ضامن اجرای ارزشهای اخلاقی
Article data in English (انگلیسی)
آگاهي از سود و زيان کارها؛ ضامن اجراي ارزش اخلاقي
برخي از مکاتب اخلاقی ريشة ارزش اخلاقي را «سود و زيان» ميدانند و به ارزش اخلاقي مستقلي معتقد نيستند. از نظر آنها، هرچيزي که براي جامعه مضر است، اخلاقاً نيز بد است، و هرچيزي که براي جامعه مفيد است، اخلاقاً خوب است. چنين گرايشهايي از گذشته وجود داشته است. اکنون نيز بسياري از مردم عملاً تابع آناند؛ گرچه صريح از آنها سخني بر زبان نميآورند. پيروان اين مکتب معتقدند براي اينکه ارزشهاي اخلاقي در جامعه رواج یابد، میباید مردم جامعه را بهگونهاي تربيت کرد که بفهمند در صورت مخالفت با ارزشهاي اخلاقي با ضررهاي جبرانناپذير مواجه خواهند شد. به عبارت ديگر، ضامن اجراي ارزشهاي اخلاقي آن است که مردم از منافع خوبِ اخلاقي و مضار بدِ اخلاقي آگاه شوند (فرانكنا، 1375، ص 83ـ94). هر اندازه در اثبات اين منافع و مضار به مردم، موفقيت حاصل شود، مردمْ اين ارزشها را بيشتر رعايت خواهند کرد؛ زيرا فطرت هر انساني طالب منافع خودش است.
آگاهي از زيبايي کارها؛ ضامن اجراي ارزش اخلاقي
برخي ديگر معتقد بودند ارزشهاي اخلاقي نوعي زيبايي در رفتار است. بر این اساس، همانگونه که انسان فطرتاً از زيباييهايي حسي لذت ميبرد، در رفتارها نيز زيباييهايي وجود دارد، و کساني که مرحلة حيوانيت را پشت سر گذاشته باشند و از معرفت انساني بالايي برخوردار باشند، اين زيبايي را درک ميکنند؛ به همين جهت، از احسان به ديگران و رعايت حقوق آنان لذت ميبرند. بنابراين ضامن اجراي اين ارزشها نيز آگاه ساختن مردم از زيباييهاي کارهاي اخلاقي و تقويت حس زيباشناسانه در رفتار آنان است. اين کار با استفاده از ابزارهايي همچون ادبيات، هنر و شعر تحقق مييابد؛ زيرا مردم دوست دارند رفتار خود را به رفتار قهرمانان داستانها و امثال آن شبيه کنند.
عقل؛ ضامن اجراي ارزش اخلاقي
نظرية معروف ديگري که هماکنون در محافل دانشگاهی مطرح است، نظرية کانت و نوکانتيهاست. بنا بر اين نظريه، ارزش اخلاقي يک فعل را فقط حکم عقل معين ميکند. به عقيدة کانت، انسان اگر به مقتضاي عقل خويش رفتار نکند، با ساير حيوانات تفاوتي ندارد و فعل او از هيچ ارزش اخلاقي برخوردار نيست. اما کساني که پايبند چنين ارزشهايي باشند، تا پاي جان در حفظ آنها ميکوشند. بنا بر اين نظر، اگر کسي رفتار و خدمتي را که نزد مردم بسيار ارزشمند است، صرفاً براي ارضاي عواطف خود انجام دهد، ارزش اخلاقي ندارد. به عقيدة نوکانتيها، راه ترويج ارزشهاي اخلاقي در جامعه آن است که مردم با ارزش عقل و پايبندي به احکام آشنا شوند. بنابراين کساني که طبق ارزشهاي اخلاقي عمل نميکنند، يا از عقل برخوردار نيستند، يا عقلشان ضعيف است.
ضامن اجراي ارزش اخلاقي در اسلام
از ديدگاه اسلامي، ارزشهاي اخلاقي بيش از هر چيز به نيت افراد وابستهاند. به عبارت ديگر، هرکاري که فاعل انجام ميدهد، بسته به نيتش، ممکن است ارزش منفي يا مثبت داشته باشد و رذيلت يا فضيلت شمرده شود. بنابراين عبادت اگر به قصد خودنمايي و ريا انجام شود، کاري شيطاني خواهد بود و نزد خدا هيچ ارزش مثبتی ندارد و باطل است؛ و در مقابل، اگر صرفاً به قصد اطاعت امر خدا انجام شود، داراي ارزش مثبت بسيار بالايي است.
از ديدگاه اسلامي ـ برخلاف نظر کانت ـ ارزش اخلاقي درجات متفاوتي دارد و از يک حد نصاب شروع ميشود و ادامه مییابد. درجات افراد نیز با توجه به نيتها و شرايط مختلف آنها متفاوت است. اين سير درجات تا رسيدن به مراتب ارزشهاي اخلاقي انبيا و اولياي الهي ادامه دارد؛ يعني جايي که ديگر عقل انسان از درک آن مراتب ناتوان است.
با توجه به مراتب متفاوت ارزش اخلاقي، ضامن اجراهاي متفاوتي نيز وجود دارد. اسلام در اين خصوص، ديدگاه واقعبينانهاي دارد و معتقد است افراد ميتوانند بهتدريج ارزش اخلاقي کارهاي خود را ارتقا بخشند تا به حد مطلوب برسد؛ به شرط اينکه در هر مرتبه، دچار غرور نشوند و به مرحلة بالاتر بينديشند و براي رسيدن به آن بکوشند. برخي از انسانها را میباید همانند کودکان، به انحای مختلف تشويق کرد تا انگيزة انجام کار خوب در آنها پدید آيد. اين تشويقها يا تنبيههاست که براي بيشتر کودکان انگيزة عمل ايجاد ميکند. بر اين اساس، يک پدر حکيم تنها زماني ميتواند در تربيت فرزند خود يا وادار کردن او به کسب علم موفق شود که مطابق فهم او در وی انگيزه ايجاد کند. بهتدريج که عقل کودک قوت گرفت و مزة علم را چشيد و منافع آن را شناخت، انگيزهاش نیز بیشتر ميشود. اگر مشوقها نباشد، هيچگاه اين انگيزة جديد پديد نخواهد آمد. بنابراين انگيزههاي ابتدايي در انسان بهتدريج به انگيزههاي انساني، سپس عقلاني و سرانجام انگيزة الهي تبديل خواهد شد.
انبيا نیز در تربيت انسانها از اين نکتهها غفلت نکردهاند. خداوند آنقدر به بندگانش لطف دارد که حتي افراد کهنسال را که ممکن است اندکي از حيات آنها باقي باشد، ناديده نميگيرد و به انحای مختلف ایشان را به حقيقت دعوت ميکند، یا به عبارت ديگر، متناسب با فهم و استعداد انسانها، شیوههای متفاوتي بهکار ميبرد. بر اين اساس، از ابتدا آنها را وادار به انجام کار به قصد قربت نکرده است؛ زيرا بهطور قطع چنين تربيتي عملاً موفق نخواهد بود؛ بلکه در مقام تربيت، برای انسان عوامل تقويتکننده یا بهاصطلاح ضامن اجرايي فراهم کرده است: گاه از راه تشويق و گاه از راه هشدار و تنبيه و گاه نيز از راه بيان عذاب وجدان.
گفتني است براساس ديدگاه مکاتب گذشته، متعاليترين ارزشها آن است که انسان در مواجهه با کار ضداخلاقي وجدانش ناراحت شود و دچار عذاب وجدان گردد. دراينباره مثالها و داستانهاي فراواني وجود دارد. براي مثال، کساني که اولبار بمبهاي اتمي را بهکار گرفتند، پس از آگاهي از عمق فاجعهاي که رخ داده بود، به گناه بزرگي که مرتکب شده بودند، اعتراف کردند و سرانجام نیز دچار اختلال رواني شدند.
در روشهاي تربيتي قرآن از چنين ابزاري نيز استفاده شده است. اين نهايت لطف خداست که ميخواهد به هر وسيلهاي انسانها را از دام شيطان برهاند و به سوي کمال سوق دهد. ازاينرو، در درون انسان نفسي به نام «نفس لوامه» قرار داده که حکم همان «عذاب وجدان» را دارد و در قرآن محترم شمرده است: «وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ» (قيامت: 2). انسان بر اثر گناهي که مرتکب میشود، خودش را ملامت ميکند. البته اين عامل گاهي لوازم ظاهري نيز دارد. مثلاً دربارة زندگي علما و بزرگان نقل شده است که اگر بر اثر غفلت، گناهي مرتکب ميشدند، براي جبران آن، روزه ميگرفتند يا مدتي خود را از خوردنيهاي لذيذ محروم میکردند. بنابراين قرآن کريم از اين مرحله که مربوط به وجدان اخلاقي است و مکاتب ديگر آن را عاليترين عامل براي انجام کارهاي خير و ترک گناهان ميشمارند نيز بهره برده است.
حد نصاب ارزش اخلاقي در اسلام
تا اينجا گفته شد که انسانها بهحسب مراتب مختلفي که دارند، گاه تحت تأثير تشويق و گاه تحت تأثير هشدار و تنبيه و نيز نفس لوامه، کارهای اخلاقی میکنند؛ اما از نظر اسلام، اين مراحل، که انسان تحت تأثير تشويق، تنبيه، نفس لوامه يا وجدان درصدد انجام کار برآيد، زير حد نصاب ارزش است.
حد نصاب ارزش در اسلام جايي است که عمل اخلاقي به بينهايت وصل شود و انسان با خداي ابدي و بدون نقص و ضعف ارتباط یابد. نتيجة چنين عملي در زندگي ابدي او ظاهر خواهد شد. از نظر اسلام، کار خوبي که صرفاً نفع دنيوي داشته باشد ـ مانند کاري که براي راضي نگه داشتن وجدان انجام ميشود و نتيجة نفس لوامه است ـ زير حد نصاب است. در پيشگاه خداوند متعال، کاري از حد نصاب ارزش برخوردار است که برخاسته از ايمان و براي آخرت باشد. چنين کاري همان عمل صالحي است که با ايمان به خداوند متعال همراه است (ر.ك: غافر: 40؛ اسراء: 19). البته خود اين ارزشها مراتب بسيار زيادي دارند که در ادامه به این موضوع ميپردازيم.
- فرانكنا، ویلیام، 1375، فلسفۀ اخلاق، ترجمة هادی صادقی، قم، طه.