فیلیپافوت و نسبت خوبى اخلاقى با خوبى طبیعى
Article data in English (انگلیسی)
سال بیست و چهارم ـ شماره 210 (ویژه فلسفه اخلاق)
افلاطون صادقى / استادیار دانشگاه پیام نور مرکز یزد. a_sadeghi@pnu.ac.ir
دریافت: 11/3/93 پذیرش: 29/8/93
چکیده
پیشینه اخلاق مبتنى بر فضیلت به افلاطون و ارسطو برمى گردد. فیلیپافوت مانند آنسکومب، مک اینتایر، و مرداک در احیاى فلسفه اخلاق فضیلت محور، در دوران معاصر، تلاش نموده است. فوت درصدد است تا مبنایى واقعى براى فضیلت و اخلاق مبتنى بر فضیلت اثبات نماید؛ امرى که چالش نظریات واقع گرایى در فلسفه اخلاق معاصر است. وى، خوب را بخشى از واقعیت مى داند و بر معناى عرفى خوب تأکید دارد. به نظر او، خوبى، خصلت ویژه یا کارکرد خاص یک موجود زنده است. مهم ترین مسئله این پژوهش این است که وى تا چه میزان در انجام این امر و رفع چالش ناواقع گرایى موفق است. این مقاله با روش توصیفى ـ تحلیلى، به بررسى اخلاق فضیلت فیلیپافوت و معرفى نظریه هنجارسازى طبیعى او مى پردازد. حاصل این پردازش این است که هرچند فیلیپافوت به همراه دیگر طرف داران در جلب توجه به رویکرد فضیلت محور در اخلاق موفق بوده، اما او همچنان باید به نقدهایى در این زمینه پاسخ دهد.
کلیدواژه ها: فیلیپافوت، خوبى اخلاقى، خوبى طبیعى، اخلاق فضیلت، هنجارسازى طبیعى.