات مطلوب را در فراگیر ایجاد کند. فراگیر ممکن است تمام یا بخشى از اطلاعات جدید را دفع کند، یا آن اطلاعات را چنان تحریف کند که با آنچه از پیش باور داشته است هم خوانى بیشترى داشته باشد؛ پدیده اى که به انسجام شناختى معروف است. اما، چه بسا که حتى اگر باورهاى جدید یا دقیق ترى ایجاد شود، تغییر اساسى در نگرش رخ ندهد.

    ارزش ها، معیارهاى مهم مورد قبول یک فرد هستند و ازآنجاکه مى توانند قدرتى نسبى بیابند، مى توانیم از اولویت هاى ارزشى سخن بگوییم. مثلاً، فردى ممکن است براى زندگى راحت و مادى گرایانه، و نیز محیط زیستى طبیعى و جذاب ارزش قایل باشد، اما به ارزش اول (زندگى راحت و مادى گرایانه) اولویتى بیشتر دهد. دویر و همکارانش (1993) در مطالعه خود دریافتند که تعهد به عمل کردن، احتمال آن را افزایش نمى دهد (دویر و همکاران، 1993، ص 277).

    آنچه این مطلب را پیچیده تر مى کند، این است که شهروندان اغلب به موضوع هاى زیست محیطى وارد مى شوند بدون آنکه به تأثیرپذیرى تمام ارزش هایشان از موضوع یا تعریف واضحى از اولویت هاى ارزشى خود و یا شالوده اطلاعاتى خوبى براى پیش بینى پیامدهاى آن ارزش ها توجه تام و تمام داشته باشند. در واقع، آماده سازى فراگیران براى گذراندن فرایندهاى مشکل شفاف سازى ارزش ها و جمع آورى اطلاعات، به صورتى عینى و دقیق، از جمله وظایف عمده و اساسى آموزش حفاظت از محیط زیست است. به هر حال، انسان فارغ از اینکه تا چه حد مى تواند به کاوش جامع ارزش هاى خود و تعیین اولویت هاى آن بپردازد، وقتى موضوعى را ارزیابى مى کند با استفاده از ارزش هاى مورد قبول و باورهاى جا افتاده خود موضعى مى گیرد و رفتارهایى را نشان مى دهد.

    مثلاً، هر کس در برخورد با مسئله امکان تصویب قانونى براى حفاظت از جنگل ها در برابر توسعه کشاورزى، مى تواند ارزش هاى اقتصادى و نیز بوم شناختى، مجموعه اى از باورها در مورد گزینه هاى اقتصادى، ثمربخشى قانون پیشنهادى و تأثیر احتمالى پیش گیرى از اقدامات کشاورزى را مشخص کند. اینکه مجموعه موارد یادشده نگرشى به نفع تصویب آن قانون ایجاد کند یا نه، از اینکه کدام ارزش بیشترین اولویت را دارد و پیامدهاى ارزیابى او بر اساس باورهاى جاافتاده خود چیست، تأثیر مى پذیرد. حتى اگر ارزش هاى بوم شناختى، بالاترین اولویت را براى این فرد داشته باشند، اگر این قانون به نظر او بى ثمر بیاید نگرش او در تلاش براى تصویب آن مى تواند منفى باشد. اگر ارزش هاى اقتصادى محکم تر از ارزش هاى بوم شناختى باشند، باور به اینکه گزینه هاى اقتصادى ثمربخشى در برابر توسعه جنگل ها وجود دارد، ممکن است به نگرش تلاش براى تصویب این قانون منجر شود. پیش بینى نگرش تنها بر اساس اطلاعاتى که به فراگیر داده مى شود به وضوح مخاطره آمیز است.

    پیش بینى رفتارها از این هم مخاطره آمیزتر است. حتى اگر گرایش هاى مساعد شکل گرفته باشند، چه بسا منجر به رفتار مطلوب نشوند. یک نفر ممکن است مدافع قانون یادشده باشد و تصویب آن را بخواهد، اما نداند که چه اقدامى باید بکند (فقدان مهارت)، یا آنکه ممکن است فرصتى براى این کار به دست نیاورد یا چنین فرصتى را تشخیص ندهد. این هم ممکن است که شخص فاقد کانون کنترل درونى براى تصویب قوانین زیست محیطى باشد. کانون کنترل، درک معرفتى شخص از توانایى خود براى تأثیرگذارى بر فرایند یک وضعیت است. این امکان هم وجود دارد که فردى موافق قوانین زیست محیطى که فرصت هاى موجود و نحوه استفاده از آنها را مى شناسد، با این درک که رفتار او در نتیجه کار تأثیرى ندارد، بلکه نیروى دیگرى (شانس، قدرت دیگران و...) تعیین کننده نتیجه است، اقدامى نکند.

    نتیجه گیرى

    منابع طبیعى شامل آب، خاک، هوا، کوه، جنگل و... است که این نشانه ها از مصادیق بارز نعمت ها و مواهب الهى براى انسان مى باشد؛ ازاین رو، انسان وظیفه دارد در برابر این همه موهبت الهى در حفظ، احیا و آبادانى منابع طبیعى نهایت دقت و کوشش خود را به کار گیرد تا شکر نعمت هاى الهى را به جا آورد. انسان جزئى از وجود هستى است؛ جزئى که حق دارد از محیط زیست خود منفعت ببرد و از آن بهره بردارى کند. بنابراین، انسان اداره کننده زمین است، نه مالک آن، اما ازآنجاکه او در زمین به صورت امانت دار قرار داده شده، بر این اساس، واجب است در حد و اندازه اى که به او سپرده شده تصرف کند، نه بیشتر از آن، تا حقى ضایع نشود؛ زیرا استفاده از منابع طبیعى حق دیگران و حتى نسل هاى آینده نیز هست.

    با توجه به جهان بینى اسلامى، مى توان گفت: هر حرکت و عمل مثبتى از سوى انسان، اگر با انگیزه و نیت الهى باشد، آن عمل عبادت محسوب مى شود. درخت کارى، آبیارى و حفاظت از درختان مثال هایى از فعالیت هاى سازنده و اصلاح گرایانه در عرصه محیط زیست به شمار مى آیند. امر به رفتارهاى هنجار زیست محیطى و نهى از رفتارهاى نابهنجار زیست محیطى نیز یکى از موضوع هایى است که در دیدگاه اسلامى مورد توجه قرار گرفته است.

    با توجه به ساختار وجودى انسان، طرح مباحث مربوط به اخلاق زیست محیطى یک ضرورت فراملیتى و جهانى است. همچنین استفاده از منابع محیط زیست باید در چارچوب خاصى صورت پذیرفته، از اسراف و استثمار خوددارى شود؛ بنابراین، لازم است با آموزش و ترویج اخلاق زیست محیطى براى آحاد جامعه، آنان را براى تعامل صحیح با محیط زیست یارى رساند. یادگیرى از طریق دریافت اطلاعات و آگاهى هاى زیست محیطى مهم ترین عامل در پیش بینى رفتار زیست محیطى و در نتیجه، ایجاد اخلاق زیست محیطى در شهروندان است. همچنین نگرش ها در واقع، فرایندهایى ارزشى هستند که به تشخیص شخص از ارزش ها و نیز باورهایى که با موضوع نگرش مرتبط مى داند بستگى دارند. سواد زیست محیطى که قسمتى کوچکى از فرایند آموزش حفاظت از محیط زیست را دربر مى گیرد، مى تواند بر نگرش ها و در نتیجه بر رفتار اثر بگذارد، اما اطلاعات در واقع، از طریق تأثیر باورها عمل مى کند و این امر تا حد زیادى به متغیرهاى شخصى مانند مذهب، عوامل اقتصادى و احساس مسئولیت یک فرد بستگى دارد. اجزاى ده گانه اى که ارائه گردید (اطلاعات زیست محیطى، آگاهى زیست محیطى، نگرش زیست محیطى، نگرانى زیست محیطى، مذهب، عوامل اقتصادى، رفتار مسئولیت پذیرانه نسبت به محیط زیست، احساس مسئولیت، آموزش حفاظت از محیط زیست و سواد زیست محیطى) عواملى هستند که داراى آغاز و پایان بوده و هر گام در تعامل با گام هاى دیگر است. چنانچه در عصر حاضر، برنامه ریزان عرصه هاى آموزشى توجه به عوامل تأثیرگذار در اخلاق زیست محیطى را نادیده انگارند، در آینده اى نه چندان دور شاهد بحران هاى زیست محیطى ناخوشایندى در جهان خواهیم بود.

    منابع

    بادکوبى احمد، 1380، آموزش محیط زیست براى دستیابى به توسعه پایدار، همایش بین المللى محیط زیست، دین و فرهنگ، تهران، سازمان حفاظت محیط زیست.

    بیرهوف، هرى، 1384، رفتارهاى اجتماعى مطلوب از دیدگاه روان شناسى اجتماعى، ترجمه رضوان صدقى نژاد، تهران، گل آذین.

    پرتوى، پروین، 1380، ملاحظات اخلاقى در معمارى و شهرسازى؛ اخلاق زیست محیطى و توسعه پایدار، هنرنامه، ش 12، ص 144ـ153.

    رحمتى انشاءاللّه، 1387، اندیشه و نظر: خداباورى و اخلاق زیست محیطى، فلسفه، کلام و عرفان، ش 25، ص 60ـ65.

    رهبر معظم انقلاب، 21/3/1382، پیام به همایش حقوق محیط زیست.

    شبیرى، سیدمحمد و سهراب عبدالهى، 1388، مفاهیم و کاربردها و نظریه ها در آموزش محیط زیست، تهران، پیام نور.

    عابدى سروستانى احمد، 1388، بررسى دیدگاه هاى اخلاق زیست محیطى دانشجویان و استادان دانشگاه علوم کشاورزى و منابع طبیعى گرگان، نشریه تحقیقاتى، ش 204، ص 65ـ77.

    عابدى سروستانى احمد و منصور شاه ولى، 1388، نقش ترویج کشاورزى در ارتقاء اخلاق زیست محیطى کشاورزان، اخلاق در علوم و فناورى، ش 1و2، ص 120ـ130.

    کلایتون، سوزان و جین مایرز، 1390، روان شناسى حفاظت از محیط زیست (درک و ترغیب مراقبت انسان از طبیعت)، ترجمه مجید صفارى نیا و همکاران، تهران، نسل فردا.

    محبوبى، محمدرضا و نورا رمضانى، 1390، سنجش اخلاق زیست محیطى روستاییان در استان گلستان، اخلاق در علوم و فناورى، ش 3، ص 58ـ67.

    محمدى، مظفر. 1384، اخلاق زیست محیطى، فلسفه، کلام و عرفان، ش 26، ص 123ـ137.

    نصر، سیدحسین، 1382، نیاز به علم مقدس، ترجمه حسن میاندارى، قم، طه.

    Ajzen, I, 1991, "The theory of Planned Behavior", Organizational Behavior and Human Decision Processes, n. 50, p. 179-211.

    Atran, S & et al., 2005, "The Cultural Mind: Environmental Decision Making and Cultural Modeling Within and Across Populations", Psychological Review, n. 112, p. 744-776.

    Bailey, G. A., 1971, "The Public, the Media and the knowledge gap", Journal of Environmental Education, n. 2, p. 3-8.

    Dunlap, R E, K. D. Van Liere, 1978, "The New Dwyer, W. O. & et al., 1993, "Critical Review of Behavioral Interventions to Preserve the Environment: Research Since 1980", Environment and Behavior, n. 25, p. 275-321.

    Fishbein M & I. Ajzen, 1975, Belief, Attitude, Intention Andbehavior: An Introduction to theory and Research, Addison Wesley, Reading, MA.

    Hawthorne M & Alabaster T (1999). Citizen 2000: development of a model of environmental citizenship. Global Environmental Change, 9)1), 25-43.

    Hedjazi, Y, F. Arabi, 2009, "Factors Influencing Non Governmental Organization Participation in Environmental Conservation", International Journal of Environmental Research, University of Tehran, n. 1, p. 129-136.

    Hines, J. M, H. R. Hungerford, A. N. Tomera, 1987, "Analysis and Synthesis of Research on Responsible Environmental Behaviour: A Meta Analysis", Journal of Environmental Education, n. 18, p. 1-8.

    Hungerford, H. R, P. Ben and J. W. Richard, 1980, "Goals for Curriculum Development in Environmental Education", Journal of Environmental Education, n. 11, p. 42-47.

    Inglehart, R, 1995, "Public support for Environmental Protection: Objective Problems and Subjective Values in 43 Societies", PS: Political Science, n. 15, p. 57-71.

    Karimzadegan, H, H. Meiboudi, 2012, "Exploration of Environmental literacy in Science Education Curriculum in Primary Schools in Iran", Procedia-Social and Behavioral Sciences, n. 46, p. 404-409.

    McMichael, T., 2008, Ecologically Sustainable Development: Will Recognition of Health Risks Revitalise the Debate? , Dissent, Autumn/Winter.

    Meiboudi, H. & et. al., 2012, "The Way to Succeed in Environmental Education is through People-to People Cooperation: A Case Study in Iran", International Journal of Emerging Trends in Engineering and Development, n. 6, p. 209-215.

    Miller, M D, T. R. Levine, 1996, In M. B. Salwen & D. W. Stackes (Eds.), An integrated Approach to Communicationtheory and Research, Mahwah, NJ, Lawrence ErlbaumAssociates, Inc.

    Newhouse, N, 1990, "Implications of Attitude and Behaviour Research for Environmental Conservation", Journal of Environmental Education, n. 22, p. 26-32.

    Ostman, R, J. Parker, 1987, "Impact on Education, Age, Newspapers and Television on Environmental Knowledge, Concerns and Behaviours", Journal of Environmental Education, n. 19, p. 3-9.

    Stern, P, T. Dietz, L. Kalof, 1993, "Value orientations, Gender Andenvironmental Concern", Environment and Behaviour, n. 25, p. 322-348.

    Thompson, S. C. G., M. A, Barton, 1994, "Ecocentric Andanthrocentric Attitudes toward the Environment", Journal of Environmental Psychology, n. 14, p. 149-157.

    UNEP, 2008, UNEP Year Book, An Overview of Our Changing Environment, United Nations Environment Programme.

    UNESCO, 1978, Intergovernmental Conference on Environmental Education, Tbilisi (1977), Final Report, UNESCO, Paris.

    UNICEF, 2009, The State of the World's Children: Special Report Celebrating 20 years of the Convention on the Rights of the Child, Retrieved 1 November 2009, from www.unicef.org

    Weigel, J., 1978, "Environmental Concern: the Development of a Measure", Environment and Behaviour, n. 10, p. 3-15.

    Wilcox, D., 1993, The Guide to Effective Community Participation, Partnership Books, London.

    World Bank, 2011, BTI 2012-Iran Country Report, World Development Indicators UNDP, Human Development Report, Bertelsmann Stiftung.

    Young, K., 1991, Shades of Green, In: Jowell et al (ed.), British Social Attitudes: The 8th Report, Cambridge University Press, Cambridge.

    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    سرادی پور، عادله.(1393) بررسى عوامل مؤثر بر ایجاد اخلاق زیست‏ محیطى در شهروندان جهان. فصلنامه معرفت، 23(6)، 83-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    عادله سرادی پور."بررسى عوامل مؤثر بر ایجاد اخلاق زیست‏ محیطى در شهروندان جهان". فصلنامه معرفت، 23، 6، 1393، 83-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    سرادی پور، عادله.(1393) 'بررسى عوامل مؤثر بر ایجاد اخلاق زیست‏ محیطى در شهروندان جهان'، فصلنامه معرفت، 23(6), pp. 83-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    سرادی پور، عادله. بررسى عوامل مؤثر بر ایجاد اخلاق زیست‏ محیطى در شهروندان جهان. معرفت، 23, 1393؛ 23(6): 83-