سال بيست و ششم ـ شماره 240 (ويژة علوم سياسي)
عباسعلي مشکاني سبزواري / دکتري فقه سياسي جامعة المصطفي العالمية meshkani.a@chmail.ir
مهدي نارستاني / دانشجوي دکتري فقه و حقوق جزا دانشگاه شهيد مطهري تهران mehdinarestani@yahoo.com
مريم حسنپور / كارشناس ارشد فلسفه و كلام اسلامي دانشگاه علامه طباطبايي m.hasanpour1364@yahoo.com
دريافت: 15/9/95 پذيرش: 14/4/96
چکيده
«ولايت امر» به عنوان يکي از واژگان مهم و پرکاربرد در فقه و منابع آن، داراي کاربردهاي گوناگوني است. در عصر غيبت، مصداق ولي امر فقيه عادل است. اين مقاله با رويکرد و روش توصـيفي، همبستگي، و علّـي به جمعآوري اطلاعات از طريق استنادي، به بررسي استعمال اين واژه در سراسر فقه پرداخته و ميتوان کاربردهاي آن را به دو گروه تقسيم كرد: اول. کاربستهاي ولايت امر در فقه غيرسياسي که در ذيل آن ميتوان نكاتي از قبيل ولايت امر ميت، ولايت امر زوج، ولايت امر پدر و جد بر طفل، و ولايت امر وصايت را قرار داد. دوم. کاربستهاي ولايت امر در فقه سياسي است که در زيرمجموعة آن ميتوان به اموري اشاره کرد؛ همچون اموري که تنها، وظيفة ولايت امر است؛ اموري که بخشي از آن وظيفة ولايت امر است؛ اموري که نيازمند حمايت و پشتيباني ولايت امر است؛ و اموري که متولي خاصي ندارند و طبعاً از باب حسبه بر عهده ولايت امر نهاده شده است. بنابراين، ميتوان گفت: تمام ابواب، مسائل و احکام فقه موجود داراي ارتباطي وثيق با ولايت امر هستند که در صورت فقدان آن، به مرحله ظهور نميرسند و بر فرض تحقق، به اهداف مطلوب خود نايل نميگردند.
كليدواژهها: ولايت امر، ولي امر، فقه، حکومت.