بررسي مسيحيت در ادوار فكري هگل
ضمیمه | اندازه |
---|---|
5.pdf | 108.05 کیلو بایت |
سال بيست و هشتم ـ شماره پنجم، پياپي 260 (ويژة اديان)
مسعود عسگري / دکتری فلسفه دانشگاه اصفهان masoudasgary9@gmail.com
دريافت: 11/10/97 پذيرش: 24/02/98
چكيده
مسيحيت از منظر هگل در سه دوره قابل بررسي ميباشد: برن، فرانكفورت و ينا. برن و فرانکفورت متعلق به دورة جواني هگل يا نوشتههاي كلامي او محسوب میشوند، اما ينا به دوره كمال هگل تعلق دارد و او در آنجا فلسفة خويش را بنا ميسازد.
هگل در برن مسيحيت را در تقابل با يونان باستان قرار میدهد و بیان میکند که برخلاف يونان كه دين آزادي است، مسيحيت به واسطة ايجابيتي كه در ذات آن میباشد، به مجموعهاي از قوانين الزامآور تبديل شده، كه نفي آزادي را به همراه ميآورد. او در اين دوره، مسيح را با سقراط مقايسه ميكند و میگوید: برخلاف مسيح كه به رستگاري فرد ميانديشد، سقراط عموم و رستگاري جامعه را مدنظر دارد، و به اين دليل سقراط را برتر از مسيح ميداند، اما در فرانكفورت نگاه او تعديل ميشود و تلقي مثبتي از مسيحيت پيدا ميكند. او آنجا تأکید دارد كه مسيح عشق را جايگزين احكام تنجيزي يهوديت ميكند و اين رستگاري انسان را به همراه دارد و سرانجام در ينا كه متعلق به كمال و پختگي اوست، هگل میگوید مسيحيت حقيقت مطلق است، همچنانكه فلسفه حقيقت مطلق است. تفاوت اين دو، تنها در نحوة بيان است. مسيحيت حقيقت را به شكل تمثيل و كنايه بيان ميكند و فلسفه به شكل انديشة ناب. البته او در انتها نتيجه ميگيرد كه نياز به فراروي از مذهب و رفتن به سمتوسوی فلسفه حس میشود؛ چراکه مسیحیت انديشة مجسم است نه ناب، و تنها فلسفه است كه حقيقت را به شكل ناب عرضه ميكند. مقاله حاضر به روش تحليلي ـ توصيفي به بررسي اين سه دوره ميپردازد.
كليدواژهها: خدا، مسيحيت، ايجابيت، متناهي، نامتناهي.