مفهوم «ازخودبيگانگي»؛ نظرگاه اريك فروم و جلال آلاحمد
ضمیمه | اندازه |
---|---|
8.pdf | 244.86 کیلو بایت |
سال بيست و هفتم ـ شماره دوازدهم، پياپي 255
احسان خانمحمدي / دانشجوی دکتری جامعهشناسی دانشگاه یاسوج Ehskh1991@gmail.com
دريافت: 31/02/97 پذيرش: 19/09/97
چکیده
«ازخودبيگانگي» بهعنوان یکی از مهمترین مسائل انسانشناختی، که در رشتههای گوناگون و از دیدگاههای مختلف، محل توجه و بررسی قرار گرفته، در زندگی امروزی از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است. ازاینرو، هدف پژوهش حاضر، بررسی مفهوم «ازخودبيگانگي» از نظر دو اندیشمند غربی و اسلامی، اریک فروم و جلال آلاحمد، با توجه به جایگاه خاص آنها در مقام اندیشه است. برای گردآوری دادهها، از روش کتابخانهای و اسنادی استفاده شده است. براساس نتایج تحقیق، مفهوم «ازخودبيگانگي» در نظر اندیشمندان مذکور، متشکل از چهار بُعدِ ماهيت، نمودها، ریشهها، و راههای برونرفت از آن است. علاوه بر اين، روشن شد که تشریح ابعاد گوناگون «ازخودبيگانگي» از سوي اين دو انديشمند، علاوه بر تفاوتهای مبنایی و ظاهری، از شباهتهایی نیز برخوردار است. در نهايت، با توجه به نظر اين دو، میتوان گفت که اولا،ً باید از برخورد منفعلانه با عوامل پدیدآورندۀ «ازخودبيگانگي» دوری کرد. ثانياً، اینکه رهاییِ از «ازخودبيگانگي» از رهگذر فردگرایی حاصل نمیشود و مستلزم ارزشهای جمعگرایانه است.
کلیدواژهها: «ازخودبيگانگي»، سرمایهداری، سوسیالیسم، غربزدگی، بازگشت به خویشتن.